75-راه میانبر برای عبور از تمام مشکلات زندگی از اول تا آخر عمر.amr
2.55M
75-راه میانبر برای عبور از تمام مشکلات زندگی از اول تا آخر عمر
@avaymarefat
آوای معرفت
75-راه میانبر برای عبور از تمام مشکلات زندگی از اول تا آخر عمر @avaymarefat
با سلام کیفیت این صوت پایین است ولی مطالب آموزنده ای دارد
76-درسی بسیار آموزنده از سگ اصحاب کهف-هدف امام حسین این بود که همه مثل او شوند.amr
4.31M
76-درسی بسیار آموزنده از سگ اصحاب کهف-هدف امام حسین علیه السلام این بود که همه مثل او شوند
@avaymarefat
آوای معرفت
76-درسی بسیار آموزنده از سگ اصحاب کهف-هدف امام حسین علیه السلام این بود که همه مثل او شوند @avaymare
با سلام این صوت را اگر هزار بار هم گوش بدهید ارزش دارد
.
🍃🌺 چندپرسش مخاطبان از آقای زمانی قلعه(یکی از تجربه کنندگان مرگ در ایران که تجربه ایشان در مراکز تحقیقاتی دنیا ثبت شده،قسمتی از تجربه ایشان را در صوت شماره ۳۵ در همین کانال آورده ایم)
1) آیا در آنجا متوجه شدید که افراد دارای زندگیهای متعدد هستند؟ (بارها زندگی کردن و مُردن جهت تکامل یافتن و به خدا نزدیک شدن که ما آنرا تکامل و هندیها تناسخ مینامند.)
📝پاسخ آقای زمانی قلعه: خیر
2) آیا پس از این تجربه و بازگشت به دنیا، دارای استعداد خاصی شدید که قبلا نداشتید؟ (مثلا آینده بینی، هاله بینی و قوی شدن حافظه و ...)
📝پاسخ آقای زمانی قلعه: خیر
3) آیا وقتی روح بودید و افکار منفی افراد زنده را درک میکردید، آیا قضاوتشان میکردید؟ یا به آنها حق میدادید چنین افکاری داشته باشند؟ یا با خود میگفتید چقدر این افراد برای امور بی ارزش حرص میخورند درحالیکه زندگی دارای مفهوم والاتری است؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
من افکار منفی و مثبتِ انسانهای زنده را با تمامجزئیات و به طور کامل و مطلق درک میکردم ولی قضاوت نمیکردم و آنچه را از آنها میفهمیدم به همان صورت رها میکردم.
4) آیا آینده افرادی که به آنها فکر میکردید را میدانستید؟
اینکه چه اتفاقاتی در انتظارشان است؟
(مثلا مادرتان یا معلمتان که به دیدنشان رفته بودید).
اگر پاسخ مثبت است لطفا بگویید آیا اگر میفهمیدید آینده بدی در انتظارشان است، ناراحت و متاسف میشدید؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
آینده افراد را به شکلی میفهمیدم که در وجود آنها کشف میکردم ولی آن آینده محتوم نبود و ممکن بود توسط عواملی یا اعمالی که از او سر میزند تغییر کند مثلآ من میدیدم کسی در آینده (سوای در نظر گرفتن زمان) تصادف میکند و معلول میشود ولی بعد از مدتی از لحاظ زمینی اگر دوباره آینده اورا مد نظر قرار ،میدادم میفهمیدم که قبل از تصادف تشنه اش شده و مدت کوتاهی از صحنه تصادف دور شد ولذا برایش اتفاق نیفتاد و آن احساس تشنگی از یک جائی برای او برنامه ریزی شده بود که قبلا باید تصادف می کرد ولی به دلایلی که در وجود او مخفی است و مربوط به عملکرد خودش بود برنامه اش تغییر کرد و تصادف نکرد.
5) هنوز دلتنگ آنجا میشوید؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
بله بسیار دلتنگ آنجا میشوم و لی به این دلتنگی انس گرفته ام زیرا میدانم برای انجام کاری مهم برگشته ام که البته هنوز نمیدانم آن دقیقا چیست.
