eitaa logo
آوای معرفت
375 دنبال‌کننده
980 عکس
762 ویدیو
263 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🍃✨🌷 🍃✨ ✨ 🌷 حضرت آیت الله محمد شجاعی (ره) : 🌾 ببینید خاک چه می‌کند. خا ک اگر زبان داشت و گفت: من مستعدم، من با تو می‌سازم، من تو را می‌خواهم، هم‌رنگ تو هستم، به این زبان او کسی گوش نمی‌کند که این است. باید به وجود پیش بیاید. آن وقت زبان او هم حرکت بکند. بشود سیب بگوید: من آماده‌ام جزء وجود شما بشوم، بشود گندم بعد بگوید امّا صادق، راستگو، این استعداد است، استعداد پیدا کرد برای ورود به یک سرفصل دیگر، ورود به‌ یک عالم دیگر و شروع کردن ‌یک حرکتی دیگر در عالم انسانیّت به سوی آن مبدأ کمال. 🌾 مسئله‌ی عبودی این‌گونه است، ‌یک حرکتی است من و شما از آن وقت که به خود آمدیم باید این حرکت را شروع کنیم و روز به روز هم پیش برویم، روز به روز هم تحصیل هم‌رنگی با آن عوالم بعدی و آن راهی که در پیش است، هم‌رنگی را به دست بیاوریم. 🌾 من از شما سؤال می‌کنم؛ این تغییر وجودی می‌خواهد ‌یا نفس است؟ تغییر وجودی می‌خواهد. مرگ آمادگی وجودی می‌خواهد، مرگی که مرگ است، نه آن مرگی که سرفصلی است به سوی ثبوت بیشتر، مرگی که برای ‌یک انسان است، آمادگی آن را به زبان نمی‌شود گفت. و از آن وقتی که ما، اگر چنانچه و آنچه را می‌گوید بشناسیم، شروع به می‌کنیم باید دو روز ما ‌یکی نباشد، جان مسئله این است، باید دو روز ما با هم ‌یکی نباشد، از چه لحاظ؟! @tazkiyehamaly ادامه دارد... 🌷🍃✨🌷🍃✨🌷🍃
🏴 درک معنای بندگی با مشاهده‌ی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام 🔺 این‌ها همه شب است؛ علیه‌السلام می‌فرماید: «اُثنی علی ‌الله أحسن الثّناء»؛ من آن‌طوری‌که از آن بهتر نشود و هم نتوانند خدا را بشناسند و را بکنند، من الآن آن‌جور خدا را می‌کنم. این است. معجزه‌ی است. معجزه‌ی است. منتهی چنین چیزی بحث نمی‌شود که با گفتارش معجزه کرد. یعنی جدّش را شرح کرد؛ «سَنُلقی علیک قولاً ثقیلاً»؛ ( :۵)، را کرد. یعنی من در حضور شما حاضران که می‌بینید در چه وضعی از قرار دارم، بالاترین تشکری را که فرشتگان بهشتی - که اصلاً به فکرشان رنجی نرسیده - اگر از خدا بکنند، من فوق آن خدا را شکر می‌کنم!. این است که شب عاشورا ملائکه متحیّر شدند که یعنی چه؟! ما نمی‌دانستیم! وقتی خدا فرمود: «اسجدوا لآدم»؛ ( :۳۴) نمی‌دانستیم یعنی چه؟ مگر کیست؟! مجسمه‌ی و که تلخیصش و است، با این بیان تفسیر شد. این است که بعضی از شارحین* بزرگوار می‌گویند: "أبا عبدالله" معنی دارد. تنها یک کُنْیه نیست که در برای هر کسی که یک فرزندی داشته باشد به اسم آن فرزند او را صدا می‌زنند. مثل ابوالحسن، ابوالقاسم، پدرقاسم، پدر حسن. بلکه "أبا عبدالله" یک معنایی دارد. یعنی اصلاً بشریت نمی‌دانست که خدا یعنی چه؟ اما اباعبدالله آن را تفسیر کرد: که ای مردم! همان‌طور که شما از درخت سیب و گلابی در بهترین نقاط جهان و خوش آب و هواترین جای جهان، از درخت‌های خدا بچینید؛ من همان‌گونه از نیزه و تیری که پرتاب می‌شود و به بدنم می‌خورد؛ همان را می‌چینم و شکرخدا را می‌کنم!. تیر که پرتاب می‌شود من به بدنم که می‌خورد همان را می‌برم که شما از یک سیب و گلابی می‌برید!.... *[  اثر مرحوم میرزا  ؛ (۱۲۷۳-۱۳۱۷ق)] ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺 مطالبی پیرامون شخصیت مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی