هدایت شده از آوای ققنوس
.
🍁 امروز کمی عمیق تر مهربان باش،
هیچ هزینه ای ندارد
🍂 دوست داشتنت را توی جیب هایت بریز،
توی خیابان های سرد و بی روحِ شهر
قدم بزن،
🍁 آدمهای غمگین را که دیدی
کمی مهربانی و لبخند،
به آنها تعارف کن …
🍂 به خدا می شود همه را دوست داشت،
می شود سفیرِ مهربانی و همبستگی
میانِ مردم بود،
🍁 فقط کافیست یادت باشد؛
“ما میان این کوچه ها و خانه ها و دلخوشی ها ، فقط رهگذریم “…
🍂 مهم نیست راه چقدر کوتاه یا
طولانی باشد،
آخرش یک روز همه مان تمام می شویم،
🍁 این مهربانی و دوست داشتن های ماست
که میان دهلیزهای دنیا می مانَد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨
خوب زندگی کن و خوشبخت باش رفیق...
اتفاقا این بهترین انتقام تو از تمام
مشکلات، قضاوتها و بیانصافیهایی
است که دیدی و فهمیدی و حتی به روی
خودت هم نیاوردی...
روزتون سرشار از حس قشنگ
خوشبختی 🌺
✨@avayeqoqnus✨
🧡 طریق عشق جانا بی بلا نیست
🍃 زمانی بی بلا بودن روا نیست
🧡 اگر صد تیر بر جان تو آید
🍃 چو تیر از شَست او باشد خطا نیست
#عطار
✨@avayeqoqnus✨
شیری همراه گرگ و روباهی به شکار
رفتند و یک گاو وحشی و یک بزِ کوهی و
یک خرگوش شکار کردند.
آنگاه شیر به گرگ دستور داد تا حیوانات
صید شده را میان خود تقسیم کند.
گرگ گفت: گاوِ وحشی سهمِ شیر باشد.
بزِ کوهی سهمِ خودم و خرگوش سهمِ
روباه.
شیر ناگهان برآشفت. زیرا که دید گرگ در
محضرِ شاهانه او ، حرف از «من» و «تو» و
«قسمت من» و قسمت تو و او» می زند.
در حالیکه این صیدها فقط با حضور
نیرومند شیر حاصل شده است. از اینرو
برای عقوبت گرگ ، پنجه ای قوی بر او زد
و در دَم هلاکش نمود.
سپس رو به روباه کرد و گفت : صیدها را
تو تقسیم کن.
روباه که سرنوشت ناگوار گرگ را دیده بود،
دچار بیم شد و گفت: تقسیم در اینجا
معنی ندارد؛ همه این صیدها به حضرت
سلطان، تعلّق دارد و ما را در آن بهره ای و
سهمی نیست.
این گاوِ تنومند ، چاشت حضرت سلطان
است و آن بز ، سهمِ میانه روز و آن
خرگوش ، سهمِ شامِ او.
شیر وقتی که دید روباه مانند گرگ از
«من» و «تو» حرفی نزد و اظهار وجود
ننمود، خوشحال شد و صیدها را بدو
بخشید و گفت : تو دیگر روباه نیستی،
بلکه خودِ منی.
🔻 برگرفته از دفتر اول مثنوی معنوی
#حکایت
#مولوی
✨@avayeqoqnus✨
کمیاب ترین آدم هایی که واژه #انسانیت
برازنده شان است کسانی هستند که
می دانند ممکن است #محبت شان
هیچ وقت جبران نشود
ولی باز هم محبت می کنند…
✨@avayeqoqnus✨
کسی از ظاهرِ یک کوه، حالش را نمیفهمد
به ظاهر ساکتم، در سینهام آتشفشان دارم
#امید_صباغ_نو
✨@avayeqoqnus✨
آدم ها روزی معنی حرفهایشان را
میفهمند و متوجه رفتارهایشان
خواهند شد که با کسی از جنسِ
خودشان مواجه شوند ...
📚 خرده خاطرات
✍ ژوزه ساراماگو
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
.
🍁 امروز کمی عمیق تر مهربان باش،
هیچ هزینه ای ندارد
🍂 دوست داشتنت را توی جیب هایت بریز،
توی خیابان های سرد و بی روحِ شهر
قدم بزن،
🍁 آدمهای غمگین را که دیدی
کمی مهربانی و لبخند،
به آنها تعارف کن …
🍂 به خدا می شود همه را دوست داشت،
می شود سفیرِ مهربانی و همبستگی
میانِ مردم بود،
🍁 فقط کافیست یادت باشد؛
“ما میان این کوچه ها و خانه ها و دلخوشی ها ، فقط رهگذریم “…
🍂 مهم نیست راه چقدر کوتاه یا
طولانی باشد،
آخرش یک روز همه مان تمام می شویم،
🍁 این مهربانی و دوست داشتن های ماست
که میان دهلیزهای دنیا می مانَد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#دلنوشته
✨@avayeqoqnus✨