#حساب_کتاب
" کار من بود، دستم خورد، ببخشید..."
- کودکتان این را زمانی به زبان آورد که گلدان شیشهای که دوستش داشتید را، سهواً شکسته بود...
و شما در حالی داد زدید و فریاد کشیدید و به جانش افتادید که نه چشمتان معصومیتش را دید و نه گوشتان صدق در گفتارش را شنید!...
و شما با این کار، اولین خشت از دیوار اعتمادی، که بنا بود دیگران در آینده به آن تکیه کنند را کج گذاشتید،
خودتان خوب میدانید، هیچکس به دیوار کج و درحال فرو ریختن تکیه نمیکند....
▪️خشت اول همان باوریست که به اشتباه در او شکل گرفت؛
حالا فرزندتان در همین زمان کوتاه، از عکسالعمل شما میآموزد که با بیان حقیقت، سرزنش، تنبیه و تحقیر میشود،
او با این تجربه، دیگر نه تنها حقیقت را بیان نمیکند بلکه در ذهنش جستجو میکند که اشتباهش را به گردن چه کسی بیندازد، طبیعیتر است!
▪️پدر و مادر عزیز؛
شاید این آخرین جملهٔ صادقانهای باشد که از زبان كودکتان شنیدید!
حالا کدام یک دوستداشتنیتر هستند؟!..
گلدانی که شکست!
یا فرزند دلبندتان که حالا پایش به بیراههٔ دروغ باز شده؟!
@ayeh1399F
#حساب_کتاب
#استادمحمدشجاعی
☜ من به عیادتش رفتم، اما او ...
من اولین نفر، ازدواجش را تبریک گفتم، اما او...
من چند بار با او تماس گرفتم، اما او...!
❀ خانم جان، آقاجان ؛
- درد، مقدس است؛ زیرا مانند یک آژیر خطر، انسان را از وجود مشکل و یا بیماری باخبر میکند و به او فرصت درمان میدهد...
روح نیز، گاهی بیمار میشود و نیاز به درمان دارد.
💥 اینکه شما در قبال محبتهایتان، محبت دریافت نمیکنید، یا اینکه با وجود خوبیهایتان، دیگران شما را به اصطلاح تحویل نمیگیرند، به شما برمیخورد و تصمیم میگیرید، محبتتان را قطع کنید؛
💥 یعنی شما در " منِ " خود، احساس درد کردید...
🔸اما نگران نباشید؛
برای هر درد، درمانی هست و برای هر زهر، پادزهری!
[ علاج این بیماری، #ولخرجی در محبت است!]
محبت کردن بدون #حساب_کتاب علیرغم میل باطنی مان !
دردش را که تحمل کنیم، کم کم ریشههای بیماری قطع میشود ؛
✨شبیه خدا #رحمان میشویم ، آنوقت بدون مهربانی، نمیتوانیم زندگی کنیم.
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@ayeh1399F