تو نه دوری تا انتظارت کشم
و نه نزدیکی تا ديدارت كنم
و نه از آن منی تا قلبم آرام گیرد 🌱
و نه من محروم از توام تا فراموشت کنم
تو در میانهی همه چیزی! 💔
#محمود_درویش
✨ @avayeqoqnus ✨
.
دستش که به آب خورد
به یاد آورد...
وصیت های علی را :
-کنارش بمان!
غریبتر از حُسین ,ع, وجود ندارد..
چنان سراسیمه بازگشت
که دستهایش جا ماند... 🖤🖤
#حسین_عابدینی
#شما_ارسال_کردید
#عاشورا
#محرم
#امام_حسین
🕯@avayeqoqnus🕯
📚 طعم هدیه
روزی فرد جوانی هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید.
آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد.
مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال قدردانی گرمی کرد.
مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت.
اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد.
شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است.
ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟
استاد در جواب گفت:
تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم.
این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد. 👌🌱
#داستان
✨ @avayeqoqnus ✨
.
روزی معلمی از دانش آموزانش پرسيد:
آيا مي دانيد چرا وقتي انسان ها با هم دعوا مي کنند سر يکديگر داد مي زنند؟
يکي گفت : شايد به اين خاطر که مي خواهند سخن خود را به هم بقبولانند.
يکي ديگر گفت :شايد مي خواهند بگويند زور من بيشتر است.
و هر کدام چيزي گفتند...! ولي هيچ کدام جواب معلم نبود.
معلم سخنش را ادامه داد و گفت:
وقتي آدم ها با هم دعوا مي کنند قلب هايشان از هم دور مي شود و ديگر صداي هم ديگر را نمي شنوند؛ به همين خاطر بر سر هم داد مي زنند.
در واقع جسم هاي آن ها به هم نزديک است ولی قلب هایشان از هم دور است.
ولي وقتي قلب ها به هم نزديک باشد ديگر احتياجي به داد زدن نيست؛ احتياجي به نزديک بودن هم نيست؛
حتي گاهي احتياج به حرف زدن هم نيست.
اگر دو نفر که همديگر را دوست دارند پيش هم باشند فقط با چشم هايشان هم ديگر را مي بينند و با قلب ها يشان با هم حرف مي زنند و ديگر زبان به کار نمي آيد.
و اين زيبا ترين نوع حرف زدن است... 👌❤️
#تلنگر
✨ @avayeqoqnus ✨
.
صبح را دوست دارم
نفس عمیق می کشم
و روزم را آغاز می کنم؛
و به شکرانه هرآنچه
خدایم داده است شادمانم؛
مهرومحبت را
در سبد عشق می گذارم
و به دوستانم هدیه می کنم... 🌿
صبح تون بخیر رفقا 🙏🌹
✨ @avayeqoqnus ✨
.
ای طبیبی که ز تب سر به قدم سوختهای
از بد حادثه هم ساخته، هم سوختهای 🥀
نور عشقی و برافروختهای در شب شام
روح عدلی و به زنجیرِ ستم سوختهای 🥀
چهارمین حجّتی و حافظ خون شهدا
ز تب داغ تو سر تا به قدم سوختهای 🥀
سالروز شهادت امام سجاد (ع) پیام آور
واقعه عاشورا تسلیت باد 🙏🖤
#محرم
#شهادت_امام_سجاد
#امام_حسین
🕯@avayeqoqnus🕯
.
📜 دعای امام سجاد(ع) در سختی و گرفتاری
▪️ خدایا مرا بر مشقت طاقت،
▫️ و بر بلا صبر
▪️ و بر فقر قدرت نیست؛
▫️ پس روزیم را باز مدار،
▪️ و مرا به خلق خود وا مگذار؛
▫️ بلکه تو خود به تنهائی حاجتم را بر آور؛
▪️ و کار مرا بعهده گیر،
▫️ و مرا منظور نظر خود ساز،
▪️ و در همه کارهایم با چشم لطف بنگر...
الهی آمین 🙏🖤
🏳 منتخبی از دعای هفتم صحیفه سجادیه 🏴
#محرم
#شهادت_امام_سجاد
#امام_حسین
🕯@avayeqoqnus🕯
.
