هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
حکومت و مالکیت آسمانها و زمین و آنچه در آنهاست، تنها از آن خداست. و او بر هر چیزى تواناست.
(مائده/۱۲۰)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در آخرین آیه به مالکیت و حکومت خدا بر آسمان ها و زمین و آنچه در آنها است اشاره شده و عمومیت قدرت او بر همه چیز را چنین بیان مى کند: حکومت آسمان ها و زمین و آنچه در آنها است از آنِ خدا است و او بر هر چیزى توانا است (لِلّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ وَ ما فیهِنَّ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ).
🌼🌼🌼
ذکر این جمله در واقع به عنوان دلیل و علت براى رضایت بندگان از خدا است; زیرا کسى که بر همه چیز توانا است و بر سراسر عالم هستى حکومت مى کند، توانائى دارد که هر چه بندگان از او بخواهند به آنها ببخشد، و آنها را خشنود و راضى گرداند.
ضمناً مى تواند اشاره اى به نادرستى عمل نصارى در پرستش مریم (علیها السلام)بوده باشد; زیرا عبادت، تنها شایسته کسى است که بر سراسر عالم آفرینش حکومت مى کند، نه مریم (علیها السلام) که مخلوقى بیش نبوده است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱۲۰ سوره مائده »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ۖ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ»
*بنام خداوند بخشنده مهربان* حمد و سپاس، مخصوص خداوندى است که آسمانهاو زمین را آفرید، و ظلمتها و نور را پدید آورد. امّا کافران براى پروردگار خود، همتاو شبیه قرار مى دهند (با این که دلایل توحید و یگانگى او، در آفرینش جهان آشکار است).
(انعام/۱)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
ستایشِ خالقِ آسمان ها و زمین
این سوره با حمد و ستایش پروردگار آغاز شده است.
نخست از طریق آفرینش عالَم کبیر (آسمان و زمین) و نظام هاى آنها، آنگاه از طریق آفرینش عالم صغیر یعنى انسان ، مردم را متوجه اصل توحید مى سازد، ابتدا مى فرماید: حمد و ستایش مخصوص خدائى است که آسمان ها و زمین را آفرید (الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ).
و مى افزاید: خداوندى که مبدأ نور و ظلمت را ایجاد کرد (وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ) و بر خلاف عقیده دوگانه پرستان، آفریننده همه چیز است.
اما مشرکان و کافران به جاى این که از این نظام واحد درس توحید بیاموزند براى پروردگار خود شریک و شبیه مى سازند (ثُمَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ).
قابل توجه این که: عقیده مشرکان را با کلمه ثم که در لغت عرب براى ترتیب با فاصله است ذکر کرده، و این نشان مى دهد که: در آغاز، توحید به عنوان یک اصل فطرى و عقیده عمومى و همگانى بشر بوده است و شرک بعداً به صورت یک انحراف از این اصل فطرى، به وجود آمده.
اما در این که: چرا درباره آفرینش زمین و آسمان ، کلمه خلق به کار رفته، و در مورد نور و ظلمت کلمه جعل ؟ مفسران سخنان گوناگونى دارند، ولى آنچه نزدیک تر به ذهن مى رسد این است که: خلقت درباره اصل وجودِ چیزى است و جعل درباره خواص، آثار و کیفیاتى است که به دنبال آنها وجود پیدا مى کند.
و از آنجا که نور و ظلمت جنبه تَبَعى دارد، از آن تعبیر به جعل شده است.
🌼🌼🌼🌼
جالب توجه این که در حدیثى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) در تفسیر این آیه چنین نقل شده است: این آیه در حقیقت به سه طایفه از منحرفان پاسخ مى گوید:
اول، به مادى ها که جهان را ازلى مى پنداشتند و منکر خلق و آفرینش بودند.
دوم، به دوگانه پرستان که نور و ظلمت را دو مبدأ مستقل مى دانستند.
سوم، به مشرکان عرب که براى خدا شریک و شبیه قائل بودند.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱ سوره انعام »
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
راهکارهای زندگی موفق در جزء بیست و نهم قرآن کریم
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَىٰ أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ ۖ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ»
او کسى است که شما را از گِل آفرید. سپس مدتى مقرّر داشت (تا انسان تکامل یابد) و اجل (و مرگ) حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). سپس شما (در یگانگى و قدرت او) تردید مى کنید.
(انعام/۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
گفتیم این سوره براى تحکیم پایه هاى خداپرستى و توحید در درون دل ها، نخست انسان را متوجه عالم کبیر مى سازد، و در آیه بعد انسان را به عالم صغیر (انسان) توجه مى دهد و در این مورد، به شگفت انگیزترین مسأله، یعنى آفرینش او از خاک و گل اشاره کرده، مى فرماید: او است خدائى که شما را از گل آفرید (هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ طین).
