eitaa logo
آیات الهی
48 دنبال‌کننده
56 عکس
15 ویدیو
0 فایل
سلام. با نام و یاد خدا. امید است خداوند منان بر ما منت گذارده و ما را در یادگیری و عمل به قرآن یاری فرماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
کمترین کاری که می توانم برایتان انجام دهم شرکت در راهپیمائی روز قدس است. خروش بین المللی. 🌹🌹بِنَصْرِ اللّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ. وَعْدَ اللّهِ لایُخْلِفُ اللّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ. به سبب یارى خداوند، و او هر که را بخواهد یارى مى دهد، و او صاحب قدرت و رحیم است. این وعده اى است که خدا فرموده، و خداوند هرگز از وعده اش تخلف نمى کند، ولى بیشتر مردم نمى دانند. ۵ و ۶ روم.
✨ جزء بیستم و پنجم ✨ 🌹مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الآخِرَةِ.... کسیکه زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش مى دهیم و بر محصولش مى افزائیم، و کسیکه فقط کشت دنیا را بطلبد، کمى از آن به او مى دهیم اما در آخرت هیچ بهره اى ندارد! ۲۰ شوری. تفسیر: بینش اسلام در بارهء دنیا. چرا خداوند نام اسلام را بر آخرین کلامش گذاشت؟ چون آخرین کلام خدا، کاملترینِ آنست. و اسلام یعنی تسلیم. پس کسیکه بدنبال سعادتمندی است باید تسلیم فرامین خدا و میرو راستین پیامبر اسلام باشد. اینکه خداوند فرموده طالب دنیا، بهره ای در آخرت ندارد، حقیقت محض است و قطعا کسیکه طالب دنیاست بهره ای در آخرت ندارد. 👈 آیا باید تارک دنیا شویم؟ خیر. این آیه در بارهء کسی است که هدفش دنیاست. ولی کسیکه دنیا را وسیلهء ساخت آخرت قرار می دهد، هدفش آخرت است. ✨در پیغام قرآنی جزء بیستم، مفصل خواندیم. ✅ برای معیشت بهتر تلاش کنیم اما دلبستهء دنیا نشویم و برای رفاه بیشتر، خود را به آب و آتش نزنیم و همه را بسپاریم به مصلحت خدا، زیرا: 🌹وَ لَوْ بَسَطَ اللّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِى الأَرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَر ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ. هر گاه خداوند رزق را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مى کنند، از این رو به مقدارى که مى خواهد (و مصلحت مى داند) نازل مى کند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست! ۲۷ شوری. 👈 البته به هیچ وجه برای ما قابل تشخیص نیست که بدانیم خداوند به چه حساب و کتابی، رزق را در بین بندگانش تقسیم میکند؟ گاهی همانطور که در جزء هفتم خواندیم، نعمت فراوان، عذاب است. گاهی واقعا ثروت بعضیها، رزق خدا نیست! دارایی از راه حرام و شبهه دار است. گاهی هم خداوند رزق را عطا می کند اما خودمان با اشتباه و سوء مدریت آنرا از دست می دهیم. 👌یک نکته: ولخرجی و بخل، هر دو دارایی را نابود می کند. در اولی سرمایه تمام میشود و در دومی بی برکت. ✅ بهرحال ما فقط موظفیم برای معیشت بهتر تلاش کنیم اما نه به اندازه ای که از امور دیگر زندگی و از طاعت و عبادت خدا غافل شویم و مهمتر اینکه نباید دلبستهء دنیا شویم. و نه ولخرج باشیم و نه بخیل. 👈 و بدانیم: 🌹ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَة فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیر. هر مصیبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است که انجام داده اید، و بسیارى را نیز عفو مى کند! ۳۰ شوری. 👆 این نکتهء بسیار مهمی است. 👈 و نکتهء مهمتر اینکه: 🌹فَما أُوتِیتُمْ مِنْ شَىْء فَمَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ....... آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگى دنیاست، و آنچه نزد خداست براى کسانیکه ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل مى کنند بهتر و پایدارتر است. همان کسانیکه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب می ورزند، و هنگامى که خشمگین مى شوند عفو مى کنند. و کسانیکه دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا مى دارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزى داده ایم انفاق مى کنند. و کسانیکه هر گاه ستمى به آنها رسد یارى مى طلبند (اگر آن ستم، قابل گذشت نیست و آسیبهای جدی دارد و اگر خود به تنهایی قادر به دفاع نیستیم) ۳۶ تا ۳۹ شوری. ✅ 👈 اما شیطان همنشین چه کسی میشود و او را تا کجا می برد؟ 🌹وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ..... هر که از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او مى فرستیم پس همواره قرین اوست! و آنها ( شیاطین )، این گروه را از راه (خدا) باز مى دارند، در حالیکه گمان مى کنند هدایت یافتگان حقیقى آنها هستند! تا زمانى که نزد ما حاضر شود مى گوید: ایکاش میان من و تو فاصلهء مشرق و مغرب بود، چه بد همنشینى بودى. ۳۶ و ۷ و ۸ زخرف.
✨جزء بیست و ششم✨ 🌹🌹يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ. (بخاطر بیاورید) روزى را که به جهنم مى گوییم: آیا پر شده اى؟! و او مى گوید: آیا افزون بر این هم هست؟! ۳۰ ق. تفسیر: این همان است که در آیهء ۱۳ سجده می خوانیم: 🌹لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ أَجْمَعِینَ: سوگند یاد مى کنم که دوزخ را از جن و انس پر مى کنم. در این باره تفاسیر متعددی بیان شده. بعضی گفته اند معنی انکار دارد یعنی جهنم کاملا پر شده باز هم هست؟!! بعضی گفته اند جهنم مایل به وسعت است تا گنهکاران بیشتری را در خود جای دهد. بهر حال این آیه، بخوبى نشان مى دهد که دوزخیان بسیارند، و جهنم منظرهء هولناک و وحشتناکى دارد، تهدید الهى جدى است، بگونه اى که فکر دربارهء آن، لرزه بر اندام هر انسانى مى افکند، و هشدار مى دهد، نکند یکى از آن نفرات تو باشى! و همین اندیشه مى تواند او را در برابر گناهان بزرگ و کوچک کنترل کند. 👈 سپس اشاره به وضعیت بهشتیان در آنروز فرموده: 🌹وَ أُزْلِفَتِ الجَْنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیرَ بَعِید. (در آنروز) بهشت را به متقین نزدیک مى کنند، و فاصله اى از آنان ندارد. ۳۱ ق. 💚 این نهایت اکرام و احترام خداوند به متقین است که بجای نزدیک کردن آنان به بهشت، بهشت را به آنان نزدیک می کند. 👌 متقین چه کسانی هستند؟ در این آیات به ویژگیهایی از متقین اشاره فرموده که از اهمیت بسیاری برخوردار است: 🌹هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِکلِّ أَوَّاب حَفِیظ. این چیزى است که به شما وعده داده مى شود، براى توبه کاران و کسانیکه پیمان ها را حفظ مى کنند. ۳۲ ق. 💫 اَوّاب، به معنی بازگشت، نشان مى دهد که بهشتیان پرهیزگارانى هستند که هر عاملى بخواهد آنها را از اطاعت خدا دور سازد، فوراً متوجه مى شوند و به طاعت او باز مى گردند، و از تقصیرات و غفلت هاى خود توبه مى کنند تا به مقام نفس مطمئنه برسند. 💫 و دومین ویژگی متقیان در این آیات، حَفیِظ است. این ویژگی بطور مطلق آمده و بیانگر اینست که انسان متقی در همهء جنبه ها از خود مراقبت می کند. 👈 در ادامهء این اوصاف، در آیهء بعد به دو وصف دیگر آنها اشاره فرموده، که در حقیقت توضیح و تفسیرى است براى اوصاف گذشته، مى فرماید: 🌹مَّنْ خَشىَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ وَ جَاءَ بِقَلْب مُّنِیب. کسیکه از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبى پر انابه در محضر او حاضر شود. ۳۳ ق. 👈 در پنهان، دارای خشیت الهی هستند. در جزء نهم خواندیم خشیت با خوف متفاوت است. خوف الهی ترس از عذاب و اشتیاق برای پاداش است که در انسان خوف از خدا ایجاد می کند. و خشیت، ترسی توام با تعظیم و اکرام است که به جهت احساس مسئولیت در پیشگاه خداوند و تعظیم به ذات اقدس او در انسان نمود پیدا می کند و مرتبهء بالاتری از خوف است. این خوف و خشیت، سبب مى شود که قلب آنها منیب باشد (به معنی توبه کار)، دائماً متوجه خدا گردد، و به طاعت او اقبال کند، و از هر گناه و لغزشى توبه نماید، و این حال را تا پایان عمر ادامه دهد، و با همین حالت وارد عرصهء محشر گردد. 👌 سپس، مى افزاید: کسانیکه داراى این چهار صفت هستند، هنگامیکه بهشت به آنها نزدیک مى شود فرشتگان الهى بعنوان احترام و اکرام به آنها مى گویند: به سلامت وارد بهشت شوید: 🌹ادْخُلُوهَا بِسَلام ذَلِک یَوْمُ الخُْلُودِ. به سلامت وارد بهشت شوید، امروز روز جاودانى است. ۳۴ ق. جاودانى نعمتها، و جاودانى بهشت با تمام مواهبش. ✅ پس از بیان دو بشارت سلامت و خلود جاودانه در بهشت، به دو بشارت دیگر اشاره فرموده است: 🌹لهَُم مَّا یَشاءُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ. هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست، و نزد ما نعمت هاى بیشترى است. ۳۵ ق. 💚 متقیان در بهشت هر چه بخواهند موجود است. پس دیگر چه نعمتی باقی می ماند افزون بر آن؟!! 👈 البته با دانستن اینکه بهشتیان در جایگاه و مرتبهء خودشان هر چه بخواهند موجود است، نه از مراتب بالاتر. گرچه الله اعلم. او می داند و ما نمی دانیم. از دو جنبه میتوان به این افزونی پرداخت. اول اینکه نعمتهایی هستند که در ذهن محبوس انسان در این دنیا نمی گنجند لذا خداوند آنها را بیان نفرموده. و دوم اینکه مواهب الهی در بهشت، بیش از اعمالی است که بهشتیان انجام داده اند. 💚 یعنی موازنه اى میان پاداش الهى و اعمال مؤمنان نیست، بلکه، از آن افزون و بسیار برتر و بالاتر است، و این یعنی فضل بی انتهای خداوند عزوجل.
