🌸🍃🌸🍃
#اخلاق_مومنانه
وقتی که در جنگ احد، دندان حضرت محمد (ص) شکست و صورتش مجروح شد، اصحاب ایشان، ناراحت شدند و عرض کردند:
یا رسول الله!دشمن را نفرین کنید.
پیامبر فرمودند:
خدايا قوم مرا هدايت كن زيرا نا آگاه هستند.
یکی از اصحاب برآشفته شد و به پيامبر گفت :
اى رسول خدا ! حضرت نوح علیه السلام بر قوم خود نفرين كرد و گفت:
"پروردگارا در روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار"
حالا كه صورتت مجروح و دندانهايت شكسته شده به جاى نفرين، براى دشمن دعا مى كنید؟
حضرت محمد فرمودند:
من برای نفرین کردن مبعوث نشده ام بلکه مبعوث شده ام برای دعوت مردم به سوی حق، و رحمت برای آنها .
#بحارالانوارج١٨ص٢٤٥
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۱ اسفند ۱۳۹۹
🌸🍃🌸🍃
بیست بار با شترش رفته بود حج،
بدون اینکه حتی یک شلاق به او بزند!
بعد از شهادت، شتر بدون اینکه قبر او را دیده باشد آمد همانجا،
زانوهایش را خم کرد؛ افتاد روی خاک.
با همان زبان بسته صیحه می کشید،
خودش را می مالید به خاکها،
سرش را به زمین می زد،
اشک چشمهایش خاک را تر کرده بود.
خبرش وقتی به امام باقر (علیه السلام) رسید، آمد و از او خواست آرام باشد.
شتر از کنار قبر بلند شد و چند قدم برداشت ولی انگار دلش آرام نگرفت،
برگشت و دوباره همان ضجه ها را شروع کرد.
امام یکبار دیگر آمد و آرامش کرد.
بار سوم ،که بی قراری اش را دید فرمود: رهایش کنید.
سه روز آنجا ماند و بالاخره از درد فراق، جان داد.
همانجا، کنار تربت مولایش، زین العابدین (علیه السلام)...
#بحارالانوارج٤٦ص١٤٨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۳۰ اسفند ۱۳۹۹
🌸🍃🌸🍃
#حسادت_شيطان
امیرالمومنین امام على علیه السلام :
هنگامى كه كسى به نماز برمى خيزد، شيطان مى آيد و به نظر حسادت به او نگاه مى كند زيرا مى بيند كه رحمت خدا او را فراگرفته است.
#بحارالانوارج٨٢ص٢٠٧
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱۰ آبان ۱۴۰۰
🌸🍃🌸🍃
امام صادق عليه السلام:
سه دعاست كه از درگاه خداوند متعال رد نمى شود:
دعاى پدر براى فرزندش، هر گاه كه به او نيكى كند، و نفرينش در حقّ او، آن گاه كه از او نافرمانى نمايد.
نفرين ستم ديده در حقّ كسى كه به او ستم كرده است، و دعايش براى كسى كه انتقام او را از ستمگرى گرفته است.
و دعاى مرد مؤمن براى برادر مؤمنش كه به خاطر ما به او كمك [مالى] كرده است و نفرينش درباره وى، هر گاه بتواند به او كمك [مالى ]كند و برادرش به آن كمك نياز شديد داشته باشد و وى كمكش نكند
#بحارالانوارج٧٤ص٣٩٦
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱۴ آبان ۱۴۰۰
🌸🍃🌸🍃
مردی در حال نشاط و خوشحالى خدمت امام جواد (علیه السلام) رسید.
حضرت فرمود چه خبر است که این چنین مسرور و خوشحالى؟
آن مرد عرض کرد ای فرزند رسول خدا، از پدر شما شنیدم که مى فرمود بهترین روز شادى انسان، روزى است که خداوند توفیق انجام کارهاى نیک و خیرات و احسانات به او دهد و او را در حل مشکلات برادران دینى موفق بدارد.
