eitaa logo
آینده از ان اسلام است.
329 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.9هزار ویدیو
251 فایل
کانال فعالان انقلابی .
مشاهده در ایتا
دانلود
41.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲|کــلــیـــپ جــدیــد و بـســیار زیبـا از شـهـدای نـیـروی هـوافـضـای سپاه در اصفهان ----🌷🕊------------------------------ 💢هدیه به روح پرفتوحشان الفاتحه مع الصلوات💢 ⏹️ . https://eitaa.com/joinchat/3403677734C14d161740e
🥀انتشار تصاویر منتشر نشده از شهید امیرعلی حاجی‌زاده در راهپیمایی اربعین سال‌ گذشته
ایران که نشد (نتونستیم) میشه من شاه سوریه شم؟! تولوخدا🥺 ⏹️ . https://eitaa.com/joinchat/3403677734C14d161740e
چند درصد احتمال دارد رضا پهلوی شاه ایران بشه؟ ⏹️ . https://eitaa.com/joinchat/3403677734C14d161740e
🖤🥀🖤🥀 🥀🖤🥀 🖤🥀 🥀 حضرت ابوالفضل ع را بهتر بشناسیم 💚 اكنون خاطره اى را از ده سال پيش مى خواهم نقل كنم، ماه محرّم بود و من در دانشگاه علوم پزشكى بودم، شب ها در خوابگاه دانشجويان مراسم عزادارى بود و من براى آنان سخنرانى مى كردم. يك روز يكى از دانشجويان نزد من آمد و گفت: ــ چرا شما وقتى گرفتار مى شويد، ابوالفضل را صدا مى زنيد؟😳 مگر شما يكتاپرست نيستيد؟🤦🏻 ــ اى برادر! ما فقط خدا را مى پرستيم و اگر در موقع گرفتارى و براى حاجت هاى خود، ابوالفضل را صدا مى زنيم، در واقع به او توسّل مى جوييم. ــ خوب. همين توسّل يعنى شرك، يعنى غير خدا را خواندن.😲 ــ اى برادر! اگر من ابوالفضل را به عنوان خدا بپرستم و او را با اين عنوان صدا بزنم، شرك است، امّا اگر او را بنده خدا بدانم و باور داشته باشم كه خدا به او مقامى بزرگ داده است، شرك نيست. ــ هر كس كه غير خدا را براى حاجت بخواند، مُشرك است. توسّل به هر صورت كه باشد، شرك است. شما بايد از اين كارها دورى كنيد. ــ اى برادر! شما چه مذهبى داريد؟ ــ چه كار به مذهب من داريد؟ اگر راست مى گوييد، جواب سؤال مرا بدهيد. ــ اتّفاقاً براى جوابى كه مى خواهم به شما بدهم بايد بدانم مذهب شما چيست. ــ من از اهل سنّت هستم. ــ اى برادر! نظر شما درباره عُمَربن خطّاب چيست؟ ــ او دومين خليفه مسلمانان است و براى رشد اسلام زحمت زيادى كشيد، او بر همه مسلمانان حق دارد. ــ اى برادر! شما گفتيد كه هر كس توسّل را قبول داشته باشد، مُشرك است. درست است؟ ــ آرى. ــ اى برادر! نتيجه اين سخن شما اين مى شود كه عمر، مُشرك بوده است، چرا شما او را با احترام ياد مى كنيد؟ وقتى من اين سخن را گفتم، او برآشفت. او را به آرامش دعوت كردم و گفتم: من عُمَربن خطّاب را مُشرك نخواندم، امّا نتيجه سخن تو اين است، آيا شنيده اى وقتى در مدينه قحطى شد، عُمَربن خطّاب به غير خدا، توسّل پيدا كرد. او كنجكاو شد كه ماجرا را بداند، براى او گفتم: در يكى از سال هايى كه عُمَربن خطّاب، خليفه بود، در مدينه قحطى شد. او عموىِ پيامبر را به حضور طلبيد و چنين دعا كرد: "اِنّا نَتَوَسَّل بِعَمِّ نَبيِّنا فَاسقِنا: بارخدايا! ما به عموىِ پيامبرمان متوسّل مى شويم، پس باران را بر ما نازل كن". من براى او گفتم كه اين مطلب در صحيح ترين كتاب اهل سنّت آمده است، هيچ كتابى به اندازه "صحيح بخارى" نزد اهل سنّت اعتبار ندارد. اين ماجرا در جلد 2 صفحه 160 آمده است.