✨ جزء بیست و هفتم ✨( ۱ ) 👈 تقسیم بندی عمر انسان از شیرخوارگی تا پیری از منظر قرآن. مطلب، بسیار مهم است به همین دلیل علیرغم تلاش برای کوتاهی سخن، در چهار پیغام آماده شد. از صبر و حوصلهء شما ممنونم. 🌹🌹اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِى الأَمْوالِ وَ الأَوْلادِ....... بدانید زندگى دنیا تنها بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخرفروشى در میان شما، و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى که محصولش کشاورزان را در شگفتى فرو مى برد، سپس خشک مى شود به گونه اى که آن را زرد رنگ مى بینى. سپس تبدیل به کاه مى شود، و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضاى الهى. و (به هر حال) زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست! ۲۰ حدید. تفسیر: مفهوم کلی این آیه اینست که حب و علاقه به دنیا، سرچشمهء تمام گناهان است. و اشاره فرموده، بخش مهمی از این دنیا، فرزندان و اموال هستند. با وجود اینکه خداوند، حقوق فراوانی برای فرزندان برعهدهء والدین گذاشته، اما مبادا بخاطر آنها، از صراط مستقیم فاصله گرفته و گناهکار شویم. و یا از هر راهی بخواهیم به ثروت برسیم! ✅ 👈 اما بعد: این آیه، عمر آدمی را به پنج دوره تقسیم میکند: بازی، سرگرمی، تجمل، تفاخر، و تکاثر. نخست دوران کودکیست که به بازی و غفلت سپری میشود. پس از آن دوران نوجوانی که مسائل مختلف، فرد را به خود سرگرم و غافل میکند. مرحلهء سوم، جوانی و تجمل پرستی و غفلت است. مرحلهء چهارم، تفاخر و کسب شهرت و غفلت است. و مرحلهء پنجم، زمانی است که فرد به فکر افزایش اموال و نفرات می افتد و از هدف اصلی غافل میشود. ❗سپری کردن این مراحل، در افراد مختلف، متفاوت است. گاهی تا سن پیری صورت میگیرد، گاهی فرد، این مراحل را با سرعت بیشتری طی کرده و به مرحلهء آخر میرسد و باقی عمر را در آن مرحله میگذراند و گاهی هم متاسفانه در یکی از این دوره ها متوقف شده و عمرش تا پیری درهمان مرحله سپری میشود. 👈 سپری کردن این مراحل پنجگانه، اجتناب ناپذیر است، اینکه چگونه از این مراحل عبور کنیم مهم است. 👌اگر انسان تحت آموزش صحیح بر پایهء ایمان قرار بگیرد، این مراحل را، به غفلت سپری نمیکند و در هیچیک از این مراحل، متوقف نمیشود. 👈 بخش عمده ای از این موفقیت، مستلزم اینست که انسان، مرحلهءاول و سپس مرحلهء دوم را بدرستی سپری کند، و این وظیفهء خطیر و سنگینی است بر دوش والدین و جامعه. 🌸خداوند، دو سال اول عمر را، دوران شیرخوارگی قرار داد تا مادر و فرزند، بی وقفه کنار هم باشند. امروزه ثابت شده بزرگسالانی که اعتماد به نفس و قدرت تصمیم گیری بالا دارند، در دوران شیرخوارگی، به محض اینکه گریه میکردند، مادرشان کنارشان حاضر میشده. 👌در آیهء ۵۸ سورهء نور می خوانیم، والدین و فرزندان باید یکدیگر را طواف کنید. 💚 یعنی اوج علاقه و نوازش و مهربانی. یعنی خانه باید برای فرزندان، محیطی آرام، بی سروصدا، و امن باشد. 👈 ازهمان دوران شیرخوارگی، باید بستر بازیهایی برای کودک فراهم شود که او با خدا و نعمتهایش آشنا شود، نه بازیهایی که زمینهء انحراف را در او بپروراند. بازیهایی که تواضع، روح ایثار و فداکاری، خیرخواهی، کمک به دیگران، پایه و اساس خانواده و همهء نیکیها را به کودک آموزش دهد. قطعاً این آموزشها میسر نمیشود مگر در بازیهای گروهی. چگونه میشود در کودکی که تنهاست و تنها بازی میکند، روح دگرخواهی را پرورش داد؟ تک فرزندی یک سیاست مخرب است که کودک را از داشتن روحی بزرگ محروم میکند. کودک درخانه ای که خواهر و برادر بزرگتر یا کوچکتر دارد، روابط صحیح اجتماعی و آداب معاشرت را بخوبی می آموزد و بهترین زمان است برای آموزش آداب اسلامی. ادامه در پیغام دوم 👇👇
✨ جزء بیست و هفتم ✨( ۲ ) ادامهء تفسیر مراحل پنجگانه عمر آدمی، آیهء ۲۰ حدید: 👈 هر انسانی با خصوصیات ذاتی خوب و بد، بدنیا می آید (ژنتیک)، اما نباید به همان صورتی که هست پرورش یابد. باید خصوصیات بد او را، مهار و خصلتهای خوبش را بارور کنیم. گاهی دختر و پسر، بصورت ذاتی گرایش به رفتارهای جنس مخالف دارند. بشدت باید به این موضوع حساس بود و هر یک را به بازیها و رفتارهای جنس خودش گرایش داد. واقعا زن باید زن باشد، و مرد، مرد. وگرنه یاقدرت انتخاب همسر و تشکیل زندگی مستقل را نخواهند داشت و یا اگر تشکیل زندگی مشترک دهند، عملاً در آن زندگی، جابجایی زن و مرد صورت میگیرد که یا منجر به جدایی میشود و یا طرف مقابل باید با از خودگذشتگی ثبات و آرامش زندگی را حفظ کند. پس دختران را با خصوصیات زنانه و پسران را با خصلتهای مردانه پرورش دهیم. 👈 گاهی دختر یا پسری، بی دست و پا، تنبل و ترسوست. اینگونه کودکان را نیز نباید به حال خود رها کنیم تا با همین خصوصیت بزرگ شود. باید مرحله به مرحله، آرام آرام، با محبت، و توجه و مشورت، او را به حد مطلوب از استقلال و زبدگی رساند. 👈 گاهی هم دختری زیادی به خصوصیات دخترانه گرایش دارد و پسری زیادی به خصلتهای پسرانه. این کودکان را هم باید به حدوسط رساند، وگرنه این دختر نخواهد توانست یک زندگی مستقل را بعنوان خانم خانه و مادر کودکانش اداره کند، و این پسر هم قطعاً گرفتار بلوغ زودرس، و اسیر انحرافات میگردد و از تحصیل علم و کسب معنویت بازمی ماند. اگر لازم بود، با متخصص غدد مشورت کنیم. اما 👈 باید آموزشهای لازم، متناسب با سن کودک ونوجوان باشد. نه زودتر و نه دیرتر. مثل تحصیلات که حدوداً از سن هفت سالگی آغاز میشود، و دیرتر و زودتر از آن، نتیجه بخش نیست و مضرخواهدبود، همهء آموزشها به همین ترتیب، سن خاص خود را دارند. مثلا دادن استقلال اجتماعی واجازهء ورود کودک و نوجوان به جامعه، و یا آموزش رانندگی و یا هر تصمیم دیگری که برای او میگیریم. به این ترتیب، مرحلهء اول و دوم، زمینه ساز سه مرحلهء بعدیست و در واقع، خمیرمایهء انسان در دو مرحلهء اول و دوم شکل میگیرد و در سه مرحلهء بعدی بروز میکند. بطوریکه مثلا کسیکه حقوق دیگران را در جامعه رعایت میکند، در کودکی، اعضای خانواده، حقوق او و حقوق یکدیگر را رعایت کرده اند. ✅هیچیک از مراحل پنجگانه، فی نفسه بد نیستند، اما اگر چنان در آنها غرق شویم که از یاد خدا غافل گردیم، خسرالدنیاوالآخرة شده ایم. اگر در کودکی، زمینهء گرایش فرد به سمت تعالی و مسائل مهم فراهم شود، در نوجوانی هم مسائل مهمی چون خودشناسی و خداشناسی و مطالعهء زندگی بزرگان و انسانهای موفق، او را به خود سرگرم میکند و در جوانی که مرحلهء تجمل پرستی است، او بدون اینکه از چارچوب انسانیت و اصالت خارج شود، جوانی میکند و در حد معقول به تجملات اهمیت میدهد. 👈گفته میشود اگر یک نوجوان و یا جوان، مدتی مقابل آیینه نایستد و به چهره و موی خود، اهمیت ندهد، اشکال دارد. اما این توجه نباید او را از مرز خداپسند، دور کند و از مسائل مهم غافل شود. 👈👈 اتفاق مهمی که در اینزمان برای نوجوان می افتد، همانندسازی است. در پیغام سوم 👇👇
✨ جزء بیست و هفتم ✨ ( ۳ ) ادامهء تفسیر آیهء ۲۰ حدید، مراحل پنجگانه عمر آدمی: همانندسازی یعنی الگو یابی که در سن سرگرمی، یعنی نوجوانی صورت می گیرد. و این پدیده روانشناختی حتما و قطعا برای همهء انسانها واقع خواهد شد حتی اگر او بدرستی متوجه این اتفاق نشود. بطور طبیعی پسرها با پدرها و دخترها با مادرها همانندسازی می کنند، اما اگر پدر یا مادر در زندگی حضور جدی نداشته باشد، مثلا فوت کرده یا طلاق صورت گرفته باشد و یا به لحاظ اجتماعی، پدر یا مادر حضور پررنگی در متن زندگی نداشته باشند، فرزندان برای الگویابی بدنبال افرادی غیر از والدین خواهند رفت. 👈 بطور مثال مادران یا پدرانی که مورد ظلم طرف مقابل هستند ولی بخاطر حفظ آرامش زندگی فرزندان، از خود گذشته و حضورشان بسیار کمرنگ شده و تکاپویی برای بهتر شدن شرایط انجام نمی دهند، بطور واقعی در متن زندگی دیده نخواند شد که در اینصورت فرزندان با این پدرها و یا مادرها، همانندسازی نمی کنند. یا پدرها و مادرهای تند و خشن که مورد قبول فرزندان نیستند، در اینصورت هم بعنوان الگو برای فرزند انتخاب نمی شوند و موارد بسیار دیگر. ◾ حالا که فرزند به هر دلیل نمیتواند با والدین خود همانندسازی کند، برای یافتن الگو به بیرون از خانواده خواهد رفت مگر در مواردی استثنائی که فرزند، خواهر یا برادر بزرگتر از خود دارد و او را مطلوب خود دیده و بعنوان الگوی شخصیتی انتخاب می کند که به مراتب خطرش از الگوهای بیرون از خانواده کمتر است. فرزندانی که در خارج از خانواده به دنبال الگو هستند، ابتدا به نزدیکان مثل عمو، دائی، خاله و عمه رجوع می کنند، اگر نظرشان جلب نشود در میان اطرافیان مثل معلم، مربی، همسایه، دوست و آشنا بدنبال الگو خواهند بود و یا حتی در بین بزرگان جامعه و افراد مشهور، ولو اینکه آنها را از نزدیک نبینند. در بارهء آنها تحقیق می کنند و مطالعه. 👈 اما نکتهء مهمی که باید به آن توجه داشت اینست که اصولا فرزندان با چه والدینی همانندسازی می کنند؟ آیا فرزند با والدینی که سابقه خوبی ندارد هم، همانندسازی می کنند یا خیر؟ 🌺 سوال بسیار مهمی است. در اینکه فرزندی والدین خود را الگو قرار دهد یا خیر به گزینه های مهمی میتوان اشاره کرد که مهمترین آنها محبت است و صبر. 👈به این معنی که اگر والدینی با هر شخصیتی که دارند و با هر راه و روشی که پیش گرفته اند، با محبت باشند و صبور، قطعا فرزندان با آنها همانندسازی می کنند ( مگر استثنائی). یعنی اگر والدین خلافکار و غیر اخلاقی، در مورد فرزندانشان بامحبت باشند و صبور، الگوی فرزندان خواهندشد و اولاد آنها مانند والدین، مسیر نادرست را پیش خواهد گرفت. و برعکس: اگر والدینی درستکار هستند و در مسیر درست قرار دارند و نسبت به فرزندان صبور هستند و بامحبت، اولادشان مسیر درست را برای ادامهء زندگی انتخاب خواهد کرد. 👈 حتما دیده اید فرزندان صالحی که از خانواده های ناسالم بیرون آمده اند. اینها والدین ناصالحی داشته اند که بی محبت بوده و بداخلاق، لذا نوجوان این والدین الگوی خود را درست بر ضد شخصیت والدین انتخاب می کند، یعنی با فردی همانندسازی می کند که صالح است و درستکار. و البته برعکس: فرزندان ناخلفی که از والدین درستکار به عمل می آیند. این والدین درستکار، بداخلاق و بی محبت هستند لذا فرزندشان الگویی متضاد با پدر و مادر برای خود انتخاب می‌کند که درستکار نیست ولی با محبت و صبور است. ⚫ و این زمان، زمان بسیار خطرناکی است. 💚 در مسیر حق و معنویت باشیم و فرزندان را با محبت و صبر، به مسیر حق و معنویت هدایت کنیم تا الگوی مناسبی باشیم برای آنها که رضایت و خشنودی خداوند در همین است. یک مورد مهم دیگر اینکه نباید شرایط خانواده طوری باشد که دختران با مردان خانواده و پسران با زنان خانواده همانندسازی کنند که در اینصورت آثار بسیار مخربی در پی خواهد داشت. مثلا پسرانی که به هر دلیل، در خانوادهء آنها وجود پدر پررنگ نیست، و با مادر همانندسازی می کنند از نظر روانشناختی در بزرگسالی مردانی شکاک خواهند شد. ادامه در پیغام چهارم 👇👇