درست است که آفرینش ما از پدران و مادرانمان بوده است، نه از خاک، ولى چون آفرینش انسان نخستین، از خاک و گل بوده است، چنین خطابى به ما نیز درست و بى ایراد است.
آنگاه به مراحل تکاملى عمر انسان اشاره کرده، مى فرماید: پس از آن مدتى را مقرر ساخت (ثُمَّ قَضى أَجَلاً) که در این مدت انسان در روى زمین پرورش و تکامل پیدا کند.
🌼🌼🌼
اجل در اصل، به معنى مدت معین است، و قضاء اجل به معنى تعیین مدت و یا به آخر رساندن مدت است، اما بسیار مى شود، که به آخرین فرصت نیز اجل گفته مى شود.
مثلاً مى گویند: اجلِ دَیْن فرا رسیده است، یعنى آخرین موقع پرداخت بدهى رسیده است، و این که به فرا رسیدن مرگ نیز، اجل مى گویند، به خاطر آن است که آخرین لحظه عمر انسان در آن موقع است.
سپس براى تکمیل این بحث مى فرماید: اجل مسمى در نزد خدا است (وَ أَجَلٌ مُسَمّىً عِنْدَهُ).
و بعد مى گوید: شما مشرکان درباره آفریننده اى که انسان را از این اصل بى ارزش یعنى گل آفریده و از این مراحل حیرت انگیز و حیرت زا گذرانده است شک و تردید به خود راه مى دهید.
موجودات بى ارزشى همچون بت ها را در ردیف او قرار داده، یا در قدرت پروردگار بر رستاخیز و زنده کردن مردگان شک و تردید دارید، لذا مى فرماید: با این همه تردید مى کنید (ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۲ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ ۖ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ»
در آسمانها و زمین خداوندیگانه اوست، پنهان و آشکار شما را مى داند. و از آنچه (انجام مى دهید و) به دست مى آورید، باخبر است.
(انعام/۳)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
خداى آسمان ها و زمین
در این آیه براى تکمیل بحث گذشته در زمینه توحید و یگانگى خدا، و پاسخ گفتن به کسانى که براى هر دسته اى از موجودات خدائى قائلند و مى گویند: خداى باران، خداى جنگ، خداى صلح، خداى آسمان و مانند آن چنین مى فرماید: او است خداوندى که الوهیتش بر تمام آسمان ها و زمین حکومت مى کند (وَ هُوَ اللّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الأَرْضِ).
یعنى با توجه به این که خالق همه چیز او است، مدبر و اداره کننده همه نیز او مى باشد; زیرا حتى مشرکان جاهلیت نیز خالق و آفریدگار را اللّه مى دانستند، ولى تدبیر و تصرف را براى بت ها قائل بودند.
لذا این آیه به آنها چنین پاسخ مى دهد: کسى که خالق است، تدبیر و تصرف در همه جا نیز به دست او است.
این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که، خداوند در همه جا حاضر است، در آسمان ها و در زمین و جائى از او خالى نیست، نه این که: جسم باشد و مکان داشته باشد، بلکه احاطه به همه مکان ها دارد.
بدیهى است: کسى که در همه جا حکومت مى کند و تدبیر همه چیز به دست او است و در همه جا حضور دارد، تمام اسرار و نهانى ها را مى داند، لذا در جمله بعد مى فرماید: چنین پروردگارى پنهان و آشکار شما را مى داند و نیز از آنچه انجام مى دهید با خبر است (یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَ جَهْرَکُمْ وَ یَعْلَمُ ما تَکْسِبُونَ).
ممکن است گفته شود: سرّ و جهر در آیه، اعمال انسان ها و نیات آنها را نیز شامل مى شود، بنابراین نیازى به ذکر ما تَکْسِبُونَ: انجام مى دهید نیست.
ولى باید توجه داشت: کسب به معنى نتیجه هاى عمل و حالات روحى حاصل از اعمال خوب و بد است، یعنى او هم از اعمال و نیات شما با خبر است، و هم از اثراتى که این اعمال در روح شما مى گذارد، و در هر حال ذکر این جمله براى تأکید در مورد اعمال انسان ها است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۳ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ»
(کافران) هیچ نشانه و آیه اى از آیات پروردگارشان براى آنان نمى آید، مگر این که از آن رویگردان مى شوند.