رضوان الله تعالی علیه؛ (۲۴ ۱۳۶۰ ش= ۱۸ الحرام ۱۴۰۲ ق) بسم الله الرحمن الرحیم "و صلی الله علی اشرف انبیائه و خاتم اوصیائه، صلی الله علیهم اجمعین" 🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 اثرات جلسات معارفی و شروع استفاده از مرحوم علامه طباطبایی 🔹 جلسات و هشداردهنده‌ی مرحوم امام و دیگر اساتید؛ امثال مرحوم استاد شهید و دیگر بزرگان را بسیار آمادگی داد که در جستجوی هر چه بیشتر اساتید باشند. ولذا استاد شهید در سفری به با استاد ؛ مرحوم حاج میرزا علی آقای برخورد کرده و اعتراف کردند که ما با استفاده از آن بزرگوار موفق به شناخت نهج‌البلاغه شدیم و ای کاش ما توفیق شناخت را نیز پیدا کنیم. این خواست و عطش نیز به وسیله مرحوم علامه طباطبایی (رضی الله عنه) از الطاف خاصه‌ی الهی برآورده شد و ما طلاب ابتدایی نیز بحمدالله تعالی از این خرمن فیض، اگر نه گندم، ولی به کاهی رسیدیم و ابتداً - در اثر نداشتن مکان مناسبی - قرار شد روزها در باغی که نزدیک منزل ایشان بود از بیانات تفسیری و اخلاقی ایشان استفاده کنیم. 🔺 بیداری از خواب غفلت و بندگیِ خدای متعال؛ اساس تعلیمات مرحومین قاضی و طباطبایی؛ نقش اساسیِ روایات در تفسیر المیزان 🔹 اساس تعلیمات و تدریسات ایشان که از استاد عالی مقام‌شان مرحوم کسب شده بود، دست‌گیری و دادن و از خواب و توجیه آنان به سوی بندگی و صرف چند روزه‌ی عمر در الهی بود، به طوری‌که تمامی لحظات زندگی حتی برای کسب امور معیشتی یا اداره‌ی پست‌ها و مقام‌ها و یا تشکیل خانواده، دارای بُعد و جنبه‌ی بندگی باشد، آن‌گونه که در ابتدای سوره‌ی در صفحات اول فرموده‌اند: «أن الله سبحانه بیَّن فی مواضع من كلامه: أنَّ ما ليس لوجهه الكريم هالك باطل، و أنه: سيقدم إلى كل عمل عملوه ممّا ليس لوجهه الكريم، فيجعله هباء منثورا، و يحبط ما صنعوا و يبطل ما كانوا يعملون، و أنّه لا بقاء لشی‌ء إلّا وجهه الكريم، فما عمل لوجهه الكريم و صنع باسمه هو الذی يبقى و لا يفنى، و كل أمر من الأمور إنّما نصيبه من البقاء بقدر ما للّه فيه نصيب، و هذا هو الذی يفيده ما رواه الفريقان‌ عن‌ النّبیّ صلّی الله علیه وآله أنّه قال: (كل أمر ذی بال لم يبدأ فيه باسم الله فهو أبتر الحديث‌). و الأبتر هو المنقطع الآخر، فالأنسب أنّ متعلق الباء فی البسملة أبتدئ بالمعنى الذی ذكرناه»؛ ( ج ۱ صص ۱۵-۱۶)؛ ایشان درباره‌ی این‌که اولین آیه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی که اولین سوره‌ی قرآن است و با آیه‌ی شریفه‌ی "بسم الله" آغاز می‌شود، مطرح می‌کنند که آیا این "باء" به چه فعلی یا اسمی - طبق قاعده‌ی عربیت و عرب- تعَلَّق دارد؟ ایشان انتخاب فرمودند به این‌که به فعل "أبتَدِءُ" بر می‌گردد یعنی من ابتدا می‌کنم به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. در صورتی‌که شاید مفسرین و لغت‌شناسانِ‌ دیگر این‌طور نگفته باشند، ولی ایشان در این مسأله که اولین مسأله‌ی تفسیرشان بود، از یک نبوی متابعت کرده‌اند که آن روایت این است که اکرم (صلی الله علیه آله و سلم) فرموده‌اند: هر کار مهمی که به نام خداوند ابتدا نشود، انقطاع خواهد یافت، بریده خواهد شد و به سود نخواهد رسید. بنابراین ایشان هم معناً و هم لفظاً اول استفاده‌شان از روایت بوده است و این مطلبی است که شخصاً بنده از ایشان شنیدم و کمتر کسی درباره تفسیر "المیزان" این مطلب