eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
327 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
525 ویدیو
14 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
❌چرا امام حسین علیه‌السلام نزدیک آب خیمه نزد تا به آب دسترسی داشته باشد؟ ✅ پاسخ استفاده از حربه آب در جنگ (در گذشته و حال) همواره وجود داشته است. مثلاً در جنگ صفین معاویه شریعه فرات را به روی لشکر امام بست، اما با توجه به برتری نظامی لشکر امام علی ع در استفاده از این حربه ناکام ماند و حضرت فرات را تسخیر کرد (و البته مقابله به مثل نکرد) منابع تاریخی نشان می‌دهند که امویان قصد داشتند مجدد از این حربه استفاده کنند. مثلاً عبیدالله بن زیاد طى نامه اى از حُر مى خواهد که امام حسین (علیه السلام) را در سرزمینى بدون پناهگاه و آب و آبادى فرود آورد. (ارشاد شیخ مفید ج ۲ ص ۸۴) و همین که امام حسین (علیه السلام) در سرزمین کربلا فرود آمد و مستقر گردید; عمر بن سعد از سوى عبیدالله بن زیاد مأموریت یافت که بین امام حسین (علیه السلام) و آب حایل گردد. دینورى در این باره مى نویسد: «ابن زیاد به عمر بن سعد نوشت که از حسین (علیه السلام) و یاران او آب را باز گیرد و نباید یک جرعه آب بنوشد، هم چنان که این کار رانسبت به عثمان بن عفان پرهیزکار انجام دادند». (اخبار الطوال ص ۳۰۱) عمر بن سعد مأموریت حفاظت از آب را به عمرو بن حجاج زبیدى به همراه پانصد سوار واگذار کرد. آنان از روز هفتم تا دهم محرّم یعنى پایان جنگ با جدّیت تمام از شریعه فرات حفاظت مى نمودند که مبادا امام حسین(علیه السلام)و یارانش از آن، آب بَردارند.(اخبار الطوال ص ۳۰۱) آنها نه تنها بین امام حسین (علیه السلام) و آب حایل شدند; بلکه با به راه انداختن جنگ روانى بر آثار ناشى از تشنگى و فقدان آب افزودند، به طور مثال: عبدالله بن حصین ازدى که از قبیله بجیله بود ندا داد: «اى حسین آیا این آب را مى بینى که مانند قلب آسمان صاف است تو یک قطره از آن را نخواهى چشید تا آنکه از تشنگى بمیرى». (کامل ابن اثیر ج۵ ص ۱۵۸) شمر نیز از جمله کسانى بود که در رابطه با آب به امام حسین(علیه السلام) زخم زبان مى زد. (بحارالانوار جلد ۴۵ ص ۵۱) عمر بن سعد هم افزون بر آن که عمرو بن حجاج زبیدى را نگهبان آب کرد، شخصى را نیز مأمور نمود که ندا دهد: «اى پسر فاطمه(علیها السلام) و رسول خدا (صلى الله علیه وآله) تو از این آب یک قطره نچشى تا آن وقت که طعم مرگ را بچشى یا به حکم عبیدالله گردن نهى». (الفتوح ص ۸۳) ممانعت از دستیابی امام به آب، توسط امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان(عج) نیز نقل شده است : «فمنعوک الماء ووُرودَهُ» «پس آب و ورود بر آن را از تو منع کردند» 🔹 نکته اگر چه از ابتدا راهبرد ممانعت از آب در سپاه عمر سعد مطرح بود اما از روز هفتم محرم به طور جدّى مانع از دستیابى امام حسین (علیه السلام) به آب شدند. بنابراین، آن چه مربوط به تشنگى امام(علیه السلام) و یارانش به ویژه فرزندان و زنان مى شود مربوط به سه روزِ پایانى، یعنى از هفتم تا دهم محرم است و در این فاصله نیز البته امام حسین (علیه السلام) به طرق گوناگون آب مورد نیاز اردوى خویش را تأمین مى کرده است. اما در ساعات پایانی کار به شدت بالا گرفت و در خیام حسینی قحط آب شد. @ayeha313
۱۸مرداد؛ روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم و سالگرد پرواز شهید محسن حججی گرامی باد @ayeha313
فرارسیدن سالروز شهادت جانسوز حضرت سید‌الساجدین، زین‌العابدین امام سجاد علیه‌السلام بر شما مخاطبان ارجمند تسلیت باد🥀 علیه‌السلام @ayeha313
⚫️هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام... 🌺از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! 🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین،الامام العارفین،زین العابدین.. ▪️▪️▪️ 📕برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ الهى🙏 دردهايي هست كه نمي توان گفت و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي محرم آن نيست 🌸الهي🙏 اشك هايي هست كه با هيچ دوستي نمي توان ريخت و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي آنرا التيام نمي بخشد و تنهايي هايي هست كه هيچ جمعي آنرا پر نمي كند 🌸الهي🙏 تغييراتي هست كه جز به تقدير تو ممكن نيست و دعاهايي هست كه جز به آمين تو اجابت نمي شود 🌸الهي🙏 با اين همه باكي نيست زيرا من همچو تويي دارم تويي كه همانندي نداري رحمتت را هيچ مرزي نيست اي تو خالق دعا و مالك آمیـــن 🙏 📚صحیفه سجادیه📚