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
درد تو بجانِ خسته داریم ای دوست 🌱
گفتی که به دلشکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست 🥀
🔻 نقل شده از ابوسعید اباالخیر
از دیگر شاعران
✨ @avayeqoqnus ✨
.
باران بهانه بود
تا تو زیر چتر من
تا انتهای کوچه بیایی و
دوستی مثل گلی شکوفه کند 🌸🌱
#دلنوشته
✨ @avayeqoqnus ✨
📚 نقاشی عجیب پسر کوچولو
پسر کوچولو از مدرسه آمد و دفتر نقاشیش را پرت کرد روی زمین! بعد هم پرید بغل مامان و زد زیر گریه!
مادر او را نوازش کرد و خواست که لباسش را عوض کند.
دفتر را برداشت و ورق زد. نمره نقاشیش 10 شده بود!
پسرک، مادرش را کشیده بود، ولی با یک چشم! و بهجای چشم دوم، دایرهای تو پُر و سیاه گذاشته بود!
معلم هم دور آن، دایرهای قرمز کشیده بود و نوشته بود: پسرم دقت کن!
فردای آن روز مادر سری به مدرسه زد.
از مدیر پرسید میتوانم معلم نقاشی پسرم را ببینم؟ مدیر هم با لبخند گفت بله، لطفا منتظر باشید.
معلم جوانِ نقاشی وقتی وارد دفتر شد خشکش زد!
مادر از یک چشم نابینا بود و یک چشم بیشتر نداشت!
معلم با صدایی لرزان گفت: ببخشید، من نمیدانستم، شرمندهام...!
مادر لبخندی زد و رفت.
آن روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه آمد، با شادی دفترش را به مادر نشان داد و گفت: معلممان امروز نمرهام را 20 کرد!
زیرش هم نوشت: گلم، اشتباهی یک دندانه کم گذاشته بودم.
اینقدر راحت آدم ها را قضاوت نکنیم. 👌🌿
#داستان
✨ @avayeqoqnus ✨
.
از محبت خارها گل می شود 🌸
وز محبت سرکه ها مل می شود
از محبت دار تختی می شود 🌱
وز محبت بار بختی می شود
از محبت سِجن گُلشَن می شود 🌷
بی محبت روضه گُلخَن می شود
از محبت نار نوری می شود ☀️
وز محبت دیو حوری می شود
از محبت سنگ روغن می شود 🍀
بی محبت موم آهن می شود
از محبت حزن شادی می شود 🌼
وز محبت غول هادی می شود
از محبت نیش نوشی می شود 🪴
وز محبت شیر موشی می شود
از محبت سُقم صحت می شود 🌻
وز محبت قهر رحمت می شود
از محبت مرده، زنده می شود 🌹
وز محبت شاه بنده می شود
#مولوی
#مولانا
✨ @avayeqoqnus ✨
.
باید دنیا را
کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای
تحویل دهی
خواه با فرزندی خوب،
خواه با باغچه ای سرسبز،
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی
و اینکه بدانی
حتی اگر فقط یک نفر
با بودن تو ساده تر نفس کشیده است
یعنی تو موفق شده ای! 👌
🔸 از کتاب "عشق سال های وبا"
نوشته گابریل گارسیا مارکز
#بریده_کتاب
✨ @avayeqoqnus ✨
.
▪️ آخرین مناجات سیدالشهدا (ع)
هنگامی که حضرت سیدالشهدا (ع) با بدن غرق به خون از پشت اسب به زمین افتادند، این چنین با خدای خویش مناجات می کردند:
"در برابر قضای تو صبر می کنم،
ای پروردگار من!
معبودی جز تو نیست، ای پناه بی پناهان!
ای خدایی که ابدی و دائمی هستی
و مردگان را زنده می کنی،
ای آگاه و شاهد و ناظر بر تمام کردار و افعال مخلوقات!
تو خود میان من و این گروه حکم کن
که تو بهترین حکم کنندگانی." 🙏🖤🥀
🤍 السلام علیک یا اباعبدالله 🖤
#محرم
#امام_حسین
#عاشورا
🕯@avayeqoqnus🕯
.
صبح، سرمست از شراب روشنی است
صبح، لبخند گل بوییدنی است 🍀
در گلستان بهار عاشقی
رویش خورشید زیبا دیدنی است 🌻
صبح بخیر و شادی رفقا 🙏🌹
☀️ @avayeqoqnus ☀️