✨ جزء بیست و هفتم ✨ ( ۴ ) ادامهء تفسیر آیهء ۲۰ حدید، مراحل پنجگانهء عمر آدمی: 👌اگر فرد، در سه مرحلهء اول تحت تعالیم درست و خداپسند، قرار گرفته باشد، در مرحلهء تفاخر که مرحلهء کسب افتخارات است، از مسیر حق منحرف نگشته و حاضر نیست به هر قیمتی از دیگران سبقت بگیرد. خود را قیمتی کنیم و به خدا بفروشیم. هیچکس قیمتی تر از خدا ما را نمی خرد. بزرگسالانی که تا آخر عمر به داشته های دیگران غبطه میخورند، و در صدد کسب افتخارات گوناگون هستند، در این مرحله متوقف شده اند. فرد باید در این مرحله، از مسیرهای فراوانی که پیش روی اوست، مسیری را انتخاب کند که او را به تعالی و روح بلند انسانیت میرساند. 👌کسیکه چهار مرحلهء اول را بسلامت سپری کرده، به مرحلهء تکاثر(کثرت اولاد واموال)که برسد، اولا اگر این دو موهبت الهی را نداشته باشد، آزرده خاطر نشده و سر سوزنی از مسیر حق منحرف نمیگردد. اگر هم داشته باشد، تمام وقت خود را صرف حساب و کتاب و ازدیاد اموال و رسیدگی به فرزندان و نوه ها و عروس وداماد، نمیکند. از این پس، وقت آنست که روح خود را صیقل دهیم وآمادهء گذر از دنیا و، ورود به عالم آخرت شویم. خداوند در این آیه، پس از توصیف مراحل پنجگانه که تمام عمر انسان را شامل میشود، با ذکر یک مثال، دنیا را اگر هدف شود، به کاشت بی حاصل، تشبیه و آغاز و پایان زندگی را مجسم می فرماید:"همانند بارانی است که از آسمان نازل میشود و چنان زمین را زنده میکند که گیاهانش، زارعان را به شگفتی فرو میبرد، پس از آن خشک میگردد بگونه ای که آنرا زرد می بینی، سپس تبدیل به کاه میشود". 👇 با این مثال، خداوند، سرعت گذر عمر چند دهساله را به زمان کوتاه بارورشدن محصول یک مزرعه تشبیه فرموده. محصولی که حاصل کاشت ما، در دنیاست. اما در آخرت، برحسب عملکرد ما، یا عذاب شدید، انتظارمان را میکشد، یامغفرت و خشنودی خدا. و در پایان آیه فرموده: زندگی دنیا جز متاع غرور و فریب چیزی نیست. یعنی انسان، هوشیار است اما در حقیقت بیخبر. به همین دلیل فریفتهء دنیا شده و فریب آنرا میخورد. البته انسانی که هدف اصلی او دنیاست، و دنیا را وسیله قرار میدهد برای بدست آوردن دنیا، نه برای آبادانی آخرت. اما اگر دنیا را، وسیله ای برای وصول به ارزشهای والای انسانی قرار دهیم، در اینصورت، مزرعه ای پربار، برای آخرت میشود. در واقع دنیا برای بعضی قرارگاه است که موجب نزاع، طغیان، ثروت اندوزی و قدرت طلبی و درنهایت، غفلت است. اما برای بعضی گذرگاه است که وسیلهء بیداری، برادری، برابری، عدالت و در نهایت، اطاعت محض از خداست.
✨ جزء بیست و هشتم ✨ ( ۱ ) تعداد سوره های کلام الله در جزءهای آخر زیاد است و انتخاب آیات، سخت. لذا باز هم علیرغم تلاش برای کوتاهی سخن، مطلب در دو پیغام آماده شد. از التفات شما ممنونم. 🌹🌹لاتَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ..... هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند. آنان کسانى هستند که خدا ایمان را بر صفحهء دلهایشان نوشته و با روحى از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهائى از بهشت وارد مى کند که نهرها از زیر درختانش جارى است، جاودانه در آن مى مانند، خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند. آنها حزب الله اند. بدانید حزب الله پیروزان و رستگارانند. ۲۲ مجادله. تفسیر: جمع میان محبت خدا و محبت دشمنان خدا در یک دل ممکن نیست. آنها که دم از هر دو مى زنند، یا ضعیف الایمانند، و یا منافق. آیا کسیکه فرمانهای خدا را انجام نمی دهد و یا سهل انگار است و سستی می کند، و دیگران را هم تشویق به کاهلی و نافرمانی می کند، دشمن خدا نیست؟ آیا کسیکه در کتاب آسمانی و سیرهء پیامبر و کلام و سیرهء معصوم شبهه ایجاد می کند، دشمن خدا نیست؟ آیا کسیکه از کار خیر مثل جهاد یا انفاق و یا هر کار خیری در راه خدا، منع می کند دشمن خدا نیست؟ و آیا....... 👈 👈 در یک کلام: کسیکه خداوند، اولین اولویت اوست، دوست خداست اما کسانیکه خداوند را در اولویت‌های پائینتر قرار می دهند، درجهء عشقشان به خدا کم میشود تا جایی که به دشمنی با او می رسند. ◾خداوند، این منافقان و افراد ضعیف الایمان را در آیهء ۱۶ حشر معرفی فرموده: 🌹کَمَثَلِ الشَّیْطانِ إِذْ قالَ لِلاِْنْسانِ اکْفُرْ فَلَمّا کَفَرَ قالَ إِنِّى بَرِىءٌ مِنْکَ إِنِّى أَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِینَ. کار آنها همچون شیطان است که به انسان گفت: کافر شو (تا مشکلات تو را حل کنم!) اما هنگامى که کافر شد گفت: من از تو بیزارم، من از خداوندى که پروردگار عالمیان است بیم دارم. 👈 یعنی این افراد، اگر در مسیر کج و معوجی که نشان داده اند نیاز به یاریشان باشد، پشت کرده و از یاری رساندن دوری می کنند. ✅ پس باید چه کنیم که جزء هیچیک از این دو گروه نشویم؟ چه آنها که باعث انحراف میشوند و چه آنها که گرفتار انحراف. 🌹🌹 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ. اى کسانیکه ایمان آورده اید! تقواى الهى پیشه کنید. و هرکس باید بنگرد که براى فردایش چه چیز از پیش فرستاده. و تقواى الهى داشته باشید که خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است. ۱۸ حشر. 👈تعبیر به نَفس، به معنى یک نفر می باشد. یعنى هر انسانى باید به فکر فرداى خویش باشد. آیهء بعد، تأکید بر یاد خدا کرده، چنین مى فرماید: 🌹 وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار کرد. آنها فاسقانند. ۱۹ حشر. اصولاً انسان ناسپاس، ارزشها، استعدادها و لیاقتهاى ذاتى خود را که خداوند برای به کمال رسیدن در او نهفته به دست فراموشى مى سپرد، و جز خواب و خوراک و شهوت به چیزی نمی پردازد. و این خود فراموشى، بدترین مصداق فسق و خروج از طاعت خداست (أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ). ادامه 👇👇
✨ جزء بیست و هشتم ✨ ( ۲ ) ◾👈کسی دلش بحال ما نسوخته. وای بحال کسیکه آخرت خود را بخاطر دنیایش نابود میکند و صد وای بلکه هزاران وای بر کسیکه آخرت خود را بخاطر دنیای دیگران نابود میکند. خود را فراموش نکنیم. ارزشهای خود را بشناسیم که کرامت الهی است و با پرداختن به کرامتهای الهی، آنها را ارتقاء دهیم و خداگونه شویم. 💚خود را از ضعف ایمان و نفاق و خودفراموشی دور کنیم و به تجارتی پرسود بپردازیم: 🌹🌹 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... اى کسانیکه ایمان آورده اید! آیا شما را به تجارتى (پرسود) راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى مى بخشد؟! ۱۰ صف. و آن معاملهء پرسود 👇 🌹 تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ. به خدا و پیامبرش ایمان آورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید. این براى شما بهتر است اگر بدانید. ۱۱ صف. 👌دعوت به ایمان و جهاد. 👈 و اگر مى بینیم جهاد با مال، مقدم داشته شده، بخاطر این اینست که ابزار جهاد از طریق کمک هاى مالى فراهم مى گردد. در آیهء بعد، حاصل این معامله را بیان فرموده است: 🌹 يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي... (اگر چنین کنید) گناهانتان را مى بخشد و شما را در باغهایى بهشتی داخل مى کند که نهرها از پاى درختانش جارى است و در (قصرها و) مسکنهاى پاکیزه در باغهاى جاویدان بهشتى جاى مى دهد. و این رستگاری عظیم است. ۱۲ صف. 👈سوالی که در اینجا مطرح میشود اینست که آیا منظور از بخشیده شدن گناهان، حق الناس نیز هست؟ در پاسخ باید گفت بله، چون آیه، عمومیت دارد. 👈 چگونه؟ اگر حق الناسی بر ذمهء ما هست که شرایط عذرخواهی از ستمدیده را نداریم، مثلا او فوت شده یا حاضر به بخشش ما نیست، در این شرایط میتوانیم برای طلب عفو و جبران حق الناسی که بر گردنمان است به پیشگاه خدا رجوع کرده و نظر او را جلب کنیم که اگر خدا حق الناس ما را بخشید، خودش آنقدر به ستمدیده عطا میکند تا او راضی شود (إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً. یعنی خداوند، همهء گناهان را می بخشد). 💚💚بنا به این آیات، راهی که برای بخشش همهء گناهان، در پیش روی ما قرار داده شده، جهاد در راه خداست البته به شرط ایمان به خدا و پیامبر. 👈سپس علاوه بر بخشش گناهان و عطای بهشت، موهبت دیگری را به مومنان جهادگر معرفی می فرماید: 🌹 وَأُخْرَىٰ تُحِبُّونَهَا ۖ نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ. و (موهبت) دیگرى که آنرا دوست دارید (به شما مى بخشد) و آن یارى خداوند و پیروزى نزدیک است. و مؤمنان را (به این پیروزى بزرگ) بشارت ده! ۱۳ صف. ✅ بخشش همهء گناهان و پیروزی بزرگ، در ازای ایمان به خدا و پیامبر و جهاد در راه او. عجب معاملهء پرسودی!! بخصوص جهاد نرم، جهادی آسان و کم هزینه.
✨ جزء بیست و نهم ✨ ( ۱ ) در این پیغام قرآنی به آیاتی از چند سوره در جزء بیست و نهم می پردازیم که بی ارتباط با یکدیگر نیستند. 🌹🌹وَقالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ. (اهل دوزخ) مى گویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل مى کردیم، در میان دوزخیان نبودیم! ۱۰ مُلک. تفسیر: گوش شنوا یعنی گوشی که به حرف حق شنواست و با آن مخالفت نمی کند. حرف حق چیست؟ همان سخن پیامبران است که از طرف خالق هستی بر بشر نازل شده. روى سخن قران در همه جا با أولو الالباب و أولو الابصار و اندیشمندان و دانشمندان است. 👈 اندیشمند و دانشمند، همان کسانی هستند که چشم و گوششان برای دیدن و شنیدن کلام حق آماده می کنند نه به معنی سواد بالا و تحصیلات عالی. آنان در این مسیر حتما و قطعا باید برای یادگیری دین و ارتقاء معنویت خود تلاش می کنند و مطالعهء کافی دارند. تعقل هم بر می‌گردد به همینکه اگر عاقلانه عمل می کردیم، گوشمان کلام حق را می شنید و امروز اینطور گرفتار نمی شدیم. 👈 سپس در آیاتی از سورهء حاقه به بعضی دلائل دوزخی شدن اشاره فرموده است: 🌹خُذُوهُ فَغُلُّوهُ، ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ.... او را بگیرید و در بند و زنجیرش کنید! سپس او را در دوزخ بیفکنید! بعد او را به زنجیرى که هفتاد ذراع است ببندید. چرا که او هرگز به خداوند بزرگ ایمان نمى آورد. و هرگز مردم را بر اطعام مستمندان تشویق نمى نمود. ۳۰ تا ۳۴ حاقه. 👈ایمان به خدا اشاره به ایمانی کامل و فرمانبرداری همه جانبه از دستورات خداست. سپس به یکی از مهمترین مسائل اخلاقی اشاره فرموده که دوزخیان، کمتر به آن اهمیت داده اند و آن اطعام مسکین است. انسان باایمان نه تنها خودش در انجام این امر انسانی بخیل نیست بلکه دیگران را هم تشویق به این کار میکند تا اطعام مسکین جنبهء عمومی پیدا کند. 👌لازمهء رسیدن به این رتبه اینست که از نمازگزاران حقیقی باشیم: 🌹إِنَّ الإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً..... به یقین انسان، حریص و کم طاقت آفریده شده است. هنگامیکه بدى به او رسد بى تابى مى کند. و هنگامیکه خوبى به او رسد مانع دیگران مى شود (و بخل می ورزد). 👈 مگر نمازگزاران. آنها که پیوسته نمازها را بجا مى آورند. و آنها که در اموالشان حق معلومى است. براى سائل و محروم. ۱۹ تا ۲۵ معارج. 👈 سائل، نیازمندی است که تقاضای کمک می کند. اگر او را می شناسیم یا فرد یا سازمان مطمئنی او را تایید می کند که باید در رفع نیاز او بکوشیم. و محروم، نیازمندی است که تقاضای کمک نمی کند و از روی ظاهر زندگی او نمیتوان به نیازش پی برد، به اصطلاح صورتش را با سیلی سرخ نگه می دارد. در اینحال هم نباید از آنان غافل باشیم. یا باید فردی قابل اعتماد او را معرفی کند یا باید خودمان او را بشناسیم و از آنجائیکه این گروه، بسیار آبرودار هستند و هرگز طلب نیاز نمی کنند باید مراقب باشیم طوری به آنان یاری رسانیم که به عزت نفس و شخصیتشان خدشه ای وارد نشود. 💚 و اصولا در دارایی خود باید مبلغی مشخص کنیم برای این منظور. آنگاه در سورهء مزمل به بخشی از نماز اشاره فرموده که از اهمیت فراوانی برخوردار است: 🌹إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً.... مسلماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت تر است. و تو در روز تلاش مستمر و طولانى(برای کسب معیشت) خواهى داشت. و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند. ۶ و ۷ و ۸ مزمل. 👈 حتما و حتما بخشی از ساعات شب را برای طاعت و عبادت و تلاوت قرآن، البته با ترجمه قرار دهیم که در شب از آرامش لازم برخورداریم و از انجام امور روزمره فارغ هستیم. سپس در آیاتی از سورهء مدثر، به ۴ گناه بزرگ از جمله ترک نماز اشاره فرموده است: 👇👇
✨ جزء بیست و نهم ✨ ( ۲ ) 🌹کُلُّ نَفْس بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ.... هر کس در گرو اعمال خویش است. مگر اصحاب یمین (که نامهء اعمالشان را به دست راستشان مى دهند). آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى کنند. از مجرمان. چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت ؟! مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم. و اطعام مستمند نمى کردیم. و پیوسته با اهل باطل همنشین و هم صدا بودیم. و همواره روز جزا را انکار مى کردیم. تا زمانى که مرگ ما فرا رسید. از این رو شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنها سودى نمى بخشد. ۳۸ تا ۴۸ مدثر. ⚫ چهار گناه بزرگ برای دوزخیان: نماز گزار نیستند. اطعام مسکین نمی کنند. خوض در باطل می کنند. و به قیامت ایمان ندارند و یا به اخبار آن شک دارند و در تردید هستند. خوض در باطل، معنى وسیع و گسترده اى دارد که شامل ورود در مجالس کسانى مى شود که آیات خدا را به باد استهزا مى گیرند، تبلیغات ضد اسلامى مى کنند، یا ترویج بدعت مى نمایند، و یا شوخى هاى رکیک دارند، یا گناهانى را که انجام داده اند، بعنوان افتخار یا تلذذ نقل مى کنند، و همچنین شرکت در مجالس غیبت، تهمت، لهو، لعب و مانند آنها. و تعریف کردن اعمال زشت دیگران هم خوض در باطل است. بطور کلی هر سخنی که باعث تضعیف دین و معنویت در خود یا دیگران شود، چه گفته شود چه شنیده شود، خوض در باطل است. ◼️👈 و با کمال تاسف و تاثر، شفاعت شافعان به حال اینان سودمند نیست. نه شفاعت انبیاء و امامان، و نه شفاعت فرشتگان و صدیقین و شهداء و صالحین. چرا که شفاعت، نیاز به وجود زمینهء مساعد دارد، و اینها زمینه ها را بکلى از میان برده اند. شفاعت همچون آب زلالى است که بر پاى نهال ضعیفى ریخته مى شود، و بدیهى است اگر نهال بکلى مرده باشد این آب زلال، آنرا زنده نمى کند، و به تعبیر دیگر شخص شفاعت شونده قسمتى از راه را با پاى خود پیموده، و در فراز و نشیب هاى سخت وامانده، و شخص شفاعت کننده به او ضمیمه مى شود و او را یارى مى کند تا بقیه راه را بپیماید. 👈 سپس خداوند، متعجبانه سوال می فرماید که: 🌹فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ... چرا آنها از تذکر ( از آیات قرآن ) روى گردانند؟! گوئى گورخرانى رمیده اند. که از شیرى فرار کرده اند! ۴۹ تا ۵۱ مدثر. آیا مردمان از قیامت بی‌خبرند که اینطور خود را دوزخی می کنند؟ 👇 🌹کَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ. وَ تَذَرُونَ الآخِرَةَ. چنین نیست بلکه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید. و آخرت را رها مى کنید. ۲۰ و ۲۱ قیامة. 👈 چنین نیست که دلائل معاد مخفى باشد و نتوانید به حقانیت آن پى ببرید، بلکه در حقیقت شما این دنیاى زود گذر را دوست دارید. و به همین دلیل آخرت را رها مى کنید. ⚫ چه میشود که انسان آخرت را رها می کند با وجود اینکه اعتقاد به آن در فطرت او قرار داده شده!! 👈 او مغرور است و متکبرانه از کنار فرامین خالق هستی عبور می کند. و خداوند در آیهء ۴۸ سورهء مرسلات با اشاره ای لطیف و زیبا آنرا بیان فرموده است: 🌹وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ ارْکَعُوا لا یَرْکَعُونَ. و هنگامیکه به آنها گفته شود رکوع کنید رکوع نمى کنند. ۴۸ مرسلات. 🌸 بسیارى از مفسران گفته اند: این آیه دربارهء قبیلهء ثقیف نازل شد که پیامبر به آنها فرمودند: نماز بخوانید آنها گفتند: ما هرگز در برابر کسى خم نمى شویم، و این براى ما عیب است! پیامبر فرمودند: لا خَیْرَ فِى دِیْن لَیْسَ فِیْهِ رُکُوعٌ وَ لاْ سُجُودٌ: دینى که در آن رکوع و سجود نباشد ارزشى ندارد. مجمع البیان ، جلد ۱۰، صفحه ۴۱۹.
