eitaa logo
این عمار
3.4هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
678 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🙏دوستان به علت ادامه رزمایش دیشب،واهمیت مطالب، رمان وروزنامه هابعدازپایان رزمایش مجددا بارگذاری می شودشرمنده عزیزان
پرده نگار+درس نامه عدالت.pdf
4.06M
💠«پرده نگار و درس نامه » مجموعه ای گردآوری شده از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی است که نگاهی به جایگاه « و » در اندیشه معظم له دارد.این پرده نگار با رویکرد کاربردی تدوین شده و در آن سعی شده به مسائل عینی و سوال های مهم در حوزه بحث عدالت خواهی از منظر رهبر انقلاب اسلامی مسائلی مانند اهمیت عدالت و عدالت خواهی، عرصه های تحقق عدالت، چگونگی عدالت خواهی پاسخ دهد. 🔹-🔸🌹🔹-🔸 ✅ 💠موضوع: عدالت و مبارزه با فساد https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 «نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست.» مقام معظم رهبری ۱۳۹۷٫۱۱٫۲۲ 🔹-🔸🌹🔹-🔸 🌀 💠موضوع: چی بودیم و چی شدیم ... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 💠موضوع: معرفی کتاب عدالت و عدالت خواهی در اندیشه حضرت آیت الله العظمی خامنه ای 🔹-🔸🌹🔹-🔸 🔹چرا باید عدالت خواه باشیم؟ 🔸برای تحقق عدالت چه باید کرد؟ 🔹چگونه عدالت خواهی کنیم؟ 🔸بایدها و نبایدهای عدالت خواهی؟ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
سخنواره.pdf
277.5K
💠گفتمان عدالت، از گفتمانهای اصلی انقلاب است؛ این گفتمان را تقویت کنید. رهبر معظم انقلاب(۱۳۸۱/۱۱/۱۵) 🔹-🔸🌹🔹-🔸 ✅ 💠موضوع: عدالت و مبارزه با فساد 📛 ویژه سرشبکه ها و ادمین کانال ها https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
13.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ❌ موضوع: فرجام جنایت 🌀 قسمت اول https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.ogg
3.37M
کارشناس سیاسی ؛ سرهنگ رجبعلی بازیاد https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
رمان مذهبی و بسیار زیبای با موضوع شهدای دفاع مقدس
بسم الله الرحمن الرحیم 📝قسمت پنجاه و یکم تا من آرام می شدم، علی با صدا گریه می کرد. علی ساکت می شد، هدی گریه می کرد. منوچهر نوازشمان می کرد. زمزمه می کرد«سال دیگر چه بکشم که نمی توانم دل داریتان بدهم؟» بلند شد. رفت روبه رویمان ایستاد. گفت:«باور کنید خسته ام.» سه تایی بغلش کردیم. گفت:«هیچ فرقی نیس بین رفتن و ماندن. هستم پیشتان. فرقش این است که من شما را می بینم و شما من را نمی بینید. همین طور نوازشتان می کنم. اگر روحمان به هم نزدیک باشد، شما هم من را حس می کنید.» سختر از این هم می بینید؟ منوچهر گفت:«هنوز روزهای سخت مانده.» مگر او چقدر توان داشت؟ یک آدم معمولی که همه چیز را به پای عشق تحمل می کرد. خواستم دلش را نرم کنم . گفتم:«اگر قرار باشد تو نباشی، من هم صبر ندارم. عربده میزنم. کولی بازی در می آورم. به خدا شکایت می کنم.» منوچهر خندید و گفت:«صبر می کنی» چرا اینقدر سنگ دل شده بود؟ نمی توانستم جمع کنم بین این که آدم ها نمی توانند بدون دل بستگی زندگی کنند و این که باید بتوانند دل بکنند. می گفت:«من هم دوستت دارم، ولی هر چیز حد مجاز دارد، نباید وابسته شد.».... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد..... ☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
