eitaa logo
إستٍیٖـღـڪٍْرٍٖعًڪْٖٓღًـڛْ ݒٌٍـღـږُ ـۅٌفْـღٍـآيٖـღـݪٍْ
4.1هزار دنبال‌کننده
47.1هزار عکس
28.9هزار ویدیو
176 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر👇 @Hossein_Hajivand تبلیغات در۱۶کانال ما👇 https://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
اهدافتان، را با توجه به، توانایی های فعلی خود، انتخاب کنید. چرا که سنگ بزرگ، علامت نزدن است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر مادرتون هست قدرشو بدونین بیمادری خیلی سخته انگار یه چیزی از قلبت کندن بردن و باهیچی هم نمیتونی جاشو پرکنی
🌷 🌷زنی را می شناسم من که در یک گوشه ی خانه میان شستن و پختن،درون آشپزخانه سرود عشق می خواند..نگاهش ساده و تنهاست.. صدایش خسته و محزون امیدش در ته فرداست.. 🌷زنی هم زیر لب گوید: گریزانم از این خانه، ولی از خود چنین پرسد: چه کس موهای طفلم را پس از من می زند شانه؟ 🌷زنی با تار تنهایی لباس تور می بافد زنی در کنج تاریکی نماز نور می خواند 🌷زنی خو کرده با زنجیر، زنی مانوس با زندان، تمام سهم او این است نگاه سرد زندانبان.. 🌷زنی را می شناسم من که می میرد ز یک تحقیر، ولی آواز می خواند که این است بازی تقدیر.. 🌷زنی با فقر می سازد. زنی با اشک می خوابد. زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمی داند 🌷زنی واریس پایش را ،زنی درد نهانش را ز مردم می کند مخفی که یک باره نگویندش چه بد بختی ، چه بد بختی 🌷زنی را می شناسم من که شعرش بوی غم دارد ولی می خندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد ... 🌷تقدیم به بانوان عزيز میهنم كه هر كدام در پس لبخندشان غمي پنهان دارند !
مهربان ترین قلب ها متعلق به متولدین خرداد است❤️😍
خرداد ماهی مهربانم تولدت مباااارک🥳✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ℒℴνℯ♥️ ميگن آدما فقط يه بار عاشق ميشن ولی اين نميتونه درست باشه . . . چون من هر دفعه كه نگات ميكنم باز از اول عاشقت ميشم . . . تا ابد عاشقت میمونم عشقم 😍😘
داستانی بسیار جالب!! عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسه ای نفیس و قدیمی دارد که در گوشه ای افتاده و گربه در آن آب میخورد. دید اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت میشود و قیمت گرانی بر آن می نهد. لذا گفت: عمو جان چه گربه قشنگی داری آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت چند می خری؟ گفت: یک درهم. رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه فروش داد و گفت: خیرش را ببینی. عتیقه فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممکن است در راه تشنه اش شود بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی! رعیت گفت: قربان من با این وسیله تا به حال پنج گربه فروخته ام . کاسه فروشی نیست، عتيقه است... ديگران را احمق فرض نكنيم!