eitaa logo
🌱آیه های زندگی🌱
327 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
525 ویدیو
14 فایل
#خانه داری #مهدویت #ازدواج #روانشناسی #مذهبی https://harfeto.timefriend.net/17180058032928 لینک ناشناس کانال آیه های زندگی👆👆👆نظرات،پیشنهادات وانتقادات خودتان را با ما میان بگذارید
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم تشکراز حضورتون بنده سعی میکنم پست کمتری ارسال کنم گاها اگر زیاد میشه بخاطر مطالب مهدویت وفرقه های دروغین و نام اوران ایرانی هستش که نمیشه تیکه تیکه بفرستم وکمی تعداد پستهارو بالا میبره عدرخواهی میکنم ولی چشم سعی میکنم کمتر بشه التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 هر دوشنبه ازسوى خویش دو نعمت بر ما عطا فرما خوشبختى بندگیت را درآغاز روزمان و نعمت آمرزشت را در پايان ، روزیمان قرار بده ... 🌷 @ayeha313
💠امیرالمؤمنین (ع) : اللَّجاجُ يَكبو براكِبِهِ. 💎امام علی (ع) : مركب لجاجت، سوارِ خود به زمين مى زند. 📖منبع : غررالحكم حدیث ۱۷۱۰ ➖ پُست شماره ۲۹۶ @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
نظر آقای رائفی پور درباره ادعای کذب احمدالحسن یمانی مبنی بر دیدار با امام زمان ادامه دارد ... @ay
دجال بصره / تاریخچه و معرفی اجمالی فرقه احمدالحسن بصری📢📢 ❌فرقه انحرافی احمد الحسن، یکی از قطعات پازلی است که غرب جهت مبارزه با مراجع تقلید شیعه، آن را به تصویر کشیده است. تصویری که هر کدام از قطعات آن، فرقه ای انحرافی بوده و مردم را به سمت خود دعوت می کنند. می توان به طور خلاصه، پازل نام برده را چنین تشریح کرد که این پازل، بر آمده از چهار قطعه اصلی می باشد که عبارتند از: شیخیه، بابیت، بهائیت و احمدالحسن. فرقه احمدالحسن، که به نام سرکرده آن نام گذاری شده است، فرقه منحرفی است که اخیرا، پیروان آن به عنوان انصار امام مهدی ع؛ درحال تبلیغ و بیعت گرفتن از مردم از طریق اینترنت و انواع مسنجر ها هستند. ❌این جریان که تحت عنوان احمدالحسن الیمانی وصی و فرستاده امام زمان علیه السلام در اواخر سالهای حاکمیت صدام بروز کرد، پس از سقوط او، با کمک برخی از باقیمانده های رژیم بعث تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف، کربلا، ناصریه وبصره به راه انداختند. مؤسس این جریان، شخصی به نام احمد اسماعیل گاطع از قبیله صیامر است که بعدها نام خود را به احمدالحسن تغییر داد. وی درحدود سال ۱۹68میلادی درمنطقه ای بنام هویر از توابع زبیر از استان بصره متولد شده و درسال ۱۹۹۹میلادی از دانشکده مهندسی نجف فارغ التحصیل شد. وی مدت بسیار اندکی در کلاس های حوزه شهید سید محمد صدر شرکت کرد. ❌این فرد شیاد 3 مرحله رو برای ظهور خودش قائل هست: مرحله اوّل: ملاقات حضرت صاحب الزمان(عج) در حرم سید محمد فرزند امام هادی (ع) در عالم رویا و ملاقات های مکرر حضوری در عالم بیداری، پس از آن خواب! مرحله دوم: آگاه از نسبت فرزندی با امام (عج)! مرحله سوم: دریافت دستور ورود به حوزه علمیه نجف و افشاگری های مالی از مسئولین آن! ❌بعد از سقوط صدام در ماه جمادی الثانی ۱۴۲۴ قمری، احمد اسماعیل گاطع از فرصت به وجود آمده استفاده کرده و دعوت خود را علناً تکرار می کند. وی در ماه مبارک رمضان آن سال ادّعا می‌کند که از سوی امام زمان (ع) مأموریت یافته