eitaa logo
این عمار
3.4هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
679 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 ❤بسم رب الشهدا ❤ 🌟شهیدامین کریمی چنبلو 🌟 را می‌گویم  نخبه مدافع حرمی که اصالتاً مراغه‌ای است‌ و ساکن تهران. متولد یکم فروردین سال 65.  فارغ التحصیل رشته کامپیوتر. دانشجوی کارشناسی الکترونیک. ورزشکار حرفه‌ای در 4 رشته ورزشی. 💌وصیت‌نامه‌اش را خواندم، آخرین تراوشات ذهنی یک شهید در لحظات آخر زندگی: «همسر مهربانم»، «همسر مهربان و عزیزم، ای دل آرام هستی من، ای زیباترین ترانه‌ی زندگی من، ای نازنین...»! 💔مخاطب این همه ابراز احساسات یک شهید، دیدن داشت. باید حرف‌های «دل‌آرام» این شهید جوان را برای تاریخ ثبت کرد. 🌟زهرا حسنوند🌟 متولد 1370، دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق، اصالتاً خرم‌آبادی، با صمیمیت و خوش صحبتی با ما همراه شد و از زندگی خصوصی یک مجاهد مدافع حرم برایمان حرف زد. از زندگی شیرین و دوست‌داشتنی‌ای که عمر ظاهری آن تنها 2 سال و 8 ماه بود.... این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 به قلم آیناز غفاری نژاد کپی به شرط گذاشتن نام نویسنده... به سمت اتاقم رفتم تا قبل از ساعت ده باید آماده بشم . روی کاناپه جلوی آینه نشستم توی آینه چشمم به خودم افتاد مژه های بلندم که از مادرم به ارث برده بودم و چشم و ابروی مشکی و کشیده ... بینی قلمی و لب های متوسط و صورتی ... در کل از صورتم راضیم ... کشوی میز رو باز میکنم لاک سیاهی در میارم و به ناخن های بلندم میزنم با این لاک زیبایی انگشت هام دوچندان میشه ... به سمت کمد لباسام میرم امروز میخوام یه تیپ لی بزنم ، کفش های خاکستریمو در میارم ...شلوار لی دمپا گشادی رو به پا میکنم و بالا میکشم تا مچ پاهام به درستی دیده بشه ... زیر سارافونی خاکستری و مانتوی کوتای لی می‌پوشم ... تیپم تو مایه های لی و خاکستری هست ... شال یا روسری ؟!... بین این دوتا موندم اِمم ،نه روسری تو دست و پامه ، شال رو، سر میکنم یه تیکه از موهای مشکیمو از زیر شالم لجوجانه بیرون میندازم ... گوشی رو برمیدارم و شماره ی آنالی رو میگیرم: آهنگ پیشوازش شروع میکنه به خوندن : من که می‌دونم یه روز عمرم نمیشه عشقت از یادم بره واسه همیشه حتی می‌دونم فراموشی بگیرم... آهنگ دوست دارم از ستین هست ...بالاخره جواب میده ... +الو،الو،جانم مری . _الو و زهر مار بعدشم مری و کوفت !مروا ! بگو دهنت عادت کنه. +باشه بابا عصبی نشو واسه پوستت خوب نیست جون دل ، آماده شدی حالا ؟ _آره جون دل،آدرس بده نیم ساعت دیگه اونجام. +جوون بابا چی شنیدم مروا میگه جون دل،بابا ایول !آدرس رو برات اس ام اس میکنم ... تماس رو قطع کردم یکبار دیگه خودمو تو آینه برانداز کردم ... ای وای نه!!!... ادامه دارد ... این عمار 👇👇👇 @aynaammar_gam2
280-sedayeenghelab_ir.mp3
6.16M
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ 🎙 | 💢 موضوع: بررسی اهمیت اقتصادی اجلاس اکو و قراردادهای گازی ایران 🎤 کارشناس برنامه: دکتر حسن هانی زاده کارشناس مسائل بین الملل 🖇 🖇 🖇 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