(انعام/۴)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
انسان هاى لجوج
گفتیم در سوره انعام روى سخن، بیشتر با مشرکان است، و قرآن به انواع وسائل براى بیدارى و آگاهى آنها متوسل مى شود، این آیه، و آیات فراوانى که بعد از آن مى آید، در تعقیب همین موضوع است.
در این آیه، به روح لجاجت و بى اعتنائى و تکبر مشرکان در برابر حق و نشانه هاى خدا اشاره کرده، مى فرماید: آنها چنان لجوج و بى اعتنا هستند که هر نشانه اى از نشانه هاى پروردگار را مى بینند، فوراً از آن روى برمى گردانند (وَ ما تَأْتیهِمْ مِنْ آیَة مِنْ آیاتِ رَبِّهِمْ إِلاّ کانُوا عَنْها مُعْرِضینَ)
یعنى ابتدائى ترین شرط هدایت و راهیابى، که تحقیق و جستجوگرى است در آنها وجود ندارد، نه تنها شور و عشق یافتن حق در وجود آنان نیست که همانند تشنگانى که به دنبال آب مى دوند، در جستجوى حق باشند، که اگر چشمه آبى زلال بر در خانه آنها بجوشد صورت از آن برگردانده و اصلاً به آن نگاه نمى کنند، حتى اگر این آیات از طرف پروردگار آنها باشد (ربّهم) و به منظور تربیت و و تکامل خود آنها نازل گردد!
این روحیه منحصر به دوران جاهلیت و مشرکان عرب نبوده، الآن هم بسیارى را مى بینیم که در یک عمر شصت ساله، حتى، زحمت یک ساعت تحقیق و جستجو درباره خدا و مذهب به خود نمى دهند.
سهل است اگر کتاب و نوشته اى در این زمینه به دست آنها بیفتد به آن نگاه نمى کنند، و اگر کسى با آنها در این باره سخن گوید، گوش فرا نمى دهند.
اینها جاهلان لجوج و بى خبرى هستند که ممکن است گاهى در کسوت دانشمند ظاهر شوند!
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۴ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»
آنان، حق را هنگامى که به سراغشان آمد، تکذیب کردند، ولى بزودى اخبار (و کیفر) آنچه را استهزا مى کردند، به آنان مى رسد.
(انعام/۵)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
سپس به نتیجه این عمل آنها اشاره کرده، مى فرماید: نتیجه این شد که آنها حق را به هنگامى که به سراغشان آمد تکذیب کردند (فَقَدْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمّا جاءَهُمْ).
در حالى که اگر در آیات و نشانه هاى پروردگار دقت مى نمودند، حق را به خوبى مى دیدند و مى شناختند و باور مى کردند.
و نتیجه این تکذیب را به زودى دریافت خواهند داشت، و خبر آنچه را به باد تمسخر گرفتند به آنها مى رسد (فَسَوْفَ یَأْتیهِمْ أَنْباءُ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).
در دو آیه فوق، در حقیقت اشاره به سه مرحله از کفر شده که، مرحله به مرحله تشدید مى گردد:
نخست مرحله اعراض و روى گردانیدن.
پس از آن مرحله تکذیب.
و بعداً مرحله استهزاء و مسخره کردن حقایق و آیات خدا.
این امر، نشان مى دهد: انسان در طریق کفر در یک مرحله متوقف نمى شود بلکه، هر چه پیش مى رود بر شدت انکار، عداوت و دشمنى با حق و بیگانگى از خدا مى افزاید.
منظور از تهدید، که در آخر آیه ذکر شده، این است که: در آینده دور، یا نزدیک، عواقب شوم بى ایمانى دامن آنها را در دنیا و آخرت خواهد گرفت، آیات بعد نیز شاهد این تفسیر است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ»
آیا ندیدند چه بسیار از اقوام (بى ایمان) پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامى که (از شما نیرومندتر بودند. و) امکاناتى به آنها داده بودیم که به شما ندادیم. بارانهاى پى درپى براى آنها فرستادیم. و از میان زمینهاى آنها، نهرها جارى ساختیم.(اما هنگامى که سرکشى و طغیان کردند،) آنان را به سبب گناهانشان نابود کردیم.و اقوام دیگرى بعد از آنان پدید آوردیم.
(انعام/۶)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed
❇ تفســــــیر❇
سرنوشت طغیانگران
از این آیه به بعد، قرآن یک برنامه تربیتى مرحله، به مرحله را، براى بیدار ساختن بت پرستان و مشرکان ـ به تناسب انگیزه هاى مختلف شرک و بت پرستى ـ عرضه مى کند.