6) آیا اجسامی چون آهن را در آنجا دارای جان و روح میدیدید؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
بله ولی به معنای جان و روح نمیتوانم تعیین کنم بود یا نه اما فقط دریافت میکردم در آنها زندگی و حیات هوشمند جریان دارد.
7) آیا هنوز برایتان پیش می آید از افراد غریبه یا خانواده عصبانی شوید یا تنفر بورزید؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
بله گاه پیش می آید ولی سعی خودم را میکنم که زود متوقفش کنم.
8) چرا نباید از اتفاقات بد حرف زد؟ آیا به این دلیل که در آنجا متوجه شدید که این اتفاقات بد می بایست در زمان خود اتفاق می افتاده اند و بنابراین حرف زدن در موردشان بی فایده است؟ یا دلیل دیگری دارد؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
دلیلش این است که من وقتی درد انتقال میدادم غیر از دیگران در روح خودم هم خدشه به وجود می آوردم ولی گاه به دلایلی خبر بد را منتقل کنم که در این حال جنبه دیگری دارد.
9) از نگاهِ شما؛ هدف از زندگی چیست؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
هدف از زندگی تکامل.عشق ورزیده.کمک بلا عوض. خدمت و کلآ هرچیز باعث ارتقای روح من شود و هر کار که روحم را بپرورد صیقل دهد ، به کمالم برساند و به خداوند نزدیک و نزدیکتر نماید.
10) حتی اگر فردی را که به ما ظلم کرده ببخشیم، آیا باز او به سزای اعمالش خواهد رسید یا بدون مکافات به زندگی خود ادامه خواهد داد؟
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
من اصلا نباید دنبال این باشم که بر سر او چه خواهد آمد این کار (رسیدگی به اعمال او ) مسئول به خصوصی دارد که فرشتگان مربوط به این کار هستند.
من به ظاهر دیگران را میبخشم ولی تاثیرش درحقیقت برروح خودم هست.
11) آیا هرچه در آنجا پیشتر رفتید دیگر نگران غصه خوردن مادرتان نبودید؟ و این نگرانی را فراموش کردید؟ ( گفتید ابتدا نگران شدم که مادر با آگاهی ازمرگم، چقدر اندوهگین خواهد شد).
📝پاسخ آقای زمانی قلعه:
قبل از اتصال به نور یا همان راهنما یا هادی با بعد از آن خیلی متفاوت است.
ادامه....
ادامه قبل
12) آیا راهی هست تا مطمئن شویم جای رفتگان ما خوب است یا نه؟
13) میتوان برای رفتگانی که روحشان هنوز به زندگی زمینی وابسته است کاری کرد تا رها شوند؟ این موضوع در مورد یکی از اعضای نزدیک خانواده ام پیش آمده و او را مدام در خواب به این صورت میبینم. چون به مرگ ناگهانی درحال عشق به زندگیش از دنیا رفت.
📝پاسخ آقای زمانی قلعه برای ۱۲ و ۱۳:
کنجکاوی در این باره فایده عملی ندارد.
اگر برایشان طلب خیر کنید و خیرات بدهید و کارهای خداپسندانه و نیک انجام دهید و از خدا بخواهید پاداش و نتیجه کارتان را به آنها بدهد، این برای آنها و خودتان خوب و فایده مند است.