💚امام سجاد(ع): ✨دعاى مؤمن 🌸از سه حال خارج نيست: 🌿يا برايش ذخيره می گردد 🌿يا در دنيا برآورده می شود 🌿يا بلايى را كه می خواهد 🌿به او برسـد دفع می کند پس یکدیگر را دعاکنیم 🙏 @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#آشنایی_با_یاران_امام_حسین_علیه_السلام ✅یکی دیگر از آن ۷۲ نفر 🔰#حضرت_عباس_بن_علی_علیه_السلام 🏕زادهٔ
✅یکی دیگر از آن ۷۲نفر ✅بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی (شهادت سال ۶۱ هجری)، از شهیدان واقعه کربلا و قاری سرشناس کوفه بود که در مسجد کوفه به تدریس قرآن اشتغال داشت. وی از شیعیان و ارادتمندان خاص اهل بیت پیامبر (ص) و از تابعین و یاران امیرالمؤمنین و از یاران امام حسین(ع) بود. مجادلۀ او قبل از جنگ، با عمر سعد، ابوحرب، یزید بن معقل و کوفیان، نشان از شجاعت او در کلام و در دفاع از خاندان پیامبر(ص) دارد. 💢نسب بریر بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی، منسوب به مِشرَق، شاخه‌ای از قبیله هَمْدانِ یمن است. وی از خاندان بنی‌مشرق از قبیله هَمْدانِ و ساکن کوفه بوده است. در برخی کتاب‌ها نام پدرش را حُصَین ثبت کرده‌اند که اشتباه است، زیرا در رَجَزی که بریر خوانده خُضَیر آمده که با خَیر قافیه شده است. سیره‌نویسان و مقتل‌نگاران از او با عنوان‏‌های گوناگون، بریر بن خضیر،بریر بن حضیر، بدیر بن حفیر، بریر بن حصین، یاد کرده‏‌اند و در برخی دیگر از کتاب‌ها، مطالب راجع به او درباره کسی به نام یزید یا زید بن حصین آمده است. 🔵لقب بریر طبری و ابن اثیر از او با لقب سیدالقّراء و ابن بابویه و فتال نیشابوری با عنوان سرآمد قاریان مردم روزگار خویش یاد کرده‌اند. 📜مشخصات فردی نام کامل بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی لقب سیدالقّراء مشخصات دینی از یاران امام علی (ع)، امام حسین (ع)فعالیت‌هاتدریس و تعلیم قرآن، شهادت در رکاب امام حسین (ع)آثار کتابی به نام القضایا و الاحکام بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی (شهادت سال ۶۱ هجری)، از شهیدان واقعه کربلا و قاری سرشناس کوفه بود که در مسجد کوفه به تدریس قرآن اشتغال داشت. وی از شیعیان و ارادتمندان خاص اهل بیت پیامبر (ص) و از تابعین و یاران امیرالمؤمنین و از یاران امام حسین(ع) بود. مجادلۀ او قبل از جنگ، با عمر سعد، ابوحرب، یزید بن معقل و کوفیان، نشان از شجاعت او در کلام و در دفاع از خاندان پیامبر(ص) دارد. 📗کتاب منسوب به بریر مامقانی گفته است که بریر کتابی به نام القضایا و الاحکام دارد که مطالب آن را از قول امیرالمؤمنین علی(ع) و امام حسن(ع) نقل کرده است و از اصول معتبر شیعه است، ولی سیدمحسن امین و تستری انتساب چنین کتابی به بریر را رد کرده و گفته‌اند که در جای دیگری از این کتاب نام برده نشده است. 🔷ویژگی‌های اخلاقی بریر بُرَیر بن خُضَیر، مردی زاهد و عابد و از بزرگان و قاریان مسجد کوفه و مفسری پرهیزگار بود؛ او از بزرگان و اشراف قبیله همدان و ساکن شهر کوفه به شمار می‌آمد.  🐫🌴با کاروان امام حسین(ع) بریر وقتی خبر حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه آگاه شد، از کوفه به سوی مکّه حرکت کرد تا این که سرانجام موفق شد در مکه به جمع اصحاب و یاران امام(ع) بپیوندد و ایشان را از مکه تا کربلا همراهی نماید. چون امام حسین(ع) مجبور شد در کربلا فرود آید، بریر گفت:‌ای پسر رسول خدا، خداوند بر ما منّت نهاده است که بتوانیم پیش روی تو جنگ کنیم و کشته شویم و چه سعادتی است که جدّ تو در قیامت شفیع ما خواهد بود. 📃روایت شده که پس از ورود کاروان امام حسین(ع) و یارانش به کربلا در دومین روز از ماه محرم الحرام سال شصت هجری، آن حضرت(ع) خطبه‌ای ایراد فرمودند. پس از ایراد این خطبه، یاران امام(ع) به پا خاستند و هر یک از آنان سخنانی را به زبان راندند و با مولای خویش تجدید بیعت کردند. از جمله کسانی که پس از سخنان امام(ع) به پا خاست و سخنانی را ایراد نمود بریر بود. بریر پس از زهیر از جای برخاست و خطاب به اباعبدالله الحسین(ع) گفت: ای پسر رسول خدا(ص) ! خداوند به واسطه وجود شریفتان بر ما منت نهاده است، بدرستی که ما در رکاب شما نبرد می‌کنیم، تا آن‌جا که در راه [دفاع از] شما اعضای بدنمان تکه تکه شود. پس جد شما [بواسطه این عمل] در روز قیامت شفیع ما خواهد شد.