eitaa logo
آیات غمزه
919 دنبال‌کننده
40 عکس
2 ویدیو
0 فایل
صفحه ی رسمی سایت آیات غمزه در شبکه اجتماعی ایتا ارتباط با مدیر: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
مادربزرگ عطر برنج شمال بود علیرضا نورعلی پور مادربزرگ عطر برنج شمال بود کم بود نان سفره اش اما حلال بود در دست های ظرف گل سرخی اش مدام یک قاچ سیب و چند پر پرتقال بود یادش بخیر! آمدن از خانه ی عزیز بی پاکت نخودچی و کشمش محال بود با او همیشه غصه و سوغاتی و غزل با او به قول ما نوه ها عشق و حال بود غیر از علی نبرد به لب نام دیگری پیشش پدربزگ، تمام و کمال بود مادربزرگ پیش خدای بزرگ رفت او مرد؟ این همیشه برایم سؤال بود "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" او هست، خواجه! شعر تو شاهدمثال بود شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعر خوانی @ayateghamze
منم که دیده به فردای روشنی دارم فائزه زرافشان زنم که آینگی حسن انتخاب من است زبان مادری ام شعر بی نقاب من است به لمس شاپرکی تازه می شود جانم خمیدن قد گلبوته ای عذاب من است همین تبسم آرام، چای عطرآگین همین نشاندن گل، کار پرثواب من است همین حضور، همین از نفس نیفتادن به روز واقعه معنای انقلاب من است سؤال می کنی از حاصل صبوری هام و خنده های خوش کودکم جواب من است منم که دیده به فردای روشنی دارم و چشم کودک من سوی آفتاب من است منم که می شکفم در زلال پاکی ها که خار چشم همه دشمنان حجاب من است شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعر خوانی @ayateghamze
وطن برای تو دل های دردمندان بود حسن زرنقی ببین که با غم و اندوه بعد رفتن تو میان معرکه ماییم و راه روشن تو چگونه زیسته بودی مگر؟! که از دنیا نبود گرد تعلق به روی دامن تو نه پشت میز نه بر روی منبرت دیدیم فدای در دل آتش خطابه خواندن تو چقدر دیر تو را دوستان شناخته اند چقدر خوب تو را می شناخت دشمن تو وطن برای تو دلهای دردمندان بود قسم به عشق که مرزی نداشت میهن تو چه کرد با تن صدپاره ی تو آتش خصم که عطر کرببلا می وزد ز مدفن تو به روی خاک فقط دست غرق در خونی برای بیعت ما مانده بود از تن تو شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعر خوانی @ayateghamze
حیف است این که بَرده ی شیطان ببینمت غلامرضا کافی می خواهم این که آیینه جان ببینمت کاری نکن که آینه گردان ببینمت پوشیده باش در دل من، مثل رازِ عشق باری چه حاجت است نمایان ببینمت ای گوهر نفیس، نَفَس در هوس مَزن در پرده باش تا که درخشان ببینمت زیبایی ات حَراج، به بازارِ تن مَباد پوشیده باش تا که فقط جان ببینمت لطف خداست این که لطیف است خلقتت حیف است این که بَرده ی شیطان ببینمت گوهر به حُقّه ی صدف آسوده خاطر است ایمن ز حُقّه بازی دوران ببینمت سخت است بَر تو تا گِرِهِ سُستِ روسَری می آید این که سخت پشیمان ببینمت چشم هوس فرا نرود از حصار جسم تا کی اسیر چشم هوس ران ببینمت دلشوره ام فقط نه به موی پریش توست آشفته ام که باز پریشان ببینمت زن زندگی ظرافت و زیبایی‌ات به جا کی در مقام شامخ انسان ببینمت فرق است در ترانه ی تاریکِ چَرت خوان، یا در بیانِ روشن قرآن ببینمت خواهی که زیر خواهش راعیل له شوی، یا در شکوه دختر عِمران ببینمت؟ دین هَرزه، چند در پیِ ناقورِ این و آن؟ آزاده باش تا که مسلمان ببینمت در اختیار توست که دوزخ نشین شوی یا در بهشت و سبزه ریحان ببینمت گُردآفریدِ عصر تویی، دخت نامدار! بر تارکِ تَبارکِ ایران ببینمت ای دختر عزیز من ای غنچه ی بهار! چون بوی گل درآی که پنهان ببینمت ای گل به لاله‌های وطن خیره شو، مباد شرمنده ی مرام شهیدان ببینمت شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعر خوانی @ayateghamze
خدا کند که بمیرم وطن فروش نباشم لیلا حسین نیا وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟! خدا کند که بمیرم وطن‌فروش نباشم! خدا کند که بیافتد سرم به دامن میهن ولی به وقت خطر بار روی دوش نباشم مگر نه ریشه ما می‌رسد به شوکت دریا؟ چرا بمانم و چون موج در خروش نباشم؟! چو مرگ می‌برد آخر به هر طریق تنم را چرا چرا چو شهیدان لاله‌پوش نباشم؟ منیم جانیم سنه قوربان ده آی گوزل ایران! به غیر از این چه بگویم اگر خموش نباشم؟! شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعر خوانی @ayateghamze
الم‌شنگه‌ی اینهمه برج و بارو سید محمدجواد شرافت و شیطان چه دارد؟ هیاهو هیاهو هجوم صداها از این سو از آن سو به نعره به نفرت به طعنه به تهمت صداها سه شعبه صداها دو پهلو دمیده به گوساله‌ی سامری باز به آواز فتنه به آوای جادو نه جای تامل نه تاب تحمل هیاهو هیاهو هیاهو هیاهو به بانگ مناره قسم هیچ و پوچ است الم‌شنگه‌ی اینهمه برج و بارو بگوشی؟ صدای شهیدان می‌آید که روشن شود جبهه‌های فرارو سراپا خروشم برادر بگوشم بخوان از حسین و رجزنامه‌ی او بخوان از (من المومنین رجال) بخوان‌؛ (ربنا الله ثم استقاموا) صدا شو رسا شو ازآن خدا شو در این های و هوها هو الحق هو الهو فتنه شناسی شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze
جمهوری اسلامی ایران حرم است میلاد عرفانپور دیدار بهاری من و گنجشکان آرامش جاری من و گنجشکان من این طرف میزم و آنها آن سو صبحانه ی کاری من و گنجشکان :: گر سر برود ز سر هوایت نرود تأثیر طلسم چشم هایت نرود فرشی ز دل شکسته انداخته ام آهسته بیا، شیشه به پایت نرود :: بی تو همه ی خاطره ها خاک شده ست از شهر نشان عشق ما پاک شده ست چندی ست که گل فروشی کوچه ی ما بنگاه معاملات املاک شده ست :: می میری اگر مرگ ببینی تب را تاریک تفأل بزنی کوکب را خورشید اگر سری برآری زنده ست آنقدر نگو شب که بسازی شب را :: از پشت تو رود پشت سد می گرید دریا هنگام جزر و مد می گرید باران یعنی که آسمان مدت هاست وقتی به تو فکر می کند می گرید :: می سوزد و می تابد و می افروزد از نور برای خود قبا می دوزد از شرم و حیاست هر چه دارد خورشید چشمی که به او خیره شود می سوزد :: سرو است و به ایستادگی متهم است از شش جهت آماج هزاران ستم است شعرم همه ارزانی این یک مصراع جمهوری اسلامی ایران حرم است شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze
حرف درخت پیر مریم زندی 1. دانه ای توی قلب کوه گیر کرده بود داد زد هیچ کس به داد من نمی رسد؟ کوه گفت: می رسد می رسد 2. قطره قطره حرف را توی گوش آبشارها چکانده است توی سینه اش هزار راز سربه مهر مانده است بی سرو صدا ظاهرا فقط نگاه می کند هر کسی که گفته کوه ساکت است اشتباه می کند 3. حتی اگر نامم از خاطرت خط خورده باشد حتی اگر حرفم روح تو را آزرده باشد اما بدان این دل پشیمان است بخشیدن گنجشک تنها کار درختی مهربان است 4. فصل زمستان بود حرف درخت پیر توی گلویش ماند اما تحمل کرد فصل بهار آمد حرف درخت پیر تا شاخه ها گل کرد شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze
این عمارست ذکر حیدر اینجا گوش کن محمدحسین انصاری نژاد مست می آیی که شور لاتخف را بنگری صبح رستاخیز ایوان نجف را بنگری می روی با میثم تمار در آن رستخیز تاسماع جرعه نوشان سلف را بنگری تیغ در کف خفته،حجربن عدی در قتلگاه باید آنجا کشتگان سر به کف را بنگری می زند ابرو که بگذر از صفوف تیرها تا کمانداران ازهرشش طرف رابنگری درسکوت شامگاه نخل ها بنشین خموش تا که ماه خون چکان در کلف را بنگری صیرفی باشی اگر،در نجف در دست توست صیرفی باشی اگر،شمس الشرف را بنگری پرده بالامی رود با بال بال جبرییل تا ورای پرده، سر"لو کشف"را بنگری بین اوراق دعا،بشنو نفس های کمیل تا در آن آیینه ها،اشک شعف را بنگری ابن ملجم هاست اشباح الرجال پیش رو تابه جشن فتنه زادان،چنگ و دف را بنگری این عمارست ذکر حیدر اینجا گوش کن تا از آن ارواح، ابناء خلف را بنگری در نماز ظهر ایوان نجف، لب تشنه باش تا تجلی شهیدستان طف را بنگری شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze
موسم آن وعده ی دیرین می آید زکریا اخلاقی بعد از این توفان سنگین فصل باران های آهنگین می آید کاروان در کاروان گل، با صدای پای فروردین می آید روح صحراها گل افشان، جان مشرق ها و مغرب ها درخشان خاک لبریز از نیایش، از تمام دشت ها آمین می آید می تراود در فلسطین، می درخشد در بلندی های جولان در شبی سرشار حیرت، مثل ماه از آسمان پایین می آید پرشکوه این دشت ها را، اسب یال افشان او در می نوردد زیر باران تجلی، با سوارانی زلال آیین می آید در ترنم های لیبی، درنواهای شبانگاهان لبنان با تغزل های موزون، با بشارت های آهنگین می آید مثل سروی سایه گستر، می چمد در ساحت میدان لؤلؤ شوق ها گل می دهد باز، عشق ها را لحظه ی تکوین می آید از پی صبحی نمایان، در میان حلقه ی شوق شهیدان از مسیر ارغوان ها، با سپاه لاله و نسرین می آید چون نسیمی آسمانی می وزد در جمع یاران یمانی با شمیم آشنایی، با تبسم های عطرآگین می آید موج هایی پرتکاپو، از فرات افشانده تا نیل این هیاهو کشتی این جزر ومد ها، عاقبت تا ساحل تسکین می آید آخر آن طاووس دلها، کعبه را محو تجلی می نماید چشم در راهیم آری، موسم آن وعده ی دیرین می آید سختی این سالها را، می تکاند با سلامی سبز و آخر با تمام خارها گل، با تمام تلخ ها شیرین می آید شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze
همین هیچم همین هم بر درت کم ادعایی نیست علی محمد مؤدب غریبم، جز تو می دانم رفیق و آشنایی نیست صدایت می زند اندوه من، جز تو خدایی نیست بلد یا نابلد سوی تو می پوید نیاز من که جز ناز تو در شش سوی عالم ماجرایی نیست همین هیچم که محتاج تو هستم هرچه فرمایی همین هیچم همین هم بر درت کم ادعایی نیست کجاها رفته ام در جستجو، برگشته ام خالی کجایی ای که خالی از تو می دانم که جایی نیست تو را می خوانم امشب بر بلندی های فریادم ببین در کوهسار ناله جز بغضم صدایی نیست مرا پیدا کن از هر های و هو در صحبتت گم کن که از من در کف من هیچ غیر از رد پایی نیست شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze
این شغل مادرزادی ام را دوست دارم زهرا سپهکار من یک زنم آزادی ام را دوست دارم ایرانی ام، آبادی ام را دوست دارم در سایه ای مردانه دلگرمم به فردا من همسر مردادی ام را دوست دارم هم مادر و مادربزرگم خانه دارند این شغل مادرزادی ام را دوست دارم مُهر مرا از جانمازم باز برداشت با کودک خود شادی ام را دوست دارم می گیرمت ای بچّه آهوی گریزان آهویی و صیّادی ام را دوست دارم دور اتاقش عکس های حاج قاسم سرو دهه هشتادی ام را دوست دارم در شهر، آزادی اسیر این و آن است در خانه ام آزادی ام را دوست دارم شعرخوانی در محضر رهبر حکیم انقلاب. رمضان المبارک 1402 فیلم شعرخوانی @ayateghamze