@ZamaniNDE 🌺🍃
زندگی پس از زندگی 👆
داستانی که در ادامه خواهد آمد به یک معنا حکایت حال اصحاب واقعی امام حسین علیه السلام در عاشورا و کربلا (که تا آخرین قطره خون ایستادند و جز یاد امام و خدا و مرگ و ملاقات خدا هیچ چیزی در ذهن و دل شان نبود) و اصحاب خیالی و دلبسته به دنیا(که قدم به قدم در بین مسیر کربلا تا لحظه شهادت امام،کم کم از امام به بهانه های مختلف جدا شدند و فرار کردند یا به خاطر یک سری خیالات دنیوی به لشکر مقابل امام پیوستند) و نشان می دهد هر کس ذره ای محبت و دلبستگی به دنیا و غیر خدا داشته باشد نمی تواند به امام برسد یا تا آخر با امام بماند:
رهایی از اسارت قوه خیال، شرط تشرّف
مرحوم آیه الله مولوى قدّسسرّه مىفرمودند:
مرد صالحی در نجف اشرف بود که هر خبرى درباره حضرت بقیه الله علیهالسلام را پیگیرى میکرد. این بزرگوار در بازار نجف، مغازه عطّارى داشت. روزی چند نفر جوان که خیر و صلاح از چهره آنها نمایان بود، به مغازه او آمدند و گفتند: «مقداری سدر و کافور میخواهیم». او همین طور که مشغول تهیه اجناس آنها بود از یک نفر از آن جوانها پرسید: «تو را به آن کسى که این نورانیّت را به چهرهات داده است، شما چه کسانی و از کجا هستید؟ چه کاری انجام مىدهید؟» آن جوان گفت: «چون ما را قسم دادى، میگویم. ما در محضر حضرت بقیه الله علیهالسلام هستیم. یکى از دوستان ما فوت کرده است؛ از این رو مأمور شدیم که سدر و کافور را از مغازه شما تهیه کنیم». فروشنده گفت: «هرگز شما را رها نمىکنم». آنها گفتند: «ما اجازه نداریم تو را به دنبال خود ببریم». گفت: «امکان ندارد. باید من را به همراه خود ببرید. من از فراق حضرت علیهالسلام سوختهام».
آنها قبول کردند و او را با طی الارض بردند، تا این که به دریایى رسیدند. به او گفتند: «ما براى رسیدن به آن منطقه باید این دریا را طیّ کنیم. شرط گذر از دریا این است که باید فقط به یاد امام زمان علیهالسلام باشی، تا بتوانى بر آب، راه بروی. اگر بتوانى خودت را به یاد حضرت بقیه اللّه علیهالسلام نگاه دارى، از این آب میگذرى؛ ولی اگر افکار تو پریشان و پراکنده باشد، نمیتوانی از دریا عبور کنی». او گفت: «قبول است». مقداری بر آب دریا راه رفتند تا اینکه هوا ابری شد. آن مرد صالح به این فکر افتاد که صابونهایی را که پختهام، بر پشت بام مغازه است. اگر باران ببارد، صابونها را خمیر مىکند. وقتی این فکر به سراغ او آمد، در آب فرو رفت. آن جوانها او را نجات دادند. دوباره چند قدم که بر آب رفت، فکر دیگری کرد که صابونهای من چه مىشود؟ برای بار دوم در آب فرو رفت و آن جوانها او را نجات دادند. همین طور سه بار، فرورفتن او در آب تکرار شد، تا این که به جزیرهاى رسیدند که چادرى در آن جا بود. یکى از آن جوانها گفت: «باید بروم و برای شما اجازه ورود بگیرم». او به داخل چادر رفت و برگشت و گفت: «حضرت علیهالسلام فرمودند: «ردّوه فإنه رجلٌ صابونى؛ او را برگردانید. او مردی است که به فکر صابونهای خویش است». آن جوانها او را برگرداندند.
کلاس اول در مسیر تهذیب، این است که انسان از اسارت قواى تخیّلى و قوه خیال، نجات پیدا کند. نجات از این اسارت، چند راه دارد: یکی این که اعمال عبادى، ریاضتگونه باشد تا نفس، تقویت شود؛ و یکی هم ذکر گفتن که البته طبق قاعده و مرحلهبهمرحله باشد.