امروز نیازمندانى از جاهاى مختلف به من مراجعه کردند و به خواست خداوند گرفتاری هایشان حل شد و نیاز ده نفر از نیازمندان را برطرف کردم، بدین جهت چنین سرور و شادى به من دست داده است.
حضرت فرمود به جانم سوگند که شایسته است که چنین شاد و خوشحال باشى، به شرط این که اعمالت را ضایع نکرده و نیز در آینده باطل نکنى.
#بحارالانوارج٦٨ص١٥٩
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱۳ آذر ۱۴۰۰
🌸🍃🌸🍃
#ترك_حرام
مفضل مى گوید در محضر امام صادق (علیه السلام) بودم، سخن از چگونگى اعمال به میان آمد.
من گفتم عمل من چه مقدار کم است؟
حضرت فرمود عمل کم با پرهیزکارى، بهتر از عمل بسیار بدون پرهیزکارى است.
گفتم عمل بسیار بدون پرهیزکارى چگونه مى شود؟
حضرت فرمود مانند عمل کسى که به مردم و همسایگانش نیکی و محبت مى کند و در خانه اش به روى مردم باز است، ولى هنگامى که در معرض کار حرام قرار مى گیرد از آن خوددارى نمى کند و مرتکب حرام و گناه مى شود.
بلى، این است نمونه عمل بدون تقوا؛ اما شخص دیگرى نیز هست که کارهاى نیک انجام نمى دهد، ولى اگر کار حرامى برایش پیش آمد خویشتندارى نموده و مرتکب کار حرام و گناه نمى گردد و البته که شخص دومى بهتر از اولى است.
#بحارالانوارج٧٠ص١٠٤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۴ دی ۱۴۰۰
🌸🍃🌸🍃
#منظور_از_فلق_در_آيه_قل_اعوذ_برب_الفلق_چيست؟
فلق چاهی است در جهنم که اهل جهنم از شدت حرارت و خوف و ترس آن چاه به خداوند پناه می برند؛ این چاه از خداوند اذن خواست که نفس بکشد خداوند هم به آن اذن داد، وقتی نفس کشید جهنم پر از آتش شد.
و از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود: در جهنم یک وادی از آتش است که اهل جهنم از حرارت آن روزی 70 هزار بار به خدا پناه می برند. ودر آن وادی ، اتاقی از آتش است و در آن اتاق چاهی از اتش است و در آن چاه ، تابوتی از آتش است و در داخل آن تابوت، ماری از آتش است که 1000 نیش دارد و طول خر نیش آن 500 متر است، و لذا خداوند به پیامبر می فرماید: بگو پناه می برم به آفریدگار فلق
یک طایفه از کسانی که اهل این چاه هستند، شرابخواران می باشند. فلق یعنی صدع، صدع به معنای سوراخ در یک چیز سفت و محکم است و مراد این است که در جهنم ، چاهی است که در آن 70 هزار خانه است و در آن خانه 70 هزار اتاق است و در آن اتاق 70 هزار سیاهی است و در آن سیاهی 70 هزار ظرف سم است که همه اهل جهنم باید از اینجا عبور کنند.
#بحارالانوارج٨مبحث_جهنم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۶ مهر ۱۴۰۱
🌸🍃🌸🍃
امام صادق عليه السلام فرمودند:
إذا اوَیْتَ إلى فِراشِکَ فَانْظُرْ ماسَلَکْتَ فى بَطْنِکَ، وَ ما کَسَبْتَ فى یَوْمِکَ، وَاذْکُرْ انَّکَ مَیِّتٌ، وَ انَّ لَکَ مَعادا؛
در آن هنگامى که وارد رختخواب خود مى شوى ، با خود بیندیش که در آن روز چه نوع خوراکى ها و آشامیدنى ها از چه راهى به دست آورده اى و میل نموده اى . و در آن روز چه چیزهائى را چگونه و از چه راهى کسب و تحصیل کرده اى.
و در هر حال متوجّه باش که مرگ تو را مى رباید؛ و سپس در صحراى محشر جهت بررسى گفتار و کردارت حاضر خواهى شد.
