بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت چهل و چهارم یک روز به مناسبت عید سید ۱۲ تا از پسر بچه ها را به خانه ا شان برد. پدر سید که از سادات طباطبایی و مردی مومن و گشاده رو بود، از بچه‌ها پذیرایی مفصل کرد و مادرش هم برایشان غذای خانگی و میوه و شیرینی تدارک دیده بود. هدیه ای نیز برای آنها در نظر گرفته بودند. در حیاط خانه سه درخت کنار بزرگی معروف به کنار سید بود که طعم و مزه کنارش متفاوت بود و به جای یک بار چند بار در سال میوه می داد. سید می گفت: پدرم می گه: حتماً این بچه ها رو بیار خونه تو از میوه این درخت کنار بخورن. مثل همه ی خانه‌های آن موقع، خانواده سید هم مرغ و خروس داشتند. مادر سید با تخم مرغ ها برای بچه‌ها املت درست کرده بود و بچه‌ها هم کلی از میوه درخت کنار و املت و نان تازه خورده بودند و بازی و شیطنت کرده و بعد هم راضی و خوشحال به پرورشگاه برگشتند. هنوز چند دقیقه‌ای از برگشتشان به پرورشگاه نگذشته بود ،که ینشان دعوا و مرافعه بالا گرفت. تا جایی که بزن بزن راه انداختند. سید رفت که میانجی‌گری کند و ببیند دعوا سر چیست؟ نگران این بود که در خانه شان به بچه‌ها بد گذشته باشد. از آنها پرسید: بچه ها مگه بهتون خوش نگذشته؟ از چی ناراحتید؟ حسن گفت: عمو سید خیلی نامردیه. سهراب هسته ی کنار ها رو جمع کرده و رفته داخل قفس مرغ و خروس ها، هسته‌های کنار رو به ماتحت این زبون بسته ها فرو کرده و همه را کشته. حالا اگر بری خونه، می فهمی چه بلایی سر مرغ و خروسهای زبون بسته اومده. تعدادی از بچه‌ها از این اتفاق ناراحت بودند و آنهایی که شیطنت بیشتری داشتند می خندیدند. با همه شیطنت ها و آزارهایشان دوستشان داشتم نه از سر دلسوزی. من در نگاه و آغوش بچه ها دنیایی را می‌دیدم که همه را به دوستی و محبت و مهربانی دعوت می‌کرد. آنها که خود محتاج محبت و توجه بودند همیشه به دنبال راهی برای جبران محبت دیگران بودند. بچه های بزرگتر می گفتند: عمو سید ان شاالله تلافی کنیم. هیچ کاری و هیچ جایی به اندازه در کنار بچه ها بودن برایم آرامش بخش نبود. ما به هم عادت کرده و مثل یک خانواده شده بودیم. آنها حتی تک تک اعضای خانواده های ما را می‌شناختند. دلمان می خواست این بچه‌ها روابط دوستی و خانوادگی را تجربه کنند و دائم به دنبال جلب ترحم دیگران نباشند. ترجیح می دادم وقتم را یا با بچه‌ها بگذرانم یا در خانه بمانم. من که تا آن سن همه چیز برایم شوخی بود، از مردم فاصله گرفته بودم. روز به روز لاغرتر و رنجور تر می شدم. دائم مراقب زبان و چشم و گوش و قلبم بودم و زندگی پرهیزکارانه ایی را در پیش گرفته بودم. از مواجهه با مردم پرهیز می کردم و این به نظرم بهترین شیوه برای مصونیت از معصیت بود. شبانه روز مشغول عبادت و ذکر و دعا بودم. برداشت‌های غلط و درک نادرستم از کلاس های آقای مطهر و ربانی و مراقبه هایی که می‌دادند مرا به انزوا و گوشه نشینی کشانده بود... پایان قسمت چهل و چهارم #نهضت_کتابخوانی 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

🍃امام حسین علیه السلام: ‌ حضرت مهدى علیه السلام داراى غيبتى است كه گروهى در آن مرحله مُرتد مى شوند و گروهى ثابت قدم مى مانند و اظهار خشنودى مى كنند. افراد مرتد به آنهامى گويند: «اين وعده كى خواهد بود اگر راست میگویید؟» كسى كه در زمان غيبت در مقابل اذيّت و آزار و تكذيب آنهاصبور باشد، مجاهدى است كه با شمشير در كنار رسول خدا صلوات الله علیه و آله جهاد كرده است. ‌ بحارالأنوار، ج ۵۱،ص ۱۳۳ #سلام_امام_مهربانم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

🦋 ۴۱ روز تا عرفه 🦋 🌼امروز به نیت ❣شهید ابراهیم هادی❣ قرائت ☘ سوره یس ☘ ✨ان شاءالله عمل گفته شده را انجام دهیم تا شفاعت شهید شامل حالمان شود✨ #الهی_شهید_بشیم #جا_موندیم_شهدا_مددی

