🌿🍀🌺🍀🌿
ساقی بده پیمانه ای ز آن مِی که بی خویشم کند
بر حُسن شور انگیز تو عاشق تر از پیشم کند
زان می که در شبهای غم بارَد فروغ صبحدم
غافل کند از بیش و کم فارغ ز تشویشم کند
نور سحرگاهی دهد فیضی که می خواهی دهد
با مِسکَنَت شاهی دهد سلطان درویشم کند
سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا
وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند
بِستاند ای سرو سَهی*! سودای هستی از رهی
یغما کند اندیشه را دور از بد اندیشم کند
* سرو سهی: سرو بلند قامت
#رهی_معیری
✨@avayeqoqnus✨
رنج از کسی بریم که دردش
دوای ماست
زخم از کسی خوریم که رنجش
شفای ماست
#خواجوی_کرمانی
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببخش باران!
تو می باری و ما
هی شسته نمی شویم…!
#شاملو
✨@avayeqoqnus✨
دو بیت ناب از فردوسی بزرگ:
⚜ زِ روزِ گذر کردن اندیشه کن
⚜ پرستیدنِ دادگر پیشه کن
⚜ بترس از خدا و مَیازار کس
⚜ رهِ رستگاری همین است و بس
#فردوسی
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هر خار و خسی
زندگی کرده بسی
زندگی تجربهی تلخ فراوان دارد
دو سه تا کوچه و پس کوچه
و اندازهی یک عمر بیابان دارد
ما چه کردیم و چه خواهیم کرد
در این فرصت کم!؟
#سهراب_سپهری
#دکلمه
✨@avayeqoqnus✨
و من امید را در انتهای
کوچهای تاریک دیدم،
که به دشتی سرسبز
و نوری بیانتها
ختم میشد...
روزتون زیبا و پرامید 🌞🌿🌸
✨@avayeqoqnus✨
●~♡~●
الهی بر عجز خود آگاهم
و بر بیچارگی خود گواهم
خواست خواست تو است
من چه خواهم...
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
📜 آشپز طماعی که بوی غذا را میفروخت...
یک روز عربی از بازار عبور میکرد که چشمش به دکان خوراکپزی افتاد که بخاری از سر دیگش بلند میشد. خوشش آمد. تکه نانی که داشت بر سر آن میگرفت و میخورد.
هنگام رفتن صاحب دکان گفت: تو از بخار دیگ من استفاده کردی و باید پولش را بدهی.
مردم جمع شدند. مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا میگذشت. از بهلول تقاضا کرد که میان آن ها قضاوت کند.
بهلول به آشپز گفت: آیا این مرد از غذای تو خورده است؟
آشپز گفت: نه ولی از بوی آن استفاده کرده است.
بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد و به زمین ریخت و گفت: ای آشپز صدای پول را تحویل بگیر.
آشپز با کمال تحیر گفت: این چه طرز پول دادن است؟
بهلول گفت: مطابق عدالت است. کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند.
#حکایت
✨@avayeqoqnus✨