فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام مهربانان
اول هفته تون گلبارون
روزتون پراز مهربانی
وجودتون سلامت
دلتون گرم از محبت
عمرتون با عزت
و زندگیتون
مملو از خوشبختی
امروزتون زیبا
در کنار خانواده و عزیزانتون
﹝@Jomlax ﹞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امروز صلواتی هدیه بر تربت تابناک
💜ائمه معصومین علیهم سلام الله و تعجیل
🌸در فرج قطب و محور عوالم امکان
💜ولی الله الاعظم عجل الله تعالى
🌸فرجه الشریف تقديم میکنیم
🌸💜اللّهُمَّصَلِّعَلي
🌸💜مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🌸💜وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🕊🌹🕊
شــ🌷ـهدا
مسافران جنت رضوان هستند
که بال 🕊ملائک فرش قدوم آن هاست
که ملائک عالم قدس
بدان تبرک می جویند
ولی زمینیان ازمقام آنان بی خبرند...
#سلام_بر_شــ🌷ـهدا
#سلام_بر_مردان_بی ادعا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ(نازعات۲۴)
و گفت: منم خدای بزرگ شما.
دلم میخواد بدونی
هیچ چیز وسط این دنیا دائمی نیست
نه حال بد، نه روزای بد، نه حال خوب،نه روزای خوب، نه حرفای قشنگ،نه آدمای دوستداشتنی،نه نفرت، نه خشم، نه حس کینه و بدبختی، نه آرامش و خوشبختی، پس آروم باش، غصه نخور و خودتو اذیت نکن و اجازه بده خدا، خودش به بهترین نحو ممکن درستش کنه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠موضوع «قلب رئوف»
👤 استاد #عالی
🔴 آیا سزاوار هست روزها بگذره و ما یادی از امام زمان نکنیم؟...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬ماجرای شنیدنی و تکان دهنده با روایت گری استاد #غلامرضا_سازگار
🔻عباس کجاش باب الحوائج هست اینا همش دروغه...
#کلیپ
#کربلا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
رژیم گرفتی و صورتت لاغر شده⁉️💔
چروکهای صورتت بیشتر شده⁉️😭
دنبال یک کانال واسه مشکلات پوستت میگردی
تخصص ما چاق کردن صورته 😉
مـا اینجـا سه سوتـه بـدون قـرص و دارو همه مشکلات صـورتت رو حل میکنیـم 😍
اگه صورتت لاغره 👈🏻 بزن اینجا
اگه پوستت لک داره👈🏻 بزن اینجا
اگه پوستت چروک داره 👈🏻 بزن اینجا
اگه صورتت پر جوش شده 👈🏻 بزن اینجا
اگه اضافه وزن داری 👈🏻 بزن اینجا
💠 زودتر توی کانال زیر عضو بشید و تا امشب مشاوره رایگان دارند🔥😍
https://eitaa.com/joinchat/959316203C543b6a2cd7
🔴 حکایت عجیب دزدى با نام امام حسين عليه السلام!!!
✍از مرحوم سيد احمد بهبهانى نقل شده : در ايام توقفم در كربلا حاج حسن نامى در بازار زينبيه ، دكانى داشت كه مهر و تسبيح مى ساخت و مى فروخت . معروف بود كه حاجى تربت مخصوصى دارد و مثقالى يك اشرفى مى فروشد.
روزى در حرم امام حسين عليه السلام حبيب زائرى را دزدى زد و پولهايش را برد. زائر خود را به ضريح مطهر چسبانيد و گريه كنان مى گفت : يا اباعبداللّه در حرم شما پولم را بردند، در پناه شما هزينه زندگيم را بردند. به كجا شكايت ببرم ؟حاج حسن مزبور حاضر متأ ثر شد و با همين حال تأ ثر به خانه رفت و در دل به امام حسين عليه السلام گريه مى كرد. شب در خواب ديد كه در حضور سالار شهيدان به سر مى برد به آقا گفت : از حال زائرت كه خبر دارى ؟ دزد او را رسوا كن تا پول را برگرداند. امام حسين فرمود: مگر من دزد گيرم ؟ اگر بنا باشد كه دزدها را نشان دهم بايد اول تو را معرفى كنم .
حاجى گفت : مگر من چه دزدى كردم ؟ حضرت فرمود: دزدى تو اين است كه خاك مرا به عنوان تربت مى فروشى و پول مى گيرى. اگر مال من است چرادر برابرش پول مى گيرى و اگر مال توست ، چرا به نام من مى دهى ؟ عرض كرد: آقا جان ! از اين كار توبه كردم و به جبران مى پردازم . امام حسين عليه السلام فرمود:پس من هم دزد را به تو نشان مى دهم . دزد پول زائر، گدايى است كه برهنه مى شود و نزديك سقاخانه مى نشيند و با اين وضعيت گدايى مى كند، پول را دزديد و زير پايش دفن كرد و هنوز هم به مصرف نرسانده .
حاجى از خواب بيدار مى شود و سحرگاه به صحن مطهر امام حسين عليه السلام وارد مى شود، دزد را در همان محلى كه آقا آدرس داده بود شناخت كه نشسته بود. حاجى فرياد زد: مردم بياييد تا دزد پول را به شما نشان دهم . گداى دزد هر چه فرياد مى زد مرا رها كنيد، اين مرد دروغ مى گويد، كسى حرفش را گوش نداد. مردم جمع شدند و حاجى خواب خود را تعريف كرد و زير پاى گدا را حفر كرد و كيسه پول را بيرون آورد. بعد به مردم گفت : بياييد دزد ديگرى را نشان شما دهم ، آنان را به بازار برد و درب دكان خويش را بالا زد و گفت : اين مالها از من نيست حلال شما. بعد تربت فروشى را ترك كرد و با دست فروشى امرار معاش مى كرد.
📚منبع:حكاياتى از عنايات حسينى : ص 34
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸پرهیز ازقضاوت عجولانه🌸
❣پسرکی دو سیب 🍎🍏در دست داشت
مادرش گفت :یکی از سیب هاتو به من میدی؟
🌱پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !لبخند روی لبان مادر خشکید!سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!!!!
❤️مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود..!
👈هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا