#هوشنگ_ابتهاج
زاده: ۶ اسفند ۱۳۰۶
رشت، ایران
درگذشته: ۱۸مرداد ۱۴۰۱ (۹۴ سال)
کلن، آلمان
نارسایی کلیه و کهولت سن
تخلصهـ : .ا. سایه
پیشه: شاعرپژوهشگر
زمینه کاری : ادبیات، موسیقی ایرانی
جوایز مهم: بنیاد موقوفات محمود افشار
نشان عالی هنر برای صلح
سبک نوشتاری: شعر نو، غزل، مثنوی
تأثیرپذیرفته ازحافظ
ههمسر(ها): آلما مایکیال (ا. ۱۳۳۷–ب. ۱۴۰۰)فرزند(ان)یلدا (زاده ۱۳۳۸)
کیوان (زاده ۱۳۳۹)
آسیا (زاده ۱۳۴۰)
کاوه (زاده ۱۳۴۱)
پدر و مادر: میرزا آقاخان ابتهاج
فاطمهرفعت
سایه در سال ۱۳۴۶ شمسی بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیرازشعرخوانی کرد که باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تا پاریس) استقبال شرکتکنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح میدهد و مینویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمیکردهاست که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجانزده شوند.
ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ شمسی سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران (پس از کنارهگیری داوود پیرنیا) و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود.
تعدادی از غزلها، تصنیفها و اشعار نیمایی او را هنرمندانی نظیر محمدرضا شجریان، احمدظاهر، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا کردهاند. تصنیف خاطرهانگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از اشعار سایه است.
سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بههمراهمحمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، بهنشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.
ابتهاج مدتی بهعنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران بهکار اشتغال داشت.
امیر هوشنگ ابتهاج یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت در خانوادهای بهایی متولد شد. پدرش «آقاخان ابتهاج» از پزشکان رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. پدربزرگ او «ابراهیم ابتهاج الملک» گرکانی و مادربزرگش اهل رشت بود. پدربزرگش را در زمان تسلط جنگلیها به تحریک ملایان قشری حامی روس، یکی از اسلامگرایان تندرو باداس کشت.
برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج، ابوالحسن ابتهاج واحمدعلی ابتهاج، عموهای امیرهوشنگ بودند.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمهها منتشر کرد.
ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در رشت ساکن بود و این عشق دوران جوانی دستمایه اشعار عاشقانهای شد که در آن ایام سرود. بعدها که ایران غرق خونریزی و جنگ و بحران شد، ابتهاج شعری به نام (دیرست گالیا…) با اشاره بههمان روابط عاشقانهاش در گیر و دار مسائل سیاسی سرود.
جهانبینی هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج (سایه) با اینکه در خانوادهای مرفه و سرشناس متولد شد؛
بعدها همفکر تودهایها شد،
هرچند هرگز به عضویت آن درنیامد.
با این حال برخی از منتقدان گرایش ابتهاج به سوسیالیسم و حزب توده را باعث تقویت جنبهٔ شاعری او میدانند.
با این وجود، در سالهای بعد اشعاری با درونمایههای عرفانی، اخلاقی و مناجات با خدا سرود که عدهای آنها را از نظر پرداخت زبانی به اشعار حافظ، نزدیک میدانند
وی در سال ۱۳۶۶ همراه خانواده خود به آلمان مهاجرت کرد و تا پایان عمر به ایران سفر میکرد.
منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته (به اشتباه میگویند سازمانی بودهاست) در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبتسازمان میراث فرهنگی رسیدهاست. دلیل این نامگذاری وجوددرخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف «ارغوان» خود را برای آن درخت گفتهاست.
از مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزلهای حافظاست که با عنوان حافظ به سعی سایه نخستین بار در ۱۳۷۲ شمسی نشر کارنامه بهچاپ رساند و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش و حافظشناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمتهاست که سایه در مقدمه ان را به همسرش پیشکش کردهاست.
در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۹۵ شمسی بیست و سومین جایزهٔ ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی در باغ موقوفات افشار به انتخاب اعضای هیئت گزینش جایزهٔ این بنیاد به هوشنگ ابتهاج اهداشد
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی،غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به تعلیق هوشنگ ابتهاج، بهآذین، سیاوش کسرائی، فریدون تنکابنی و برومند بهعلت نقض مرامنامه و اساسنامهٔ کانون گرفتند. این تصمیم درنهایت به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران، که بهصورت فوقالعاده برگزار شد، رسید و منجر به اخراج کل عناصر تودهای، بههمراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایرانشد
غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه میگوید: «در غزل فارسیمعاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیه، استعارهها و صور خیال بدیع، زبان روان، موزون، خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست. همچنین رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است. از جمله غزلهای برجسته میتوان به این موارد اشاره نمود: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز درونمایهای تازه و ابتکاری دارد؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درونمایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی بهبار آوردهاست. خود او معتقد است برای او اصل عاطفهٔ شعراست
سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیمابرود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، بهویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساساً شاعری غزلسرا بود، همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود، دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمهها» را که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز بانیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است؛ اما قالب همان چهارپاره است با مضمونی از نوع غزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران بهشمار میرود.
کتابشناسی
این مجموعهها بر این پایهاند:
نخستین نغمهها، ۱۳۲۵
سراب، ۱۳۳۰
سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
زمین، دی ۱۳۳۴
چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننتس و روبن)
تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
حافظ به سعی سایه(دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
بانگ نی
از این میان سیاه مشق و تاسیان تنها دفترهایی هستند که ابتهاج با تجدیدنظر در محتوا به چاپهای بعدی رساند و مجموعه و چکیدهٔ همهٔ شعرهایش است. بانگ نی نیز در پاییز ۱۳۹۵ بدون آگاهی او منتشر شد.
سایه در مجموعههای بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سالهای پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازهای در شعر معاصر گشود. از نمونه کارهای وی میتوان به آلبوم دستگاه چهارگاه و نغمه افشاری اشاره کرد که در سال ۱۳۵۵ کانون فکری کودکان و نوجوانان به انتشار رساند. در این آلبوم نوازندگان برجسته به شکل تکنوازی و گروهنوازی در گوشههای دستگاهها و آوازهای ایرانی جهت آموزش به نوجوانان علاقهمند اجرا کردهاند. این مجموعه با کمک کامبیز روشنروان پدید آمد.
سایه پس از درگذشت احسان طبری در بهار ۱۳۶۸، مثنوی «قصه خون دل» را به یاد و در رثای او سرود. ترانهٔ «در این سرای بی کسی» از سرودههای هوشنگ ابتهاج است.
در مهر ۱۳۹۵ بیست و سومین جایزه بنیاد موقوفات افشار، که در این بنیاد برگزار شد، به هوشنگ ابتهاج اهداء شد. در این جلسه علاوه بر سیدمصطفی محقق داماد و غلامعلی حداد عادل شخصیتهای برجسته فرهنگی چون محمدرضا شفیعی کدکنی، حسن انوری، فتحالله مجتبایی، علیاکبر صالحی،سیدرضا صالحی امیری، احمد مسجدجامعی، عبدالحسین مختاباد و ژاله آموزگار حضور داشتند.
در تاریخ پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷شمسی در مراسم پایانی ششمین «جشنواره بینالمللی هنر برای صلح»، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و ۳ هنرمند دیگر اهداءشد.
هوشنگ ابتهاج ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی در شهر کلنآلمان به علت نارسایی کلیه و کهولت سن درگذشت.
@ayeha313