تا همه مردم زمین را مورد خطاب قرار دهد و آن ها را به قیام در راه حق بر علیه ظالمان دعوت کند! مدّعی جریان یمانی با استناد به احادیثی که علامه مجلسی در باب « خلفاء المهدی صلوات الله علیه و اولاده و ما یکون بعده» در ج ۵۳ بحار الانوار آورده است، تمسّک کرده و طبق یکی از آن احادیث، که پیامبر(ص) به دوازده امام معصوم شیعه وصیت می کند و بعد از ذکر امام زمان(عج) می فرماید: « ثم یکون من بعده اثنا عشر مهدیّاً فاذا حضرته الوفاه فلیسلّمها الی ابنه اول المهدییّن …». نیز استناد نمود. بنابراین ادّعا می کند که او مصداق همان اوّل المهدیین و فرزند امام زمان (عج) است! در حالی که امام زمان هنوز نیامده وفوت نشده، وصیّ او ظهور کرده است! ❌آنچه در این جریان خودنمایی می کند، بینش تکفیری نسبت به بزرگان شیعه است. بطوری که به نظر می رسد تمامی منابع این جریان، در این مسأله سرمایه گذاری شده و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ چیزی دریغ نمی نمایند. البته بر اهل علم پوشیده نیست که مهم ترین ابزار تبلیغی این جریان، تحکم بر علیه مقدسات شیعه بوده و با استفاده از مغالطه های فنی، برخی از افراد کم سواد دینی را به انحراف می کشانند.- کانال آشنایی با فرقه های نوظهور @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
سخنان رهبر انقلاب درباره مدعیان دروغین @ayeha313
آخرین سخن؛ چه باید کرد ؟برادران وخواهران ایمانی! فتنه های رنگارنگ که از سوی شیاطین واعوان وانصار آن ها برای فریب وانحراف مردم از صراط مستقیم تدارک دیده می شود ، همیشه بوده وهست ، مخصوصاً در آخر الزمان که بنا بر صریح احادیث، فتنه ها فراوان‌تر ودجّال و دجّال‌ها به صورت پیچیده‌تر ظهور می‌کنند.در مقابل آن فتنه ‌ها ودجّال ها هیچ پناهگاه امنی ، و تضمینی برای سلامتی جز تمّسک جستن به ثقلین ( قرآن و عترت ) وجود ندارد . چرا که پیامبر اکرم(ص) فرمود : « انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی اهل بیتی ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی أبداً » .امّا استفاده صحیح از کتاب وعترت ، بدون مراجعه به کارشناسان ومتخصّصان این فن ، یعنی علمای دین ، هرگز امکان پذیر نیست . این یک مطلب عقلائی وعرفی است ، که برای شناخت هر چیزی به متخصّص آن باید رجوع کرد . بالاتر از این ، خود قرآن وعترت مردم را به رجوع به علماء ربّانی، به عنوان نائبان وخلفای ائمه در عصر غیبت، ارشاد فرموده‌اند.قرآن می فرماید: « اگر نمی‌دانید از پژوهش‌گران کتاب‌های آسمانی بپرسید» ؛ پیامبر اکرم(ص)، بنا بر روایت امام صادق (ع) ، فرمود : « العلماء ورثه الانبیاء » علماء وارثان انبیاء هستند.امام حسین (ع) فرمود: « ذلک بأنّ مجاری الأمور و الأحکام علی ایدی العلماء بالله الأمناء علی حلاله وحرامه ». چرا که مجاری امور واحکام به دست علماء الهی وامناء بر حلال وحرام خدا گذاشته شده است.امام هادی (ع) فرمود : « لو لا من یبقی بعد غیبه قائمنا من العلماء الدّاعین الیه والّدالین علیه … لما بقی أحد الّا ارتدّ عن دین الله … اولئک هم الأفضلون عند الله عزّ وجلّ » . اگر علمائی که در زمان غیبت به سوی او مردم را راهنمایی می کنند، نباشند، هر آینه کسی نمی ماند مگر این که از دین مرتد گردد … . آن ها ( علماء ) نزد خدا برتر هستند.