📆 سالروز وفات مرحوم حاج شیخ محمد حسین زاهد؛ (۲۱ #محرم الحرام ۱۳۲۷ ق)
🔹 آقا شیخ محمدحسین #زاهد در #مسجد_جامع بازار #تهران زندگی میکرد، #خانواده و اینها تشکیل نداده بود. خیلی مرد پاکیزهای بود، به دردخور بود. به او میگفتند آقا شیخ محمدحسین نفتی. چون اولش نفتفروش بود و بعد آمده بود درس. تا #شرح_لمعه و آنجاها هم بیشتر نخوانده بود، ولی شاید هر متدینی در #بازار تهران که پیدا کنیم، یا خودش یا پدرش، او را دیده بودند. یک پول مختصری، -مثلاً ماهی پنج ریال- از شاگردها، از بازاریها میگرفت که خرجش درست شود، چون درآمدی که نداشت، برای اینها #جامع_المقدمات میگفت، #صرف میگفت، این آقای #مجتهدی که امروز این #حوزه را دارد، شاگرد او بود. اینها را جمع و جور میکرد. برای اینها #درس میگفت. مثلاً شاید آقای #مهدوی_کنی هم درک کرده باشد درس او را، مباحث مقدماتی مثل #مغنی، چیزی پیش ایشان خوانده باشد.
یک آدمی بود که به گفتهی استاد ما [ مرحوم آشیخ #عباس_طهرانی ] دربارهشان میگفت: ایشان کلاه سر دنیا گذاشته!. یعنی #دنیا را فریفته.
۸۱/۴/۱۸
🔹دردِ #بشريت، دردِ #اسلام ،دردِ #شيعه بايد اين جامعهای راكه سی سال است میگوید #جمهوری_اسلامی به خود بياورد. بنشينند #عقلا، #حكما، #دانشمندان، #دلسوزان، #انسانشناسان جمع بشوند، بگويند #نجات بشری که در بیبصيرتی، اينجور میغلتد، اينجور افتضاح به بار میآورد، اينجور آبروی خودش را میبرد، درد چیست؟ چه بايدش كرد؟
آقايان #بازاریها! سه روز تعطيل كردنِ بازار، خون بهای امام #حسين میشود؟! سينه زدن شما #مسلم را نجات میدهد؟! افكار #اباالفضل را به جا میآوره؟ #علی_اكبر را خشنود میكند؟ داغهای #زينب كبری را تخفيف میدهد؟ خدا به شما بيشتر #توفيق بدهد. دست شما درد نكند، اما همهی اينها غير از آن مسئلهای است كه شيخ محمد حسین #زاهد تو #مسجد_جامع شما مینشست و #بچهها را #درس میداد، ماهی پنج ريال والدین هر بچهها به او میدادند، چون نمیخواست سهم #امام و #خمس بخورد. اسلام پروری میكرد. چرا الآن ما نداريم؟ تو #بازار شماها، تو #مساجد شماها، كه بچههاتون رو صبحها قبل از #مدرسه، يا بعد از مدرسه، در عصر و شب، پيشش بفرستيد كه اينها رو #مسلمان كن. اينها دارند #رياضيات میخوانند، #جغرافی میخوانند، #فيزيک میخوانند، اما مسلمانی كسی نيست يادشان بدهد، #بندهی خدا بودن كسي نيست به اينها ياد بدهد، به اینصورتکه به تو گفته شود: يک ساعت با اينها کار بکن، اينها را مسلمان کن، تا وقتی به #تکلیف میرسند، #عشق و علاقه دنيايی #صهيونيستها تو #دل اينها نباشد! ظاهر مسلمان و #انگليسی باطن نباشند. وقتی در خارج برنامههای خارج به گوششان میرسد كه: خوب شد #ايران به اختلاف افتاد، اينها بیتفاوت نباشند. بگويند: نه! ما رگِ #شيعهگری داريم. ما اختلاف اگر داريم خانوادگی است. ما همه در يك صفيم. ما همه حسينی هستيم. زنان، خانمها تو خيابانها بگويند: نه! ما همه زينبی هستيم. #شعار ديگری نداريم. اين فريادِ #عاشوراست!.
۸۸/۱۰/۶
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
⬆️
ص ۳
3⃣
🔺 تعالیم غافلانه و تعالیم بیدارگرانه
🔹 مرحوم احمد #آرام و دانشمندانی دیگر در سالها قبل کتابی به نام #اثبات_وجود_خدا ترجمه کردند که از گفتارهای #دانشمندان درجهی یک #آمریکا است. در یکی از مقالات آن آمده است: #علم در پی #آگاهی از ماشین #طبیعت و استفاده از آن است و به سازندهی آن کاری ندارد. یعنی علوم روز بر اساس #حیوانسازی #انسانها پیریزی شده است. این است یک معنای فراگیریِ جور و ستم در #دنیا که معنای #انقلاب_فرهنگی هم درست مبارزه با آن خواهد بود.
