eitaa logo
 أین صاحِبُــنا؟!
18.5هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
2 فایل
«حضرت مهدی(عج)»: فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِكُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخباركُم. ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥) خادم المهدی👇 @mahmode110 تبلیغات 👇 @tabligh810
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️تا کجا دوستش داری؟! ‍ ▫️صدای کبوترها خانه را پر کرده بود. امام نشسته بود روی تخت، داخل حیاط. ناگهان لبخند آمد روی لب‌های امام. علّت را پرسیدند. امام کاظم علیه السلام فرمود: این دو کبوتر را می‌بینید؟ زن و شوهرند. شوهر دارد برای زنش آواز می‌خواند: «آرامشم! ❤️ عروس خانه‌ام! در این دنیا هیچکس را بیشتر از تو دوست ندارم، مگر امام زمانم؛ همین آقایی که روی تخت نشسته!» 📚 برگرفته از بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۴۲ و ص۳۴۶. 👈 این حکایت اگرچه در مورد امام رضا علیه‌السلام مشهور شده، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد در اصل مربوط به امام کاظم علیه‌السلام است. 🔘اینکه انسان کسانی غیر از خودش را دوست داشته باشد خیلی زیباست. اما قانون خدا این است که نباید هیچ کس را بیشتر از نماینده او یعنی امام زمان علیه‌السلام دوست داشته باشیم. خیلی وقتها خدا ما را در این مورد امتحان می‌کند و ما را در یک دو راهی قرار می‌دهد که خواسته‌ی عزیزانمان با خواسته‌ی امام زمانمان مخالف است تا معلوم شود آیا حاضریم اماممان را بر معشوقمان ترجیح دهیم؟! =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ ▪️به مناسبت سالروز درگذشت شیخ عبّاس قمی، صاحب کتاب شریف مفاتیح الجنان (۲۲ ذی الحجه)؛ 🔸دعوتش کرده بودند به یک باغ، برای مهمانی. بعد از سلام و احوالپرسی، فورا گوشه‌ای نشست و شروع کرد به نوشتن. گفتند: امروز، روز تفریح است. تألیف را کنار بگذارید. گفت: آیا رواست سهم امام بخورم و عمرم را به تفریح بگذرانم؟ گفتند: این میوه‌ها و غذاها که سهم امام نیست! امروز را مهمان سفره و باغ ما هستید! استراحت کنید! شیخ عباس قمی گفت: نامردی نیست؟ یک روز که مهمان سفره دیگری هستم برای امامم کار نکنم؟ عمر از خدا بگیرم و برای حجّت او کار نکنم؟! هیچ وقت و هیچ کجا، خدمت به امام زمانم را ترک نخواهم کرد! 📚 به نقل از آیت‌الله میرزا حسنعلی مروارید، از علمای نامدار مشهد. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ ▪️به مناسبت سالروز درگذشت علاّمه امینی رحمت الله علیه (۱۲ تیرماه)؛ ‍ ▪️از آن‌ها اصرار و از او انکار. دعوتش کرده بودند به ضیافت شام. شرط گذاشت که بحثی نباشد. آخر مهمانی، یک نفر بحث را آغاز کرد. علامه گفت: شرطمان؟! گفتند: فقط نفری یک حدیث! آن هم به نیّت تبرّک. همه، عالمان سنّی بودند و حافظان حدیث. یکی یکی حدیث خواندند. 👈 نوبت صاحب اَلغدیر بود. علامه امینی فرمود: «شرطی دارم: اقرار همه، بر درستی یا نادرستی حدیث». قبول کردند. گفت: رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً به مرگ جاهلی مرده، هر که بمیرد و امام عصرش را نشناسد». همه درستی حدیث را اقرار کردند. گفت: «حالا شما و یک سوال! می‌شناخت؟ یا نمی‌شناخت؟! فاطمه‌ی زهرا، امام زمانش را؟! امام زمان فاطمه که بود؟!» سرها پایین، سایه‌ی سکوت، سنگین! نه جوابی داشتند و نه گریزگاهی! بگوییم امام زمانش را نمی‌شناخت؟! حاشا که سرور زنان عالم به مرگ جاهلی از دنیا برود! بگوییم امام زمانش ابوبکر بود؟! همه جا نوشته‌اند فاطمه سلام الله علیها غضبناک بر او از دنیا رفت! علمای نامی اهل سنت، عرق‌ریزان و خجالت‌زده، یکی یکی مجلس را ترک کردند. 