‌» 🥀شهادت در حین نبرد بریر با رضی بن منقذ، بریر او را بر زمین کوبید، رضی از یاران خود کمک طلبید کعب بن جابر بن عمرو اسدی به یاری او شتافت. عفیف بن زهیر (که خود از سپاهیان ابن سعد بود) فریاد زد: «‌این مرد بریر بن خضیر قاری است که در مسجد کوفه می‌نشست و ما را قرآن می‌آموخت »؛ اما کعب توجّهی نکرد و با نیزه‌اش به بریر حمله کرد و او را به شهادت رساند. همسر یا خواهر کعب بن جابر، قاتل بریر، در بازگشت به او گفت: دشمنان پسر فاطمه را یاری دادی و سرور قاریان را کشتی و کاری بسیار زشت انجام دادی. به خدا سوگند که دیگر یک کلمه هم با تو سخن نخواهم گفت. در برخی از منابع آمده بریر به میدان رفت و جنگید و پس از به هلاکت رساندن سی نفر از دشمنان به دست بجیر بن اوس ضبی به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای افسوس در این دام مرگ باز صید تازه‌ای را می‌برند با نهایت تاسف و تاثر فقدان جانگداز استاد امیر هوشنگ ابتهاج را محضر دوستداران ادبیات این مرز و بوم تسلیت عرض میکنیم🖤 روحشون شاد و یادشون گرامی🥀
🌱آیه های زندگی🌱
4⃣نگاه خود شما به پول ⁉️خود شما چه نگاهی به پول دارید؟ آیا شخصیت خودتان را با پول محک می‌زنید؟ وقت
کفویت ظاهری ⚠️در ازدواج نباید خودِ ازدواج رو فراموش کرد. ملاک‌های ما در ازدواج، باید متناسب با هدف ازدواج باشد. ✅ توقّع ما از ازدواج چیست؟ انتخاب همسری که با هم در ادامۀ زندگی، مسیر بندگی و عبودیت را در پیش بگیریم و از دو روزۀ دنیا، توشه‌ای را برای آخرت جمع کنیم. ✳️ لازمۀ رسیدن به این هدف، کفویتی است که در بارۀ آن صحبت کردیم. با کمی دقّت و تفکّر و دور شدن از احساسات سطحی، می‌توان فهمید که قیافه تا چه اندازه در کفویت مؤثّر است. 🔰ممکن است کسی بگوید: «در ازدواج، باید به نگاه مردم هم توجّه کرد. هر چه باشد،‌ بناست این جوان با همسر خود در میان اقوام و خویشان خود حضور یابد. پس باید قیافۀ همسر او به گونه‌ای باشد که بتواند در میان مردم سر بلند کند». ❌سطح این نگاه، به قدری پایین است که فکر نمی‌‌کنم نیازی به پاسخ داشته باشد؛ امّا همین اندازه باید گفت که اگر کسی در ازدواج، نوع نگاه مردم را ملاک قضاوت قرار دهد، هیچ گاه نمی‌تواند انتخاب موفّقی داشته باشد؛ زیرا به قدری عقاید مردم با هم تفاوت دارد که نمی‌شود انتخابی همه‌پسند انجام داد. ✨ حبیب خدا، رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که زنی را به حلال و از مال حلال به ازدواج خود در بیاورد، در حالی که مقصود او از این ازدواج فخر فروشی و خودنمایی باشد، خداوند به وسیلۀ این ازدواج، جز بر ذلّت و خواری او نخواهد افزود و در قیامت به اندازۀ بهرۀ او از این زن، وی را بر لبۀ جهنّم نگاه خواهد داشت... . 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص۱۶۷ @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 1) ◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2) 🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیه السلام که به صورت معجزه(طی الارض) به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت. 🔵چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند 🌸سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید... 🌹 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند... صدا زد: 📛 ابن زیاد! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید... ☘سپس شروع به گریستن کرد. ♨️ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند! 🌹زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟! سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد ! 🌷حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند. 💠 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست. ♨️این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید. 