بسم الله الرحمن الرحیم 📝قسمت پنجاه دوم بعد از عید، دیگر نمی توانست پاش را زمین بگذارد. ریه اش، دست و پایش، بیناییش و اعصابش همه به هم ریخته بود. آنقدر ورم کرده بود که پوستش ترک می خورد. با عصا راه رفتن برایش سخت شده بود. دکترها آخرین راه را تجویز کردند. برای این که مقاومت بدنش زیاد شود، باید آمپول هایی می زد که نُه صد هزار تومان قیمت داشتند. دو روز بیشتر وقت نداشتیم بخریم. زنگ زدم بنیاد جانبازان، به مسئول بهداشت و درمانشان. گفت: شما دارو را بگیرید نسخه ی مهر شده را بیاوردید، ما پولش را می دهیم. من نُه صد هراز تومان از کجا می آوردم؟ گفت مگر من وکیل وصی شما هستم؟ و گوشی را قطع کرد. وسایل خانه را هم می فروختیم، پولش جور نمی شد. برای خانه و ماشین چند روز طول می کشید مشتری پیدا شود. دوباره زنگ زدم بنیاد. گفتم: نمی توانم پول جور کنم. یک نفر را بفرستید بیاید این نسخه را ببرد بگیرد. همین امروز وقت دارم. گفت: ما همچین وظیفه ای نداریم. گفتم: شما من را وادار می کنید کاری کنم که دلم نمی خواهد. اگر آن دنیا جلوی من را گرفتند، می گویم مقصر شمایید. به نادر گفتم هر طور شده پول جور کند، حتی اگر نزول باشد. نگذاشتم منوچهر بفهمد، وگرنه نمی گذاشت یک قطره آمپول برود توی تنش، اما این داروها هم جواب نداد. آمدیم خانه. بعد از ظهر از بنیاد چند نفر آمدند. برایم غیر منتظره بود. پرونده های منوچهر را خواندند و گفتند: می خواهیم شما را بفرستیم لندن. یعنی تمام. همیشه این طور دیده بودم. منوچهر گفت:«من را چه به لندن؟ دلم پر می زند بروم بقیع، بروم دوکوهه. آن وقت می خواهید من را بفرستید لندن؟» اصرار کردند که بروید، خوب می شوید و سلامت بر می گردید. منوچهر گفت:«من جهنم بخواهم بروم، همسرم را با خودم باید ببرم.» قبول کردند..... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد..... ☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
بسم الله الرحمن الرحیم 📝قسمت پنجاه و سوم نمی توانستم حرف بزنم، چه برسد به اینکه شوخی کنم. همه قطع امید کرده بودند. چند روز بیشتر فرصت نداشتیم. لباس هاش را عوض کردم که در زدند. فریبا گفت: آقایی آمده با منوچهر کار دارد. چادر سرم کردم و در را باز کردم. مردی گفت یا الله گفت و آمد تو. علی را صدا زدم، بیاید ببیند کیست. دیدم آمده کنار منوچهر نشسته، یک دستش را گذاشته روی سینه ی منوچهرو یک دستش را روی سرش دعا می خواند. من و علی بهت زده نگاه می کردیم. آمد طرف ما پرسید شما خانم ایشان هستید؟ گفتم: بله گفت: ببین چی می خویم. این کارها را مو به مو انجام میدهی. چهل شب عاشورا بخوان{دست راستش را با انگشت اشاره به صورت تاکید بالا آورد} با صد لعن و صد سلام. اول با دو رکعت نماز حاجت شروع کن. بین دعا هم اصلا حرف نزن زانوهام حس نداشت. توی دلم فقط امام زمان را صدا می زدم. آمد برود. دویدم دنبالش. گفتم: کجا می روید؟ اصلا از کجا آمده ید؟ گفت: از جایی که دل آقای مدق ان جاست. می لرزیدم. گفتم: شما من را کلافه کردید، بگویید کی هستید؟ لبخند زد و گفت: به دلت رجوع کن و رفت. با علی از پشت پنجره توی کوچه را نگاه کردیم، از خانه که رفت بیرون یک خانم همراهش بود. منوچهر توی خانه هم او را دیده بود. ما ندیده بودیم.... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد..... ☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
بسم الله الرحمن الرحیم 📝قسمت پنجاه و چهارم منوچهر دراز کشید روی تخت، پشتش را کرد به ما و روی صورتش را کشید. زار می زد. تا شب نه آب خورد، نه غذا. فقط نماز خواند. به من اصرار کرد بخوابم. گفت:«حالش خوب است، چیزی نمی شود.» تا صبح رو به قبله نشست و با حضرت زهرا سلام الله حرف زد. می گفت:«من شفا خواستم که آمدید من را شفا بدهید؟ اگر بدانم شفاعتم نمی کنید، نمی خواهم یک ثانیه دیگر بمانم. تا حالا که ندیده بودمتان، دلم به فرشته و بچه ها بود؛ اما حالا دیگه نمی خواهم بمانم.» و این را تا صبح تکرار می کرد. به هق هق افتادم. گفتم: خیلی بی معرفتی منوچهر. شرایط به وجود آمده که اگر شفایت را بخواهی، راحت می شوی. ما که زندگی نکردیم. تا بود، جنگ بود، بعد هم که یک راست رفتی بیمارستان. حالا می شود چند سال راحت با هم زندگی کنیم. گفت:« اگر چیزی را که من امروز دیدم می دیدی، تو هم نمی خواستی بمانی.» چهل شب با هم عاشورا می خواندیم. گاهی می رفتیم بالای پشت بام می خواندیم. دراز می کشید و سرش را می گذاشت روی پام و من صد تا لعن و صد تا سلام را می گفتم. انگشتانم را می بوسید و تشکر می کرد. همه ی هواسم به منوچهر بود. نمی توانستم خودم را ببینم و خدا را. همه را واسطه می کردم که او بیشتر بماند. او توی دنیای خودش بود و من توی این دنیا با منوچهر. برایم مثل روز روشن بود که منوچهر دم از رفتنی می زند، که همین موقع هاست.... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد..... ☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
بسم الله الرحمن الرحیم 📝قسمت پنجاه و پنجم کناره گیر شده بود و کم حرف تر. کارهای سفر را کرده بودیم، بلیت رزرو شده بود. منتظر ویزا بودیم. دلش می خواست قبل رفتن دوستانش را ببیند و خداحافظی کند. گفتم : معلوم نیست کی می رویم. گفت:«فکر نمی کنم ماه شعبان به آخر برسد. هر چه هست توی همین ماه است.»...بچه های لجستیک و ذوالفقار و نیروی زمینی را دعوت کردیم. زیارت عاشورا خواندند و نوحه خوانی کردند. بعد از دعا، همه دور منوچهر جمع شدند. منوچهر هی می بوسیدشان. نمی توانستند خداحافظی کنند. می رفتند، دوباره برمی گشتند، دورش را می گرفتند. گفت:«با عجله کفش نپوشید.» صندلی آوردم. همین که خواست بنشیند، حاج آقا محرابیان سرش را گرفت و چند بار بوسید. بچه ها برگشتند. گفتند: بالاخره سر خانم مدق هوو آمد. گفتم: خدا وکیلی منوچهر، من را بیش تر دوست داری یا حاج آقا محرابیان و دوستانت را؟ گفت:«همه تان را به یک اندازه دوست دارم.» سه بار پرسیدم و همین را گفت. نسبت به بچه های جنگ این طور بود. هیچ وقت نمی دیدم از ته دل بخندد، مگر وقتی آن ها را می دید. با تمام وجود بوشان می کرد و می بوسیدشان. تا وقتی از در رفتند بیرون، توی راهرو ماند که ببیندشان. روزهای آخر منوچهر بیش تر حرف می زد و من گوش می دادم. می گفت:«همه ی زندگیم مثل پرده ی سینما جلوی چشمم آمده.» گوشه ی آشپزخانه تک مبلی گذاشته بودم. می نشست آن جا. من کار می کردم و او حرف می زد. خاطراتش را از چهل سالگی تعریف می کرد...... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد..... زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
⊰|•💥•| ⊱ خجالت‌میڪشم اسمم‌را‌گذاشته‌ام:منتظر امّا زمـانۍڪه دفترانتظارم‌را‌ورق میزنۍمی‌بینی؛ فضاۍمجازۍرا بیشترازامامم‌میشناسم ؛ حتۍگاهۍصبح آفتاب‌نزده آنهارا چِڪ‌میڪنم؛امـا عهدم را نـــه.. ❤️ --------------------------------------------- این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
حاجے‌میگہ همیشہ‌یہ‌مداحےتوی‌گوشیت‌داشتہ‌باش‌ چون‌گاهےاوقات ‌همون‌مداحی‌تمام‌چیزیِ‌کہ‌توبهش ‌احتیاج‌داری...🕊💔 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
•[﷽]• 🍃 نام تو را دوبار قرعه کشـیـدند؛ یـــک بـار بــــرای "شهــادت" درآمــد و بـار دیــگـر بـــرای "گمنامـــی"و هـر بـار پیروز، خـودت بـودی... 🔖 ✌️ 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