امام زمان(عج) فرمود : « وأما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا ، فانهم حجّتی علیکم وأنا حجّه الله » . در حوادث واقعه باید به راویان حدیث ما ( علماء ) رجوع کنید، زیرا آن ها از طرف من حجّت هستند ومن حجّت خدا هستم.بنابراین، مطمئن ترین و بهترین راه برای شناخت حقیقت مدّعیان، وتمیز دادن راستگویان از دروغگویان، و حلّ شبهه های دینی، پناه بردن به علمای دین است؛ بر علمای دین هم واجب است حقایق را روشن کنند، ودر مقابل بدعت ها سکوت نکنند. زیرا در حدیث آمده است : « إذا ظهرت البدع فعلی العالم ان یظهر علمه وإلا فعلیه لعنه الله ». یقیناً علمای ربّانی که همواره مورد توجه وعنایت قطب عالم امکان هستند ، همیشه در پرتو عنایت ‌های عزیز زهراء سلام الله علیها به رسالت های الهی خود عمل می کنند ، وهمگی باید در زیر آن لوای حقیقی امام زمان(عج) قرار گیرند.- از سخنان استاد رائفی پور- سایت ظهور12 @ayeha313
🌱آیه های زندگی🌱
آخرین سخن؛ چه باید کرد ؟برادران وخواهران ایمانی! فتنه های رنگارنگ که از سوی شیاطین واعوان وانصار آن
منابعی که در این تحقیق بصورت خیلی خلاصه استفاده شد1-سایت آپارات2-سایت رجانیوز3-فرهنگ نیوز4-سایت گروه فرهنگی تبلیغی بروج(نقد مدعیان دروغین مهدویت)5-کانال آشنایی با فرقه های نوظهور 6- سایت ظهور12 و... @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😷برای کودک سرماخورده چه سوپی درست کنیم؟ 🍵 سوپ مناسب سرماخوردگی با توجه به شرایط فرد ممکن است متفاوت باشد. به طور کلی سوپ باید آبکی، ساده و سبک یا بدون گوشت برای کودکان باشد. 🍵 برای سرماخوردگی های عمومی نیز بهتر است در سوپ از برنج، هویج رنده شده، مقداری پیاز، جعفری یا گشنیز و بر اساس زائقه مقداری آبلیمو یا رب استفاده شود. 🍵 علاوه بر این، برای کودکانی که تب دارند مصرف آب سوپ جو بسیار مناسب است. @ayeha313
❌ پاسخ به شبهات با اذانی که باهاش آدم اعدام کنند، نماز خواندن خطاست!! ✅ پاسخ 🔹 اولاً هیچگاه با اذان، کسی را اعدام نکردند، یعنی اعدام کردن آدابی مانند اذان گفتن یا چیز دیگری شبیه آن ندارد. 🔹 ثانیاً مخالفین اعدام (ندانسته و بعضاً آگاهانه) از بزرگترین مروجان و طرفداران اعدام و خشونت هستند. مجرم زمانی انگیزه مجرمانه پیدا می‌کند که در محاسبات سود و زیانِ ارتکاب جرم، میزان سود ( مادی یا غیر مادی؛ مادی مانند پول، غیر مادی مانند برتری طلبی و...) را بیش از مقدار ضرر ببیند. مثلاً وقتی یک دزد برای حمله‌ی مسلحانه به مغازه‌ی طلافروشی، احتمال موفقیت دزدی همراه با خشونت و قتل را مساوی با چند میلیارد ثروت ببیند و احتمال شکست را چند سال زندانی ببیند، به احتمال زیاد، این میزان ضرر احتمال را در آرزوی آن ثروت زیاد بپذیرد و به ارتکاب جرم که به احتمال زیاد همراه با خونریزی باشد مبادرت کند. کسی با یک سطل ماست می‌خواست یک دریا دوغ درست کند!! وقتی به او گفتند: امکان ندارد، گفت: «میدانم نمیشه، اما اگه بشه، چی میشه!!!!» این شخص به این دلیل این عمل احمقانه را انجام می‌دهد که زیان آن را در حد یک سطل ماست می‌بیند، اما اگر زیان قابل توجهی متوجه او شود، حتی اگر دیوانه باشد، چنین فکری نمی‌کند. مجرمین هم که معمولاً افراد عاقلی هستند، به همین شکل رفتار مجرمانه خود را ناخودآگاه محاسبه می‌کنند ولذا مجازات قاطع تا حد