🌹زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه! ♨️ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟ 🌷حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست، مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه. ♨️ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد. عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد. ♨️ابن زیاد: خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش! 🌷حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی! ♨️ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش! ♨️سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟ گفتند: علی ابن الحسین. ♨️ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟ 🌺امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید. ♨️ ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت! 🌸 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او. 🔥 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر! 🌹حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش! 🔥 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود... ✍ ادامه دارد... 📘ارشاد ص228، 📘طبری 371/7 📘 نفس المهموم ص 404 📘 کامل 81/4
💢شیعیان‌ میگویند در کربلا به هم رحم نکردند، پس چرا اجازه دادند سجاد(ع) زنده بماند تا امامت ادامه داشته باشد؟ ✅در کتابهای تاریخی شیعه و سنی و حتی در کتابهای تصریح شده که علی اصغر (ع)شش ماهه شهید شد ولی امام زین العابدین را بخاطر بیماری اش نکشتند. ✅اينكه چرا رفتار سپاه عمرسعد تناقض داشت و مثلا به شیرخواره 6 ماهه رحم نكردند ولي امام زين العابدين (ع) را که بزرگسال بود زنده گذاشتند تا حدي اتفاقي و ناشي از ««عدم اقتدار مركز واحد برای تصميم گیری» بوده قتل حضرت علي اصغر دستور فرمانده كل مثلا عمر بن سعد نبود بلكه صلاحديد شخصي خولي و دوستش بوده است. البته اگر عمر سعد مي دانست هم شايد مانع نمي شد اینطور نبوده که خیال کنیم سربازان عمر سعد بدون اجازه او آب هم نمی خوردند. خیلی جاها طبق تشخیص خودشان عمل می کردند ولی خط قرمزهای فرمانده را هم می دانستند. ✅حتی درباره امام زين العابدين (ع) نیز نقل شده که یکبار خواستند ايشان را بكشند ولي حضرت زينب س به عنوان يك زن گفتند كه اگر او را بكشيد مرا هم بايد بكشيد آنها كشتن زن را خوب نمي دانستند (مثلا مایه ننگ می دانستند) لذا امام زین العابدین (ع) را نکشتند. ✅نكته ديگر اينست كه يكي از آنها وقتی وضعیت جسمی امام سجاد ع را دید گفت: اين خودش دارد مي ميرد و نيازي به كشتنش نيست ✅در هر حال در آن معركه تصميمهاي خودسرانه و ناهماهنگ نيز گرفته ميشد آنها بیرحم بودند ولی همگی در یک درجه از بیرحمی نبودند و اينطور هم  نبود كه در همه موارد با فرماندهانشان مشورت كنند. ✅البته اصل قتل امام حسين (ع)و نيز اسب تازاندن بر بدن شريف ايشان از دستورات شخص عمر بن سعد و ابن زياد بوده است. ✅يزيد هم دستور قتل امام (ع)را داده بود يا دستکم شرايط به نحوي بود كه همه فرماندهان لشكر عمرسعد مي دانستند كه اگر خشونت بيشتري انجام بدهند مورد تقدير يزيد و ابن زیاد قرار خواهند گرفت. اين از شيوه و عملكرد يزيد مشخص بود لذا اصلا نيازي به صدور فرمان جداگانه براي قتل سيدالشهدا (ع) نبود. @ayeha313
💢مگر امام سجاد(ع) نبودند پس چطور توانستند به کربلا بیایند و بدن پدرشان امام حسین (ع) را و کرده به خاک بسپارد؟ ✅اعتقاد ما بر این است که بر بدن مطهر یک معصوم، جز معصومی دیگر نمی تواند نماز خوانده و آنرا کرده و به خاک بسپارد، و در این زمینه روایات وجود دارد ✅بر این اساس امام سجاد علیه السلام مامور دفن پدر بزرگوار خود بوده است ، چنانکه علامه مجلسی پس از نقل مطالب فوق در باره دفن امام می نویسد: به حسب ظاهر چنین بود(که بنی اسد خود بدن امام را دفن کردند) اما در واقع امام را به غیر از امام نمی کند. حضرت امام زین العابدین علیه السلام به اعجاز امامت آمد و جسد مطهر آن حضرت و بلکه سایر شهدا را دفن کرد 📚جلاء العیون، علامه مجلسی، ص 380 چنانکه در جریان امام رضا علیه السلام که در طوس به شهادت رسید امام جواد علیه السلام به قدرت الهی از مدینه به طوس آمد و امور و امام را خود عهده دار شد. 