نخست براى کوبیدن عامل غرور که یکى از عوامل مهم طغیان، سرکشى و انحراف است، دست به کار شده و با یادآورى وضع اقوام گذشته و سرانجام دردناک آنها، به این افراد ـ که پرده غرور بر چشمانشان افتاده است ـ هشدار مى دهد و مى فرماید: آیا اینها مشاهده نکردند چه اقوامى را پیش از آنها هلاک کردیم؟! اقوامى که امکاناتى در روى زمین در اختیار آنها گذاشتیم که در اختیار شما نگذاشتیم ؟! (أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْن مَکَّنّاهُمْ فِی الأَرْضِ ما لَمْ نُمَکِّنْ لَکُمْ).
از جمله این که باران هاى پر برکت و پشت سر هم براى آنها فرستادیم (وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَیْهِمْ مِدْراراً).
و دیگر این که نهرهاى آب جارى را از زیر آبادى هاى آنها و در دسترس آنها جارى ساختیم (وَ جَعَلْنَا الأَنْهارَ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمْ).
اما به هنگامى که راه طغیان را پیش گرفتند، هیچ یک از این امکانات نتوانست آنها را از کیفر الهى برکنار دارد و ما آنها را به خاطر گناهانشان نابود کردیم (فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ).
و بعد از آنها اقوام دیگرى روى کار آوردیم (وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرینَ).
آیا نباید مطالعه حال گذشتگان، براى آنها سرمشقى بشود؟! و از خواب غفلت بیدار، و از مستى غرور هشیار گردند؟
آیا خداوندى که درباره گذشتگان چنین عمل کرده توانائى ندارد همان برنامه را نیز درباره اینها اجرا کند؟!
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۶ سوره انعام »
@ayehsobh
هدایت شده از مؤسسه رهروان راه قرآن مبارکه
💠 کانون تبلیغی _ فرهنگی #شهدای_گمنام مسجدالرسول (ص) با همکاری #مؤسسه_رهروان_راه_قرآن_مبارکه برگزار میکند:
#مسابقه_کتابخوانی همراه با #جوایز_ارزنده به مناسبت ۱۴ خرداد و آغاز رهبری آیتالله خامنهای
📖 منبع مسابقه: کتاب #حکیم_زمانه نوشته استاد حوزه و دانشگاه و امام جمعه خمینی شهر (امام جمعه اسبق مبارکه) #عباس_رحیمی
❇️ علاقه مندان برای دریافت کتاب با #۵۰درصد_تخفیف و سؤالات مسابقه، از ۱۳ تا ۲۵ خرداد ماه ۹۸، نیم ساعت قبل از اذان مغرب به امام جماعت مسجدالرسول ص مراجعه فرمایند.
🕌 آدرس: مبارکه_ بلوار شهید نیکبخت_ روبروی پمپ بنزین _ مسجدالرسول ص
📱 شماره تماس:
۰۹۱۳۹۱۱۷۱۳۲
۰۹۱۰۶۴۲۹۳۰۰
🆔 @shahed
#کانون_تبلیغی_فرهنگی_شهدای_گمنام
@rahrovanraheqoran
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ»
(حتّى) اگر ما مکتوبى را بر روى کاغذى(از آسمان) بر تو نازل کنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس کنند، به یقین کافران مى گویند: «این، جز یک سحر آشکار نیست»!
(انعام/۷)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
آخرین درجه لجاجت
دیگر از عوامل انحراف آنها تکبر و لجاجت است که در این آیه به آن اشاره شده; زیرا افراد متکبر معمولاً مردم لجوجى هستند، چون تکبر به آنها اجازه تسلیم در برابر حق را نمى دهد و همین سبب مى شود که به اصطلاح روى دنده لج بیفتند، و هر دلیل روشن و برهان واضحى را به نحوى انکار کنند، هر چند تا سر حدّ انکار بدیهیات پیش رود!
همان طور که بارها با چشم خود این موضوع را در میان افراد متکبر و خودخواه دیده ایم.
قرآن در اینجا اشاره به تقاضاى جمعى از بت پرستان (که مى گویند این اشخاص نضر بن حارث، عبداللّه بن ابى امیه و نوفل بن خویلد بودند که به پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفتند: ما تنها در صورتى ایمان مى آوریم که نامه اى از طرف خداوند با چهار فرشته بر ما نازل کنى!! کرده، مى فرماید:
اگر همان طور که آنها تقاضا کردند، نوشته اى بر صفحه اى از کاغذ و مانند آن بر تو نازل کنیم، و علاوه بر مشاهده کردن، با دست خود نیز آن را لمس کنند باز مى گویند: این یک سحر آشکار است ! (وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَیْکَ کِتاباً فی قِرْطاس فَلَمَسُوهُ بِأَیْدیهِمْ لَقالَ الَّذینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبینٌ).
