#خاطره ای از رهبر معظم انقلاب در دوران #زندان را به نقل از کتاب #"خون_دلی_که_لعل_شد" را منتشر کرده است. که به شرح زیر است:
همراه من یک #قرآن، #تسبیح، #دفترچه تلفن و #دفتر_سفینه_غزل بود، به اضافه کتاب #تذکره_المتقین که حاوی مجموعه رسائل و اذکار عده ای از علما و فقهای بزرگ است،
مرا به سلولی بردند. دقایقی پس از آنکه مرا در سلول انداختند، در سلول باز شــد و یک نظامی وارد شــد. بعدا فهمیدم که نامش “استوار زمانی” است.
استوار زمانی وارد شد و گفت: با خودت چه داری؟
گفتم: می توانی بگردی.
او شــروع کرد به بازرسی و گشــتن. #قرآن را بیرون آورد، به آن نــگاه انداخت
و گفت: این قرآن اســت؛ اشکالی ندارد، میتوانی آن را نگه داری، ظاهرا وقتی مبلغ پول ناچیز را در جیب من دید، متأثر شد و دلش سوخت.
بعد راجع به کتاب تذکرة المتقین پرسید و گفت: این کتاب دعا است؟ میخواست از من پاسخ مثبت بشنود تا کتاب را هم پیش من بگذارد.
اما به او گفتم: این کتابی در زمینه عرفان است و... سخنم را قطع کرد
و گفت: بله، کتاب دعا اســت،
کتاب دعا است؛ اشــکالی ندارد، می تواند پیش شما بماند.
این برخورد به روشنی نشــان میداد که این مرد قصد کمک به من دارد.
او بــه جز دفترچه تلفن که در جیبــم بود، چیز دیگــری از من نگرفت.
رفت و من تنها ماندم
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#به_کانال_تحلیلی_بصیرتی_مذهبی_این_عمار_بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/janamfadayeseyyedali
🔹ماجرای #دفترچه📘 تلفن اختصاصی حاج قاسم و مادر شهیدی که سردار سلیمانی از #سوریه با او تماس میگرفت❗️
🔹 سردار حسنی در گفتگو با «بنیاد مکتب حاج قاسم» :
شهید سلیمانی دفترچه تلفنی به همراه خود داشت که در آن شماره حدود ۱۵۰ #خانواده شهید لیست شده بود و برخیروزها با چندتایشان تماس می گرفت.
🔹ارتباط حاج #قاسم با بعضی مادران شهدا، خیلی خاص بود. نسبت به مادر شهید «علی شفیعی» هم همین احساس را داشت.
🔹 گاهی حتی از #سوریه به او زنگ میزد و صحبت می کرد. مادر شهید شفیعی میگفت: «حاج قاسم نیمه شب از سوریه زنگ می زند و با هم صحبت میکنیم. بعد میگفت: حالا دیگر خستگی ام رفع شد و به آرامش رسیدم. مادر! دیگر برو بخواب .»
🔹 این مادر، دیگر هیچ کس را ندارد. به همین دلیل، سردار #سلیمانی هر وقت به کرمان می آمد، همیشه به ایشان سر می زد.
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2