[ مرحوم علامه #طباطبایی ] از اینطور توجیهات نسبت به نسل #جوان کوتاهی نمیکردند، حتی بعضی از کسانی که در #تهران - در عصر #طاغوت- #مدارس_دینی تأسیس کرده بودند، میآمدند در #قم و دروس نسبتاً #اسلامی خودشان را از ایشان استفاده میکردند که بعداً هم به صورت کتابی منتشر شد. بنابراین ایشان همهی توجهش به #اصلاحات #بشریت؛ چه #کودک، چه #نوجوان، چه #جوان و چه #اجتماع، بر اساس #توحید و #خداشناسی و اطاعت از دستورات الهی است، همان سخنیکه #مرحوم_امام هم داشتند به عنوان اینکه ما باید #وظیفه را تعقیب کنیم و در پی پیروزی نباشیم و از شکست هم دلآزرده نشویم، چون #هدف ما انجام وظیفه و #بندگی است. این را باید انقلاب فرهنگی ما، چه در #حوزهها، چه #دانشگاهها، چه در اجتماعات، و همچنین #صدا_و_سیما برای #بازاریان و #مردمان دیگر و #خانوادهها کاملاً جدی روشن کنند که ما وقتی میتوانیم ادعا کنیم که از #جمهوری_اسلامی بهره بردهایم و از اهداف مقدس بانیان آن و خون مقدس #شهدا قدردانی کردهایم که همهی مسایل با اساس "انا لله و انا الیه راجعون" شروع شود، ادامه یابد و ختم شود. و این مسایل در صفحات اول کتاب #المیزان مطرح شده است.
خداوند را به حق #قرآنش قسم میدهیم که این توفیق را به اجتماع ما و افراد ما مرحمت بفرماید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🔺 خاطراتی از مرحوم علامه طباطبایی
❔ حاج آقا خاطرهای از علامه دارید؟
🔹 #خاطره اینکه دربارهی اینکه ایشان به منازل ما چند تا #طلبه تشریف بیاورند و بعضی روزها مانند #جمعهها ناهار هم در خدمتشان بودیم و از بیاناتشان استفاده کنیم، این مسأله بسیار جالب بود. چون آن موقع حتی اتوبوس هم در #قم ظاهراً برقرار نشده بود و ایشان با همان کفش معمولی یعنی نعلین اهل علم، راه نسبتاً طولانی منازل ما را پیاده طی میکردند و میآمدند و با خودشان هم یک نوشتهای یا دفترچهای همراه داشتند. این موضوع نشان میداد که ایشان معتقدند به اینکه #انسان باید #مدارک سخنش را قبلاً در نظر بگیرد به طور حضوری، نه اینکه از #فکر و #حافظه استفاده کند تا نکند شاید در بین سخن اشتباهی حاصل شود، ولی اگر انسان خلاصهی مطلب را در حضور داشته باشد، از خطا و اشتباه محافظت میشود. و آنوقت یک روایتی را و یا یک مطلبی را توضیح میدادند.
مثلاً در مورد همین بیتی را که ایشان میخواندند که:
"اهل دنیا از کهین و از مهین
لعنة الله علیهم اجمعین"
این را مثلاً وقتی تفسیر میدادند، به این مطلب میرسیدند که شهرسازی و #معماری و مهندسیِ اسلامی با این طرز ساختمانهای فعلی مناسبت ندارد، چون وقتی انسان به یک ساختمان مرتب و منظمِ عالی نگاه میکند، توجهاش از آن #هدف ممکن است برگردد یا ضعیف شود و مثلاً یا تظاهر خانوادهها در مجالس، که خانوادهی یک شخص اعیانمنش یا نسبتاً مستغنی اگر زیاد به خود جواهرات و طلا داشته باشد، خویشان او که این دسترسیها را ندارند یا حاضران مجلس وقتی به منزل بر میگردند، نسبت به شوهرانشان و پدر و مادرانشان گلهمند میشوند که خانوادهی فلانی اینطور و آنطور بودند!. همین مسأله در ساختمانها باید مراعات شود. معماری و مهندسی و شهرسازی نباید بر اساس جلب #توجه زیاد افراد به جنبهی #دنیا شود و از خدا #غافل شوند و در نتیجه به کارهای خلاف یا شبه خلاف بپردازند تا درآمدشان را زیاد کنند و از #آخرتشان باقی بمانند و جدا شوند. این هم از خاطره.
ص ۳
3⃣
@seyedololama
⬇️
🔺 هوای نفس!