🌺 الهی، 🌼 یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد. 🌼 یا عالیُ بِحَقِّ علی. 🌼 یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه. 🌼 یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن. 🌼 یاقدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن. 🌺🌺⁩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨جزء سی ام✨ ( ۱ ) جزء سی ام مشتمل است بر ۳۷ سوره. میهمان آیاتی از چند سورهء جزء آخر قرآن مجید می شویم: 🌹🌹إِنَّ جَهَنَّمَ کانَتْ مِرْصاداً. لِلطّاغِینَ مَآباً. مسلماً جهنم کمینگاهى است بزرگ. و محل بازگشتى براى طغیانگران. ۲۱ و ۲ نبأ. ◾👈 نماد طغیانگر در قرآن کیست؟ 🌹فَقالَ أَنَا رَبُّکُمُ الاْ َعْلى.... و (فرعون) گفت: من پروردگار برتر شما هستم (یعنی حرف، حرف من است، یعنی هر چه من میگم همون باید بشه). از این رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار ساخت. در این، عبرتى است براى کسیکه (از خدا) بترسد. ۲۴ تا ۲۶ نازعات. 👈 حتما لازم نیست در راس حکومتی باشیم تا به جایگاه ستمگری فرعون نزول کنیم. کافیست اطرافیان خود را مورد ظلم قرار دهیم. ◾بعضی از ما فرعون خانهء خود هستیم، و بعضی فرعون محل کار. قطعا همهء فرعونها با هم محشور میشوند.... 👈🌹فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ؟ إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ. پس به کجا مى روید؟! این قرآن چیزى جز تذکر براى جهانیان نیست. ۲۶ و ۷ تکویر. ❗فرعونیان! آیا نه اینکه کتاب آسمانی فقط بشارت می دهد و انذار می کند؟ پس، روی از قرآن می گردانید که به کجا بروید؟! 👈 آیا نمی دانید: 🌹وَ إِنَّ عَلَیْکُمْ لَحافِظِینَ. کِراماً کاتِبِینَ. یَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ. بى شک نگاهبانانى بر شما گمارده شده. نویسندگان والا مقام. که مى دانند شما چه مى کنید. ۱۰ تا ۱۲ انفطار. ⚫ یقینا یکی از فرعونیان، گرانفروشان و کمفروشان هستند: 🌹وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ...... واى بر کم فروشان! آنانکه وقتى براى خود پیمانه مى کنند، حق خود را بطور کامل مى گیرند. اما هنگامیکه مى خواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم مى گذارند. آیا آنها گمان نمى کنند که برانگیخته مى شوند. ۱ تا ۴ مطففین. 👈 این آیات فقط مربوط به کسبه نیست. در هر لباسی امکان کمفروشی و یا گرانفروشی هست. پزشکی که حق ویزیت خود را کامل می گیرد اما وقت کافی برای بیمار نمی گذارد. معلمی که حقوقش را کامل می گیرد اما در تعلیم و تربیت امانتهای مردم کم می گذارد. 🖤 حتی پدر و مادر.... پدرها و مادرهایی که در پرورش فرزندان، کم می گذارند و از همهء نعمتهایی که خداوند در اختیار آنان گذارده تا در راستای رشد فرزندان بهره بگیرند، استفاده نمی کنند. تبعیض‌ها بین فرزندان، تبعیض‌ها بین فرزندان خود و دیگران، تحقیر و تنبیه و تحریم آنها و............ ‼ آیا این والدین، از فرعون نیستند؟!! ◾و بسیاری کمفروشیها و گرانفروشیهای دیگر. 👈 گوئی حواسشان نیست که: 🌹یا أَیُّهَا الاِْنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ. اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى روى و او را ملاقات خواهى کرد. ۶ انشقاق. 👌که اگر خود را از گناه و پلیدی دور نگه داشته باشی: 🌹فَأَمّا مَنْ أُوتِیَ کِتابَهُ بِیَمِینِهِ. فَسَوْفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً. پس کسیکه نامهء اعمالش به دست راستش داده شود. بزودى حساب آسانى براى او مى شود. ۷ و ۸ انشقاق. 💚 رستگاری همین است 👆 👇 🌹قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّى. وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّى. به یقین آنکه بدنبال پاکی و تزکیه بود، رستگار شد. و نام خدایش را یاد کرد سپس نماز خواند. ۱۴ و ۱۵ اعلی. 👌💚 باز هم نماز. اول و آخر همهء سعادتمندیها و رستگاریها نماز است. یک نماز حقیقی از روی عشق و خلوص. ⚫ 👈 اما مقابل رستگاری و سعادتمندی: 🌹وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ.... و اما هنگامیکه براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مى گیرد، مى گوید: پروردگارم مرا خوار کرده است. چنان نیست، بلکه شما یتیمان را گرامى نمى دارید. و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمى کنید. و میراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع کرده مى خورید. و مال و ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن گناه هم می کنید). ۱۶ تا ۲۰ فجر. ◾ البته قضاوت نمی کنیم. ولی گاهی رزق تنگ، نتیجهء اعمال چهارگانه ای است که ذکر شد. ادامه 👇👇
✨ جزء سی ام ✨ ( ۲ ) ⚫ ناشکری. یکی دیگر از نقاط سیاه در مقابل رستگاری، ناشکری و ناسپاسی است: 🌹لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ...... آیا براى او دو چشم قرار ندادیم؟ و یک زبان و دو لب؟! و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم. ۸ و ۹ و ۱۰ بلد. ‼👈 ولی او چه کرد؟ 🌹فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ.... ولى او از آن گردنهء مهم نگذشت. و تو چه مى دانى آن گردنه چیست؟! آزاد کردن بنده اى. یا غذا دادن در روز گرسنگى (و نداری). (به) یتیمى از خویشاوندان. یا (به) مستمندى خاک نشین (به اصطلاح امروز، کارتن خواب). ۱۱ تا ۱۸ بلد. 👈 فقط در بارهء 《بنده》 در عصر ما لازم به توضیح است که او مجبور است برای تأمین معیشت اولیهء خود و خانواده، تن به کارهای دور از شأن و گاهی دور از اخلاق بدهد. البته نه اینکه عمل زشت او قابل توجیه است، اما افراد متمکن، بی اثر در گناه او نیستند. ◾ بگذریم از افرادی که بی اخلاقی برایشان عادت شده. 👆 دقیقا در آیات ۴ تا ۱۰ لیل، توضیح فرموده است: 🌹وَ ما خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الأُنْثى..... (قسم) به آنکه جنس مذکر و مؤنث را آفرید. که سعى و تلاش شما مختلف است. اما آنکه انفاق کند و پرهیزگارى پیش گیرد. و جزاى نیک (الهى) را تصدیق کند. ما او را در مسیر آسانى قرار مى دهیم. اما کسیکه بخل ورزد و بى نیازى طلبد. و پاداش نیک را انکار کند. بزودى او را در مسیر دشوارى قرار مى دهیم. و در آن هنگام که سقوط مى کند، اموالش به حال او سودى نخواهد داشت. ۳ تا ۱۱ لیل. ⚫ پس خود را از حب دنیا دور بداریم: 🌹إِنَّ الإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ.... انسان در برابر نعمتهاى پروردگارش بسیار ناسپاس و بخیل است. و او خود (نیز) بر این معنى گواه است. و او علاقهء شدید به مال دارد. ۶ و ۷ و ۸ عادیات. 👈 و او بخاطر این علاقهء شدید به مال دنیا، مدام در حال افزون طلبی و فخرفروشی به دیگران است. 🌹أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ. افزون طلبى، شما را به خود مشغول داشته است. ۱ تکاثر. ◾و آنقدر غرق در فخر فروشی اموال و اولاد و خانواده و فامیل خود میشوند که حتی در موردی به افزونی مردگان خود هم فخر فروشی کرده اند: 🌹حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ. تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و به آن قبور افتخار کردید). ۲ تکاثر. 💚 اما انسان برتر کسی است که: 🌹 بسم الله الرحمن الرحیم، وَ الْعَصْرِ.... به عصر سوگند. که انسان ها همه در زیانند. مگر آنانکه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، و یکدیگر را به حق و به صبر، توصیه می کنند. ⚫ اما مقابل او: 🌹وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَة لُمَزَة..... واى بر هر عیبجوى هرزه زبان! همانکه مال فراوانى جمع آورى کرده و می شمرد. او گمان مى کند که اموالش او را جاودانه مى سازد. چنین نیست، بزودى در حُطمه پرتاب مى شود. و تو چه مى دانى حُطمه چیست؟! آتش برافروختهء الهى است. ۱ تا ۶ همزه. ⚫ 👈 او با زبان، شخصیت دیگران را در هم می شکند: از غیبت و تهمت و استهزاء گرفته تا فحش و ناسزا و عیبجویی. 👈 حرف خوب: بعضی خوب حرف می زنند و ممکن است حرفی را که می زنند خوب نباشد. و بعضی حرف خوب می زنند و ممکن است این حرف خوب را خوب نگویند. 👈 👈 درست مثل صحبت‌های اخیر حجت الاسلام پناهیان که حرف خوب را بد گفت. شاید خیلی بد. ولی از آن بدتر برخورد تند و خشن بعضی از بزرگان با ایشان بود. آیا بهتر نبود در خفا با ایشان برخورد میشد و او را توجیه می کردند که از کلمات خوبی استفاده نکرده؟ بعد از آن او از همه عذرخواهی میکرد؟ او که واقعا قصد جسارت به صاحت پیامبر بزرگوار و امیرالمومنین نداشت. فقط از کلمات خوبی استفاده نکرد. آیا روشی که در برخورد با یکی از عاشقان امیرالمومنین اتخاذ شد، برگرفته از سیرهء رسول الله و جانشین ایشان بود؟!! 💚خوشابحال کسیکه حرف خوب را خوب می زند. به دل می نشیند، اثر می گذارد، راهنمایی می کند و نجات بخش است. 🌺 در پایان، اگر پیغامها گاها طولانی بود بر اهمیت آنها ببخشید. 💚 مومنین عیدتان مبارک 💚
✨ وصف مومن ✨ 👈 با آیهء ۳۷ فاطر که در بارهء موضوع بسیار مهمی سخن فرموده، باز میگردیم به آیات وصف مومن که پیش از ماه مبارک رمضان میهمانشان بودیم: 🌹 وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا... آنها (کفران کنندگان) در دوزخ فریاد مى زنند: پروردگارا! ما را بیرون آور تا عمل صالحى انجام دهیم غیر از آنچه انجام مى دادیم. (به آنان گفته مى شود) آیا شما را به اندازه اى که هرکسیکه اهل تذکر است در آن متذکر مى شود، عمر ندادیم، و انذارکنندهء (الهى) بسراغ شما نیامد؟! اکنون بچشید که براى ستمکاران هیچ یاورى نیست! ۳۷ فاطر. 👈👈 بزرگترین کفران کنندهء نعمت، کسی است که زمان را هدر می‌دهد. تفسیر: خداوند در برابر تقاضای کفران کنندگان، دو موهبت الهی را یادآور میشود که طول عمر و ناصحان الهی هستند. ✅ می فرماید به اندازهء کافى عمر به شما داده شد، و به مقدار لازم انذارکنندهء الهى بسراغ شما آمد، و دو رکن بیدارى و نجات، حاصل گشت (مهلت و مربی). بنابراین، عذر و بهانه اى براى شما وجود ندارد. 👈 در بارهء طول عمری که خداوند در این آیه به آن اشاره فرموده، به دو حدیث رجوع می کنیم: 🌸 پیامبر فرموده اند: هنگامى که روز قیامت شود، منادى ندا کند، انسانهاى شصت ساله کجا هستند؟ این همان عمرى است که خداوند دربارهء آن فرموده: آیا ما شما را به مقدارى که افراد، متذکر شوند، عمر ندادیم ؟! تفسیر قرطبی و تفسیر درّ المنثور. 🌸 و در حدیث دیگرى از امام صادق: مقدار آن، هجده سال تعیین شده است. مجمع البیان، ذیل همین آیه. در این دو حدیث، حداقل و حداکثر سن تذکر بیان شده. به این معنی که هجده سالگی، زمان آغاز متذکرشدن به خود است که باید کاستیها و آموزشهای غلط در رفتار و گفتار، جبران شود، و برای این تذکر به خود، تا سن شصت سالگی فرصت هست، اما بعد از آن، تغییر، یا غیرممکن است و یا بسیار بسیار دشوار. آنقدر غیرممکن که اگر کسی در این سن، متحول شود، نام او در تاریخ خواهد ماند. مانند حر، که به کاروان عشق پیوست. و نمونهء دیگر، شهید حججی است که در پایین ترین سن، به بلوغ فکری رسیده و به خود، متذکر شده. به نظر می رسد او حتی قبل از هجده سالگی پرورش خود را آغاز کرده است. این را از نماز شبهای این جوان شهید میتوان فهمید که ترک نمیشده. 👈 به عادتهای غلط و به روش‌ها و تفکرات اشتباهی که در ما شکل گرفته توجه کنیم. 🟢 خود را در معرض تعلیم و تربیت ثانوی قرار دهیم و به تعلیم و تربیت اولیه راضی نباشیم. تعلیم و تربیت اولیه، همانست که از بدو خلقت، تحت فرمان دیگران می آموزیم. اما خداوند منان موهبتی بزرگ در اختیار بندگانش قرار داده و آن بلوغ فکری است. جمیع انسانها در یک سنی که بستگی به خودشان و محیط پیرامونشان دارد، به بلوغ فکری می رسند و خداوند قدرت و توانایی تشخیص به آنها عطا می فرماید. انسان در اینزمان می‌تواند با مطالعه، تحقیق و مشورت، خود را در معرض تعلیم و تربیت ثانوی قرار دهد و رشد کند. ⚫ اما بیشتر انسانها از کنار این موهبت الهی عبور می کنند و حاضر به تغییر و بهتر شدن نیستند. و به همان چیزی که هستند راضی‌اند. و در آیهء بعد می فرماید: 🌹 إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ. خداوند از غیب آسمانها و زمین آگاه است، و آنچه را در درون سینه هاست مى داند. ۳۸ فاطر. این هشداری است به مؤمن که نیاتش خالص باشد، که اگر کمترین ناخالصى در نیت و انگیزهء او باشد، خدا که از همهء غیوب آگاه است، آنرا مى داند.
🌹🌹وَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ. إِذا أُلْقُوا فِیها سَمِعُوا لَها شَهِیقاً وَ هِیَ تَفُورُ. تَکادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّما أُلْقِیَ فِیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ. قالُوا بَلى قَدْ جاءَنا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللّهُ مِنْ شَیْء إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ فِی ضَلال کَبِیر. وَ قالُوا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فِی أَصْحابِ السَّعِیرِ. و براى کسانیکه به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنم است، و بد فرجامى است. هنگامیکه در آن افکنده شوند صداى وحشتناکى از آن مى شنوند، در حالیکه مى جوشد. نزدیک است از شدت غضب پاره شود، هر زمان که گروهى در آن افکنده مى شوند، نگهبانان از آنها مى پرسند: مگر بیم دهنده الهى به سراغ شما نیامد؟! مى گویند: چرا، بیم دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزى نازل نکرده، و شما در گمراهى بزرگى هستید. و مى گویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقل مى کردیم، در میان دوزخیان نبودیم. ۶ تا ۱۰ ملک. گوش شنوا 《 یا 》 تعقل. گوش شنوا به حرف حق، که حرف حق همان سخن خداست که از زبان بیم دهندگان جاری می‌شود ( شریعت ). تعقل هم یعنی تفکر در خلقت و خالق و تشخیص اینکه تنها راه سعادتمندی گوش دادن به کلام خداست. که حتی اگر انسانی کلام خدا را هم در دسترس نداشته باشد، باز هم با تعقل می‌تواند خود را از عذاب دوزخ نجات دهد. اگرچه نتواند به مقامات عالی الهی دست پیدا کند. 👈 شریعت دارای دو معنی عام و خاص است. در معنای عام، مترداف کلمهء دین است و گاهی به جای آن به کار می‌رود، مثلاً گفته می‌شود شریعت اسلام که منظور دین اسلام است. در معنای خاص، عبارتست از احکام و دستورها و عبادات و اخلاقیاتی که پیغمبران می‌آورند، مثلا احکام اسلام. ✅ سعادتمند واقعی کسی است که با تعقل به سخن حق گوش می‌کند.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ ۖ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَابًا يَلْقَاهُ مَنشُورًا....... و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آویخته ایم. و روز قیامت، نامهء (اعمالش را) براى او بیرون مى آوریم که آنرا در برابر خود، گشوده مى بیند. (و به او مى گوئیم) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خویش باشى. هر که هدایت شود، براى خود هدایت یافته، و آنکه گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است. و هیچکس بار گناه دیگرى را به دوش نمى کشد(مگر گمراه کنندگانی که باعث میشوند دیگران به گناه بیفتند. آیهء ۲۵ سورهء نحل). و ما هیچ قومی را مجازات نمی کنیم مگر انکه پیامبری برای آنها نازل کنیم.. ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ اسراء. تفسیر: طائر به معنى پرنده است، ولى، در اینجا اشاره به چیزى است که در میان عرب معمول بوده، که به وسیلهء پرندگان، فال نیک و بد مى زدند، و از چگونگى حرکت آنها، نتیجه گیرى مى کردند. 👈 قرآن، در حقیقت، مى گوید: فال نیک و بد، و طالع سعد و نحس، چیزى جز اعمال شما نیست که به گردنتان آویخته است. یعنی اگر اتفاق شومی برایمان افتاد، نگوییم خانه ای در آن هستیم شوم است، یا بواسطهء وصلت با فلانی، دچار این اتفاق بد شده ایم! اینها همه خرافه است، باید بررسی کنیم ببینیم منشا این ناگواری کجاست؟ البته معاشرت با همسایهء حرامخوار، شرابخوار، دچار رفتارهای خلاف عفت و.... و یا وصلت با چنین افرادی، میتواند باعث گرفتاری شود، ولی این ربطی به شوم بودن خانه و شوم بودن آن فرد ندارد. 👈 آنگاه قرآن، اضافه مى کند: ما روز قیامت کتابى براى او بیرون مى آوریم که آنرا در برابر خود گشوده، مى بیند. منظور از کتاب، چیزى جز کارنامهء عمل انسان نیست، همان کارنامه اى که در این دنیا نیز وجود دارد، و اعمال او در آن ثبت مى شود، منتها در اینجا پوشیده و مکتوم است، و در آنجا گشوده و باز. و آنقدر نفس و واقعیت اعمال، واضح و آشکار است که نه جای حاشا و انکار باقی می ماند و نه جای اعتراض و مخالفت. و این یعنی هر کس حسابگر خویش است. 👈 مسئلهء دیگری که در این آیات به آن اشاره شده اینست که بى گناه و با گناه را با هم نمى سوزانند! برعکس آنچه معروف است که مى گویند: خشک و تر با هم مى سوزند. در منطق عقل، و تعلیمات انبیاء(تشریع) هیچ بى گناهى به جرم گناه دیگرى مجازات نخواهد شد. اینکه گفته میشود فرزند تقاص بدی پدر را میدهد، اشتباه است. مگر فرزندی که با ظلمها و بدیهای والدینش موافق باشد و آنرا تایید کند. 👈 سپس می فرماید: ما هیچ شخص و قومى را مجازات نخواهیم کرد، مگر اینکه پیامبرى را براى آنها مبعوث کنیم تا وظائفشان را کاملاً تشریح و اتمام حجت کند. عذاب در این آیه، مطلق است و هر نوع عذابی را شامل میشود، چه در دنیا، چه در آخرت. 👈 👈 آیهء آخر در بارهء هشدار به مترفین (ثروتمندان و سردمداران از خدا بیخبر)، قبل از وقوع عذاب است. 🌹وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا. و هنگامیکه بخواهیم شهر و دیارى را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را براى مترفین آن جا بیان مى داریم. سپس هنگامیکه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدت در هم مى کوبیم. ۱۶ اسراء. چهار مرحلهء مشخص، براى این برنامه بیان شده است: اول) مرحلهء امر و نهى به مترفین. دوم) مرحلهء فسق و مخالفت، و نافرمانی و قانون شکنی از طرف مترفین. سوم) مرحلهء استحقاق مجازات. و چهارم) مرحلهء هلاکت. چرا امر شدگان تنها مترفین هستند؟ در بسیارى از جوامع، مترفین، سردمداران اجتماعند و دیگران تابع و پیرو آنها. به علاوه، سرچشمهء غالب مفاسد اجتماعى نیز ثروتمندان از خدا بى خبرى هستند که، در ناز، نعمت و عیش و هوس، غرقند. در واقع ریشهء اصلى فساد، همین گروهند، وگرنه، هم آنها مجازات میشوند و هم پیروان گناهکارشان. به این ترتیب، آیهء فوق، هشدارى است به مومنین، که مراقب باشند، حکومت خویش را بدست مترفین و ثروتمندان دنیاپرست، ندهند و از آنها دنباله روى نکنند که جامعهء آنانرا سرانجام به هلاکت و نابودى مى کشانند.(قطعاً همینطور خواهد شد).
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَّدْحُورًا...... هر که زندگى زودگذر (دنیا) را مى طلبد، آن مقدار را که بخواهیم به هر که اراده کنیم، مى دهیم. سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش مى سوزد در حالیکه نکوهیده و راندهء (درگاه خدا) است. و آن کسیکه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند، در حالیکه ایمان داشته باشد، سعى و تلاش او، پاداش داده خواهد شد. هر یک از این دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و کمک مى دهیم، و عطاى پروردگارت هرگز (از کسى) منع نشده است. ببین چگونه بعضى را (در دنیا) بر بعضى دیگر برترى بخشیده ایم. درجات آخرت و برترى هایش، از این هم بیشتر است. ۱۸ تا ۲۱ اسراء. تفسیر: خداوند دربارهء طالبان دنیا، دو قید قائل مى شود: اول اینکه همهء آنها به آنچه می خواهند نمی رسند، و دوم اینکه همانها هم که می رسند، همهء خواسته هایشان اجابت نمیشود و در قیامت، هر دو اهل دوزخند. اما کسیکه آخرت را بطلبد و سعى و کوشش خود را در این راه به کار بندد، در حالیکه ایمان داشته باشد، خداوند، قدرشناس سعی او خواهد بود(سَعْیُهُمْ مَشْکُوراً). بنابراین، براى رسیدن به آخرتی آباد، سه امر اساسى شرط است: ۱) ارادهء انسان برای کسب آخرت. ۲) این اراده، محدود در محیط فکر و اندیشه نباشد، بلکه، انسان را به حرکت وادارد، و آخرین سعى و تلاش خود را به کار بندد(کلمه سَعْیَها یعنی چیزى فروگذار نکند). ۳) همهء اینها توأم با ایمان باشد. خداوند در مورد پاداش طالبان آخرت نمى فرماید بهشت، بلکه می فرماید: سعى و تلاش آنها مورد تشکر و قدردانى پروردگار خواهد بود. چرا که تشکر و قدردانى هر کس به اندازهء شخصیت و سعهء وجودى اوست، نه به اندازهء عملى که طرف مقابل انجام داده، پس تشکر و قدردانى خدا متناسب با ذات بى پایان اوست. نه فقط بهشت بلکه انواع نعمتهاى مادى و معنوى و هر آنچه در تصور ما بگنجد و نگنجد در آن جمع است. سپس می فرماید: ما هر یک از این گروه دنیا طلب و گروه آخرت طلب را از عطاى خود بهره مى دهیم و امداد مى کنیم. این اصل رحمانیت خداست. اما در مورد آخرت طلبان، آن اندازه نعم دنیا را عطا میکند که مسیری را که انتخاب کرده اند، راحتتر و آسانتر طی کنند. نه اینکه به انحراف کشیده شوند. و در آیهء بعد، می فرماید: تفاوت تلاشها در این دنیا باعث تفاوت در بهره گیرى هاست، در کارهاى آخرت نیز همین اصل، حاکم است، با این تفاوت که این دنیا محدود است و تفاوت هایش هم محدود، ولى آخرت نامحدود، و تفاوت هایش نیز نامحدود است، و در دنیا ممکن است کسی استحقاق چیزی را که بدست آورده نداشته باشد و یا برعکس، ممکن هم هست کسی به آنچه استحقاقش را دارد دست نیابد، اما در آخرت چنین نیست. 👈 👈 حالا ممکن است گفته شود افرادى را در این جهان مى بینیم که بدون تلاش و کوشش، بهره هاى وسیع مى گیرند! شاید آنها مومنان سخاوتمندانی باشند که خداوند، رزق افرادی دیگر را در دست آنان قرار داده. شاید هم طبق آیات ۸۲ تا ۸۵ توبه، خدا می خواهد با عطای مال به منافقان، آنها را در دنیا عذاب کند. بهرحال، تشخیص چرایی و چگونگی وضعیت مالی افراد مختلف فقط با خداست و هرگز نمی توانیم قضاوت صحیحی داشته باشیم. یک فرد باایمان فقط موظف است در مسیر خدا، برای کسب روزی تلاش کند و طبق آموزه های دین برای وسعت رزقش دعا کند و به آنچه خداوند، صلاح می بیند که در اختیارش بگذارد، راضی باشد. 👈 👈 پاسخ به یک دوگانگی ظاهری: در بعضى از آیات، مال بعنوان خیر، معرفى شده(۱۸۰بقره) و در جایی، مواهب مادى، فضل خداست (۱۰جمعه) در جاى دیگر مى فرماید: همهء نعمتهاى روى زمین را براى شما آفریده است(۲۹بقره) و در آیاتی دیگر، قویّاً دنیا را تحقیر می فرماید: دنیا متاع فانى است(۹۴نساء) دنیا مایهء غرور و غفلت است(۲۰حدید) و در موردی دیگر آنرا وسیلهء سرگرمى و بازیچه معرفی میکند(۶۴عنکبوت) این تعبیرات ظاهراً دوگانه به این معنی است که اگر مواهب جهان مادى، بعنوان وسیله اى براى رسیدن به سعادت و تکامل معنوى انسان، مورد بهره بردارى قرار گیرد، قابل تحسین است. اما اگر بعنوان یک هدف و نه وسیله، مورد توجه قرار گیرد، باعث میشود انسان از ارزشهاى معنوى و انسانى دور، و گرفتار غرور و غفلت و طغیان و سرکشى و ظلم گردد. اولی دنیای ممدوح، و دومی دنیای مذموم است. ✅ در حقیقت، مفهوم این آیات اینست که ضمن تلاش برای کسب معیشت حلال، اولا نباید از یاد خدا و انجام عبادات غافل شویم و دوم، نباید آنچنان دلبستهء آن شویم بطوریکه کسانی را که باید آنرا در اختیارشان قرار دهیم محروم کنیم، و یا اگر خسارتی به آن وارد شد، محزون و غمگین شویم. به این ترتیب دنیا را وسیلهء کسب آخرت کنیم.