📚مقتل سید الشهداء ص 900-903 ✅البته بسیاری قائلند که مطهر امام حسین و شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد که در کربلا ساکن بودند به خاک سپرده شده است، در جمع بین این دو قول باید گفت که هیچ تنافی وجود ندارد که امام سجاد علیه السلام با کمک قبیله بنی اسد اقدام به دفن شهدا کرده باشد. ✅چراکه دفن شهدا برای بنی اسد به تنهایی امکان پذیر نبود، زیرا آنان اهل روستاهایی بودند که در میدان نبرد شرکت نداشتند و بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان شناخت کامل داشته باشد قادر به شناسایی و دفن آنان نبودند به ویژه آن که سرهای شهدا را بریده بودند از این رو دفن دقیق و همراه با شناخت بدون وجود راهنمایی آگاه، امکان پذیر نبود و از سوی دیگر با توجه به این باور که کار دفن امام(ع) را کسی جز امام(ع) نمی تواند بر عهده بگیرد ناگزیر ما را به این مطلب میرساند که این راهنما باید امام سجاد(ع) بوده باشد. ✅اما این حضور باید به صورت خارق العاده بوده باشد، چرا که ایشان در آن زمان در بند دشمنان به سر می برد. با توجه به این گفته، برخی دیگر از منابع چنین بیان داشته اند که: بنی اسد در شهدای کربلا، متحیر و سرگردان بودند، چرا که کوفیان بین سرها و بدنهای شهدا جدایی انداخته بودند و بدنها قابل شناسایی نبودند. در این هنگام امام سجاد(ع) به تشریف آوردند و آنان را در این امر یاری کردند. ایشان با یاری بنی اسد نخست پیکر مطهر پدر بزرگوارشان را پیدا کردند و پس از گریه زاری فراوان، آن را روی قطعه حصیری گذاشتند و به آرامگاه فعلی اش آوردند؛ سپس اندکی از خاک محل دفن را کنار زدند قبری ساخته و پرداخته ظاهر شد. سپس امام زین-العابدین(ع)، را زیر بدن مبارک امام حسین(ع) قرار دادند و فرمودند: «بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله،و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.» آن گاه به تنهایی، بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت؛ ایشان در حالی که دیگران را از کمک در امام(ع)، باز میداشت فرمودند: «با من کسانی هستند که مرا یاری دهند.» @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷ســـــــلام 🌷پنجشنبه تون قشنگ 🌷از صمیم قلبم آرزو دارم در کنار خانواده و عزیزان و در پناه لطف و مهر یزدان حـال و روزتـون خـوب و احـوال دلتـون خـوش باشه 🌷تقدیم با بهترین آرزوها 🌷آخر هفته تون زیبا @ayeha313
💠امیرالمؤمنین (ع) : تَسابَّ اثنانِ إلاّ غَلَبَ ألأَمُهُما. 💎 امام علی (ع) : هيچ دو نفرى يكديگر را ناسزا نگفتند مگر آن كه پست ترينشان چيره گشت. 📖منبع : غررالحكم حدیث ۹۶۰۲ ➖ پُست شماره ۲۲۷ @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#آشنایی_با_یاران_امام_حسین_علیه_السلام ✅یکی دیگر از آن ۷۲نفر ✅بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَق
✅یکی دیگر از آن ۷۲ نفر 🔰 🔻ابوبکر بن حسن (به عربی: ابوبکر بن حسن بن علی بن ابی طالب) پدرش حسن بن علی 🔺مادرش اُم وَلَد است. 🔺وی در ۱۰ محرم در کربلا شهید شد. 📗نام وی بنا به مشهور ابوبکر است، ولی برخی او را عبداللّه، یا عبداللّه الاکبر نیز نوشته‌اند. به اعتقاد برخی وی و قاسم بن حسن از یک مادر بودند. 📙به روایت برخی منابع، حسین بن علی دخترش سکینه را به ازدواج وی در آورد. وی پس از برادرش قاسم بن حسن به میدان رفت. 🕌مقبره وی در مقبره دسته جمعی شهدای هاشمیان در پایین حرم حسینی است. نام وی در زیارت ناحیه وارد گشته و آمده‌است: «السلام علی ابی بکر بن الحسن الولی، المرمی بالسهم الردی، لعن الله قاتله عبدالله بن عقبه الغنوی» ⛺️او در کربلا ابوبکر همراه عمویش حسین بن علی از مدینه تا مکه و سپس به کربلا آمد و در روز عاشورا به میدان رفت و پس از نبردی دلاورانه با تیر عبداللّه عُقْبَهْ غَنَوی کشته شد. امام محمد باقر علیه السلام در حدیثی وی را عُقْبَه غَنَوی معرفی کرده‌است، ولی برخی قاتل او را حرملة بن کاهل اسدی دانسته‌اند. 📕بنابراین احتمال می‌رود، چنان که صاحب بحارالانوار اشاره کرده‌است عبداللّه بن عقبه و حرمله در به قتل رساندن وی شریک بوده باشند. ابوالفرج اصفهانی شهادت ابوبکر بن حسن را پیش از شهادت قاسم بن حسن دانسته است. ولی برخی دیگر شهادتش را پس از شهادت قاسم آورده‌اند. 📜گفتاوردها مقصود شاعر نیز در شعر زیر همین ابوبکر بن حسن است: در قبیله «غنی» قطره‌ای از خون ما هست [که باید انتقام بگیریم] و در قبیله «اسد» نیز خون دیگری از ما است که فراموش نمی‌کنیم. 📃در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه از وی چنین یاد شده‌است: السَّلامُ عَلی أَبِی بَکْرِ بْنِ الْحَسَن بْنِ عَلیِّ الزَّکِیِّ الْوَلیِّ المَرْمِیِّ بالسَّهْمِ الرَّوِی لَعَنَ اللّه قاتِلَهُ عَبْدِاللّه‌ِ بْنِ عُقْبَةِ الغَنَوِیَّ. درود بر ابوبکر فرزند [امام] حسن بن علی پاک، یاری‌کننده و تیر خورده با تیر کشنده، خدا قاتل او «عبداللّه بن عقبه غنوی» را لعنت کند.