زیادی از شکل‌گیری انگیزه‌ی مجرمانه و خشونت‌های ضمن آن پیشگیری می‌کند. به همین جهت است که قرآن می‌فرماید: «ولکم فی القصاص حیاة» 🔹نکته‌ی آخر اینکه اعدام کردن در صورتی که طبق دستور خالق انسان و حیات دهنده‌ی انسان باشد، هیچ اشکالی ندارد. خدای سبحان، گاهی به یک میکروب یا یک غده‌ی سرطانی ماموریت می‌دهد که جان کسی گرفته شود، و گاهی انسان چنین مأموریتی پیدا می‌کند، تفاوت فقط این است که انسان با آگاهی و اراده و اختیار و در جهت تأمین مصالح اجتماعی مأمور میشود و بنابر ساختار وجودی یعنی اختیار خود، امکان سرپیچی از این دستور را دارد، اما میکروب، خود نمی‌داند چه می‌کند و اختیاری هم در این خصوص ندارد. @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ تولد: ۲۰ اکتبر ۱۸۶۶، سردارکندی فوت: ۹ نوامبر ۱۹۱۴، تهران ملیت: ایرانی محل دفن: حرم عبدالعظيم الحسنی، تهران پدر: حسن قراچه‌داغی حزب: حزب اجتماعیون اعتدالیون فرزند: معصومه ستاری، سلطان ستاری، یدالله ستاری @ayeha313
ستارخان قراچه‌داغی (زاده ۲۸ مهر ۱۲۴۵ – درگذشته ۲۵ آبان ۱۲۹۳) از سرداران جنبش مشروطه ایران ملقب به سردار ملیاست. وی در برابر نیروهای دولتی ضد مشروطه در تبریزایستاد.
ستار خان سومین پسر حاج حسن قره‌داغی در ۲۸ مهر ۱۲۴۵ خورشیدی در روستای سردارکندی در شهرستان ورزقان به دنیا آمد. وی در مقابل قشون عظیم محمدعلی‌شاه پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی و تعطیلی آن که برای طرد و دستگیر کردن مشروطه‌خواهان تبریز به آذربایجان گسیل شده‌بود، ایستادگی کرد و بنای مقاومت گذارد. ستارخان مردم را ضد اردوی دولتی فراخواند و خود رهبری آن را بر عهده گرفت و به همراه سایر مجاهدان و باقرخان -سالار ملی- مدت یک سال در برابر قوای دولتی ایستادگی کرد و نگذاشت تبریز به دست طرفداران محمدعلی‌شاه بیفتد. اختلاف او با شاهان قاجار و اعتراض به ظلم و ستم آنان، به زمان کودکی‌اش برمی‌گشت.
ستارخان سردار ملی (۱۲۸۴–۱۳۳۲ق) فرزند حاج حسن قراجه داغی در منطقه ارسباران به دنیا آمد. او سومین پسر حاج حسن بزّاز بود که به شغل پارچه‌فروشی اشتغال داشت. سوابق زندگی او در دوران کودکی و نوجوانی تا درگیری‌های جنبش مشروطه چندان معلوم نیست. از اطلاعات جسته و گریخته‌ای که از وی به دست آمده، درمی‌یابیم که او با پدر خود در روستاهای اطراف ارسباران به بزازی مشغول بود. او و دو برادر بزرگترش اسماعیل و غفار از کودکی علاقه وافری به تیراندازی و اسب‌سواری داشتند و در این میان اسماعیل فرزند ارشد خانواده شب و روزش به اسب‌تازی، تیراندازی و نشست و برخاست با خوانین و بزرگان سپری می‌شد. همین سرکشی‌ها سبب شد تا سرانجام و در پی اعتراض به حاکم وقت دستگیر و محکوم به اعدام شود. گفته شد اسماعیل به ارتباط و پناه دادن به فردی به نام قاچاق فرهاد که از مخالفان و ناراضیان بود، متهم است و به همین جرم کشته شد. این امر کینه‌ای در دل ستارخان ایجاد کرد که بعدها به تقویت روحیه مقاومتش در برابر قاجار کمک کرد. وقتی اسماعیل به دست نیروهای دولتی کشته شد، ستارخان به همراه خانواده خود به تبریز مهاجرت کرد. او در محله امیرخیز اقامت گزید و در زمرهلوطیان تبریز قرار گرفت. البته لوطیان تبریز دو مذهب مرام داشتند که شیخیه و شرعیه بودند و ستار در زمره لوطی‌های شیخیه بود.