🌹🌹بِنَصْرِ اللّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ. وَعْدَ اللّهِ لایُخْلِفُ اللّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ. يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ. به سبب یارى خداوند، و او هر که را بخواهد یارى مى دهد، و او صاحب قدرت و رحیم است. این وعده اى است که خدا فرموده، و خداوند هرگز از وعده اش تخلف نمى کند، ولى بیشتر مردم نمى دانند. آنها فقط ظاهرى اززندگى دنیا را مى دانند، و از آخرت (و پایان کار) غافلند. ۵ و ۶ و ۷ روم.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ۖ وَمَن يُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِهِ ۖ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا ۖ مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا...... هر که را خدا هدایت کند، هدایت یافتهء (واقعى) اوست. و کسانى را که (به سبب اعمالشان) گمراه سازد، سرپرستان (هدایت کننده ای) غیر خدا براى آنها نخواهى یافت. و روز قیامت، آنها را بر صورتهایشان محشور می کنیم، در حالیکه نابینا و گنگ و کرند، جایگاهشان دوزخ است، هر زمان آتش آنان فرونشیند، شعلهء سوزانی بر آنان می افزاییم. این کیفر آنهاست، بخاطر اینکه نسبت به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا هنگامیکه ما استخوانهاى پوسیده و خاکهاى پراکنده اى شدیم، آیا بار دیگر آفرینش تازه اى خواهیم یافت؟! ۹۷ و ۸ اسراء. تفسیر: تنها کسى هدایت مى یابد که، خدا نور هدایت را بر قلبش بیفکند اما آنها را که خدا (بخاطر اعمالشان) گمراهشان ساخته، هرگز اولیاء راهنما و سرپرستى جز خدا براى آنها نخواهى یافت و تنها راه اینست که، باز هم بسوى او بازگردند، و نور هدایت از او بطلبند. 👈 یک مثال: تصور کنید ما افرادى را براى انجام یک کار خیر قابل توجه، دعوت کنیم، و با انواع استدلالات، اهمیت موضوع را گوشزد نمائیم، و اسباب و وسایلش را هم آماده کنیم تا انجام آن کار خیر، آسان شود. و برای انجام دهندگان، پاداش بزرگی هم در نظر بگیریم، اما عده اى بپذیرند، و عده اى مخالفت کنند. در اینجا تنها میشود بگوئیم: انجام چنین کار خیری، شایستگی و لیاقت می خواهد که در همه نیست. چون انجامش که سخت نبود، پاداش بزرگ هم که داشت، پس چیزی باقی نمی ماند مگر بی لیاقتی. ✅ حالا در نظر بگیریم خداوند چنین فرصتی را بارها و بارها برای افراد ایجاد می کند. و هر بار مخالفان، اعراض می نمایند. طبیعی است که دیگر راه هدایت به روی چنین افراد لجوج و منحرفی بسته شود. هر دلى لایق نور حق نیست. 👈 پس هدایت و ضلالت الهى، هرگز جنبهء جبرى ندارد، بلکه، اثر مستقیم اعمال و صفات خود انسان است. از جمله: آنها که در راه خدا جهاد کنند، قطعاً به راههای خود هدایتشان می کنیم ۶۹ عنکبوت. ◾ و در بارهء آنها که با انجام گناه، شایستگى را در خود کشته اند، می فرماید: خدا ستمکاران را گمراه میسازد ۲۷ ابراهیم. خدا فاسقان را گمراه میسازد ۲۶ بقره. خداوند، مُسْرِفٌ به معنی کسیکه از حدود الهی تجاوز می کند، و مُرْتابٌ، به معنی شک در احکام الهی، اینها را گمراه میسازد ۳۴ غافر. ◾ و این گمراهان در قیامت، به جاى اینکه مستقیم و ایستاده راه بروند فرشتگان عذاب، آنانرا به صورتشان بر زمین مى کشند. بعضى نیز این احتمال را داده اند که، این گنهکاران چون در آنجا قادر به راه رفتن نیستند، همچون خزندگان بر صورت و سینه مى خزند، و با حالى دردناک و ذلت بار پیش مى روند. و نیز آنها در حالتى که نابینا و لال و کر هستند به آن دادگاه بزرگ وارد مى شوند. 👈 اما در بعضی آیات از جمله، آیهء ۵۳ سورهء کهف مى خوانیم: گنهکاران آتش دوزخ را مى بینند. 👈 👈 اما در آیات ۱۲ و ۱۳ سورهء فرقان مى خوانیم: مجرمان صدای وحشتناک آتش خشمگین را می شنوند. دوزخیان صداى خود را به واویلاه بلند مى کنند. پس چگونه آیهء مذکور مى گوید: آنها کور و کر و لالند؟ مفسران در پاسخ این سؤال، تفسیرهاى متعددى ذکر کردند که بهتر از همه دو تفسیر زیر است: تفسیر اول) مواقف و مراحل قیامت، مختلف است در بعضى از مراحل و مواقف آنها کور و کر و نابینا هستند، و این خود یک نوع مجازات براى آنهاست (چرا که این نعمتهاى بزرگ الهى را در دنیا مورد بهره بردارى صحیح قرار ندادند) ولى در مراحل دیگرى چشمشان بینا و گوششان شنوا و زبانشان باز مى شود، تا صحنه هاى عذاب را ببینند و سرزنش هاى سرزنش کنندگان را بشنوند و به ناله و فریاد و اظهار ضعف بپردازند. تفسیر دوم) مجرمان از دیدن آنچه مایهء سرور است و از شنیدن آنچه مایهء نشاط، و از گفتن آنچه موجب نجات مى باشد، محرومند و به عکس، آنچه که مایهء زجر و ناراحتى است مى بینند و مى شنوند و سخن مى گویند. و در پایان آیه، مى فرماید: جایگاه همیشگى آنها دوزخ است. اما گمان نکنید، آتشش همچون آتش هاى دنیا سرانجام به خاموشى مى گراید، نه، هر زمان التهاب آن فرونشیند، شعلهء تازه اى بر آنها مى افزائیم. 🌹 رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ ۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا. پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، که عذابش سخت و پر دوام است ۶۵ فرقان.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضًا...... و در آنروز، جهنم رابر کافران آشکارا عرضه مى داریم. همان کسانبکه پرده اى چشمانشان را از یاد من پوشانده بود، و قدرت شنوایى نداشتند. ۱۰۰ و ۱۰۱ کهف. تفسیر: جهنم با عذابها و مجازات هاى مختلف دردناکش، در برابر کافران، کاملاً ظاهر و آشکار مى شود که همین مشاهده و ظهورش در برابر آنان، خود عذابى است دردناک و جانکاه، چه رسد به این که گرفتار آن شوند. ◾ کافران چه کسانی هستند؟ و چرا گرفتار چنان سرنوشتی مى شوند؟ 👈 در یک جملهء کوتاه آنها را چنین معرفى مى فرماید: همانها که چشم هایشان در پرده بود، و نتوانستند چهرهء حق را ببینند و به یاد من بیفتند. و همانها که گوش داشتند اما قدرت شنوائى نداشتند. در حقیقت، آنها مهمترین وسیلهء حق جوئى و درک واقعیات و آنچه عامل سعادت و شقاوت انسان مى شود، را از کار انداخته بودند، یعنى چشم هاى بینا و گوش هاى شنوا را بر اثر اندیشه هاى غلط و تعصب ها و کینه توزى ها و صفات زشت دیگر در حجابى سخت و سنگین فرو برده بودند. می فرماید: چشم هایشان در پوششى دور از یاد من قرار داشت، اشاره به اینکه چون در پوشش و حجاب غفلت بودند آثار خدا را ندیدند و چون حقیقت را ندیدند، خدا را فراموش کردند. صد البته که چهرهء حق آشکار است، و همه چیز این جهان با انسان سخن مى گوید، تنها یک چشم بینا و یک گوش شنوا لازم است و بس. به تعبیر دیگر، خدا چیزى نیست که با چشم دیده شود، آنچه دیده مى شود آثار اوست، و انسان باایمان با دیدن آثار پروردگار، به یاد او می افتد، مگر کسانیکه چشم و گوششان از دیدن و شنیدن حق، کور و کر شده باشد. 🌺 👈 حق یعنی خدا، حق یعنی کلام خدا، حق یعنی صراط مستقیم.
