eitaa logo
آوای ققنوس
7.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
686 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 آنجا که زبان سرخ است سر سبز نمی ماند 🕊 شادا که زبان من زین نکته نمی‌داند 🥀 باغی که طراوت را از جاری خون دارد 🕊 باغی است که گلبرگش پاییز نمی‌داند 🥀 عشق است و به معناییش تفسیر نشاید کرد 🕊 کاین قطره به دریایی نشناخته می‌ماند 🥀 از دایره‌ات ای عشق بیرون نروم هرگز 🕊 هر گونه که گردونم سرگشته بگرداند 🥀 من چرخش تصویرم سرگیجه نمی‌گیرم 🕊 بگذار که تقدیرم همواره بچرخاند 🥀 گردونه‌ی آتش را باید که بگردانند 🕊 تا غنچه‌ی پنهان را در خود بشکوفاند 🥀 آن شعله‌ی خُرد اینک فواره‌ی آتش هاست 🕊 ای کاش تو را هم عشق اینگونه بگیراند @avayeqoqnus
14.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر "آنجا که زبان سرخ است" با صدای شادروان استاد محمد علی بهمنی روحش شاد 🙏🖤 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی خوش‌تر بود در پرده وَهم و خیال صبحِ روشن را صفای سایه مهتاب نیست صبح بخیر رفقا 🌞🪴 @avayeqoqnus
خدایا؛ نعمت‌هایت را با گرفتنشون، به ما یادآوری نکن... 🙏🤍 @avayeqoqnus
پیامبر اکرم (ص): از نفس‌های خود حساب بکشید پیش از آنکه از شما حساب بکشند. رحلت پیامبر اکرم (ص) و امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد 🙏🖤🥀 ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دزدی از نردبان خانه ای بالا رفت. از شیار پنجره شنید که کودکی می‌پرسید: خدا کجاست؟ صدای مادرانه ای پاسخ داد: خدا در جنگل است، عزیزم. کودک دوباره پرسید: چه کار می‌کند؟ مادر گفت: دارد نردبان می‌سازد! ناگهان دزد از نردبان پایین آمد و در سیاهی شب گم شد! سالها بعد، دزدی از نردبان خانه حکیمی بالا می‌رفت. از شیار پنجره شنید که کودکی پرسید: خدا چرا نردبان می‌سازد؟ حکیم از پنجره به بیرون نگاه کرد، به نردبانی که سالها پیش، از آن پایین آمده بود و رو به کودک گفت: برای اینکه عده‌ای را از آن پایین بیاورد و عده‌ای را بالا ببرد! ✨ @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
486.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی اوقات دست هایم به آرزوهایم نمی‌رسند شاید چون آرزوهایم بلندند اما همواره با خود تکرار می‌کنم امیدی هست؛ چون خدایی هست … 🌻 @avayeqoqnus
تو را می‌خواهم برای همیشه تا پنجاه سالگی شصت سالگی هفتاد سالگی... تو را می‌خواهم برای چای عصرانه تلفن‌هایی که می‌زنند و جواب نمی دهیم... تو را می‌خواهم برای تنهایی تو را می‌خواهم وقتی باران است... برای راه رفتن‌های آهسته‌ی دوتایی نیمکت های سراسر پارک‌های شهر برای پنجره‌ی بسته برای وقتی که سرما بیداد می‌کند... تو را می‌خواهم برای پرسه زدن های شب عيد نشان كردن يك جفت ماهی قرمز تو را می‌خواهم برای صبح، برای ظهر، برای شب، برای همه‌ی عمر... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا