❣پروفایل منتخب روز❣ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🌸✨🌸 به اهل زمین رحم کن تا خدا به تو رحم کند. [ #پیامبر_اکرم صلےالله علیه وآله ] 📚 کنزالعمال ۵۹۶۹ 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🤲الهی حامی دل تنها و خسته ام باش 💚 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🌷السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🥀 الا که صاحب عزای تمام غم‌ هایی 🥀 دوباره فاطمیه آمده؛ نمی‌آیی؟ 🥀 کجا سیاه، به تن کرده‌ای غریبانه 🥀 کجا به سینه خود می‌ زنی به تنهایی 🥀 کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی 🥀 کجا شبیه علی، روضه خوان زهرایی 💚اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج💚 🏴سلامتی وتعجیل درفرج وتسلای قلب داغدار امام زمان عجل الله( ۵)مرتبه صلوات بفرست 🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

#کلیپ_تصویری ✍️سخنرانی حاج آقا #دانشمند 🔵موضوع: یادتون نره آخرالزمانه ‌‌‌‌🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

ترتیل زیبا آیت الکرسی +چهار قل🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ♻ 🍃 ♻ 🍃 ♻ 🍃

🟢ارزش انسان در چیست⁉️ 👤حجت الاسلام #رفیعی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

گشودن گره زندگی... 🎙استاد عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

⭐این صدقه دادن های اول صبح... 🌺صادق آل محمد علیه السلام فرمودند: «که هیچ چیز نزد خدا از صرف نمودن مال برای امام علیه السلام محبوب تر نیست و بدرستی که خداوند در عوض یک درهم که مؤمن از مال خود بمصرف امام برساند به اندازه کوه احد در بهشت به او عطا می فرماید.» 🔸️(مکیال المکارم/ج۲/ص۳۵۱) این صدقه دادن های اول صبحت به نیت سلامتی امام زمانت (اگر چه مبلغ اندکی باشد) خیلی اوضاع و احوال زندگی ات را سر و سامان می دهد، مولا علیه السلام بدهکار تو و من نمی مانند و هزار هزار برابر برایمان جبران می کنند. #صدقه_دادن_های_اول_صبح •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

♨️امام زمان عج، پناه گناهکاران 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

✳ کاش آقا بود و این خنده را می‌دید... ✍ زینب گفت: «دلت چگونه شاد می‌شود؟» #فاطمه به حسن نگاه کرد. گفت: «وقتی حسن هیبت پدرش را به خود می‌گیرد و خطبه‌های او را می‌خواند، دلم شاد می‌شود.» زینب به حسن نگاه کرد. گفت: «چرا معطلی پسرم؟ یکی از خطبه‌های پسرعمو را بخوان!» فاطمه هرچند درد در پهلوها و در شکمش پیچید اما از آن‌که زینب چنان در جلد او فرو رفته بود که حتی آگاه بود پدرش را پسرعمو خطاب می‌کند، بلند خندید. نه زینب انتظار داشت نه حسن نه حسین. صدای خنده‌ی فاطمه، فضه را هم به اتاق کشاند. آستین‌های فضه تا بازو بالا بود و دست‌هایش تا نزدیک بازو از آرد سفید. گفت: «الهی قربان صدای خنده‌تان بروم، فاطمه جان!» و با اشک‌های جاری آمد و پیش از آن‌که فاطمه بتواند مانع شود، بوسه بر پای فاطمه زد. گفت: «کاش آقا بود و این خنده را می‌دید و می‌شنید.» فاطمه گفت: «از دست این زینب!» و دوباره از خنده ریسه رفت. و حسن دید که خنده‌ی مادرش آن‌قدر قدرت دارد که می‌تواند کورترین گره اندوه را باز کند... 📚 از کتاب #احضاریه 📖 صفحات 69 و 70 👤 #علی_مؤذنی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🎼سلام‌ ای همسر مولا 🎤 حاج حسین #سیب_سرخی 🔻 #مداحی #فاطمیه 🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود ڪانـال ڪــღــربــلا👇 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•