یعنى: دائره لجاجت آنها، تا حدّى توسعه یافته که روشن ترین محسوسات را یعنى آنچه با مشاهده و لمس درک مى شود، انکار مى کنند، و به بهانه سحر از تسلیم شدن در برابر آن، سر باز مى زنند.
در حالى که در زندگى روزانه خود براى اثبات واقعیت ها به یک دهم از این نشانه ها نیز قناعت مى کنند، و آن را قطعى و مسلّم مى دانند!
و این نیست مگر به خاطر خودخواهى، تکبر و لجاجت سختى که بر روح آنها سایه افکنده.
ضمناً باید توجه داشت: قرطاس به معنى هر چیزى است که روى آن مى نویسند، اعم از کاغذ و پوست و الواح، و اگر امروز قرطاس را فقط به کاغذ مى گویند، براى این است که کاغذ متداول ترین چیزى است که روى آن نوشته مى شود.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۷ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ ۖ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنظَرُونَ»
(این بهانه جویان) گفتند: «چرا فرشته اى بر او نازل نشده (تا او را همراهى کند؟!)» در حالى که اگر فرشته اى بفرستیم، کار تمام مى شود. و دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همگى هلاک مى شوند).
(انعام/۸)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
بهانه جوئى ها
یکى دیگر از عوامل کفر و انکار، بهانه جوئى است، گر چه بهانه جوئى معلول عوامل دیگر از جمله تکبر و خود خواهى مى باشد.
ولى تدریجاً به عنوان یک روحیه منفى در مى آید و خود یک عامل براى عدم تسلیم در برابر حق مى گردد.
از جمله بهانه جوئى هائى که مشرکان در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) داشتند و در چندین آیه از قرآن به آن اشاره شده و در آیه مورد بحث نیز آمده است این است که: آنها مى گفتند: چرا پیامبر(ص) به تنهائى به این مأموریت بزرگ دست زده است؟
چرا موجودى از غیر جنس بشر، و از جنس فرشتگان او را در این مأموریت همراهى نمى کند؟ (وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ).
مگر مى تواند انسانى که از جنس ما است به تنهائى بار رسالت را بر دوش کشد؟
در حالى که با وجود دلائل روشن و آیات بینات بر نبوت او، جائى براى این بهانه جوئى ها نیست.
به علاوه، فرشته نه قدرتى بالاتر از انسان دارد و نه آمادگى و استعدادى براى رسالت بیش از او، بلکه به مراتب انسان از او آماده تر است.
🌼🌼🌼
قرآن با دو جمله که هر کدام استدلالى را در بر دارد به آنها پاسخ مى گوید:
نخست این که اگر فرشته اى نازل شود، و سپس آنها ایمان نیاورند، به حیات همه آنان خاتمه داده خواهد شد (وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَکاً لَقُضِیَ الأَمْرُ ثُمَّ
لا یُنْظَرُونَ).
اما چرا با آمدن فرشته و همراهى او با پیامبر(صلى الله علیه وآله)، منکران گرفتار مرگ و هلاکت مى شوند؟
دلیل آن همان چیزى است که در چند آیه قبل به آن اشاره شد، که: اگر نبوت جنبه شهود و حسّى پیدا کند، یعنى با آمدن فرشته، غیب تبدیل به شهود گردد، و همه چیز را با چشم ببینند، آخرین مرحله اتمام حجت انجام شده است; چرا که دلیلى بالاتر از این تصور نمى شود.
با این حال، اگر کسى مخالفت کند کیفر و مجازات او قطعى خواهد بود، ولى خداوند به خاطر لطف و مرحمت بر بندگان و براى این که: فرصتى براى تجدید نظر داشته باشند، این کار را نمى کند.
مگر در موارد خاصى که مى داند طرف، آمادگى کامل و استعداد پذیرش دارد.
یا در مواردى که طرف مستحق نابودى است، یعنى اعمالى انجام داده است که استحقاق مجازات الهى را دارد.
در این موقع، به تقاضاى او ترتیب اثر داده مى شود و به هنگامى که قبول نکرد، فرمان نابودى او صادر مى گردد.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ»
و اگر او را فرشته اى قرار مى دادیم، به یقین وى را به صورت انسانى در مى آوردیم. باز(به پندار آنان) کار را بر آنها مشتبه مى ساختیم. همان طور که آنها بر دیگران مشتبه مى سازند.
(انعام/۹)
@ayehsobh
ارتباط با مدیر کانال:
@shahed