اینکه ۱۰۰میلیون هزینه عروسی مي کنیم بعد تو خونه اجاره ای مي شینیم مریضی، چيزي نيستيم؟ #ازدواج_آسان 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

#شرح_کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت قسمت 5⃣ "تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم" #استاد_امینی_خواه 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

#طنزانه تبليغ مانتو در آبادان😄😄 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

فریاد وا اسلاما سر میدید! هزارجور نهاد و ارگان رو موظف میکنید به نوشتن طرح و همایش! میگید خواهرم حجابت! بعد مانتو میریزید تو بازار، جلوباز و حریر شیشه ای؟ از اون طرف قیمت محصولات #حجاب رو میبرید بالا؟ چطوری میشه این #بی‌عدالتی_اجتماعی رو فریاد زد؟ مردم رو تو قطبی سازی‌هاتون له کردید #حجاب 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

🔴 پشت پرده قتل های ناموسی 🔺غیرت اسلامی یا افراطی؟ نظر اسلام درباره غیرت مردان چیست؟ #نفوذ 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

فکر هم نمی کردند با گذاشتن چند تا لطیفه و نمایش و به قول بزرگترها مسخره بازی توی پیجشان، درآمد ماهیانه ی چند میلیاردی داشته باشند! بله، چند میلیارد! آقای کریم پور با درامد ماهیانه ی ۳ میلیارد و هفتصد میلیون پیشتاز هستند! اینجا را شاعر خوب آمده که: رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

آرد سفید تفاله گندم است! دکتر محسن ناصری، عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در موضوع نان سالم اظهار داشت: در دانه گندم جوانه زایا هست که حاوی مواد بسیار غنی برای بدن است که همراه با سبوس ( بدستور وزارت بهداست مزدور سازمان جهانی بهداشت) از گندم جدا می‌شود و در حقیقت تفاله گندم را به صورت آرد سفید به خورد مردم میدهند 🔶پ ن: حالا دیگه جرئت نداشت بگه ۱۳ ماده ایی که به ارد اضافه میکنن چقدر آسیب زا هستند. 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

چی شد که اینجوری شدیم؟!🤔😐

دردآورترین نکته در ماجرای کودک همسری که اخیرا سر زبونا افتاده میدونید چیه؟ اینکه دختر اگر قبل از ۲۰ سال ازدواج کنه اسمشو میذارن کودک همسری از اونور دیگه سنش به ۲۶ و ۲۷ که میرسه کم کم گزینه های ازدواج براش کم و کمتر میشه و اگر سنش به ۳۰ سال برسه حتی اگه به سایت‌های همسریابی هم مراجعه کنه رسما بهش میگن سنت زیاده برای ازدواج!!! چرا؟! چون آقا پسر مذهبی انقلابی ۳۵ ساله هم برای ازدواج سفارش دختر ۲۵ ساله میده!!!! بفهمیم چه ظلمی در حق دخترامون داریم میکنیم بفهمیم!

جواب یکی از افرادی که چند ماهه بهشون سپردم همچین فردی پیدا کنند... دخترهای محجبه دو راه بیشتر پیش پاتون نیست یا مثل بقیه رو بیارید به آرایش و استایل های جذاب حجاب این دوره و زمونه که بعضا از بدحجاب ها هم بیشتر جذابیت دارن یا بترشید چون طلبه ها هم خوشگل و جذاب پسند شدن! ببخشید من آدم رکی نیستما ولی مسئله به همین رکی هست که به عرض رسوندم!

البته تو این موضوع فقط آقایون مقصر نیستنااا خودمون هم مقصریم این انقلاب مدیون زنانی هست که با چادر مشکی ساده رو میگرفتن و سربازهای در گهواره‌ی امام رو پرورش دادن و از زیر قرآن رد کردند و به جبهه ها فرستادن اما الان خانمی که چادر ساده سر کنه میشه ضد دین و ضد اسلام! خدا نکنه دیگه با اون چادر رو هم بگیره! چرا چون الان باید خانمای چادری هم خوش تیپ و خوش آب و رنگ باشن که یه وقت غیرمذهبی ها بدشون نیان و از دین زده نشن! الان چادری ساده و بدون آرایش در نظر عموم شلخته است غیر از اینه؟!

همچون انار خون دل از خویش میخوریم غم پروریم حوصله‌ی شرح قصه نیست...