#بحارالانوارج٧١ص٢٦٧
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۳۰ مهر ۱۴۰۱
🌸🍃🌸🍃
شهادتِ محل سجود در روز قيامت
پیامبر گرامی اسلام (ص):
اي اباذر!
هيچ كس صورت و پيشاني بر قطعه اي از قطعات زمين نمي گذارد ،
مگر اينكه آن قطعه زمين شهادت مي دهد
آن شخص در آن براي خدا سجده كرده و در آن دعا و نماز خوانده
و مناجات كرده ،
و او را با اين شهادت سرافراز و مفتخر مي سازد
و بهشتي مي نمايد.
در حديث است كه :
در جاهاي مختلف زمين نماز بخوانيد ،
تا در قيامت براي شما شهادت دهند .
#بحارالانوارج٨٢ص٢٣٤
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱۶ آبان ۱۴۰۱
🌸🍃🌸🍃
#ماجراي_قبض_روح_حصرت_موسي
روزی عزرائیل نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت سلام بر تو ای هم سخن خدا.
حضرت موسی (ع) پس از پاسخ سلام پرسید تو كیستی؟
عزرائیل گفت من فرشته مرگ هستم.
حضرت موسی (ع) پرسید برای زیارتم آمدهای یا برای قبض روحم؟
عزرائیل گفت برای قبض روحت آمدهام.
حضرت موسی (ع) گفت ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم.
عزرائیل گفت مهلتی در کار نیست.
حضرت موسی (ع) به سجده افتاد و از خداوند خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند.
خداوند به عزرائیل فرمود به موسی (ع) مهلت بده.
عزرائیل مهلت داد.
حضرت موسی (ع) نزد مادرش آمد و گفت سفری در پیش دارم.
مادر گفت چه سفری؟
حضرت موسی (ع) فرمود سفر آخرت.
مادر گریه کرد.
حضرت موسی (ع) نزد همسرش آمد.
کودکش را در دامن همسرش دید و با همسر وداع کرد.
کودک دست به دامن حضرت موسی (ع) زد و گریه کرد.
دل حضرت موسی (ع) از گریه کودکش سوخت و گریه کرد.
خداوند به حضرت موسی (ع) وحی کرد ای موسی (ع)، تو به درگاه ما می آیی، اینگریه و زاری ات چیست؟
حضرت موسی (ع) عرض کرد دلم به حال کودکانم می سوزد.
خداوند فرمود ای موسی (ع)، دل از آنها بکن، من از آنها نگهداری میکنم و آنها را در آغوش محبتم میپرورانم.
دل حضرت موسی (ع) آرام گرفت و به عزرائیل گفت روحم را از كجای بدنم خارج می سازی؟
عزرائیل گفت از دهانت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از دهانم، با اینكه من با همین دهانم با خدا گفتگو كردهام؟
عزرائیل گفت از دست هایت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از دستهایم، با اینكه تورات را با این دستهایم گرفتهام؟
عزرائیل گفت از پاهایت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از پاهایم، با اینكه با همین پاهایم به كوه طور برای مناجات رفتهام؟
عزرائیل گفت از چشم هایت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از چشمهایم، با اینكه همواره چشمهایم را به سوی امید پروردگار كشیدهام؟
عزرائیل گفت از گوشهایت.
حضرت موسی (ع) چرا از گوشهایم، با اینكه سخن خداوند متعال را با گوشهایم شنیدهام.
خداوند به عزرائیل وحی كرد روح حضرت موسی (ع) را قبض نكن تا هر وقت كه خودش بخواهد. (این گفتگو حاکی از عبودیت محض ظاهری و باطنی آن حضرت میباشد)
عزرائیل از آنجا رفت و حضرت موسی (ع) سال های دیگری زندگی كرد تا اینكه روزی یوشع بن نون را طلبید و وصیت های خود را به او نمود، سپس به تنهایی به سوی كوه طور رفت.
