eitaa logo
آوای ققنوس
8.5هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
602 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🉐 😁 خیلی دنبال دوا درمون گشتم تااینکه ایتا بالاخره بدردم خورد و یه کانال واسه پیدا کردم 😍🙈 https://eitaa.com/joinchat/3812819107C27dadee671 🧕 بی شک بهترین کانالِ درمانیِ قراره با یِ هم ی بدون لک داشته باشی💯 با اصل اورجینال 👇👸🏃‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای صبح شدن نه به خورشید نیاز است نه خنده‌های باد... چشم‌هایت را که باز کنی موهایت که پریشان بشود، زندگی عاشقانه طلوع خواهد کرد... ❤️ صبح به خیر و به مهر 🌞🌹 ✨@avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا؛ مرا به بزرگی چیزهایی که داده‌ای آگاه کن تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را برهم نزند... آمین 🙏🌸 @avayeqoqnus
هراس از باد هجرانی نداری؟ وصل می‌پرسد و از عاشق جواب هر چه باداباد می‌ آید @avayeqoqnus
‌ ‌‌‌‌ 📘 مهر مادر در زمان حضرت موسی (ع) پسر مغروری بود که با دختر ثروتمندی ازدواج کرده بود. عروس مخالف مادر شوهر خود بود و با اصرار او پسر مجبور شد مادر پیر خود را بر کول گرفته بالای کوهی ببرد و همانجا بگذارد تا او را گرگ بخورد... پسر، مادر پیر خود را بالای کوہ رساند، چشم در چشم مادر کرد و اشک چشم مادر را دید و سریع برگشت. به موسی (ع) ندا آمد که برو به فلان کوہ و مهر مادر را نگاہ کن... مادر با چشمانی اشک ‌بار و دستانی لرزان دست به دعا برداشته و می‌گفت: "خدایا...! ای خالق هستی...! من عمر خود را کرده ام و برای مرگ حاضرم..‌ فرزندم جوان است و تازه داماد... تو را به بزرگی‌ات قسم می‌دهم که پسرم را در مسیر برگشت به خانه اش از شر گرگ در امان داری که او تنهاست..." ندا آمد: ای موسی(ع)...! مهر مادر را می‌بینی...؟ با این‌ که جفا دیدہ ولی وفا می‌کند... بدان، من نسبت به بندگانم از این مادر پیر نسبت به پسرش مهربان‌ترم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جاده بهانه است مقصود چشم توست من راهیِ توام ای مقصد درست ❤️ @avayeqoqnus
دور و بر من پر است از کاغذهای مچاله‌ای که هر کدام خاطره‌ای ... دردی ... ناگفته‌ای دارد و جایش سینه‌ی سطل کوچکی‌ست که بزرگترین سنگ صبور من است 🍂 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا