eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
30.4هزار عکس
25.9هزار ویدیو
730 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
: 🔸وقتی که از مراسم با شهید برگشتم ساعت یازده صبح بود که با همان چادر سیاه خسته برد.... 🔹در خواب «حسین» را با همان لباس‌های در ضریح حضرت بی‌بی (سلام الله) دیدم دستمال سفید در دستش بود و با لبخند گفت: اجازه می‌دهی را تمیز کنم 🔸من هم با سیاه که به سر داشتم و با چشمان گریان روبه‌روی او ایستاده بودم. سرم را به علامت تکان دادم. در صورتی که من تا حالا نه رفته بودم که ببینم ضریح بی‌بی زینب (سلام الله) به چه صورت است و ✘نه عکسی از آنجا دیده بودم. 🔹وقتی که عکس را به من نشان دادند دیدم دقیقاً همان چیزی است که در خواب دیدم.. ""شهید_حسین_هریری"" این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
محمودکریمی شب ولادت حضرت زینب 94 - ..mp3
زمان: حجم: 5.49M
🎧 مولودی‌خوانی محمود کریمی به مناسبت میلاد حضرت (س) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
راز شدن ▪️ مقام معظم رهبری: ✔️ ارزش و عظمت زینب کبری(س)، به خاطر👇👇 و او بر اساس تکلیف الهی است. او، او، نوع او، به او این طور عظمت بخشید. 👌هر کس چنین کاری کند، ولو دختر امیرالمومنین(ع) هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند. ✔️ بخش عمده این عظمت از اینجاست که اولا را شناخت، و ثانیا طبق هر موقعیت، یک کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت.
@Ostad_Shojaeمکتب زینبی.mp3
زمان: حجم: 5.61M
💠 ویژه وفات سلام‌الله‌علیها 🎙کارشناس: استاد محمد شجاعی 🔹🌺🔹 ◾️کربلا در کربلا می‌ماند اگر نبود! ◾️حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، شاهکارترین الگوست در عصر نبرد رسانه‌ها! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
_حلالم کنید.من شما رو خیلی اذیت میکنم. دعا کنید دیگه دفعه ی آخر باشه و شما هم از دستم راحت بشید.😊☝️ من همونجا افتادم روی زمین و فقط اشکهام بود که جاری میشد...😣😭 بابا به محمد نگاه کرد،میخواست چیزی بگه که نگفت.محمد رو چند دقیقه درآغوش گرفت،بعد پیشونی و صورتشو بوسید😔😘 و رفت تو اتاق... محمد سرشو انداخت پایین و آروم اشک میریخت.😢 چند دقیقه بعد اشکاشو پاک کرد،لبخندی زد و دوباره رفت پیش مامان نشست.😊 مامان فقط نگاهش میکرد ولی محمد به مامان نگاه نمیکرد،چشمهاش پایین بود و پر اشک.😢 نمیدونم چقدر طول کشید.هیچ کدوممون تکان نمیخوردیم. جو خیلی سنگین بود. .میدونستم کسی الان چایی نمیخوره ☕️☕️☕️☕️ولی رفتم چند تا چایی ریختم.نفس عمیقی کشیدم.اشکامو پاک کردم.لبخند زورکی زدم. بسم الله گفتم و رفتم تو هال.باصدای بلند و بالبخند گفتم: _بسه دیگه اشک ما رو درآوردین.بفرمایید چایی که چایی های زهرا خانوم خوردن داره ها.😃 محمد که منتظر فرصت بود،.. سریع بلند شد،لبخندی زد☺️ و سینی رو ازم گرفت.من و محمد روی مبل نشستیم.به محمد گفتم: _داداش الان که خواستگاری نیست،سینی رو از من میگیری.🙁😃 محمد لبخند زد.باصدای بلند گفتم: _آخ جون.😃👏 مامان سؤالی به من نگاه کرد.گفتم: _وقتی محمد نیست خواستگار حق نداره بیاد.اگه خواستگار بیاد کی سینی چایی رو از من بگیره؟پس نباید خاستگار بیاد.باشه مامان خانوم؟😂😜 محمد خندید و گفت: _راست میگه مامان.وگرنه همه چایی ها رو میریزه رو پسر مردم،آبرومون میره.😁 مثلا اخم کردم.گفت: _خب راست میگم دیگه... منم به علامت قهر سرمو برگردوندم.☹️ مامان لبخند زد.گفتم: _الهی قربون لبخند خوشگل مامان خوشگم بشم،باشه؟🤗☺️ مامان بابغض گفت: _چی باشه؟😢 -اینکه خواستگار نیاد دیگه.☹️😁 لبخند مامان پر رنگ تر شد و گفت: _تو هم خوب بلدی از آب گل آلود ماهی بگیری ها.😊 هرسه تامون خندیدیم...😁😃😄 مسخره بازی های من و محمد فضا رو عوض کرده بود.بعد مدتی محمد به ساعتش نگاه کرد.به مامان گفت: _من دیگه باید برم.مریم و ضحی خونه منتظرن.😊✋ دوباره اشک چشمهای مامان جوشید.😢 محمد بغلش کرد و قربون صدقه ش رفت.بلند شد کتش رو پوشید و رفت تو اتاق با بابا خداحافظی کرد و رفت. منم دنبالش رفتم توی حیاط... وقتی متوجه من شد اومد نزدیکم و گفت: _آفرین.داری بزرگ میشی.حواست به مامان و بابا باشه.😍😊 اشک تو چشمهام جمع شد و بابغض گفتم: _تو نیستی کی حواسش به من باشه؟😢 لبخند زد و گفت: _حقته.اگه پررو بازی در نمیاوردی الان سهیل💓 حواسش بهت بود.😁😜 مثلا اخم کردم و گفتم: _برو ببینم.اصلا لازم نکرده حواست به من باشه.😢😬 رفت سمت در و گفت: _اشتباه کردم.هنوز خیلی مونده بزرگ بشی.😁😝 خم شدم دمپایی مو👡 😬در بیارم که رفت بیرون و درو بست... یهو ته دلم خالی شد... همونجا نشستم.به در بسته نگاه میکردم و اشک میریختم.😭 چند دقیقه طول کشید تا ماشینش روشن شد و حرکت کرد.💨🚙 به حانیه فکرمیکردم.به عکس هایی که بهش نشون دادم... به که باید حفظ بشه.به حضرت (س)،به امام حسین(ع).متوجه گذر زمان نشدم. وقتی به خودم اومدم یک ساعت به اذان صبح بود.✨🌌رفتم نماز شب خوندم. بعد نماز صبح سرسجاده گریه میکردم. -زهرا! زهرا جان!..دخترم😊 -جانم -چرا روی زمین خوابیدی؟پاشو ظهره.😕 -چشم،بیدارم....ساعت چنده؟😅 -ده -ده؟!ده صبح؟!!! چرا زودتر بیدارم نکردین؟😱 -آخه دیشب اصلا نخوابیدی،چطور مگه؟کاری داشتی؟ -نه.اصلا نفهمیدم کی خوابم برد.😅 -من میرم صبحانه تو آماده کنم.پاشو بیا -چشم سر سجاده م خوابم برده بود.سجاده مو مرتب کردم. رفتم تو آشپزخونه... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
📝🍃 🍃 •[ 🎤 ]• ┓ 🖌┏ ┛┗موضوع: امام، همه چیز است 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۲۱۳ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🔻 ابن زیاد گفت: «عمر سعد راست می‌گوید. بیماری، این جوانک را خواهد کشت؛ مخصوصا که باید راهی طولانی از کوفه تا شام را بپیماید.» به پوزخند زد: «شاید همه‌تان در این راه مردید!» 🔸 زینب به نگاه کرد که همچنان به دیوار تکیه داده بود. برادرزاده‌ی عزیزم... نه نه... برادرزادگی اکنون در سایه‌ی امامت قرار گرفته. او است. فقط. و امام همه چیز است. خواست بگوید حداقل بنشین عزیز عمه؛ اما اگر امام تشخیص داده باشد که باید در این جا بایستد، چه؟ پس اگر امام ننشسته یا دراز نکشیده، با آن که جسمش چنین می‌طلبد، حتما رمزی در کارش است. 🔺 ... فکر کرد حالا که امام ایستاده، پس من می‌نشینم. نشست کنار فاطمه‌ی و که سر بر شانه‌ی هم گذاشته بودند و چشم‌هاشان را بسته بودند. چشم‌هاش را بست و ملعون ابن ملعون را دید که با چوب‌دستش که طلاکوب بود، به لب‌های حسین کوبید. ناله‌ای کرد و چشم‌هاش را باز کرد. گفت: «ای وای برادرم! ای وای...» 🚩 🖇 🖇 🍃🌀🍃 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌴 به مناسبت روز پرستار 🔹 روز ولادت حضرت زینب سلام الله علیها به پرستار نامگذاری شده است. 1⃣ جایگاه پرستاری در روایات در روایات از پرستاری به نیکی یاد شده است. برای پرستاری پاداش های شگفت انگیزی آمده است که نشان از اثر بخشی پرستاری در اجتماع است. حدیث داریم قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ قَامَ عَلَى مَرِیضٍ یَوْماً وَ لَیْلَةً بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ ع فَجَازَ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ؛ پرستار(مرد یا زن) یک شبانه روز پیش یک مریض باشد، خداوند روز قیامت او را با ابراهیم(علیه السلام) محشور می‌کند و روی پل صراط راحت رد می‌شود. در حدیث دیگری آمده است: اگر کسی برای مریض تلاش کند، برای این که مریضی را نجات بدهد چه به نتیجه برسد و چه نرسد خداوند همه‌ی گناهانش را می‌بخشد. 2⃣ جایگاه پرستاری در بروز و ظهور اصول اخلاق اسلامی سه اصل عدالت( عمل به تکلیف؛ اعدلوا هو اقرب للتقوی)؛ احسان( احسنوا ان الله یحب المحسنین)؛ مطالبه حق و عدم سلطه پذیری(لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) از اصول اخلاق اسلامی است. این سه اصل در زندگی حضرت زینب سلام الله علیها نمود داشت. از بهترین عرصه های بروز این سه اصل جامعه پزشکی و پرستاری است. عمل به تکلیف بر اساس نیاز مردم و فراتر از آن احسان و ایثار به ویژه در دوره کرونا و خدمات علمی و تولید واکسن و دارو برای عدم سلطه پذیری از نمودهای این سه اصل در جامعه پرستاری و پزشکی است. 3⃣.چگونگی رسیدن به این جایگاه؛ رسیدن به جایگاه و پاداش پرستاری شرایطی دارد. .انگیزه الهی،صبوری،ایمان و تعهد(وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﺍﻳﻦ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺷﻴﻮﻩ ﺭﺍ ﺟﺰ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺧﻮﺩﺳﺎﺯﻱ ﻭ ﺗﺰﻛﻴﻪ ] ﭘﺎﻳﺪﺍﺭﻱ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻧﻤﻰﻳﺎﺑﻨﺪ ، ﻭ ﺟﺰ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺰﺭﮔﻲ [ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ ]ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﻤﻰ ﺭﺳﻨﺪ ;(فصلت،٣٥) در پرستاری افزون بر موارد فوق انصاف، راز داری و استفاده از فرصت ها از شروط دریافت پاداش های پرستاری است. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
زینبیات❗️ • زینب(س) برای عاشورا؛ بمثابه "نبی" برای "اسماء حسنای الهی" است! خدا و اسمائش، همه زیبایی هاست؛ لکن خدا هم در بی خبری، "نبی" می خواهد! (نبی از نبأ بمعنی خبر) • زینب(س) برای کربلا؛ "تماشاگر" و "راویِ صحنه ها" و روایت ها نیست؛ خودِ "کرب و بلا" ست! تحریف بزرگی است که بنام ، فقط تماشاگر و راوی را زینب بخواهیم! "تحملِ کرب و بلا" با "خَلق صبر و ولاء" ، "جوهره"ی زینب شدن است؛ نه هیچ چیز دیگر (رسانه، مخاطب، ضریب سایبری و...)! • این روزها زینبی ترین زینبِ زمین است! در خودِ کرب و بلا ست؛ خالق زیباترین صحنه های صبر و شکر و تمثال امروزینِ "ما رایت منه الا جمیلا"ست. صدا و تصویرش را چشم ها و گوش های تیز شده از صبر و حلم اش، از باریکه تصاویر یک موبایل هم می بیند و عالمی را به هم می ریزد! هیچ زن و کودکی -فضلاً از مردان- نتوانسته بود این چنین، جهان را به هم بریزد! • اگر فقط شهید می داد و می گریست، هرگز "زینبِ وجدانها" نمی شد! نمایش روحِ نشکن و متعالی و مومن اش در کنار آن ترحمِ جهانی، تعظیم آفرید! همه را ساکت کرد و همه را گوش! بهترین "الگویِ پیروز" در روایت و جنگِ روایتها را زینبیات غزه دارند به مستضعفینِ امپراطوری های تبلیغاتی و رسانه های استکباری می دهند! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─