🌱آیه های زندگی🌱
⚫️بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت2) 🔷 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظ
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 3) ✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد، ابن زیاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با ابی عبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود، ♨️دستور داد سر حسین علیه السلام و سایر شهدا را در کوچه های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست! ⚡️ منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب.. 🍀زید ابن ارقم میگوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه ها میگردانند، 🌹شنیدم که آیه ای از سوره کهف میخواند: " آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست" 🌿 از شنیدن این آیه از سربریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی اختیار صدا زدم: یابن رسول الله! 🌸حرف زدن سرِ تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیبتر است! 🔴 پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی علیه السلام پنج سال برخوردار بودند، از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید. 💥دشمنان ابی عبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند ، ⚫️چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی میکرد گفت: هیچ کس نزد خانواده اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته ام،از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم... 🌷بعد از شهادت امام حسین علیه السلام سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان : ⚡️ عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست. ⚡️مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله را کشتی ،بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد. ⚡️معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد میکرد و از او کناره گرفت. ⚡️مردم هرگاه عمربن سعد را میدیدند اورا لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند. ✨حصین ابن عبدالرحمن میگوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است. 🍃خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟ سپس فرمود : بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا انها رابسیار دوست میداشت و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد..سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت. ✨حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی که فرزند زنا زاده فرزند پیغمبرش را بکشد،بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام میگیرند. ⚫️حتی عده ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر در ان شهید میشود سکنی نمیگزینیم.... ✍ادامه دارد... 📘 حیات الحسین ج3 ص119 📗ارشاد مفید ص 229 📕 بحار ج 45 ص18 📔 طبری ج 7 ص385
اگر این علائم را دارید دچار خودبیمارانگاری هستید! ▫️نگرانی بیهوده درباره وضعیت سلامت جسمانی ▫️عدم اطمینان از معاینه پزشکی یا نتایج منفی آزمایشات ▫️نگرانی افراطی از وضعیت خاص پزشکی یا ریسک به وجود آمدن وضعیت پزشکی به علت وجود سابقه خانوادگی ▫️چکاپ مکرر بدن‌ برای شناسایی نشانه‌های بیماری یا اختلال ▫️مراجعه مکرر به پزشک ▫️پرهیز و اجتناب از برقراری روابط اجتماعی یا حضور در اماکن عمومی به خاطر ترس از خطرات سلامتی ▫️جستجوی مداوم در اینترنت برای علل و علائم بیماری‌ها @ayeha313
