#برگی از تاریخ انقلاب اسلامی خاطرات_دست_اول_از_تاریخ_انقلاب_اسلامی/خاطره دوم 🔸برادرم علی آقا (حدودا دو سال قبل از انقلاب) یک روز سر کوچه با جوانی صحبت می کرده مقداری از ظلم و فساد رژیم شاه گفته، یک ساعت بعد ، یک نفر به خانه ما زنگ زد و با داداش صحبت کرد وقتی گوشی را قطع کرد پرسیدم چی گفت ؟ 🎯 داداش گفت : یکی از عوامل رژیم شاه بود، اول که مقدار زیادی به من فحش داد و گفت شما چه حقی دارید به رژیم شاه اعتراض می کنید و نقد می کنید، اگر یک بار دیگه از دهانتان بزرگ تر حرفی بزنید پدرتونه در میاریم و ادامه داده بود شما گدا گشنه ها ... 🔸بله برخورد مأموران رژیم شاه با منتقدان بسیار سخت و کوبنده بود، خفقان در رژیم شاه آنقدر زیاد بود که حق نداشتی با دوستت کنار خیابان، یک انتقاد از دولت بکنی. 🎯 شگرد ماموران ساواک این بود با ایجاد ترس در دل مردم سعی می کردند به راحتی آنها را ساکت کنند. روشی که الان قدرت های بزرگ هم انجام می دهند طوری وانمود می کنند که هزینه مبارزه و ایستادن مقابل منافع آنها خیلی زیاد است، تا هیچ کس خیال قیام در برابر سلطه گری آنها را نداشته باشد، امروز نیروهای دفاعی و نخبگان کشورها را به این وسیله و فقط با نشان دادن قدرت و سرنیزه ها و بمب های هسته ای ،زمین گیر می کنند!! حتی بدون شلیک یک فشنگ! گوینده خاطره : سید محمد حسین مرکبی

#برگی از تاریخ اسلام(معاصر) جدایی بحرین از ایران، لکه سیاهی در حکومت پهلوی:🔻 🔸خاطرات اسدالله عَلَم: 🌀امشب راجع به بحرین با یکی از دوستان در منزل خود صحبت می‌کردیم. باید بگویم وضع نظرخواهی (برای جدایی بحرین) خلاف اصول بود، یعنی رفراندم نبود». (1) 🌀(شاه) با کمال آقایی و بزرگواری ‌فرمودند: حالا که تو و من هستیم آیا فکر می‌کنی در آینده ما را خائن خواهند گفت یا چنان که معتقدم و اغلب سیاستمداران دنیا هم معتقدند، ... خواهند گفت کار بزرگی انجام دادیم...» (2) 🌀خنده‌ام گرفته بود؛ گوینده رادیو تهران طوری با غرور این خبر را می‌خواند که گویی بحرین را فتح کرده‌ایم. (3) 🔰1 و2و 3 – کتاب یادداشت های اسدالله عَلَم ، ج2 1و، صفحه های276 و 47 تا 49 تدوین: س.م.ح.مرکبی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─