eitaa logo
آیه گرافـی 🇵🇸
9.7هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
20.3هزار ویدیو
280 فایل
﷽ آشتی با قرآن به سبک »آیه گرافی« تفسیر مختصر برخی آیات شاخص قرآن و احادیث ناب 🍃قرآن را جهانی معرفی کنیم! تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab 💞حضور شما مایه دلگرمی ماست😊
مشاهده در ایتا
دانلود
بزرگۍ‌میگفٺ↓ تڪیه‌ڪن‌به‌شہـداء🖐🏻' شہـداءتڪیه‌شان‌خداست ؛ اصلا‌ڪنارگݪ‌بنشینۍبوۍگل‌میگیرۍ' پس‌گݪستان‌ڪن‌زندگیت‌را‌با‌یادشہـدآ (:♥️ |🕊| ‍...✨🥀 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨| . درس خواندنش ڪمۍ با بقیـھ فرق داشت! زمـٰان نوشتن یاد داشت هایش ، اگر فڪرش کُند میشد یا در مسئلـھ‌ای مـےماند؛گوشـھ‌ی یاد داشتش مـےنوشت: الھـےوربـےمن‌لـےغیرڪ :)♥️ 🌱' •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ࢪفت... جنگیـد... شهیـد شـد... گمنام شـــــد... به امیـد اینڪه من و شما راهشو ادامہ بدیم(: ڪجاے ڪارامون با ادامہ دادن راه شهـدا جوࢪ دࢪ میاد؟؟🙂💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🖤 ✋یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: «با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ 🔻عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود. حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت. لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم.» شهید که شد هم تشنه لب بود هم بی دست. 🌹 📙برگرفته از کتاب راهیان علقمه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•