📚 دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا، ص۳۱. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ ▪️ظهر بود، ظهر روز دهم. یکی بود و دیگر هیچکس نبود. شیرخوارش را در آغوش گرفت. در حال تلظّی بود که تیر آمد. مشت پدر پر بود از خون سرخ پسر. نگاهی سمت آسمان کرد و فرمود: پروردگارا! امروز (به خواست خودم) یاری اهل آسمان را از من بازداشتی، پس آن یاری را برای روزگاری بهتر (یعنی روزگار ظهور) قرار ده. و انتقام ما را از این مردمان ستم‌پیشه بگیر. 📚برگرفته از وقعة الطف، ص۲۴۶. 📚ارشاد، ج۲، ص۱۰۸. . . 👈 هنگام ذکر مصیبت حضرت علی اصغر علیه‌السلام، باید از منتقم او یاد کنیم و برای تعجیل فرج دست به دعا برداریم. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ ‍ ▪️جمع شده بودند خانه امیرالمومنین علیه‌السلام، همه گرم صحبت بودند. ناگهان پسر ارشد خانواده وارد شد. شنیدند که پدر به پسر فرمود: مَرْحَباً يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ خوش آمدی فرزند پیامبر صلی الله علیه وآله! چنددقیقه بعد پسر دوم مولا آمد، این بار شنیدند که پدر فرمود: پدر و مادرم به فدایت، ای که از نسل توست فرزند بهترین بانوان! برای همه سوال شد: چرا حسین علیه‌السلام را اینطور صدا زدید؟! منظورتان از فرزند بهترین بانوان کیست؟! امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: منظورم مهدی علیه‌السلام است، نهمین فرزند از نسل حسین علیه‌السلام، او گم‌شده‌ای است که رانده و آواره است... 📚 برگرفته از منتخب‌الأثر، ج‏۲، ص۲۰۶، حدیث۵۶۸. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
به مناسبت سالروز وفات افتخار ایران زمین، جناب سلمان فارسی علیه الرحمة (هشتم صفر)؛ ▪️از خوشحالی اشکش بند نمی‌آمد. مژده‌هایی از پیامبر صلی الله علیه وآله می‌شنید که تا آن روز نشنیده بود: "هر پیامبری دوازده جانشین دارد؛ دوازدهمین جانشین من، مهدی علیه السلام است. تو او را خواهی دید! هم تو، هم کسانی که مثل تو باشند، هم کسانی که با معرفت کامل او را ولیّ خود بدانند." سلمان پرسید: یعنی من تا آن روز زنده‌ام؟؟ پیامبر صلی الله علیه وآله آیه‌های رجعت را خواند. گریه‌های سلمان بیشتر شد. پرسید: آن روز شما هم خواهید بود؟! فرمود: " آری. هم من، هم علی، هم فاطمه، هم یازده فرزندشان. هر کس از ما باشد، هر کس همراه ما باشد، هر کس در راه ما رنج دیده باشد، همه آن‌ها هم خواهند بود!..." 📚برگرفته از دلائل الامامة، ص ۴۴۷. 📚مشابه در المقتضب الاثر، ص۶. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ ▫️حاجتی ذهن و دلش را مشغول کرده بود. گره از کارش باز نمی‌شد رفت زیارت خانه خدا. در جوارِ کعبه، لحظه‌ای خواب چشمانش را گرفت. در همان عالم رویا، شرفیاب شد خدمتِ پیامبر صلی الله علیه وآله. حاجتش را به خاتم الانبیا گفت. حضرت حواله‌اش داد به خاتم الاوصیاء! شنید که: "دوران، دورانِ فرزندم مهدی است؛ هر حاجتی داری از او بخواه." 📚 ماهنامه فرهنگی موعود، شماره ۱۸ و ۱۹. صلی الله علیه و آله =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ ▪️زائر کربلا بود. دلش بی‌تاب دیدن امام غایب. کنار ضریح شش‌گوشه از خدا توفیق تشرف خواست. لحظه‌ای بعد،‌ سیّدی بزرگوار دید؛ ماه‌تر از ماه، خورشیدتر از خورشید. پرسید: شما؟! شنید: مظلوم‌ترین فرد عالَم! با خودش گفت: «شاید اشتباه شنیده‌ام؛ حتماً عالِم بزرگواری است، دل‌آزرده از قدرنشناسی مردم». به خودش که آمد، دیگر آن آقا را ندید. تازه فهمید دعایی كه زیر قبه کرده بود مستجاب شده! 