eitaa logo
آوای معرفت
375 دنبال‌کننده
980 عکس
762 ویدیو
263 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
در يكی از يادداشت‌های (رضوان الله تعالی علیه) آمده است: «هنگامی كه در قم سكونت كردم، صبح‌ها در حرم عليها السلام اقامه و من تنها كسی بودم كه اين سنّت را آنجا رواج دادم و از ۶۰ سال پيش به اين طرف، صبح زود و پيش از باز شدن درهای حرم مطهر و زودتر از ديگران می‌رفتم و منتظر می‌ايستادم. اين انتظار گاهی يک ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدام درها را باز كنند، زمستان و تابستان نداشت. در زمستان‌ها هنگامی كه برف همه جا را می‌پوشاند، كوچك به دست می‌گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز می‌كردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آغاز خود به نماز می‌خواندم تا پس از مدتی يک نفر به من اقتدا كرد و پس از آن كم كم افراد ديگر اقتدا كردند و به اين ترتيب، نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز كردم و تا امروز كه ۶۰ سال از آن تاريخ می‌گذرد، ادامه دارد. آهسته آهسته، و نيز اضافه شد و از آن پس، روزی سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه عليها السلام و صحن شريف نماز می‌خواندم» @avaymarefat
در يكی از يادداشت‌های (رضوان الله تعالی علیه) آمده است: «هنگامی كه در قم سكونت كردم، صبح‌ها در حرم عليها السلام اقامه و من تنها كسی بودم كه اين سنّت را آنجا رواج دادم و از ۶۰ سال پيش به اين طرف، صبح زود و پيش از باز شدن درهای حرم مطهر و زودتر از ديگران می‌رفتم و منتظر می‌ايستادم. اين انتظار گاهی يک ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدام درها را باز كنند، زمستان و تابستان نداشت. در زمستان‌ها هنگامی كه برف همه جا را می‌پوشاند، كوچك به دست می‌گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز می‌كردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آغاز خود به نماز می‌خواندم تا پس از مدتی يک نفر به من اقتدا كرد و پس از آن كم كم افراد ديگر اقتدا كردند و به اين ترتيب، نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز كردم و تا امروز كه ۶۰ سال از آن تاريخ می‌گذرد، ادامه دارد. آهسته آهسته، و نيز اضافه شد و از آن پس، روزی سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه عليها السلام و صحن شريف نماز می‌خواندم» @avaymarefat
50.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بيست و چهارم فصل چهارم) 🔶️ خودم را در صحرایی دیدم شوره‌زار بود، از روبرو غروبی می‌دیدم که چشم را آزار می‌داد... 🔶️ بعد از مدت زمانی که تنها بودم و حس غریب تنهایی بدی داشتم احساس کردم موجود دیگری غیر از من آنجاست، انسان نبود شبیه انسان بود به من گفت: اين سمت نرو من مسیری می‌دانم از اینجا خیلی بهتر است... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links