#پرده_آخر 😍🌷
#قهرمان_من ❤
در باران بیداری
از ایمان سرشاری
با یاد یارانت
بارانتر میباری
تا در راه جانان
از جان دل برداری
سرداری
رویارو تن با تن
رودررو با دشمن
از اخگر آکندی میدان را
روشن شد با خشمت
برقی نو در چشمت
آتش زد سرتاپا دیوان را
ای نفست پیغام شکفتن
در تب توفان اسم تو جوشن
نغمۀ باران، باد بهارانی
در شب ظلمت نور امیدی
شام سیه را صبح سپیدی
شاهد زنده شور مسلمانی
باران زد و دریا شد
دروازه خون وا شد
نبض تو شکوفا شد، غوغا شد
چشم تو چراغ شب
نامت همهشب بر لب
پنهانی و پیدایی، با مایی
در شب ظلمت نور امیدی
شام سیه را صبح سپیدی
شاهد زنده شور مسلمانی
خون بلیغ تو رایت قرآن
پرده آخر بازی دیوان
نقش بر آب از نام سلیمانی
@avayiran_sourod