17.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحدیر (تند خوانی قرآن) جزء 20 قاری معتز آقایی 🍃حدود30 دقیقه باخدا 🍃💐🍃دور قرآن کریم هدیه به و۷۲تن یارصدیق ایشان ومادرمان ، حضرت مادرمکرمه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حضرت وشفای همه مسلمین ✅جهت سرنگونی استکبارجهانی ✅ازبین رفتن صهیونیسم ✅ نجات قدس ازبحرتانهر ✅وظهورمنجی عالم بشریت https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍃👌💐ختم صلوات 💐تقدیم به ساحت مقدس نبی اعظم صلوات الله علیهم 💠هرچه می توانیددرختم این صلوات اقدام کنید... (💠)اللّهُمَّ ✨(♥️)صَلِّ ✨✨(💠)عَلَی ✨✨✨(♥️)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(💠)وَ آلِ ✨✨✨✨✨(♥️) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨(💠)وَ عَجِّلْ ✨✨✨(♥️)فَرَجَهُمْ ✨✨(💠)وَ اَهْلِکْ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی_عظم_البلا نماهنگ جدید ویژه دعای فرج ‎الهی عظم البلا با صدای دل نشین علی فانی این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽🍃👌دعای عهد .... این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃👌سخنرانی بسیار شنیدنی استاد عالی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰هفته کتاب وکتابخوانی 🍃✅کتابخوانی درشرایط سخت دراتوبوس برای جلوگیری ازضایع شدن وقت https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
شماره 9.ogg
3.63M
کارشناس سیاسی ؛ استادرجبعلی بازیاد https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍃👌 ⁉️پاسخ به سوال دررابطه بااستقلال سیاسی و مسئله رفاه ملی: ❓«اگر شما بخواهید استقلال سیاسی داشته باشید و استقلال ملیتان را در برابر دشمن غداری مثل آمریکا حفظ کنید نمی‌توانید رفاه هم داشته باشید»؛ ❌چنین خط سیاسی این روزها به اشکال متعدد در بین افراد منسوب به یک جریان سیاسی خاص تکرار می‌شود ♻️جواب:👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
✅نکات تحلیلی: 1⃣- قرار دادن نظام سیاسی در دوراهی‌ها و دوگانه‌ها مدتی است به یک تاکتیک سیاسی تبدیل شده است؛ دوگانه هسته‌ای و اقتصاد که تحت عبارت «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم اقتصاد» مطرح شد، ازجمله این دوگانه‌سازی‌ها بود که به‌شدت فاجعه‌آمیز شد. هسته‌ای شدن یک کشور اقدامی در جهت توسعه اقتصادی و برای تسهیل در حیات بشر امروز است؛ اما چون اهداف انتخاباتی مدنظر بود، به ناروا این دوگانه ساخته شد. به‌عنوان نمونه، اینکه فرانسه بیشتر از 75 درصد از تولید برق خود را از بخش اتمی تأمین می‌کند، یقیناً اقدامی اقتصادی و برای زندگی آسان‌تر مردم است. 2⃣- دوگانه پیشرفت و استقلال سیاسی، خطی است که برخی گروه‌های سیاسی تا انتخابات 1400 به شکل مستمر و جدی به پیش خواهند برد. اینکه گفته شود راه پیشرفت و رفاه عمومی از مسیر عدول از استقلال ملی می‌گذرد، قرار دادن نه‌فقط انقلاب اسلامی که سرزمین ایران در یک مخاطره سهمگین است. این اتفاق اما به‌راحتی از سوی برخی احزاب و عناصر سیاسی مطرح می‌شود و بخش تلخ ماجرا نیز آنجاست که معمولاً از نگاه این افراد و گروه‌ها، کشور در حوزه آزادی نیز از خود ظرفیت و بردباری نشان نمی‌دهد! 3⃣- جماعتی که این روزها و احتمالاً آینده، مشکل اساسی کشور را در نسبت با متغیرهای خارجی تعریف می‌کند، سال 92 اما حرف اصلی‌شان این بود که مشکل بنیادین، در مدیریت اداره کشور است!
🍃🔰نکته راهبردی: استقلال سیاسی هیچ‌گاه به معنای در نظر نگرفتن متغیرهای بیرونی و قطع پیوندهای خارجی نیست؛ مقصود اساسی آن است که فرآیند اتخاذ تصمیمات و طراحی راهبردها بر اساس منافع ملی و در درون کشور صورت گیرد. واقعیت و تجربه توسعه در همه کشورها نشان می‌دهد که پیشرفت و رفاه از مسیر استقلال ملی گذشته است. اساساً فرآیند توسعه یک امر درونی و متکی به طراحی داخلی است. تأکید برخی گروه‌های سیاسی در کنار زدن استقلال سیاسی و ملی به نفع رفاه ملی، نه‌تنها برای جامعه پیشرفت نمی‌آورد، بلکه کلیت ایران را در مسیری سرشار از مخاطرات و تهدیدات قرار خواهد داد. ✍ (نویسنده: عزیز غضنفری) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار👇👇👇 @aynaammar_gam2 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─