📚 شيفتگان حضرت مهدى علیه‌السلام، ج ۳، ص۱۶۰. تشرف مرحوم سید اسماعیل شرفی. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ 🖤 به مناسبت ایام شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام؛ ▫️آمده بود دیدن امام، امام از فرموده‌های رسول خدا صلی الله علیه وآله برایش می‌گفت؛ ...از اینکه هرکس یتیمی را نگهداری کند خدا حافظش خواهد بود؛ از اینکه هرکس یتیمی را نوازش کند، به تعداد موهای سر آن یتیم، قصرهای بهشتی نصیبش خواهد شد... سپس امام عسکری علیه‌السلام فرمود: اما یتیم‌تر از کودکِ پدر مرده، کسی است که از امامش دور افتاده باشد؛ نه راهی به محضر امامش دارد، نه احکام دینش را می‌داند... هدایت چنین کسی، ثوابش مثل بر دامن نشاندن یتیم است... کسی که او را هدایت کند، در بهشت همنشین ما خواهد بود.✨ 📚تفسیر امام عسکری علیه‌السلام، ص۳۳۸. =صَــــدَقِہ جاریِه ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
شیعیان ما..... 🔹اعمالش را انجام داده بود داشت از مسجد بیرون می آمد. دید که کسی وارد صحن شد و به سمت شبستانِ مسجد جمکران رفت. چهره ی نورانی و دلنشینی داشت. پیش خودش گفت: این سید تازه از راه رسیده، حتماً در این هوای داغ تابستانی تشنه است. خودش را به او رساند. ظرف آب را تقدیم حضورش کرد و گفت: شما هم دعا کنید بلکه خدا فرج اماممان را زودتر برساند. سید ناشناس غریبانه فرمود: شیعیان ما به اندازه ی آب خوردنی هم ما را نمی خواهند؛ اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد ... لحظه ای بعد، مرد بود و ظرف آب و آقایی که دیگر دیده نمی شد. 📚 شیفتگان حضرت مهدی، جلد1، ص 155. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
‍ ▪️به مناسبت سالروز شهادت آیت الله موسوی اصفهانی، صاحب کتاب گران‌سنگ مکیال المکارم (25 ماه مبارک رمضان)؛ از اصفهان آمده بود برای حج. " مرض وبا " شهر مکه را گرفتار کرده بود. ترس و وحشت امانش نمی‌داد. یادش افتاد به خوابی که چند ماه پیش دیده بود. خواب دیده بود. خواب امام زمانش را؛ امام امر کرده بود که کتابی بنویسد. مشغله‌ها ولی توفیق نوشتن را از او گرفته بودند. همانجا عهد جدیدی بست: «هرطور شده این کتاب را خواهم نوشت، اگر از این مهلکه نجات پیدا کنم.» به اصفهان که رسید عهدش را وفا کرد. 👈 نام کتاب را هم همانی گذاشت که امام علیه السلام فرموده بود: «مکیال المکارم فی فوائد الدّعا للقائم: پیمانه خوبی‌ها، پیرامون برکاتِ دعا برای حضرت قیام کننده...» 📚مکیال المکارم، مقدمه جلد اول. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝
▪️سوالش را که پرسید امام جواد علیه السلام گریه‌اش گرفت. آن هم چه گریه‌ای! تعجب کرد. با خودش گفت: مگر چه پرسیدم؟ پرسیده بود: بعد از نوه‌ی شما (امام عسکری علیه السلام)، چه کسی قرار است امام شود؟ ✦✦✦ـ امام که آرام شد، فرمود: بعد از او امامت می‌رسد به پسرش، قائم منتظَر. پرسید: قائم؟! چرا به او قائم می‌گویند؟ فرمود: چون وقتی قیام می‌کند که یادش در بین مردم مرده است!... ✦✦✦ـ دوباره پرسید: چرا به او منتظر می‌گویند؟ فرمود: چون او غایب خواهد شد؛ غیبتش هم طولانی خواهد بود. فقط اهل اخلاص هستند که منتظرش خواهند ماند. اما آن‌ها که اهل تردیدند وجودش را منکر می‌شوند. آن‌ها هم که اهل انکار هستند یادش را مسخره می‌کنند... 📚 برگرفته از کمال الدین، ج۲، ص ۳۷۸. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄  أین صاحِبُــنا؟! ╔═🍃══════════╗ @ayna_sahebona110 ╚══════════🍃═╝