@avaymarefat
📝📝📝
📍یک بار شنیدم کسی گفت که خودکشی یک راه حل غیر قابل برگشت و ابدی برای یک مشکل موقت است. نتیجه آن جهنمی ابدی از تمام احساسات منفی است که سعی داشتید با خودکشی از آنها فرار کنید. زندگی برای همه سختی های خود را دارد و هیچ کس به طور کامل از آن مستثنی نیست. عزیزان می میرند، روابط عشقی شکسته می شوند، دوستان ما را رها می کنند، مال و اموال از دست می رود. حتی گاهی به جایی می رسیم که از خدا می خواهیم مرگ ما را زودتر برساند. این چنین دردی خیلی سهمناک است.
📍ولی به شما اطمینان می دهم که تا وقتی که زنده بمانید (و با خودکشی سعی در فرار نداشته باشید) موقتی خواهد بود. قبل از اینکه تصمیم به خودکشی بگیرید درباره آن خوب فکر کنید. زمانی بود که فکر می کردم زندگی من روی زمین جهنم است، تا وقتی که جهنم واقعی را دیدم! اکنون می بینم که سخت ترین روزهای زندگی من روی زمین به درد و ترسی که در جهنم حس می کردم حتی نزدیک هم نیستند. وقتی کسی خود کشی می کند این تنها چیزی است که بازماندگان درباره او به یاد می آورند. اینکه او کسی بود که خودکشی کرد!
📍دانشگاه تگزاس بهتازگی در طول یک تحقیق 20 ساله افرادی که در اثر خودکشی تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند را مورد مطالعه قرار داده است. یکی از یافتههای این تحقیق این است که حدود 50 درصد این افراد تجربهای منفی یا ترسناک داشتهاند. ممکن است بگویید که پس لزوماً در اثر خودکشی به جهنم نخواهم رفت. ولی من حاضر نیستم با ابدیت خود چنین قماری که شانس باختن در آن 50 درصد است بکنم. چیز جالب دیگری که در این مطالعه روشن شد این بود که هیچ یک از این افراد در طول این بیست سال دیگر دست به خودکشی نزده بودند و برعکس تغییرات عمیقی در زندگی خود به وجود آوردهاند.
🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول
@NDEchanel
📝📝📝
📍به اولین کسی که در آنجا برخورد کردم یک زن بود که لباس ها و پوست و موی او همه خاکستری بود. هر کسی را می دیدم به سمت من جذب می شد، ولی من جنگیده و فریاد می کشیدم و سعی می کردم آنها را از خودم دور کنم. هر کسی که در زندگی به او برخورد کردم بودم را اینجا می دیدم. ولی نه خود آنها، بلکه گویی نیمه شرور آنها بود. حتی کسانی را می دیدم که هرگز آنها را در دنیا نمی شناختم، ولی می دانستم که رفتار من در دنیا به نوعی اثر احساسی بسیار دردناکی روی آنها گذاشته است. اینجا هیچ چیز خوبی نبود. گناه هر کسی به نوعی در صورت او هویدا بود و تنها با نگریستن در چهره هر کسی می شد گفت که گناه او چیست، از طمع گرفته تا هوس رانی، خودخواهی، تلخی و تنفر، قدرت طلبی، شکم پرستی یا هر چیز دیگر.
📍 وقتی کسی به من نزدیک می شد، تمام احساسات منفی که در زندگی در او بوجود آورده بودم را خود حس می کردم. هرچه کسی به من نزدیک تر می شد، زخم های احساسی و عاطفی که در او بوجود آورده بودم را بیشتر حس می کردم و به طبیعت آن آگاهی بیشتری می یافتم. آنها هر یک به من نزدیک شده و می گفتند که چه انسان بدی هستم. خشم و تنفری که دریافت می کردم بیشتر از حد طاقت بود. در هر مرور زندگی، من تمام دردی که در دیگران ایجاد کرده بودم را خود تجربه می کردم. تجربه مرور یک زندگی بیشتر از آنی بود که بتوانم از عهده آن برآیم. ولی من شش زندگی را همزمان مرور کردم. چیزی جز تنفر، جراحت و درد حس نمی کردم.