را یادآوری کرده که این تفسیر بسیار ارزنده، طرز استفاده‌اش از با سایر هیچ فرقی ندارد، منتها آن‌ها آیه را بیان می‌کنند و در تفسیرش روایت می‌آورند، ولی ایشان اول به روایات رجوع می‌کند و مطلب آیه را که از روایات به دست آورد، طوری تنظیم می‌کنند که با روایات تطبیق شود و روایاتش هم در آخر ذکر شود تا این افراط و تفریطی که در برخی محدثین و غیر آن‌ها پیدا شده، که قرآن کریم جز با روایات نباید تفسیر شود، این افراط و تفریط جلویش گرفته شود، ولی رهنمودشان را از روایات گرفته‌اند و بهترین شاهد همین مسأله است و از خود ایشان هم - در وقتی که خدمت‌شان بودم- شنیدم که فرمود: اگر روایات نبود، من در تفسیر چیزی نمی‌فهمیدم. این مطلب ای کاش تکرار می‌شد تا مردم بدانند که برکات تفسیر "المیزان" برکات روایات اطهار (علیهم‌السلام) است. ص ۱ 1⃣ @seyedololama ⬇️
⚜🌸⚜🌸⚜🌸⚜🌸 🌸⚜🌸⚜🌸 ⚜🌸⚜ 🌸 حضرت آیت الله شجاعی (رحمة الله علیه) : 🍂 احیاناً کسانی که فکرسیرعبودی وسلوک عبودی را دارند، چیزهایی فهمیده‌اند و سعی‌ها می‌کنند، به گمان خود معمولاً این سؤال را دارند که ( چرا ) هیچ پیشرفتی در مقام و در خود نمی‌بینند؟ این سؤال را دارند. 🍂 آنها برنامه‌هایی را از برنامه‌های عبودی ‌، یعنی از دعاها، تلاوت‌ها،ذکرها، نمازها و امثال این‌ها از مستحبات، برای خود هم انتخاب می‌کنند، به آن‌ها مداومت هم می‌کنند، امّا هر چه روز‌ها می‌گذرد هر وقت به خود که برمی‌گردند، می‌بینند که در حقیقت حرکتی نیست، همان هستند که اوّل بوده‌اند ‌یا بدتر. و طبعاً این سؤال برای آن‌ها پیش می‌آید ؛به گمان این‌که آن برنامه‌ی عبودی که برای خود اتّخاذ کرده‌اند، چندتا از مستحبات را در اوقات مختلف ادامه داده‌اند، این سلوک عبودی است، این حرکت عبودی است؛ 🍂 چون این‌‌طور گمان می‌کنند، این سؤال برای آن‌ها پیش می‌آید که ما هیچ حرکتی نکردیم یا هیچ آدم نشدیم إلی آخر، تعبیراتی که می‌شود. آنها گمان می کنند که سلوک عبودی این است. 🍂 سلوک عبودی این نیست،‌ عبودی به تعبیر دیگر، حرکت عبودی است و اصل مسئله همان است و ما برای همان هستیم و برای آن خلق شدیم، برای آن این‌جا آمدیم، برای آن این مهلت را به ما دادند و این امکانات را. امّا این نیست که انسان چندتا از مستحباتی را به نحوی که ما انجام می‌دهیم، این دعا را، آن را، آن را، آن و آن را در اوقات معیّنی به همان نحوی که ما انجام می‌دهیم، انجام بدهد و کار دیگری نداشته باشد و این انتظار را داشته باشد که مدارج را طی کند، در منازل پیش برود، درست بشود، این نیست. البته این‌ها کار خوبی است، این‌ها جزئی است از آنچه که به نام سلوک عبودی است، اصل آن چیز دیگری است و این‌ها با آن اصل، داخل در سلوک عبودی می‌شود و الّا آن اصل نباشد، حتّی این‌ها را نمی‌شود ‌یک نامید. 🍂 ، رفتن است، حرکت کردن است، پیش رفتن است، مدارج طی کردن است، منازل پشت سر گذاشتن است، معنی سلوک این است. اگر آیات قرآن را دقّت کنید، خلاصه‌ی آن این است که ما از مرحله‌ی بالایی آمدیم ، در اسفل السافلین افتادیم. بسیار نقائص و عیوب و حُجُب در وجود ما پیدا شده است و به وجود آورده‌ایم، آن وقت ما در برگشت به سوی آن‌ موطن اصلی و آن‌جا که باید برویم، باید حرکت کنیم.‌ یک حرکت تکاملی است به اصطلاح فلسفی؛ یک صعود وجودی است؛ ‌یک عروج روحی است که انسان باید در این حیات دنیوی که فرصتی است که به او داده‌اند شروع کند و پیش برود. آن سلسله از عیوب را، نقائص را، اشکالات را، اجحاف‌ها را که در وجود اوست قدم به قدم، روز به روز از خود دور کند. فلذا قرآنی را به تعبیری " " نامیده. یعنی چه؟! تزکیه‌ یعنی خود را پاک کردن. خود را پاک کردن این نیست که انسان بخواهد با لقلقه چیز‌هایی به زبان آورد. ‌یک کار است،‌ یک حرکت است. 🌸⚜🌸⚜🌸⚜🌸⚜🌸 @avaymarefat