بسم رب العشق - 😍 😍# ساعت ۴:۱۵ صبح شد صدای الله اکبر اذان صبح تو فضا خانه پیچید از جا پاشدم و به سمت خواهر دوقلوم * نرجس* رفتم - آجی پاشو نمازه + باصدای خواب آلود😴😴 گفت باشه نرجس خواهرم طلبه است چندماهی هم هست با یه آقا طلبه ازدواج کرده همزمان برای منم چندتا خواستگار اومد اما من خیلی راحت به پدرم گفتم - آقاجون من میخام چادر و شهدا و همسرم عاشقانه بدست بیارم آقاجون: باشه دخترم پس فعلا به درست برس - ممنونم آقاجون از درکتون آقاجون : خواهش باباجان - خیلی ممنونم و خیلی هم دوستون داره آقاجون : منم دوست دارم بابا ولی لوس نشو دخترم یهو نرجس زد رو شونم : نرگس یه ساعت داری وضو میگری ؟ - نه داشتم فکر میکردم نرجس: معلومه خیلی استرس داریا - آره خیلی . زحمت یک سالم امروز میبینم نرجس: ان شاالله رتبه ات عالی میشه نگران نباش خواهری نرگس وضو بگیر دیر شد - باشه وضو گرفتیم آقاجون و مامان داشتن نماز میخوندن تا مارا دیدن مامان: سلام دخترای گلم منو نرگس همزمان : سلام مادر مامان: دخترا سریع نمازتون بخونید - چشم مامان: نرگس جان امروز رتبه ات میاد - بله مادرجون مامان : ان شاالله خیره - ان شاالله نویسنده بانــــــــو.....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💕💞💕💞💕💞💕 💞 💕 با عجله دنبال چادر گشتم، چادر رنگی پیدا نمی‌کردم. چادر عروسی خانم ‌برادرم را از لای سجاده کشیدم خانم برادرم گفت : زینب ! چادر سفید سرت کردی ، حواست باشه کی پشت دره! و چشمکی پراند😉 در را باز کردم پسرعمویم بود همراه همان آقایی که صبح دیده بودم. سلام کردم ، پسرعمویم گفت: «معرفی می‌کنم، ایشون آقامصطفی عارفی، برادر لیلا خانم هستن.» گفتم: «خوش آمدین!» پسرعمویم گفت: «عمو خونه است؟ اومدیم احوال‌شون رو بپرسیم.» گفتم: «بله هستن. بفرمایید داخل.» حدس می‌زدم برادر لیلاخانم باشد و حالا مطمئن شده بودم لیلاخانم یک برادر بیشتر نداشت. اگر هم تا آن موقع به زابل آمده بود ، من او را ندیده بودم. نمی‌دانستم قدم‌هایم را کند بردارم یا تند. با هم به در هال رسیدیم. بعد از کمی تعارف، اول من وارد شدم و آنها بعد از گفتن یاالله یاالله وارد شدند. پدرم بلند شد با آنها دست داد و گفت: «بَه‌بَه! بوی مشهد اومد. خوش اومدی آقامصطفی. خانواده خوبن؟» آقامصطفی گفت: «سلام رسوندن خدمت‌تون.» من و خواهرم، ربابه، آمده بودیم توی آشپزخانه. پرسیدم: «کی چایی ببره؟» ربابه گفت: «من که نمی‌برم!» جلو آینه روسری‌ام مرتب کردم. خواهرم گفت: «چقدر چادر سفید بهت میاد!» لبخندی زدم ☺️و سینی چای را برداشتم. چای‌ها را گرداندم و نشستم کنار خانم برادرم. پسرعمویم آهسته با آقامصطفی صحبت می‌کرد. متوجه شدم به من اشاره می‌کند. آقامصطفی یک لحظه سرش را بالا گرفت، نگاهم کرد و دوباره به زمین چشم دوخت. آن شب سر نماز خیلی دعا کردم. به امام رضا(علیه‌السلام) گفتم: «امام رضا! آقامصطفی مشهدیه. اگه دعایی که کردم فراموش‌تون شده، یادآوری می‌کنم!» صبح‌روز بعد پدرم گفت: «زینب بیا کارت دارم.» ساکت و منتظر نشستم. پدرم گفت: «یک موردی هست، مامانت خیلی خوشش اومده. ما هم بهش جواب مثبت دادیم ، در واقع بله رو گفتیم.» حس کردم گونه‌هایم داغ شد. پرسیدم: «کی هست؟» پدرم گفت: «پسر حاج‌محمود! خونه داره، ماشین داره، کارمنده.» بلند شدم، از اینکه حدسم غلط از آب درآمده بود، حالم دگرگون شد. گفتم: «من نمی‌خوامش، به هیچ عنوان شماها برای من تصمیم نگیرین. من خودم باید تصمیم بگیرم. یک وقت کسی رو انتخاب نکنین که من پای‌سفرۀ‌عقدبشین نیستم!» مادرم گفت: «از کی تا حالا ما همچین حرف‌هایی می‌شنویم؟ پنج تا دختر شوهر دادیم یک کلام حرفی نزدن گفتم : من حرف می زنم ، پای سرنوشتم درمیونه. 🔺به روایت همسر‌شهید خانوم زهرا عارفی 🌷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
