eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.7هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
20.5هزار ویدیو
280 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
📚داستان کوتاه📚 📜 امام باقر عليه السّلام فرمود: در زمان حضرت هود عليه السّلام عدّه‏ اى گرفتار قحطى شدند، آنان نزد هود رفتند تا دعا كند خداوند باران رحمتش را نازل كند، در اين هنگام پير زنى بد زبان و فحّاش از منزل هود خارج شد و گفت: چرا هود براى خودش چنين دعايى نمى‏كند؟ مردم گفتند: ما را به نزد او ببر، گفت: او اكنون در ميان مزرعه مشغول آبيارى است، به آنجا برويد، ما نزد او رفتيم، هود هر قسمتى را كه زراعت مى‏كرد مى ‏ايستاد و دو ركعت نماز مى‏خواند، در اين هنگام هود متوجه آنان گشت و گفت: حاجت شما چيست؟ گفتند: ما براى حاجتى آمديم ولى چيزى شگفت انگيزتر از حاجت خود مشاهده كرديم. گفت: چه ديديد؟ گفتند: پير زن بد زبان و فحّاشى را ديديم كه از منزلت خارج شد و بر سر ما فرياد كشيد. فرمود: او همسر من است و من دوست دارم كه سالها زنده بماند. گفتند: اى پيامبر خدا! چرا خواهان طول عمر او هستى؟ گفت: زيرا هيچ مؤمنى نيست، جز آنكه كسى را دارد كه اذيّتش كند، من هم خدا را شكر مى‏كنم كه اذيّت‏ كننده ‏ام را زير دستم قرار داده، و اگر چنين نبود كسى بدتر از او بر من مسلّط مى‏شد. 📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص 287-288 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 خدا به حضرت آدم (ع) وحی کرد: باید پسرت هابیل رو جانشینِ خودت بکنی. قابیل خبردار شد و گفت: مگه من برادرِ بزرگتر نیستم؟؟! چرا هابیل جانشین باشه؟؟! چرا من نه؟! خلاصه... قرار شد دو تا برادر، هر کدومشون یه قربانی به پیشگاه خدا ببرند. قربانیِ هر کس قبول شد، اون جانشینِ حضرت آدم باشه. قربانیِ هابیل قبول شد امّا قربانیِ قابیل نه... بقیه داستان رو از روی قرآن بخونیم: وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ (مائده/27) داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام، کاری برای تقرّب به پروردگار انجام دادند. امّا از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد. برادری که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» برادر دیگر گفت: «من چه گناهی دارم؟ زیرا خدا، تنها از پرهیزگاران می‌پذیرد!» بعد هم قرآن می‌فرماید که قابیل، هابیل رو مظلومانه کشت، و از زیانکاران شد: فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِینَ (مائده/30) نفسِ سرکش، کم کم او را به کشتن برادرش ترغیب کرد؛ سرانجام او را کشت؛ و از زیانکاران شد. اوّلین خونِ روی زمین بخاطر حسادت ریخته شد. حَسَد رو جدّی بگیریم. بخاطر حسادت، آدم برادرِ خودش رو هم میکشه. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 به بهلول گفتند: میخواهی قاضی شوی؟ گفت: نه! گفتند: چرا؟ گفت: نمی خواهم نادانی میان دو دانا باشم زیرا شاکی و متهم اصل ماجرت را می دانند و من ساده باید حقیقت را حدس بزنم..! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 بخشش شیطان در قیامت ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد مسعود عالی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 شش کار را مخفی انجام دهید تا کـه سعادتمنـد شوید : ❶ در حضور فقیر ، دم از مـال و منـالــت نـزنیم ❷ در حضور بیمار سلامتیت را به رخش نکشیم ❸ در حضور ناتوان هیچ‌ وقت قدرت نمایی نکنیم ❹ در برابر غصه‌دار بر هیچ‌چیز خوشحالی نکنیم ❺ در برابر زندانی آزادیت رو جلوه نمایی نکنیم ❻ در برابر یتیم از نعمت پـدر و مادرت نگـوئیم سه چیز را خداوند زیبا توصیف کرده است صبر جمیل : صبر زیبا هجر جمیل : هجرت زیبا صفح جمیل : بخشیدن و گذشت زیبا صبری که در آن شکایت نباشد .. هجرت و ترک کردن حرامی که در آن اذیت کردن کسی نباشد .. بخششی که بعد از آن کنایه و طعنه نباشد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 حضرت امام علی (ع) میفرمایند تَرْكُ الذَّنبِ أهْوَنُ مِن طَلبِ التَّوبةِ . ترک گناه آسانتر از توبه كردن است. بحار الأنوار ج 73 ص 364 ح 96 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت ، استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد استاد به او گفت : آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد و متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : "اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید" غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند! استاد به شاگرد گفت : "همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه " •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 دو چیز را فراموش نکن: یاد خدا و یاد مرگ! چهارچیز را نگه دار: گرسنگیت را سرسفره دیگران، زبانت را در جمع، دلت را سر نماز و چشمت را در خانه دوست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 دزدی کیسه ی زری به سرقت برد. هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد و دید کاغذی در آن است که نوشته: خدایا به برکت این دعا سکه های مرا حفاظت فرما. اندکی اندیشه کرد و سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند. دوستانش اعتراض کردند و او پاسخ داد: آن مرد دعائی کرده و در این دعا به خدا اعتماد نموده ، من دزد دارایی او بودم و نه دزد دین او. اگر کیسه را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست می شد. آن گاه من دزد باورهای او هم بودم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃 مردم آزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر صالحی زد درویش را مجال انتقام نبود سنگ را نگاه همی داشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت. گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگست که در فلان تاریخ بر سر من زدی. گفت: چندین روزگار کجا بودی؟ گفت: از جاهت اندیشه همی کردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم! ناسزایی را که بینی بخت یار عاقلان تسلیم کردند اختیار چون نداری ناخن درنده تیز با ددان آن به که کم گیری ستیز هر که با پولاد بازو پنجه کرد ساعد مسکین خود را رنجه کرد باش تا دستش ببندد روزگار پس به کام دوستان مغزش بر آر •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
پزشکی بعد از انجام عمل موفقیت آمیز قلب برای این کوچولو ؛ این عکس رو گرفت و زیرش نوشت : دوباره محکوم به زندگی شدی دوست من، امیدوارم بعدها پشیمون نشی‌! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌿🌿🌿🌿🌿
🌸🍃🌸🍃 ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ! ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﻱ ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻱ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ می دﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ! ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ! ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ می کنند ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ… •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•