💯 وقتى سخن من به اينجا رسيد، آن جوان به فكر فرو رفت، او پاسخى نداشت به من بدهد، به راستى چرا او كتاب هاى معتبر خودشان را نخوانده بود؟ او سخنى را كه وهّابى ها در سايت هاى خود مى نويسند، خوانده بود، امّا از زندگى رهبران خود اطلاعى نداشت؟! روز تاسوعا بود، روزى كه همه مردم براى عبّاس، عزادارى مى كنند، مى دانستم كه ساعت دو بعد از ظهر، هيأت بزرگ ابوالفضل از حسينيّه حركت مى كند، من با عجله از خانه بيرون آمدم، مردم گروه گروه به سوى حسينيّه مى رفتند. من به موقع رسيدم، پرچم ها برافراشته شدند و هيأت حركت كرد، من نگاهم به پرچم بلندى افتاد كه بر روى آن نام "ابوالفضل" نوشته شده بود. به سوى آن پرچم رفتم، پارچه آن را در دست گرفتم و آن را به چشم نهادم و بوسيدم.💚 همراه با هيأت از كوچه ها گذشتم، تا غروب آفتاب تاسوعا براى عبّاس، عزادارى كردم و سپس به خانه رفتم. عادت من اين است كه هر شب، سايت شخصى خودم را بررسى مى كنم، و به سؤالات پاسخ مى دهم. آن شب ديدم پيامى عجيب براى من آمده است. متن آن پيام اين بود: "سلام. آقاى... ! من جوانى بيست ساله هستم... امروز براى تماشا به خيابان آمده بودم، شما را ديدم كه آن پرچم را بوسيديد... شما ديگر چرا؟ چرا يك تكه پارچه را به چشم مى گذاريد و آن را مى بوسيد؟😒 مگر نمى دانيد اين كار، شرك است؟ اين خرافه پرستى است! زمانى بت پرستان، بت ها را مى بوسيدند، امروز شما پرچم را مى بوسيد. اين كار چه دليلى دارد؟ اگر مردم عادى چنين كارى بكنند، عيب نيست، امّا شما چرا؟ شما ...". ┄┅┅✿⚫️❀🥀❀⚫️✿┅┅┄ ⏹️ . https://eitaa.com/joinchat/3403677734C14d161740e 🥀 ⚫️🥀 🥀⚫️🥀 ⚫️🥀⚫️🥀
🖤🥀🖤🥀 🥀🖤🥀 🖤🥀 🥀 حضرت ابوالفضل ع را بهتر بشناسیم 💚 وقتى اين پيام را خواندم، فهميدم كه هركس اين پيام را داده است، فريب سخنان وهّابيّت را خورده است، اين وهّابيّت هستند كه تبرّك را قبول ندارند. من بايد با نهايت احترام به او پاسخ مى دادم. او ايميل سايت "ياهو" را برايم نوشته بود. از راه برنامه "ياهو مسنجر" با او ارتباط گرفتم. سلام كردم و گفتم: ــ آيا شما قرآن را قبول داريد؟ ــ بله. من مسلمان هستم و قرآن را كلام خدا مى دانم. ــ آيا آيه 96 سوره يوسف را خوانده اى؟ آنجا كه برادران يوسف به مصر مى آيند و برادر خود را مى شناسند، يوسف به آن ها مى گويد: "پيراهن🥼 مرا نزد پدرم ببريد تا او به چشمان خود بمالد كه به اذن خدا بينا خواهد شد".😍 ــ آرى. من اين آيه را خوانده ام. ــ وقتى پدر يوسف، پيراهن يوسف را به چشم خود گذاشت چه اتفاقى افتاد؟ ــ قرآن مى گويد: چشم او بينا شد. ــ به راستى چرا يوسف پيراهن خود را فرستاد؟ حتماً در اين پيراهن اثرى بوده است. قرآن مى گويد كه پيراهن يوسف به اذن خدا شفا مى دهد. چطور وقتى يعقوب پيراهنى را به صورت مى كشد و شفا مى گيرد شرك نيست; امّا اگر من پرچم عبّاس را ببوسم، شرك و خرافه پرستى است؟👌💯🥰😇 سخن به اينجا كه رسيد، او ديگر پاسخى نداد، من فرصت را غنيمت شمردم و به پاسخ ادامه دادم: يعقوب پيامبر خدا بود، او پيراهن پسرش يوسف را به چشم گذاشت و آن را بوسيد و چشمش بينا شد، چطور شده است كه كار يعقوب با يكتاپرستى منافات ندارد، امّا كار من كه پرچم عبّاس را مى بوسم، بت پرستى است؟🤨😅 كار يعقوب، همان تبرّك است، من هم به تبرّك باور دارم، من عهدى دارم كه هر سال روز تاسوعا به هيأت بروم و پرچم بلند ابوالفضل را ببوسم و بر چشم بكشم، كسى چه مى داند كه اين كار، چه عشق بزرگى را در دلم زنده مى كند، حسى غريب در من شعله مى كشد، آرى، پادشاهى جهان كجا و نوكرىِ عبّاس، كجا؟😘😍❤️ سفر خود را با علقمه آغاز كردم، اكنون به آب فرات و مشك تو فكر مى كنم. به گذشته خود فكر مى كنم، من متّهم هستم كه مشك تو را فقط بهانه اى براى گريستن دانستم. علقمه فقط براى گريه نبود، علقمه يك شاهراه تاريخ بود و من نمى دانستم... اى عّباس! تو به علقمه آمدى تا به تاريخ، درس شرافت و مردانگى بدهى، تو كنار علقمه ايستادى و ايستادگى را به تصوير كشيدى، تو مى خواستى با جهل و نادانى مبارزه كنى و آزادگى را تقديم انسان ها كنى. نهر علقمه هنوز جارى است... زنده است و پويا.🌊 تو پيام خود را به علقمه سپردى، امروز اين علقمه است كه پيام تو را فرياد مى زند. مشك خود را از غيرت و مردانگى پر كردى و من ندانستم... بارها براى تو اشك ريختم و ندانستم كه بايد براى خودم هم گريه كنم كه اين قدر با آرمان تو بيگانه ام! چرا من عظمت و بزرگى تو را درك نكردم... اى عبّاس! من متّهم هستم كه خيال مى كردم تو كنار علقمه شكست خوردى، حكومتى كه  همه مردم را مى خريد، نتوانست تو را بخرد و در مقابل تو، ذليل و خوار شد. شمر به نمايندگى از يزيد نزد تو آمد و امان نامه آورد. تو حكومتى را به حقارت كشيدى كه همه را بنده و برده خود كرده بود. يزيد ولايت خود را ولايت خدا مى دانست😏 و مردم را به اطاعت از خود فرا مى خواند، تو ثابت كردى كه اين ولايت، شيطانى است و شايسته آتش.🔥 تو دژ فولادين تاريخ هستى. يزيد فهميد كه هرگز نمى تواند به اين دژ نفوذ كند، تو ثابت كردى كه يك مرد مى تواند از يك حكومت بزرگ، بزرگ تر باشد و آن را به چالش بكشد. من به مشك تو هم ظلم كردم. من متّهم هستم، چرا به هر كسى پناهنده مى شوم؟ اين عطش به پناهندگى با عشق به تو، چه مناسبتى دارد؟ كسى كه عاشق توست، آزاده است نه سرسپرده! من مشك تو را هم نشناختم. اين مشك، امروز هم هست... تو با مشك خود، روح آزادگى را در كالبد تاريخ مى دمى! مشك تو مرا مى خواند... مشك تو،  يك چشمه است كه از آن، آب معرفت مى جوشد، 💧💧سخنان نوح، صالح، موسى، عيسى و محمد و على(عليهم السلام) در اين مشك، جارى است، آيا من اين سخنان را مى شنوم...؟! ┄┅┅✿⚫️❀🥀❀⚫️✿┅┅┄ ⏹️ . https://eitaa.com/joinchat/3403677734C14d161740e 🥀 ⚫️🥀 🥀⚫️🥀 ⚫️🥀⚫️🥀
موکب سر راهی در قصر شیرین ساعت یک شب😍