💠 عبودیت راه دستیابی به غیب 🔻 خداوند متعال حضرت موسي عليه‌السلام را بر فرعون که اراده علوّ در زمين داشت، برتري داد و فرمود: «قُلنا لا تَخَفْ إِنَّک أَنْتَ الْأَعْلي؛ گفتیم مترس که بی تردید تو برتری. طه/۶۸» 🔸 چون حضرت موسي عليه السلام اراده برتري جويي نداشت، بلکه قصد او اعتلاي کلمه حق و حقيقت بود. لذا خداوند سحر ساحران را باطل کرد و او را بر فرعون و پيروانش پيروز گرداند و فرعون را با خفت و خواري هلاک کرد. 🔹 بدون طريق عبوديت، راهي براي توسعه قدرت‌هاي انساني، شناخت معارف، بزرگ‌شدن و هم‌دست عالَم غيب‌شدن نيست و خداي متعال اراده فرموده که از کانال عبوديت و ذلتِ در راه حق و خاک‌ساري، دريچه‌اي را به سوي خودش بگشايد.‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌
💠 دریچه ای به سوی خدا 🔻 خداوند متعال می فرماید: «تلک الدار الاخرة نجعلها للذين لايريدون علواً في الأرض و لا فساداً والعاقبه للمتقين؛ سراى آخرت را براى کسانى قرار می‌دهيم که نه اراده برتری جويى در زمين دارند، و نه فساد می کنند و سرانجام نيک‏ از آن پرهيزکاران است. قصص/۸۳» 🔸 خداوند حضرت موسي عليه السلام را بر فرعون که اراده علوّ در زمين داشت [اِنَّ فرعونَ عَلا فِی الارض.قصص/4]، برتري داد و با دلداري دادن به او، فرمود: «لا تَخَفْ إِنَّک أَنْتَ الْأَعْلي؛ نترس که بی تردید تو برتری. طه/68» 🔹 حضرت موسي عليه السلام اراده علو و برتري جويي نداشت، بلکه قصد او اعتلاي کلمه حق و حقيقت بود. اين ارتقا، در حقيقت علوّ در آسمان و ملکوت است؛ لذا خداوند سحر ساحران را باطل کرد و او را بر فرعون و پيروانش پيروز گرداند و فرعون را با خفت و خواري هلاک کرد. 🔸 بدون طريق عبوديت، راهي براي توسعه قدرت‌هاي انساني، شناخت معارف، بزرگ‌شدن و هم‌دست عالَم غيب‌شدن نيست و خداي متعال اراده فرموده که از کانال عبوديت و ذلتِ در راه حق و خاک‌ساري، دريچه‌اي را به سوي خودش بگشايد.‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌
🔻 این صراط مستقیمی که انبیاء (علیهم السلام) در قرآن ارائه می‌کردند، همان صراطی است که اهل بیت (علیهم السلام) مردم را به آن سمت سوق می‌دادند «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ» (این راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید! انعام، ۱۵۳)، کار انبیاء و اهل بیت (علیهم السلام) این بوده است. 🔸 شما لحن آیاتی که [قرآن] از انبیاء (علیهم السلام) نقل قول می‌کند را بررسی کنید، سپس لحن آیاتی که [قرآن] از فراعنه و پادشاهان نقل می‌کند نیز بررسی کنید. ببینید از فراعنه و فرعون چه چیزی نقل می‌شود؟ می‌گوید: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى»، شروع آن از أنا و إنیّت است. ما چنین چیزی در دین خدا نداریم. انبیاء (علیهم السلام) را بزرگ می‌کند، اما بعد این‌ها را عبد [معرفی] می‌کند، در عبودیت و خاکساری، بزرگ می‌کند. «أشهد أنّ محمداً عبدُه و رَسولُه» کد ۴۳۵۲ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