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰چرا ام البنین (س) در حادثه عاشورا حضور نداشت؟ اما حضرت زینب (س) و رباب (س)با فرزند شش ماهه اش بودند ؟در حالیکه ام البنین (س) هم مانند آنها در مدینه حضور داشت چرا امام حسین (ع)را همراهی نکرد؟ ✍️پاسخ: ✅همراه امام حسین (ع)بودن بستگی به چند امر دارد: ۱ - توان جسمی و روحی: بدیهی است که طی سفرهای طولانی به خصوص در آن عصر نیاز به توانایی دارد. نمی دانیم که ام البنین در آن عصر از نظر توانایی در چه وضعی بوده است. ۲ - رضایت و تمایل خود طرف روشن است که اگر امام حسین (ع) مصلحت می دانست، قطعا وی همراه امام به کربلا می آمد. ۳ - موافقت و مصلحت دانستن امام حسین (ع) : چون حضور زنان و مردان همراه حضرت نیاز به رضایت و صلاحدید امام داشت، ممکن است حضرت صلاح ندانسته که در این سفر همراهش باشد یا از نظر جسمی توانی نداشته است. اما حضور زینب (س) که قطعا با صلاحدید امام بوده، برای پیام رسانی خون شهیدان و آگاهی بخشی به مردم کوفه و شام بود. اگر حضرت نبود،قیام امام حسین (ع) کامل نمی شد. رباب چون همسر امام بود و حضرت مصلحت می دانست او را همراه خود ببرد، فرزند شش ماهه به این جهت برده شد که رباب مادرش همراه امام حسین (ع)بود .البته شاید حکمت های دیگری نیز باشد. روشن است که همراهی زنان با امام واجب نبود. کسانی که رفته اند،جزء همسران شهدا کربلا بوده یا مانند حضرت زینب با دلایل خاصی رفته اند. @ayeha313
💢بیماری امام سجاد(ع) تا چه بعد از واقعه کربلا ادامه داشت؟ بیشتر روایات و نقل‌های معتبر، بیماری حضرت زین العابدین(ع) را تنها در همان شب و روز عاشورا عنوان می‌کنند که ممکن است اثر آن تا چند روز بعد از آن نیز باقی بود. 1. امام سجاد(ع): «هنگامی که پدرم نزدیک در شب عاشورا اصحاب را جمع کرد برای این‌که آنها را مرخص کند. من نزدیک او شدم تا آنچه را برای آنها می‌گوید بشنوم و من در آن هنگام مریض بودم، پس شنیدم که پدرم به اصحابش می‌فرمود…». 2. امام سجاد(ع): «من در آن شبی که پدرم در صبحش به رسید نشسته بودم و عمه‌ام حضرت زینب(س) نزد من مشغول پرستاری من بود»، در این هنگام پدرم در پنهانی از اصحابش کناره گرفت و نزد او «جُوَین»(یا جون یا حویّ) غلام ابوذر غفاری بود و او شمشیرش را اصلاح می‌کرد و پدرم اشعاری را می‌خواند. آن اشعار را دو بار یا سه بار تکرار کرد تا آن‌که من آن‌را فهمیدم و آنچه را می‌خواست، دانستم. پس راه گلویم را بند آورد. اشک‌هایم را پاک کردم و سکوت کردم...». 📚شیخ مفید، الارشاد ج ‏2، ص 91، @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم ✨با توکل به اسم اعظمت یاالله 🌸خدایا بزرگ و توانا تویی ✨رحیم و رئوف و یکتا تویی 🌸پر از مهری و بخشش و مغفرت ✨که ما قطره هستیم و دریا تویی 🌸الهی به امید لطف و کرم تو ✨روز و هفته مان را شروع می کنیم @ayeha313
💠 امام علی (علیه السلام) میفرمایند: مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ . 🌺 از كفاره گناهان بزرگ، به فرياد مردم رسيدن، و آرام كردن مصيبت ديدگان است. ( ۲۴) @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
#آشنایی_با_یاران_امام_حسین_علیه_السلام ✅یکی دیگر از آن ۷۲ نفر 🔰#ابوبکر_بن_حسن_علیه_السلام 🔻اب
✅دو تا از آن ۷۲ نفر 🔰 🥀🥀پسران حضرت زینب در کربلا عُون و محمد حضرت زینب از همسرش عبدالله بن جعفر (پسر عمو ) ۴ فرزند داشت . در آغاز حرکت امام حسین ، عبدالله از فرماندار مدینه برای امام حسین امان نامه گرفت و تلاش کرد امام را از سفر کوفه منصرف کند . وقتی امام حسین نپذیرفت ، عبدالله دو پسرش عون و محمد را همراه حضرت زینب برای یاری ایشان فرستاد . در روز عاشورا ، وقتی نوبت به جوانان بنی هاشم رسید ، حضرت زینب دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجهه شدید دایی خود را به مادرش فاطمه (س) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید . ⚔🛡به هنگام نبرد محمد اینگونه در برابر دشمن رجز می خواند : 📜به خدا شکایت می‌کنم از دشمنی قومی که از کور دلی به هلاکت افتادند . نشانه های قرآنی که محکم و مبین بود ، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکارا کردند . ⚔🛡عون نیز در نبرد خود ، سه سواره و ۱۸ پیاده از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و سپس به شهادت رسید . ⛺️منقول است حضرت زینب زمانی که هر یک از بنی هاشم به شهادت می رسیدند ، به کمک سید الشهدا ( ع )برای تعزیت می آمد ، ولی هنگام شهادت دو پسرش ، پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.