وضعیت کرونا در برخی استان ها قرمز گزارش شده و دائم از رسانه ملی هشدار داده می شود. وضعیت فرهنگی در چند استان، قرمز گزارش می شود؟ رسانه ملی هشدار می دهد؟ کسی نگران هست؟ "محمدمهدی ماندگاری #کرونا #نفوذ_فرهنگی 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

بسم الله الرحمن الرحیم من زنده‌ام قسمت چهل و پنجم مادرم حالا دیگر التماس می‌کرد که از خانه بیرون بروم و فعالیت‌های فرهنگی _ اجتماعی را از سر بگیرم. فعالیت‌هایی که مورد توجه مردم باشد و موجب تعریف و تمجید آنها از من شود. از اینکه در تابستان دنبال پالتو بودم و لباس های زمستانی را از صندوقچه بیرون می کشیدم، عصبانی می‌شد و می‌گفت: دنیا برای لذت بردن است. اما من چنان به وسواس افتاده بودم که حتی می خواستم از استاد جلوتر باشم. مدتی گذشت. آقای مطهر که متوجه این عزلت و گوشه گیری شده بود، ما را نصیحت کرد و گفت: زندگی در اعتدال شکل می گیرد نه افراط ، نه تفریط. مهم تر از همه این است که باید با مردم باشید و معصیت نکنید. سنگ به قطار در حال حرکت می خورد. اگر پرهیزگارید باید در کارزار دنیا حضور داشته باشید تا تقوا و شجاعت و جرات خود را بیازمایید. شاخص میزان تقوا و ایمان و حیات تنها با نماز و روزه و ذکر و ثنا در پستوی خانه ها محقق نمی‌شود. عاقبت به خیری در تاریک دنیا شدن و رهبانیت در صومعه نیست. طریقه اعتدال و میانه‌روی نیاز به عقلانیت و ظرفیت‌سازی دارد.باید به خود و محیط خود بیاندیشید. برای بالا بردن میزان تقوا باید تحمل و بردباری داشت. مگر می‌شود در آب بیفتید و خیس نشوید؟ چرا ساحل نشین شده‌اید؟ چرا از امواج ترسیده اید؟ فکر می کنید می توانید در کارزار نفس وارد شوید و تیری به شما اصابت نکند؟ وقتی انسان متولد می‌شود یعنی خداوند او را رسماً به دنیا دعوت کرده است. پس تارک دنیا شدن معصیت عظمی است. انسان گاه به جایی می رسد که ایمان و عبادت هم او را فریب می دهد. راه حل مسالمت و مصالحه با دنیا و بندگان در طریق انبیا و کتاب حق است. مراقب باشید چون این را بسیار باریک و پر دست انداز است. در پایان تابستان دو برنامه طراحی شده بود؛ یکی برنامه تفریحی سفر به اصفهان همراه با بچه های یتیم خانه و دیگری اردوی خرم‌آباد و منظریه تهران که جنبه سیاسی و فرهنگی و خودسازی داشت. اسم من در هر دو سفر بود اما عمو سید با حسین آتشکده، مهدی رفیعی، علی جیرانی، محمد اسلامی نسب و میمنت کریمی راهی اصفهان شدند و من با علی‌اصغر زارعی، حمید اکبری، آذرنوش و زهرا الماسیان راهی اردوی منظریه شدیم. چون می‌دانستم اردوی منظریه تهران جنبه ی خودسازی و تزکیه نفس دارد، با گروه همراه شدم. مادرم خیلی خوشحال بود از اینکه برای مدتی از آبادان خارج می‌شوم اما نمی دانست این اردو در امتداد همان کلاس‌ها و برنامه‌های خود سازی است. زمان برگشت از اردوی منظریه تهران مصادف شد با زایمان زن برادرم کریم که ساکن تهران بودند. روز ۳۱ شهریور همزمان با حمله عراق به ایران میثم به دنیا آمد. مادرم هنوز دوست نداشت که به آبادان برگردم و مرتباً می گفت: چند روزی برای مراقبت از زن برادرم و میثم کوچولو تهران بمانم. چون صدام حمله کرده و آبادان جنگ است ... پایان قسمت چهل و پنجم #نهضت_کتابخوانی 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

🌔 کسوف فردا صبح/ وجوب نماز آیات مدیر انجمن نجوم آماتوری ایران از خورشید گرفتگی در اولین روز تابستان خبر داد و گفت: 🔹این پدیده نجومی از حدود ساعت ۸ و ۵۰ دقیقه صبح فردا اول تیر آغاز می‌شود، در حدود ساعت ۱۰ تا ۱۰ و ۳۰ دقیقه به اوج و حدود ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه تا ۱۲ ظهر به پایان می‌رسد. 🔹به گفته کارشناسان، کسوف در جنوب کشور با درصد بیشتری قابل رویت است. 🔹 هنگام این پدیده نجومی خواندن نماز آیات بر مسلمانان واجب است. 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB

شهید چمران کسانی که فکر می کنند، باید گوشه ای بخوابند تا امام زمان (عج) ظهور بفرماید و جهان را از عدل و قسط پر کند، سخت در اشتباهند. مردم ما باید بیشتر بکوشند، بیشتر مبارزه کنند، و این تحول و تکامل نفسی را هر چه سریع تر در روح و قلب خود ایجاد نمایند تا باعث تسریع در ظهور حضرت شوند. #سلام_امام_مهربانم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 @AXNEVESHTEHEJAB