✨ وصف مومن ✨ 👈 هر آنچه در بارهء کافران گفته میشود، خلافش در بارهء مومنین است: 🌹🌹 أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن يَتَّخِذُوا عِبَادِي مِن دُونِي أَوْلِيَاءَ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا...... آیا کافران پنداشتند مى توانند بندگانم را به جاى من اولیاى خود انتخاب کنند؟ ما جهنّم را براى پذیرایى کافران آماده کرده ایم. بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ آنها که تلاش هایشان در زندگى دنیا گم شده، با اینحال، مى پندارند کار نیک انجام مى دهند. آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند، به همین جهت، اعمالشان نابود شد. از این رو روز قیامت، میزانى براى آنها برپا نخواهیم کرد. (آرى) این گونه است. کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند. ۱۰۲ تا ۱۰۶ کهف. تفسیر: آیا این بندگانى که معبود واقع شدند، مانند مسیح و فرشتگان، و یا هریک از دیگر بندگان خدا، هر قدر مقامشان والا باشد، از خود چیزى دارند که بتوانند از دیگران حمایت کنند؟ خود آنها هم هر چه داشتند از ناحیهء خدا بود، حتى خودشان نیز، نیازمند به هدایت او بودند؟ این حقیقتى است که کافران فراموشش کردند و در شرک فرو رفتند. جهنم براى منزلگاهشان آماده شده و از آنها در این منزل پذیرائى میشود. ◾ زیانکارترین مردم، کسانی نیستند که منافعى را از دست بدهد بلکه، کسانی هستند که سرمایه وجود را از کف میدهد. چه سرمایه اى برتر و بالاتر از عقل، هوش، نیروهاى خداداد، عمر، جوانى و سلامت؟ حالا اگر انسان بداند سرمایهء خویش را از دست داده، خسران خطرناکى نیست، چرا که با عبرت از این شکست، آنرا جبران میکند. اما امان از وقتیکه انسان سرمایه هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى، از دست بدهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوششها نتیجه اى برده، نه از زیانش درسى آموخته، و نه از تکرار این کار در امان است. ◾ أَخْسَرِینَ أَعْمالاً، بصورت جمع آورده شده، اشاره به اینست که آنها فقط با یک عمل، گرفتار زیان و خسران نشده اند، بلکه، گرفتار خسران در همهء برنامه هاى زندگى و تمام اعمال و کارهایشان شده اند. در ادامه می فرماید: آنها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان کافر شدند. و بعد از فراموش کردن خدا به معاد و لقاء اللّه نیز کافر گشتند. (این انحراف بصورت تدریجی رخ می‌دهد). 👈 تا ایمان به معاد در کنار ایمان به توحید قرار نگیرد، و انسان احساس نکند قدرتى مراقب اعمال اوست، و همه را براى یک دادگاه بزرگ، دقیق و سخت گیر حفظ و نگهدارى مى کند، روى اعمال خود حساب صحیحى نخواهد کرد، و اصلاح نخواهد شد. پس از آن اضافه مى فرماید: بخاطر همین کفر به مبدأ و معاد، اعمالشان حبط و نابود شده است. و چون آنها عملى که قابل سنجش و ارزش باشد ندارند، لذا روز قیامت وزن و میزانى براى آنان برپا نخواهیم کرد. چرا که توزین و سنجش مربوط به جائى است که، چیزى در بساط باشد، آنها که چیزى در بساط ندارند، چگونه توزین و سنجشى داشته باشند؟! ◾ این کوردلان، فقط به بی اعتقادی بسنده نکرده، پا را فراتر گذاشته و آیات الهی و پیامبران خدا را مسخره هم می کنند. کیفر آنها جهنم است. به این ترتیب آنها سه اصل اساسى مبدأ، معاد و رسالت انبیاء را انکار کرده و بالاتر از انکار، آنها را به باد مسخره گرفته اند.
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 وَيَقُولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا...... انسان مى گوید: آیا هنگامیکه مُردم، پس از آن، زنده (از قبر) بیرون آورده مى شوم؟! آیا انسان بخاطر نمى آورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالیکه چیزى نبود؟ سوگند به پروردگارت که همهء آنها را همراه با شیاطین (اعم از جن و انس)، در قیامت جمع مى کنیم، سپس همه را در حالیکه به زانو در آمده اند، گرداگرد جهنم حاضر مى سازیم. سپس از هر گروه و جمعیتى، کسانى را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده اند، جدا مى کنیم. بعد از آن، ما به خوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش سزاوارترند، آگاه تریم. ۶۶ تا ۷۰ مریم. تفسیر: در این آیات از کسانیکه تردید دربارهء قیامت دارند، تعبیر به انسان شده نه کافر. مفسران می گویند شاید از این روست که این سؤال در طبع هر انسانى در ابتدا کم و بیش نهفته است که، با شنیدن مسئلهء زندگى بعد از مرگ، این سوال در ذهن او ترسیم میشود. اما بلافاصله با همان لحن و تعبیر، به آن پاسخ مى گوید که آیا انسان این واقعیت را به یاد نمى آورد که ما او را پیش از این آفریدیم، و او ابداً چیزى نبود؟ در این آیه نیز به انسان اشاره شده و به این نکته اشاره دارد که انسان با آن استعداد و هوش خداداد نباید در برابر چنین سؤالى خاموش بنشیند، باید خودش با یادآورى خلقت نخستین، به آن پاسخ گوید و گرنه حقیقت انسانیت خود را به کار نگرفته است. این آیات مانند بسیارى از آیات مربوط به معاد، تکیه روى معاد جسمانى دارد، و الا اگر بنا بود فقط روح، باقى بماند و بازگشت جسم مطرح نباشد، نه آن سؤال جا داشت، و نه این پاسخ. 👈 روز قیامت همین جسمی که داریم با روح، محشور می‌شوند منتها جسم هر کس متناسب با اعمال اوست. بعضی نورانی و شاد، بعضی کبود و زشت و سیاه و مایوس. در آیهء بعد، با لحن بسیار قاطع، منکران معاد و گنهکاران بى ایمان را تهدید مى کند، و مى فرماید: قسم به پروردگارت که ما همهء آنها را با شیاطینى که آنان را وسوسه مى کردند، و یا معبودشان بودند، محشور مى کنیم. سپس همهء آنها را گرداگرد جهنم در حالیکه به زانو درآمده اند حاضر مى کنیم. این آیه نشان مى دهد دادگاه افراد بى ایمان و گنهکار در نزدیکى جهنم است. و از آنجا که اولویت ها در آن دادگاه، تعیین میشود، در آیهء بعد مى فرماید: ما اول به سراغ سرکش ترین و یاغى ترین افراد مى رویم، ما از هر گروه و جمعیتى افرادى را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکش تر بودند جدا مى کنیم. همان بى شرمانى که حتى مواهب خداى رحمان را به دست فراموشى سپردند و در برابر ولى نعمت خود به گستاخى، طغیان و یاغى گرى برخاستند، اینها از همه، به آتش دوزخ سزاوارترند. (یاالله). و باز تأکید کرده مى فرماید: ما بخوبى از کسانیکه براى سوختن در آتش اولویت دارند آگاهیم، دقیقاً آنها را انتخاب مى کنیم و در این انتخاب هیچ گونه اشتباهى رخ نخواهد داد. (یاغفار).
✨ وصف مومن ✨ 🌹🌹 أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا...... آیا ندیدى که ما شیاطین را بسوى کافران فرستادیم تا آنانرا شدیداً تحریک کنند؟ پس دربارهء آنان شتاب مکن، ما آنها را به دقت شماره مى کنیم. در آنروز که پرهیزگاران را دسته جمعى بسوى خداوند رحمان محشور مى کنیم. و مجرمان را به جهنم مى رانیم. آنان هرگز مالک شفاعت نیستند، مگر کسیکه نزد خداوند رحمان عهد و پیمانى دارد. ۸۳ تا ۸۷ مریم. تفسیر: کافران بواسطهء اعمالشان، خود را سزاوار پیروی از شیطان میکنند و شیاطین آنچنان بر آنها مسلط مى شوند که در هر مسیر و به هر شکلى بخواهند آنانرا به حرکت در مى آورند، و زیر و رو مى کنند. 👈 تسلط شیاطین(اعم از جن و انس)، بر انسان یک تسلط اجبارى و ناآگاه نیست، بلکه این انسان است که به شیاطین اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى دهد، همانگونه که در آیهء ۱۰۰ سورهء نحل می فرماید: 🌹إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ: تسلط شیطان تنها بر کسانی است که ولایت او را پذیرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته اند. آنگاه خطاب به پیامبر می فرماید: دربارهء آنها عجله مکن ما تمام اعمال آنها را دقیقاً شماره و احصا مى کنیم و همه را براى آنروز که دادگاه عدل الهى تشکیل مى شود، ثبت و ضبط خواهیم کرد. 🌸امام صادق مى فرماید: پیامبر در تفسیر آیهء پرهیزکاران را بسوی خدای رحمان محشور می کنیم، فرمود: وَفْد، به کسانى مى گویند که سوار بر مرکب هستند. آنها افرادى هستند که تقوا و پرهیزگارى را پیشه ساختند، خدا آنها را دوست داشت و آنانرا مخصوص خود گردانید، و از اعمالشان خشنود شد، و نام متقین بر آنها گذارد. نورالثقلین، ج۳، ص۳۵۹. ✅ این پرهیزکاران، آنهایی هستند که در بالاترین مرتبهء بهشت جای دارند، چون در آیهء فوق مى فرماید: پرهیزگاران را بسوى خداى رحمان مى برد. نمی فرماید بسوی بهشت. ( دقت کنیم ). 👈 👈 اما مفهوم بخش آخر آیهء شریفه چیست؟ لایَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ، به این معنی که هیچکس نمی تواند شفاعت کند. مگر کسانیکه نزد خدا عهد دارند (إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً). معنى عهد چیست؟ 🌸 از این حدیث پیامبر میتوان معنی عهد را فهمید، آنجا که فرمود: مسلمان باید در آستانهء مرگ چنین وصیت کند: پروردگارا! توئى که خالق آسمانها و زمین هستى، داناى پنهان و آشکارى، رحمان و رحیمى. من در این دنیا با تو پیمان مى بندم، و شهادت مى دهم که معبودى جز تو نیست، یگانه اى، شریکى ندارى، محمّد، بنده و فرستادهء توست، بهشت حق است، دوزخ حق است، رستاخیز و حساب، حق است، تقدیر و میزان سنجش اعمال حق است. دین همانگونه است که تو بیان کردى، و اسلام همانست که تو تشریع نمودى، و سخن همانست که تو گفته اى، قرآن همانگونه است که تو نازل کردى، تو خداوند حق و آشکارى. پروردگارا! محمّد را از ما به بهترین پاداشى پاداش ده و تحیت و سلام بر او و آلش بفرست. ( در آیهء ۲۳ سورهء شوری می خوانیم: من از شما پاداشی نمی خواهم جز مودت نزدیکانم ). پروردگارا! تو سرمایهء من در مشکلاتى و یار من در شدتها، تو ولىّ نعمت من هستی، تو معبود من و معبود پدران من هستی. به اندازهء یک چشم بر هم زدن، مرا به خود وامگذار که اگر واگذارى به بدیها نزدیک، و از نیکیها دور مى شوم. اى خداى من! تو مونس من در قبر باش. و براى من عهدى قرار ده که در روز قیامت آن را گشاده ببینم. سپس فرمود: بعد از اقرار به این حقایق، آنچه را که لازم مى بیند، وصیت مى کند و تصدیق این وصیت، آیهء ۸۷ سورهء مریم است. "آنها مالک شفاعت نیستند مگر کسیکه نزد خدای رحمان عهد و پیمانی دارد" اینست عهد و وصیت. مجمع البیان، ذیل همین آیات. ✔ قطعاً این فرمایشات پیامبر باید در قلب و جان مومن نفوذ کند، نه صرفاً بر زبان باشد.