eitaa logo
آوای ققنوس
7.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
687 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو ای نسیم صَباحی که پیک دلشُدِگانی علی‌الصباح روان شو به جستجوی صباحی صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞🌹 ✨@avayeqoqnus
دعا می‌کنم خدا آنچه را شایسته توست به تو بدهد نه آنچه را آرزو داری، زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بسیار... 👌🌸 @avayeqoqnus
، تکیه گاهی استوار می‌جست و هر حصار این شهر، خشتی بود پوسیده... 🌱🍂 @avayeqoqnus
‌‌‌‌ 📜 شهادت دادن کبک‌ها! شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد. امیر علت این خنده را پرسید. مرد پاسخ گفت: "در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم، آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است!! اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم." امیر پس از شنیدن داستان، رو به مرد می‌کند و می‌گوید: "کبکها شهادت خودشان را دادند." و بعد دستور می‌دهد سر آن مرد را بزنند. 🔸 برگرفته از کشکول شیخ بهایی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🕊🕊🌹 امروز مَها خویش ز بیگانه ندانیم مستیم بدان حد که رهِ خانه ندانیم در عشق تو از عاقله عقل برستیم جز حالت شوریده و دیوانه ندانیم در باغ به جز عکسِ رخِ دوست نبینیم وز شاخ به جز حالتِ مستانه ندانیم گفتند در این دام یکی دانه نهاده‌ست در دام چنانیم که ما دانه ندانیم امروز از این نکته و افسانه مخوانید کافسون نپذیرد دل و افسانه ندانیم چون شانه در آن زلف چنان رفت دل ما کز بیخودی از زلف تو تا شانه ندانیم باده ده و کم پرس که چندم قدح است این کز یاد تو ما باده ز پیمانه ندانیم @avayeqoqnus
Mohammad MotamediMohammad Motamedi - Az Zolfe To Shaneh 320 (MusicTarin).mp3
زمان: حجم: 8.68M
🌹🕊 🎼 آهنگ "از زلف تو شانه" 🎙 با صدای محمد معتمدی ✍ شعر از مولانا @avayeqoqnus
🌸همیشه فکرم مشغول این بود که چرا آدم های جدید برایمان حکم نوبرانه را دارند! 🌸حس میکنیم اگر رابطه ی خاص برقرار نکنیم عقب میمانیم ... 🌸در برابر آدم های جدید مهربانیم، مودبیم، متمدنیم، شوخی میکنیم. اما خانواده مان ما را یک آدم بد خلقِ نچسب میدانند! 🌸همیشه برای تازه ها خودِ بهترمانیم در حالی که کهنه تر ها هوایمان را بیشتر دارند ... با کهنه ها، تازه بمانیم ... @avayeqoqnus
صد زبان بایدم از بهر بیان کردن حال 🍂 @avayeqoqnus
انسانیت، محبت و همدردیِ برادرانه با بیماران گاهی موثرتر از داروست. 👌 📚 خاطرات خانه مردگان ✍ فئودور داستایوسکی @avayeqoqnus
پرسیدند آیا او را در حد مرگ دوست داری؟ گفتم بالای قبرم از او صحبت کن و ببین چطور مرا زنده می‌کند... ♥️🍂 @avayeqoqnus