: 🍃🔰آیات زیادی در شأن و فضیلت (ع) وارد شده که به موجب روایتی از ابن عباس به سیصد آیه بالغ می شود. ب ـ آیه مباهله منظور آیه ۶۱ سوره آل عمران است. فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ (از آن پس که به آگاهی رسیده ای، هر کس درباره او [حضرت عیسی(ع)] با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما خودمان را و شما خودتان را. آنگاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.) عموم علمای شیعه و اکثر علمای اهل سنت بر این قول متفق هستند که مراد از أَبْنَاءنَا، نِسَاءنَا و أَنفُسَنَا (فرزندانمان، زنانمان و خودمان) در این آیه به ترتیب امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت علی(ع) منطبق است که در روز مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران، همراه آن حضرت بودند. ادامه دارد.... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃
بسم رب العشق - 😍 😍# ساعت ۴:۱۵ صبح شد صدای الله اکبر اذان صبح تو فضا خانه پیچید از جا پاشدم و به سمت خواهر دوقلوم * نرجس* رفتم - آجی پاشو نمازه + باصدای خواب آلود😴😴 گفت باشه نرجس خواهرم طلبه است چندماهی هم هست با یه آقا طلبه ازدواج کرده همزمان برای منم چندتا خواستگار اومد اما من خیلی راحت به پدرم گفتم - آقاجون من میخام چادر و شهدا و همسرم عاشقانه بدست بیارم ✨ آقاجون: باشه دخترم پس فعلا به درست برس - ممنونم آقاجون از درکتون آقاجون : خواهش باباجان - خیلی ممنونم و خیلی هم دوستون داره آقاجون : منم دوست دارم بابا ولی لوس نشو دخترم یهو نرجس زد رو شونم : نرگس یه ساعت داری وضو میگری ؟ - نه داشتم فکر میکردم نرجس: معلومه خیلی استرس داریا - آره خیلی . زحمت یک سالم امروز میبینم نرجس: ان شاالله رتبه ات عالی میشه نگران نباش خواهری نرگس وضو بگیر دیر شد - باشه وضو گرفتیم آقاجون و مامان داشتن نماز میخوندن تا مارا دیدن مامان: سلام دخترای گلم منو نرگس همزمان : سلام مادر مامان: دخترا سریع نمازتون بخونید - چشم مامان: نرگس جان امروز رتبه ات میاد - بله مادرجون مامان : ان شاالله خیره - ان شاالله     🍃🌀🍃 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─     
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!() 🔹این کلیپ تنها چند مورد از صدها اقدامِ به بارنشسته‌ی رئیسی تنها در کمتر از یک سال هست؛ باشیم 🍃🌀🍃 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 💐 💐 کار چیدن وسایل خیلی طول نکشید. وسیله ی چندانی برایشان نمانده بود که چیدنش بخواهد وقتشان را بگیرد. کف اتاق سنگ و خاک بود. زن پارچه ی کهنه ای روی زمین پهن کرد و وسایل را با حوصله در گوشه وکنار اتاق و روی تاقچه ها چید. کارش که تمام شد،نگاهی به دور تا دور اتاق انداخت. چه قدر وسایلش کهنه بودند.|چند سال پیش که عروس شده بود،پدرش با هزار زحمت این جهاز را برایش خریده بود،وسایلی زیبا و نو که حالا کهنه شده بودند. باز سر به آسمان بلند کرد و گفت «خدایاشکرت!» بعدها یک قالی دیگر بافت ودیوارها وسقف خانه را گچ و خاک کردند. قالی بعدی،خرج سفید کاری اتاق ها شد. قالی پنجمش را که پائین آورد حیاط را موزائیک کردند ویک حوض نقلی ساختند با قالی دیگر،برای خانه لوله آب کشیدند. پول قالی بعدی خرج برق کشی خانه شد وقالی دیگر.... محمدرضا توی همین خانه به دنیا آمد؛ خانه ای که تمام خشت وگِلش را پدرومادر،شب وروز بازحمت و دسترنج حلال روی هم چیده بودند. زن قالی میبافت ومردش،مش حسین،بستنی می فروخت. مش حسین یک چرخ تافی کوچک خریده بود که وسطش یک کاسه بزرگ داشت. هر روز شیر می خرید و می آورد به خانه،.زن شیرها را می جوشاند وبا شکر مخلوط میکرد.