📍 مثلاً در گذشته خودم را دیدم که 5 ساله بودم و چیزی که متعلق به عمهام بود را برداشته بودم. این آخرین هدیهای بود که شوهر عمهام قبل از مرگش به او داده بود. اکنون درد روحی و احساس عمهام را خود تجربه میکردم و میدیدم که او چند روز با نگرانی زیاد در تمام خانه به دنبال آن هدیه گشته بود و چقدر گریه کرده بود. من 5 ساله بودم و فکر میکردم که در چنین سن و سالی مسئول آنچه میکنم نیستم، ولی اشتباه میکردم. در زمان حال مادرم را میدیدم که با دیدن بدن بیجان من غش کرده و روی زمین میافتد. من تمام درد و آسیب روحی او را در مواجه شدن با کالبد مردهام خود حس میکردم. در آینده اثر خودکشی ام را بر روی دیگران و زندگی آنها و دردهایی که در آنها ایجاد کرده میدیدم و تجربه میکردم. همسر و دخترم را می دیدم که من را مقصر تمام مشکلاتشان از زمان خودکشی می دیدند.
🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول
@NDEchanel
📝📝📝
📍به من نشان داده شده که تک تک ما نقش مهمی در زندگی بسیاری از افراد دیگر و موفقیت شان داریم. گاهی حتی خبر نداریم که روی زندگی چه فرد یا افرادی در دنیا قرار است تاثیر عمیقی بگذاریم و تنها بعد از مرگ آنرا خواهیم دید. ممکن است یک فرد در خانواده یا اقوام، یا منشی که پشت میز نشسته، یا گدایی که دست نیاز به سوی شما دراز کرده است باشد. گاهی مردم بدون اینکه متوجه باشند از کنار کسی که قرار بوده زندگی او را تحت تاثیر قرار دهند بی خبر می گذرند.
📍به من نشان داده شد که هر یک از ما در زندگی یک رهبر هستیم، چه به آن آگاه باشیم یا نه. ما ناخودآگاه یا خودآگاه با گفتار و رفتار و افکار خود اطرافیان مان و دیگران را به سوی خدا یا به دور از مسیر خدا هدایت می کنیم. من هیچ تصوری نداشتم که خود یک رهبر هستم و در مورد بسیاری افراد دیگر در زندگی مسئول ام.
📍همه ما نقطه ضعف هایی داریم که ما را کنترل می کنند و اگر به آنها رسیدگی نکنیم، می تواند زندگی ما و بسیاری دیگر را که تحت تاثیر ما هستند خراب کند. ممکن است نام آن غرور، الکل، مواد مخدر، سکس، مال پرستی، قدرت پرستی، قمار، آرزو و جاه طلبی، میل به کنترل کردن، حسادت و بسیاری از چیزهای دیگر باشد. تک تک ما به یک یا چندتا از این نقاط ضعف مبتلا هستیم. اگر فکر می کنید شما هیچ نقطه ضعفی ندارید، کافیست که از چند نفر که صادق بوده و به شما خیلی نزدیک هستند سؤال کنید. شیطان از این نقاط ضعف مانند ریسمان هایی که به یک عروسک خیمه شب بازی وصل است استفاده می کند و با آنها زندگی ما را کنترل می نماید.
🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول
@NDEchanel
📝📝📝
📍از وقتی که از تجربه ام بازگشتم، حضور خدا را خیلی بهتر در زندگی خود حس می کنم. اکنون هر روز از حرف زدن با خدا و مناجات به درگاه اش لذت می برم. او نیز هر روز با من حرف می زند، از درون دل من و از راه خواسته هایی که درون من قرار می دهد. منظور من خواسته های لذت طلبانه نیستند، بلکه آن خواسته های قلبی که مرتب شما را به خود می خوانند هستند. مثلاً بعد از بازگشت از تجربه ام احساس کردم که دوست دارم ارتش را ترک کرده و به دانشگاه بروم و مدرک مهندسی کامپیوتر بگیرم و شرکت خودم را تاسیس کنم. من هم همین کار را کردم.