🔹 #ائمه اطهار (علیهمالسلام) با #احادیث شریف، هشدار میدهند، که ازحضرت #صادق (علیهالسلام) در کتاب #کافی نقل شده که فرمودند: «إحذروا أهوائکم کما تحضرون أعدائکم»¹؛ یعنی #حقشناسی و #دینشناسی، #قرآن و #اسلامشناسی، حرف جدیدی برای #بشریت آورده و آن این است که: ای بشریت! تو همیشه همراه خودت، در درون لباس وجود خودت، یک زهر کشنده و یک گرگ کشنده داری، یک #دشمن داری. هیچوقت از آن #غافل نشو!. این حرفها را #تمدن و #علم و #دانشگاه نمیفهمد و نمیداند و اطلاعی ندارد.
دانشگاه از چه اطلاع دارد؟ دانشگاه از معدنها اطلاع دارد که زیر این کوههای کرمان و یزد طلا و آهن پیدا میشود. آهن چه طور پیدا میشود؟ تمدن راهش را درست میکند و کارخانههای آن را درست میکند، با خرج زیاد، با جادهکشی و ریلکشی به آن معدن ما را وصل میکند که بتوانیم با آن امکانات، عدهای را زیرِ زمین بفرستیم تا خاکی که آهن دارد یا خاکی که طلا دارد را از پنجاه متر، صد متر، دویست متر، بالا بیاورند. گاهی هم در این راه جانشان را از دست بدهند. آنوقت این مصالح تبدیل شود، دستکاری شود، روی آنها عملیات فنی انجام شود تا از آن سنگها، آهن در بیاید، طلا در بیاید. دانشگاه برای این کارها درست شده. دانشگاه اینها را میفهمد؛ اما اینها وسیلهی زندگیست.
خود #زندگی برای چیست؟ حالا ما این کارها را هم کردیم. آهن هم بهدست آوردیم و ساختمانها را همه آهنی کردیم، دانشگاههای مختلف ما در دنیا، جزء دانشگاههای درجهی اول هم حساب شد، جایزه هم به دانشجویان دختر و پسر ما هم دادند. خیلی خوب، این زندگی راه افتاده، این زندگی برای چیست؟ اگر مرگی نبود، آنگاه همیشه بودیم و میگفتیم زندگی #هدف است. هدف این #خلقت، زندگی روی این کره خاکیست. ولی آنموقع آنقدر #جمعیت زیاد میشد که روی کرهی خاکی دیگر یک وجب جا باقی نمیماند.
مرگ #نعمت خیلی بزرگی است که خداوند فرموده: «خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»²؛ اول #موت را فرموده، موت مقدم شده بر #حیات، چون راهی است بسیار مفید و بانتیجه. #فکر در #مرگ اگر #انسان بکند، میبیند که یکی از نعمتهای بزرگ خداوند است، چون اگر مرگ نبود، #زندگی نبود. زندگی بهخاطر بودن مرگ اداره میشود. هیچوقت چنین فکری برای یک انسان #جوان نمیآید. یک انسان جوان اصلاً فکر میکند زندگی یعنی جوانی و اینها؛ در صورتیکه نه، زندگی مخلوطی است از موت و حیات که هر کدام اگر نباشد، زندگی به هم میخورد. مگر وسعت این کرهی خاکی چقدر است؟ وسعت زمینهای قابل کشاورزی آن چقدر است؟ آبهای قابل استفادهی آن چقدر است؟ اینها همه در عرض صد هزار سال تمام میشود. آنوقت دیگر نه برای کسی جایی میماند، نه برای کسی راه #معیشت و زندگیای میماند. همه به جان هم میافتند که همدیگر را بکشند که بلکه جا باز شود.
آخر این فکرها را ما نکردهایم؛ #خیال میکنیم دنیایی بهتر از این #دنیا میشود #خلق کرد. و این خودش مال این است که انسان اطلاعاتی ندارد و فکرش کودکانه است. این را بعضی از #اروپاییان گفتهاند و به این زندگی ایراد گرفتهاند، ولی کودکانه است. اگر انسان #واقعبینانه فکر کند، مرگ بهترین نعمتهای خداست، در صورتیکه با همین مسئلهی تمایلات نفسانی باید حل شود و آدم برای فکر بعد از مرگ وقت بگذارد. و زندگیاش را یکپارچه در اختیار #هوای_نفس خودش و #فرزند و #همسر خودش قرار ندهد. آنوقت میفهمد که آن زندگیای که خداوند برای #بشر بعد از این دنیا آفریده، چقدر قیمت دارد و برای او، در راه او، از خدا سرعت میخواهد که زودتر به آن زندگیای که تو برای من آفریدهای برسم.
۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ #شوال ۱۴۳۶
✅ مرحوم آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی
___
۱) «(باب اتباع الهوى) ۱- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن ابن محبوب، عن أبي محمد الوابشي قال: سمعت أباعبد الله (عليهالسلام) يقول: احذروا أهواءكم كما تحذرون أعداءكم فليس شئ أعدى للرجال من اتباع أهوائهم وحصائد ألسنتهم»؛ [ #الکافی ج۲ص۳۳۵]
۲) [ #ملک :۲]
@avaymarefat