🛑 این متن، تکانم داد... هنگام مرگم نگران نخواهم بود… و اهمیتی به جسد پوسیده‌ام نخواهم داد… چراکه برادران مسلمانم کار لازم را انجام خواهند داد؛ لباسم را درمی‌آورند. مرا غسل می‌دهند. کفنم می‌کنند. از خانه‌ام بیرونم می‌برند. به خانه جدیدم (قبر) می‌برند. افرادی برای تشییع جنازه‌ام خواهند آمد. حتی خیلی‌ها کار و قرارشان را برای دفن من لغو می‌کنند. درحالی‌که شاید بسیاری‌شان هیچ‌گاه به حرف‌هایم فکر نکرده باشند.... وسایل من دور انداخته می‌شود: کلیدهایم، کتاب‌هایم، کیفم، کفش‌هایم، لباس‌هایم و… اگر خانواده‌ام توفیق یابند، آن‌ها را صدقه می‌دهند تا به من نفعی برسد... مطمئن باشید دنیا برایم غمگین نمی‌شود. حرکت دنیا متوقف نمی‌شود. اقتصاد ادامه می‌یابد. شخص دیگری جای مرا در کار می‌گیرد و دارایی‌هایم به وارثانم می‌رسد. درحالی‌که من باید درباره همه آن‌ها پاسخگو باشم! نخستین چیزی که پس از مرگ از من می‌افتد، نام من است! وقتی بمیرم می‌گویند: جنازه کجاست؟ و نامم را صدا نمی‌زنند! وقتی می‌خواهند برایم نماز بخوانند، می‌گویند: جنازه را بیاورید! و باز نامم را نمی‌برند! وقتی شروع به دفنم می‌کنند، می‌گویند: میت را نزدیک کنید و نامی از من نمی‌برند! چه دنیای بی‌ارزشی و چه عظیم است آنچه در پیش داریم! ای انسانی‌که اکنون زنده‌ای! بدان که اندوه برایت به سه گونه خواهد بود: 1. کسانی‌که تو را سطحی می‌شناسند، می‌گویند: بیچاره. 2. دوستانت ساعاتی یا چندروزی غمگین می‌شوند، سپس به شوخی و خنده باز می‌گردند! 3. اندوه عمیق در خانه‌ات خواهد بود. خانواده‌ات یک هفته، دو هفته، یک ماه، دو ماه یا شاید یک سال غمگین باشند و سپس تو را در بایگانی خاطرات می‌گذارند! داستان تو در میان مردم پایان یافت و داستان واقعی‌ات آغاز شد. از تو جدا شد: زیبایی، مال، سلامتی، فرزند، خانه‌ها و کاخ‌ها را ترک کردی و همسرت را نیز. تنها چیزی که با تو ماند، عملت بود و زندگی واقعی تازه آغاز شد! اینجاست که باید بپرسی: از اکنون برای آخرتت چه آماده کرده‌ای؟ این حقیقتی است که نیاز به تأمل دارد… پس بکوش بر: انجام واجبات، انجام نوافل (عبادات مستحبی)، صدقه پنهانی، عمل صالح، نماز شب و… شاید که نجات یابی. اگر اکنون که زنده‌ای، مردم را با این مقاله به یاد خدا بیندازی، اثر این یادآوری را در میزان حسناتت در قیامت خواهی یافت، ان‌شاءالله… (نویسنده کویتی، که خود نیز درگذشت) ـــ ـ ـ ـــ ـ ۞ @TABEIN_313
📣 معاونت امر به معروف بسیج اساتید استان البرز با همکاری امور بانوان دفتر نهاد رهبری در استان برگزار می کند. 🌀 سومین نشست وبیناری اساتید دانشگاه با موضوع: «تقابل تمدنی استکبار و انقلاب اسلامی» این نشست، ۱, فریز ملت ها و گسترش نفوذ غرب، بیداری ملتها و شکست دستگاه شیطان. 🔸🔸🔸 ۲, جنگ ترکیبی صهیونی یا توان ترکیبی ایرانی ؟ 💎 به مناسبت جنگ تحمیلی ۱۲ روزه 🎤ارایه بحث: اسلامی نیا، پژوهشگر و مدرس سیاسی 🗓 سومین نشست، یکشنبه ۱۲ مرداد ماه ۱۴۰۴ ⏰ساعت ۱۸ الی ۱۹:۳۰ 📍برای ورود به اتاق روی لینک زیر کلیک کنید: https://gharar.ir/r/b6231fc7 🌷⃟