📍همچنین این میل در درونم بوجود آمد که با دیگران درباره تجربه ام صحبت کنم، صرفنظر از اینکه واکنش آنها چه باشد. میل دیگری که بلافاصله بعد از بازگشتم در من بوجود آمد این بود که دیگر هرگز سراغ الکل و مواد مخدر نروم. تا امروز این میل در من بوده است و امیدوارم هیچ وقت من را ترک نکند. اکنون می بینم که حضور خدا در زندگی انسان چقدر فوق العاده است. من یاد گرفته ام که همیشه به خدا اعتماد کنم و حتی برای نیازهای اولیه و ساده زندگی به او امید داشته باشم. می دانم که او همواره نیازهای من را برآورده خواهد ساخت. شما هم می توانید حضور خدا را در زندگی خود داشته باشید. من به هیچ وجه خاص و منحصر بفرد نیستم. کافیست که دیوارهایی که بین قلب خود و خدا قرار داده اید را پایین بیاورید و از ته قلب او را بخوانید. مطمئن باشید که به شما کمک خواهد کرد.
📍ندای خدا تنها صدای درون من نیست، ندای دیگری نیز درون من است که چندان خوب نیست. ولی یاد گرفته ام که فرق آن را با ندای خدا بدانم. پیروی از ندا و خواست قلبی تان همیشه راحت نیست. ولی برای اینکه آرامش داشته باشید، باید آنها را شناخته و از آنها پیروی کنید. نگذارید شکست های موقتی شما را دلسرد کند. توماس ادیسون هزار بار برای اختراع لامپ سعی کرد و شکست خورد، تا بالاخره موفق شد. وقتی از او پرسیدند احساس تو به خاطر هزار بار شکست خوردن چیست، او گفت که من هزار بار شکست نخوردم، بلکه اختراع لامپ به هزار مرحله نیاز داشت.
🖍 از تجربه نزدیک به مرگ متیو داول
منبع فارسی:
www.neardeath.org
منبع انگلیسی:
“My last breath” by Matthew D. Dovel, PublishAmerica, Sept 2003,
https://www.youtube.com/watch?v=xmNHZjGw6d8
@NDEchanel
#حفظ #دعا
🔻برای درمان آن تأثیرات [تاثیرات سحر و جادو] دعاهای حفظ خیلی خوب است. دعایی در تعقیبات نماز صبح ذکر شده است که امیرالمؤمنین علیه السلام آن را لیلة المبیت خواندند، خیلی دعای مجرّب و خوبی است:
أَصْبَحْتُ اللَّهُمَ مُعْتَصِماً بِذِمَامِک الْمَنِیعِ الَّذِی لَا یطَاوَلُ وَ لَا یحَاوَلُ مِنْ کلِ غَاشِمٍ وَ طَارِقٍ مِنْ سَائِرِ مَا خَلَقْتَ وَ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِک الصَّامِتِ وَ النَّاطِقِ فِی جُنَّةٍ مِنْ کلِّ مَخُوفٍ بِلِبَاسٍ سَابِغَةٍ وَلَاءِ اهلبیت نَبِیک مُحْتَجِباً مِنْ کلِّ قَاصِدٍ لِی إِلَى أَذِیةٍ بِجِدَارٍ حَصِینٍ الْإِخْلَاصِ فِی الِاعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَ التَّمَسُّک بِحَبْلِهِمْ مُوقِناً أَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ فِیهِمْ وَ بِهِمْ أُوَالِی مَنْ وَالَوْا وَ أُجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا فَأَعِذْنِی اللَّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَا أَتَّقِیهِ یا عَظِیمُ حَجَزْتُ الْأَعَادِی عَنِّی بِبَدِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّا جَعَلْنا مِنْ بَینِ أَیدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیناهُمْ فَهُمْ لا یبْصِرُونَ. (مصباح المتهجّد، ج1، ص212.)
ادامه دارد...