* #امام_حسین #امام_زمان #تشرف
🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار...
علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید:
🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است.
🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى رفته و روضه مى خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى آمده است.
🔹وقتى اين روضه تمام مى شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى آيد و مى گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟
🔸ايشان مى گويد: مى روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید.
نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى آيد.
🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد.
🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم».
🔹گفتم:« سلام عليكم» .
🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
🔹گفتم:« بفرماييد».
🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟
🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین کاری کرده اند.
🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟»
🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.»
🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟»
🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد».
🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟»
🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند».
🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!»
🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد.
🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد».
🔹گفتند:« چى هست؟»
🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند.
اما در جريان متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند.
🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند».
🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.»
🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده ام، نيست.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir
┈•• گپ •• سروش •• ایتا ••┈
هدایت شده از الهادی
#امام_زمان #تشرف
🔻وقتی ابن مهزیار خدمت حضرت میرسد، حضرت میفرماید: «يَا أَبَا اَلْحَسَنِ، قَدْ كُنَّا نَتَوَقَّعُكَ لَيْلاً وَ نَهَاراً» (دلائل الإمامة ، ص541) یعنی شبانهروز ما منتظرت بودیم. میگوید: «لَمْ أَجِدْ مَنْ يَدُلُّنِي إِلَى اَلآنَ» کسی نبود که من را بیاورد.
🔸 به حسب ظاهر، راست میگوید، اما به حسب باطن، حضرت قاعدهاش را به هم میزند، میفرماید: لا يَا اِبْنَ اَلْمَهْزِيَارِ! کسی که حالا فرستاد، 20 سال پیش هم میفرستاد. ولی مشکل جایی دیگر است. گفتم: آقا مشکل کجاست؟ فرمود: «وَ لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ اَلْأَمْوَالَ»؛ فکر اقتصادیتان میچربد بر فکر مهدویتان؛ ولی شیعه اینجور نیست. اگر بنا باشد مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیریند.
🔹 «وَ لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ اَلْأَمْوَالَ وَ قَطَعْتُمُ اَلرَّحِمَ» مسائل عاطفی و آداب و ادب مراعات را نداریم، داریم با قواعد خودمان زندگی میکنیم، روزگار میگذرد، ولی عواطف میماند، این نهایت و قلّۀ قواعد دینداری درست است که حضرت اشاره میکنند: «قَطَعْتُمُ اَلرَّحِمَ»
🔸 در این موقعیت حضرت سه قاعده را به دست میدهند برای امام زمانی شدن، «وَ لَكِنَّكُمْ» اولاً خطاب را به خود مهمان نمیبرند که بگویند «تو» بلکه میگویند «کُم»؛ شماها، معاشر شیعه، به خاطر این که این [ابن مهزیار] اذیّت نشود، این خیلی مراعات است در تخاطب. و علامت صدقت است، صدقِ تشرّف...
ادامه دارد...
#تشرف #امام_زمان
💠 سنخیت با امام زمان ارواحنا فداه
🔻 ما میلیاردها سال باید راه برویم تا به قطب عالم برسیم، آنوقت دیدن امام زمان علیه السلام که می گویند سخت است یعنی درک کردن حضرت به این نحو [که حضرت را بشناسی و باطنا به او ایمان کامل پیدا کرده باشی]
🔸 و الا صرف ملاقات ظاهری خیلی وقتها دردی را دوا نمی کرده است و انسان باید در فکر همرنگ شدن با حضرت باشد. اول باید با حضرت همرنگ شد تا زمینه برای بهره بردن فراهم شود.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
👉🏻 @avaymarefat
#حضرت_خضر #امام_زمان #تشرف
🔻 حضرت خضر سلامالله علیه، یکی از ابواب آن بزرگوار (حضرت بقیه الله روحی له افداء) است.
🔸 آنوقت همین حضرت خضر که یکی از ابواب و طالب [و مشتاق زیارت حضرت] است، در قضیه حضرت موسی مطلوب قرار میگیرد!
🔹 مطلوبِ چه کسی قرار میگیرد؟ مطلوب یک پیغمبر اولوالعزم؛ یعنی موسیبن عمران، و به یوشع میفرماید: من دنبال این بزرگ یعنی حضرت خضر خواهم رفت (او امضی حقبا) یعنی اگر هفتاد سال باید بروم، میروم تا او را پیدا کنم.
🔸 به نسبت حضرت موسی علیهالسلام، حضرت خضر علیهالسلام اینطور مطلوب میشود. آن وقت چقدر ما باید زمینه، فهم، مراقبه و طهارت و تقوی داشته باشیم، تا به چنین مراتبی (تشرف و ملاقات با حضرت) نزدیک شویم.
🔹 چرا قضاوتهای فلهای و کوچک میکنیم. هم راه را بر خودمان میبندیم، هم راه را بر دیگران احیاناً میبندیم و سطح کار را خیلی مادی سعی میکنیم تعریف کنیم و همینطوری تشرف را ملاقات جسمانی بین دو نفر فرض میکنیم.
ادامه دارد...