فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔔سه چيز در زندگی يکبار به انسان داده ميشود!
والدين ، جوانی ، شانس
🔔سه چيز را هرگز نخور
غصه ، حرام ، حق
🔔سه چيز باعث سقوط انسان است
غرور ، دشمنی ، جهل
🔔سه چيز را بايد افزايش داد
دانش ، دارائی ، درخت
🔔سه چيز انسان را تباه ميکند
حرص ، حسد ، حماقت
🔔سه چيز رنج آور است
بیماری ،بی پولی ، بی مرامی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی حاج آقا دانشمند
🎬موضوع: جلو زبونت رو بگیر
#اصحاب_المهدی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیشکش
▫️ ما بهترین جوانانمان را در این راه دادیم...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند:
اگر برخی شیعیان ما خیال کردند که اجازه دارند معصیت خدا را کند و هر گناهی که دوست دارند انجام دهند و سپس به شفاعت ما امید داشته باشن سخت در اشتباه هستند زیرا شفاعت ما فقط به کسانی میرسد که مطیع خداوند هستند و فقط گاهی دچار لغزش شده اند.
📚 اصول کافی جلد ۲ صفحه ۷۵
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مرگ سرنوشت تغییرناپدیر انسان
💫عزیزان لطفاکلیپ بالاروحتماببینیدواثرش رادروجودتان حس کنیدوبرای دیگران هم ارسال نمائید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🍃
روزي بهلول از راهی می گذشت. مردي را دید که غریب وار و سر به گریبان ناله می کند. بهلول به نزد او رفت سلام نمود و سپس گفت : آیا به تو ظلمی شده که چنین دلگیر و نالان هستی. آن مرد گفت : من مردي غریب و سیاحت پیشه ام و چون به این شهر رسیدم، قصد حمام و چند روزي استراحت نمودم و چون مقداري پول و جواهرات داشتم از بیم سارقین آنها را به دکان عطاري به امانت سپردم و پس از چند روز که مطالبه آن امانت را از شخص عطار نمودم به من ناسزا گفت و مرا فردي دیوانه خطاب نمود.
بهلول گفت: غم مخور . من امانت تو را به آسانی از آن مرد عطار پس خواهم گرفت. آنگاه نشانی آن عطار را سوال نمود و چون او را شناخت به آن مرد غریب گفت من فردا فلان ساعت نزد آن عطار هستم تو در همان ساعت که معین می کنم به دکان آن مرد بیا و با من ابداً تکلم نکن. اما به عطار بگو امانت مرا بده. آن مرد قبول نمود و برفت.
بهلول فوري نزد آن عطار شتافت و به او گفت: من خیال مسافرت به شهر هاي خراسان را دارم و چون مقداري جواهرات که قیمت آنها معادل 30 هزار دینار طلا می شود دارم، می خواهم نزد تو به امانت بگذارم تا چنانچه به سلامت بازگردم آن جواهرات را بفروشم و از قیمت آنها مسجدي بسازم. عطار از سخن او خوشحال شد و گفت : به دیده منت . چه وقت امانت را می آوري ؟ بهلول گفت: فردا فلان ساعت و بعد به خرابه رفت و کیسه اي چرمی بساخت و مقداري خورده آهنی و شیشه در آن جاي داد و سر آن را محکم بدوخت و در همان ساعت معین به دکان عطار برد.
مرد عطـار از دیدن کیسه که تصور می نمود در آن جواهرات است بسیار خوشحال شد و در همان وقت آن مردغریب آمد و مطالبه امانت خود را نمود. آن مرد عطار فوراً شاگرد خود را صدا بزد و گفت : کیسه امانت این شخص در انبار است. فوري بیاور و به این مرد بده . شاگرد فوري امانت را آورد و به آن مرد داد و آن شخص امانت خود را گرفت و برفت و دعاي خیر براي بهلول نمود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
🟣 اکسسوری های خاص میخوای بیا کانالو ببین که این قیمت عمرا دیگه جایی پیدا کنی😍😍⁉️
💜🤍 #گیره_های_جذاب🌱💜🤍
💜🤍 #تق_تقی_کیوت 💫💜🤍
💜🤍 #شینیون_خاص🪐 💜🤍
💜🤍 #پک_هدیه_تولد🎁💜🤍
🔥🥳 وقتشه که دیگه موهات خاص و متفاوت به چشم بیاد 😍این قیمت و کیفیت اینجارو، هیچ جایی نمیتونی پیدا کنی👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1243284104Cc6dcaf9911
🔥فتنه های آخرالزمان
🌷حضرت علی(ع)، ضمن چند روایت گونه های متعددی از فتنه های آخرالزمانی را بیان نموده اند و همانطور که خواهیم دید، چهارمین یا پنجمین آنان را بدترین آنها خوانده اند
☄چهار فتنه رخ خواهد داد؛
1⃣ در اولی خون ریزی مباح می شود؛
2⃣ در دومی خون ریزی و غارت اموال؛
3⃣ در سومی خون ریزی، غارت اموال و تجاوز به نوامیس؛
4⃣چهارمی که حتی اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشی دچار آن فتنه خواهی شد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پروردگارا!
آرامشم را ميان پيچ و خم زندگی ای که خودم رقم زدم،
گم کرده ام
یاریم کن، آرامم کن، راهنمايم باش و ايمانم را قوی کن.
خدايا!
پنجره ای برای تماشا و حنجره ای برای صدا زدن ندارم،
اميدم به توست!
پس بی آنکه نامم را بپرسی و دفترهای ديروزم را ورق بزنى، رحمتت را برای من و عزیزانم جاری کن.
آمین مهربانم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
روزی عده ای کودکان بازی میکردند . حضرت موسی از کنارشان گذشت . کودکی گفت : موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند .موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت .
خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت .
خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند . من خواهم آمد . مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید .
سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد . او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید .
از خدا خبری نشد . خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد . خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت . من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ...
بر گرفته از کتاب مقدس تورات..
خداوند به داوود فرمود : ای داوود اگر ژولیده شیدائی را دیدی مصاحبتش را غنیمت دان و او را تکریم گوی . زیرا او از جانب ما با تو سخن می گوید ....
📚👤خواجه عبدالله انصاری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّـدٍ وآلِ مُحَمَّد
وَ عَجِّل فرجهم🌤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•