وی مدتی جزء تفنگچیان سواران حاکم خراسان بود، از آنجا بهعتبات عالیات عراق سفر کرد، پس از چندی به تبریز بازگشت و به مباشری املاک محمدتقی صراف مشغول شد. سپس به توصیه رضاقلی خان سرتیپ وارد خدمت ژاندارمری شد و حفاظت راه مرند و خوی به او محول گردید. چندی بعد مورد توجه مظفرالدین میرزا (ولیعهد) قرار گرفت، ضمن دریافت لقب خان، از تفنگداران ولیعهد در تبریز محسوب گردید. ستارخان بنابر عادت لوطی‌گری در دفاع از مظلومان در برابر حکومت پس در یکی از درگیری‌های خود با مأمورین محمدعلی میرزا (ولیعهد) در تبریز، مورد تعقیب قرار گرفت، از شهر گریخت و مدتی به راهزنی عیاری مشغول شد، اما از ثروتمندان می‌گرفت و به فقرا می‌داد. سپس با وساطت بزرگان و معتمدین محل به شهر بازگشت و دلالی اسب را پیشه خود کرد. او به درستی و امانتداری در تبریز شهرت داشت به همین دلیل مالکان، حفاظت از اموال خود را به او می‌سپردند. او هیچ‌گاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما هوش آمیخته به شجاعتش و مهارت در فنون جنگی و اعتقادات مذهبی و وطن دوستی‌اش، او را به سردار ملی تبدیل کرد.
ستارخان که مرام شیخیه داشت، طرفداری تعدادی از مراجع تقلید شیعه طرفدار مشروطه را پشت سر خود می‌دید از جملهثقةالاسلام و به ویژه حمایت‌های آیات ثلاث را مشاهده می‌کرد از حیث مبارزه تقویت روحی می‌شد و همواره می‌گفت من در پی اجرای احکام حجج و علمای نجف بخصوص آخوند خراسانی هستم. علمای مشروطه خواه نجف نیز در عصر استبداد صغیر تعدادی از علما و طلاب را برای تقویت جبهه تبریز به این ناحیه گسیل داشتند که مشهورترین آن‌ها آیت‌الله سید علی تبریزی مشهور به سید علی داماد بود که به همراه خود میرزا احمدخان عمارلویی و تعدادی دیگر را به همراه داشت.[نیازمند منبع] پس از ماه‌ها محاصره تبریز قوای روسیه با موافقت دولتانگلستان و محمدعلی شاه قاجار، از مرز گذشتند به سوی تبریز حرکت کردند و راه جلفا را باز کرد. در نتیجه محاصره شهر به پایان رسید و سربازان دولتی شاه و خوانین محلی مخالف مشروطیت از اطراف تبریز دور شدند. بدین ترتیب نقشی که ستارخان و باقرخان در دفاع از مشروطه در تبریز داشتند به پایان رسید.
با شروع انقلاب مشروطه علیه محمدعلی شاه در تهران و گسترش آن در سراسر کشور، شاه قاجار به مبارزه و سرکوب مشروطه‌خواهان پرداخت. مجاهدین و آزادی‌خواهان آذربایجانی و قفقازی، به فرماندهی ستارخان و باقرخان به حمایت از مشروطیت تهران قیام نمودند و در مقابل قوای ۳۵ تا ۴۰ هزار نفری اعزامی محمدعلی شاه و خوانین محلی به فرماندهی عین‌الدوله که برای سرکوبی قیام تبریز اعزام شده بودند به شدت مقاومت کردند و از تسلط آن‌ها به شهر ممانعت نمودند. تبریز به مدت ۱۱ ماه توسط سپاه دولتی محمدعلی شاه قاجار محاصره شد و از ورود آذوقه به شهر جلوگیری به عمل آمد. زندگی بر مردم بسیار سخت و طاقت فرسا گردید حتی مردم ناچار به خوردن یونجه و علف شدند. او در مدت یازده ماه استبداد صغیر یعنی از ۲۰ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ ق تا هشتم ربیع‌الثانی ۱۳۲۷ ق/ تیر ۱۲۸۷ تا خرداد ۱۲۸۸ش/ ۲۰ ژوئن ۱۹۰۸ تا می ۱۹۰۹ با همراهی باقرخان رهبریِ مجاهدین تبریز و ارامنه و قفقازی‌ها را بر عهده داشت و مقاومت شدید و طاقت فرسای اهالی تبریز در مقابل سی و پنج الی چهل هزار نفر سپاه دولتی، با راهنمایی و رهبری او انجام گرفت، به‌طوری‌که شهرت او به خارج از مرزهای کشور رسید و در غالب جراید اروپایی و آمریکایی هر روز نام او با خط درشت ذکر می‌شد و دربارهٔ مقاومت‌های سرسختانه وی مطالبی انتشار می‌یافت
محمدعلی شاه پس از دریافت این تلگراف به نیروهای دولتی دستور ترک محاصره داد اما روس‌ها به پیشروی ادامه دادند و وارد تبریز شدند، ستارخان حاضر به اطاعت از دولت روس نشد و در اواخر جمادی‌الثانی ۱۳۲۷ق (اواخر ماه مه ۱۹۰۹م) به ناچار با همراهانش به کنسولگری عثمانی در تبریز پناهنده شد. در منابع ذکر شده‌است که ستارخان به کنسول روس (پاختیانوف) که می‌خواست پرچم روس را خود به سر در خانه ستارخان زند و او را در حمایت دولت روس قرار دهد گفت: «جناب کنسول! من می‌خواهم هفت دولت زیر سایه بیرق ایران باشد شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد!
در روزهای پایانی اسفند ۱۲۸۸ ش، ستارخان و باقرخان در رأس فداییان مسلح خود عازم تهران شدند و در روز ۴ فروردین مورد استقبال دولت مشروطه‌خواه و مردم تهران قرار گرفتند. چندی بعد که مجلس شورای ملی دستور خلع سلاح در سراسر کشور را صادر کرد، ستارخان و باقرخان مصوبه مجلس را پذیرا شدند ولی چند روز بعد به تحریک عده‌ای از بدخواهان از پذیرش مصوبه مجلس سرباز زدند و وزارت کشور (به کمک بختیاریان) ناچار شد اسلحه‌ها را به زور از دست آن‌ها بگیرد.
بعداز ظهر اول شعبان ۱۳۲۸ (شانزدهم امرداد ۱۲۸۹ هجری خورشیدی) قوای دولت مشروطه، که جمعاً سه هزار نفر می‌شدند به فرماندهی یپرم‌خان، یار قدیمی ستارخان در تبریز و رئیس نظمیهٔ وقت، باغ اتابک را محاصره کردند و پس از چند بار پیغام، هجوم نظامیان به باغ صورت گرفت و جنگ بین قوای دولتی و مجاهدین آغاز گشت. در این جنگ قوای دولتی از چند عراده توپ  و پانصد مسلسل شصت تیر استفاده کردند و به فاصلهٔ ۴ ساعت ۳۰۰ نفر از افراد حاضر در باغ کشته شدند. ستارخان راه پشت بام را در پیش گرفت، اما در مسیر پله‌ها در یکی از راهروهای عمارت تیری به پایش اصابت کرد و مجروح شد و قادر به حرکت نبود. اندکی بعد قوای دولتی او را دستگیر کردند و به منزل صمصام السلطنه بردند و خود و اتباعش ناچار به خلع سلاح شدند. بعد از این وقایع، ستارخان خانه‌نشین تهران شد؛ پزشکان حاذق برای مداوای پای او تمام تلاش خود را کردند، بر اثر اصابت گلوله هر دو استخوان ساق پا شکسته‌بود و زخم دچار عفونت بود، دو بار پزشکان معالج (لقمان الدوله، حسین خان نظام الحکما، و دو پزشک خارجی) اقدام به عمل جراحی و تمیز کردن زخم نمودند و پس از مدتی شکستگی و زخم بهبودی نسبی پیدا کرد و با وجود کوتاهی پا می‌توانست با عصا راه برود. ستارخان که از دولت مشروطه کنار گذاشته مطرود و منزوی بود، پس از این واقعه نزدیک به چهار سال زندگی کرد؛ حتی مکاتباتی برای دفع اجنبی و اعلام آمادگی برای رفع اشغال و فجایع روس‌ها در آذربایجان، با دولت مرکز حتی عین الدوله(محاصره‌کننده تبریز) داشت که وقعی گذارده نشد. عاقبت ستارخان در تاریخ ۲۵ آبان ۱۲۹۳ (۲۸ ذی الحجه ۱۳۳۲) در تهراندرگذشت.