🌱آیه های زندگی🌱
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 3) ✳️بعد از سخنان شجاعانه حضرت زینب که باعث بیداری مردم در آن مجلس
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 4) 🔥عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد،یزید دستور داد که اسرا را هم به شام بفرستید. ⚡️کسانی که همراه سرهای مقدس سفر میکردند در اولین منزل فرود امدند تا غذا بخورند. در حالیکه مامورین مشغول خوشحالی و خوردن غذا و شرب خمر بودند، ناگهان دستی روی دیوار پدیدار شد و نوشت: 📛"آیا امتی که حسین را میکشند امید شفاعت جدش را روز حساب و قیامت دارند؟" 🔰مامورین مضطرب و هراسان شدند و خواستند دست را بگیرند که دست ناپدید شد. دوباره مامورین مشغول خوردن غذا شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: 📛" نه این چنین نیست،بخدا قسم که اینها شفیعی ندارند و روز قیامت در عذاب خواهند بود." 🔴 مامورین دوباره سعی کردند دست را بگیرند و نتوانستند. دوباره مشغول غذا خوردن شدند که دوباره دست ظاهر شد و نوشت: 📛"حسین را به حکم حاکم جور کشتند و این خلاف حکم خدا است." ♨️ غذا خوردن برای همه ناگوار شد و از آنجا کوچ کردند. ♻️مامورین ابن زیاد در راه سر حسین علیه السلام را از صندوق در آوردند و روی نی قرار دادند تا به منزلی رسیدند که راهبی در انجا زندگی میکرد. 🌹نیمه شب راهب متوجه شد از بیرون نوری از زمین تا آسمان✨ میدرخشد. بیرون امد و دید نور از سر حسین علیه السلام هست،نزد مامورین آمد و گفت: شماها کی هستید؟ 🔹مامورین ابن زیاد. 🔸این سر کیست؟ 🔹 سر حسین ابن علی 🔸کدام علی؟ 🔹 علی ابن ابیطالب. 🔸 مادرش کیست؟ 🔹فاطمه دختر رسول خدا. 🔸دختر پیامبرتان؟ 🔹بلی! 🔸وای بر شما که چه بد مردمی هستید! اگر مسیح فرزندی داشت او را روی مژه ی چشمانمان نگه میداشتیم... ♦️ممکن است ده هزار دینار به شما بدهم و این سر را تا صبح به من بسپارید؟ مانعی ندارد. 🔴ده هزار دینار را گرفتند و سر را به راهب دادند. 🌸راهب سر را شستشو داد و معطر گردانید و روی زانو گذاشت و تمام شب گریه میکرد تا صبح سر حسین را مخاطب قرار داد و گفت: ای سر مقدس من گواهی میدهم که جز خدای یکتا خدایی نیست و گواهی میدهم که محمد جد تو رسول خداست و من بر دین جد تو هستم.. 🌷 💥فردا صبح نزدیک شام که رسیدند،ماموران سر ابی عبدالله گفتند: بیایید دینارها را تقسیم کنیم مبادا یزید از ما بستاند، وقتی کیسه های زر را گشودند دیدند که دینارهای طلا به خزف تبدیل شده بود که یک طرف آن مکتوب بود: 🔴"و لا تحسبن الله غافلا عمّا یعمل الظالمون. و در طرف دیگر: 🔴 "و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون" 🌺اسرای اهل بیت چون نزدیک شام رسیدند ،تمام مردمان شام از کوچک و بزرگ برای تماشای اهل بیت و اظهار شادمانی از پیروزی یزید به استقبال شتافتند، ⚡️به منظور تکمیل تزیین شهر سه روز اهل بیت را در خارج شهر متوقف ساختند و شهر را با انواع تزیینات اراستند. 🔥مردم مشغول لهو و لعب و رقص و پایکوبی شدند . اهل بیت وارد دمشق شدند... 📙 نفس المهموم ص423، 📔 صواعق المحرقه ص197. 📘مناقب ابن شهراشوب ج4 ص 82 📕نفس الهموم ص 429 📓 کامل بهایی ج2،ص186
"کـوری عاطفـی چیسـت؟!!!" 🍃 کوری عاطفی یعنی اینکه؛ زن و مرد در زندگی زناشویی حرفی برای گفتن ندارند و هرکدام از آنها در عین اینکه در خانه هستند اما هرکدام در اتاق خودشان و یا مشغول کار خودشان هستند.... 👈 اما به محض رسیدن به دوست و قوم خویش زبان باز می‌کنند و کلی حرف نگفته دارند؛ حتی در باره‌ی همسرشان....! 👈 اگر به این مرحله رسیدید؛ دچار کوری عاطفی شدید و خیلی زود باید به فکر چاره باشید. @ayeha313