در آنجا مردی را دید که مشغول كندن قبر است، نزد او رفت و گفت آیا میخواهی تو را كمک كنم؟
او گفت آری، حضرت موسی (ع) او را كمك كرد.
وقتی كه كار كندن قبر تمام شد، حضرت موسی (ع) وارد قبر گردید و در میان آن خوابید تا ببیند اندازه لحد قبر درست است یا نه؟
در همان لحظه خداوند پرده را از جلوی چشم او برداشت.
حضرت موسی (ع) مقام خود در بهشت را دید تا به مرگ خود راضی، خشنود و راغب شود.
حضرت موسی (ع) عرض كرد خدایا، روحم را به سویت ببر.
همان دم عزرائیل روح او را قبض كرد و همان قبر را مرقد حضرت موسی (ع) قرار داد و آن قبر را پوشانید.
آن مرد قبر كن، عزرائیل بود كه به آن صورت درآمده بود.
در این وقت منادی حق در آسمان با صدای بلند گفت:
«مات موسی كَلِیمُ اللهِ، فَاَی نَفْسٍ لا تَمُوتُ موسی»،
موسی كلیم خدا مرد، چه كسی است كه نمی میرد؟
پس از مرگ حضرت موسی (ع)، فرشتگان به او گفتند ای کسی که در میان پیامبران از همه راحتتر جان دادی، مرگ را چگونه یافتی؟
حضرت موسی (ع) گفت مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند یافتم.
مطابق برخی روایات، قبر حضرت موسی (ع) در کوه طور واقع در نجف و یا در سرزمین سینا است.
#بحارالانوارج١٣ص٣٦٥_٣٦٦
#علل_الشرايع_ص٧٠
#داستانهاوپندهاج٥
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۱۹ دی ۱۴۰۱
🌸🍃🌸🍃
قرآن کریم میفرماید:
«و عاشِروهنَّ بالمعروف»؛
«شما مردان با همسرانتان به طور شایسته معاشرت کنید.»
رسول اکرم (ص) فرمودند:
جبرئیل در باره حقوق زنان به من خبر داد
آنقدر در باره زنان سفارش کرد
که من گمان کردم که جایز نیست
برای مرد که به همسرش حتّی اُفّ
و سخنی لطیفتر از گل بگوید،
بعد گفت: «ای محمّد، در مورد زنان از خداوند
بزرگ بترسید، زنان آنها امانتهای الهی هستند
که شما آنان را به همسری گرفتهاید و به سبب
سخن و کتاب خداوند و سنّت و شریعت پیامبر،
به شما حلال شدهاند،
حقوق واجبی بر عهده شما دارند،
بنابراین با آنها با مهربانی رفتار کنید
و دلهایشان را خوشحال کنید
تا آنها هم با شما خوب زندگی کنند،
در زندگی به آنها سخن زور نگویید
و اذیّت و غضبناکشان نکنید.»
#بحارالانوارج١٠٣ص٣٥١
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۲۵ دی ۱۴۰۱
🌸🍃🌸🍃
داود رقى مى گوید به محضر امام صادق (علیه السلام) رفتم.
بدون اینکه سخنى بگویم فرمود اى داود، روز پنج شنبه هنگامى که برنامه اعمالتان را پیش من آوردند، در آن دیدم که تو درباره پسر عمویت خوب کرده اى.
از این کار تو خوشحال شدم، ولی همین قطع صله رحم از جانب او، باعث مرگ زودرس پسر عمویت خواهد شد.
داود مى گوید پسر عمویى داشتم بسیار بد فطرت و مخالف صله رحم و دشمن سرسختم بود.
هنگامى که شنیدم او و خانواده اش در فقر و نادارى شدید، روزگار بدى را به سر مى برند؛ ضمن سرکشی به ایشان، برایش مقدارى مخارج فرستادم.
سپس به سوى مکه حرکت نمودم و او بعد از من فوت شده بود.
موقعى که در مدینه خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدم بدون اینکه حرفى بزنم، امام آن جریان را به من خبر داد.
#بحارالانوارج٧٤ص٩٣
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
۳ بهمن ۱۴۰۱