آرامگاه ستارخان در باغ طوطی در کنار حرم شاه عبدالعظیم شهر ری واقع است. در بهار ۱۳۳۳ عده‌ای از هواداران حزب توده سنگ قبری برای ستار خان نصب کردند که علامت داس و چکش و نوشتاری با محتوای کمونیستی داشت. فرمانداری نظامی تهران این سنگ قبر را برداشت. نوادگان ستار خان چندین مرتبه سعی کردند با کسب مجوزهای شرعی، پیکر وی را به تبریز منتقل کنند که موفق نشدند. خانه ستار خان به عنوان موزه در محلهٔ امیرخیز خیابان شمس تبریزی نرسیده به میدان پنجم مرداد (منجم) کوچهٔ ستارخان به روی بازدید همگان باز است.
فیلم سینمایی ستارخان دربارهٔ جنبش مشروطه و به کارگردانی علی حاتمی و نقش آفرینی علی نصیریان در نقش ستارخان در سال ۱۳۵۱ ساخته شد. به پاس کوشش‌های ستارخان در جنبش مشروطه، پس از انقلاب ۱۳۵۷ خیابانی در غرب تهران به نام او نامگذاری شد. همچنین تندیس‌ها و بناهای یادبود دیگری نیز در تهران و دیگرشهرهای ایران به یاد او برپا شده‌است. در سال ۱۳۹۱ نیز یک فیلم مستند با نام عیار مشروطه که یک واگویی از زایش تا درگذشت ستارخان است از سوی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته‌شد. در سال ۱۳۹۷ سریالی به نام ایران‌دخت به کارگردانی محمدرضا وزری در ۳۰ قسمت تولید شد و در بهمن ۱۳۹۶ ۱۰ قسمت آن از شبکهٔ یک سیما پخش شد. در این سریال سعید نیکپور در نقش ستارخان، نقش آفرینی کرده‌است و شکر خدا گودزی در نقش باقر خان ایفای نقش کرده‌است. در سال ۱۳۹۶ یک مجموعه تلویزیونی با نام ستارخان به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا ورزی در ۱۰ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای ساخته و از شبکه یک پخش شد. این مجموعه سال‌های پایانی زندگی ستارخان را واگویه می‌کند @ayeha313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸بار الهی 🌾دیگر از هیچ کسی دلگیر نیستم. 🌾هر آنکس که رنجی بخشید 🌾و زخمی زد را می بخشم. 🌾لطفا قلب مرا از کینه تهی گردان. 🌾لطفا به من صبر و آرامش عطا کن. 🌸خداوندا... 🌾مرا ببخش، 🌾و کمک کن که ببخشم. 🌾کمک کن دیگران هم مرا ببخشند. 🌸آمیـن @ayeha313
💠امیرالمؤمنین (ع) : الغَشُوشُ لِسانُهُ حُلوٌ و قَلبُهُ مُرٌّ. 💎امام علی (ع) : دغلكار، زبانش شيرين است و دلش تلخ. 📖منبع : غررالحكم حدیث ۱۵۷۵ ➖ پُست شماره ۲۹۷ @ayeha313
؟ زن باشید. به این معنا که هنگامی‌که در حال گفتن خود است با قطع کردن حرف‌های او، او را نکنید. حتی ممکن است حق با شما باشد، اما اجازه دهید تا اتمام کلام ادامه دهد و بعد از این‌که تمام شد، با او حرف بزنید. به یاد داشته باشید که مرد زنی می‌شود که یا او را همراهی کند و یا این‌که با او کند و به آرامی و با روی خوش او را نقد کند نه با تمسخر و خنده. @ayeha313