وقتی که شیر سرد میشد،مش حسین می ریختش توی همان کاسه ی بزرگ که دورتادورش یخ ریخته بود بعد کمی پودر ثعلب و زعفران بهش اضافه میکرد وشیر را آن قدر هم می زد تا سرد سرد شود وکم کم حالت کشدار پیداکند. خامه ای را هم که خریده بود،به دیواره ی کاسه میمالید و وقتی که سفت می شد،می تراشید وبابستنی قاطی می کرد. پاکت نان بستنی ها را هم روی چرخش می گذاشت وقبل از این که بسم اللّه بگوید و راه بیفتد توی کوچه ها،نفری یک بستنی به بچه هایش که دوره اش کرده بودند می داد. بعد میبوسیدشان و راه می افتاد. ادامه دارد..... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◉━━━━━────     ↻  ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ⇆ •[ 📹 •] 🔻ماجراهای سیامک و برانداز 😀 فعالیت کاردار آمریکا در اغتشاشات مشهد 🔖 🇮🇷 🖇 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
امشب تولد سبی(سبحان)هست ب همین دلیل و ب مناسبت این روز فرخنده من و حانی و معین رو دعوت کرده رستوران شام آیدا اینا و حانی خونمون ناهار دعوتن ~آیدا رو یادم رفت بهتون بگم آیدا خواهر بزرگمه متاهل...دارای یک بچه به نام طاها داستان عشقش با شوهرش(پوریا) هم جالبه! این آقا پوریا همسایه دیوار به دیوار ما بودن وطی چند برخورد عاشق هم میشن ولی لام تا کام حرف نمیزنن تا وقتی که پوریا ی شغل درست و درمون و آینده دار پیدا کنه چون هم آیدا و هم پوریا میدونستن که خانواده ما خیلی روی شغل و پیشه ی فرد حساسه و اگر شغل نداشته باشه به کسی نمده دخترشو حتی اگه عاشق هم باشن! بعد چندین سال پوریا شغل مناسب پیدا میکنه و میاد خاستگاری و بله رو میگیره و الان باهم خیلی خوشبختن... ^قراره بعد صرف ناهار منو حانی بریم بازار برا سبی کادو بگیریم صدای زنگ ایفون میاد منم دارم سس سالاد رو میدرستم خان داداشم آیفونو بر میداره و درو باز میکنه و حانی وارد خونه میشه امیر با نگاه گرمش به حانی سلام میکنه و حانی هم سر تکون میده و لبخند ملیح همراه با درد رو نثارش میکنه نمیدونم این بشر از وقتی ک با این معین ور پریده نامزد کرده چش شده کمتر لبخند میزنه و میخنده و حالش زیاد خوب نی میگن دوره اخر زمون شده ها😐 این بشر با عشقش نامزد کرده و ی صیغه ی ساله هم بینشون خونده شده و ولی غمگینه امیر:ارزو... حانیه خانم اومدن ~بدو بدو از اشپز خونه میام بیرون و میام با حانی سلام و علیک میکنم و میبرمش تو اشپزخونه من:چطوری عشق من؟ عروس اینقد اخه اخمو و ابوس؟ اون کی بود از اول صبح تا خود شب معین معین میکرد....حالا ک بهش تقریبا رسیدی جا زدی؟ای نامرد... بازم ک چشات سرخه!!!!!! چرا گریه کردی هان نا پدریت چیزی گفته؟ با معین دعوات شده؟ بگو دیگه!!! حانی:وای ارزو چقد حرف میزنی سرم رفت...ی ذرع نفس بگیر فکت ناقص نشد از بس حرف زدی ؟ من:زر نزن باو جواب منو بده😐 حانی:خب به هر حال مشکلات تو هر زندگی ای هستش😊 تو هم ک منو میشناسی یه ذره کم طاقتم.... من:سر همون قضیه؟ حانی :اره....معین خیلی از نا پدریم دلخوره...ناپدریمم همینطور.این دوتا عین تام و جری میمونن.اصلا باهم کنار نمیان😔و شدن اسباب غصه و درد من من:غصه نخور خانمی میگذره اینجاس ک شاااااعر میفرماید: در خیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش ها گر کند ملئون کذاب غم مخور ^دیدم حانی داره از خنده ریسه میره یکی محکم زدم ب پهلوش😐 من:چته توووو حانی:خیابان ن بیابان ملعون کذاب نه خار مغیلان😂 خوبه تو دانشجوی حقوقی ها نرفتی رشته ادبیات ادبیاتت صفره ارزو صفر من:ازینکه میبینم میخندی خوشحالم حانی خانم از کی تاحالا خنده و قاه قاهت برا معینه درد و غم و اهت برای من؟ حانی:بیخیال حالا توهم اگه گذاشتی دو دیقه شاد و بیخیال غم دنیا باشیم؟ ^باز صدای آیفون اومد و مامانم و آیدا و طاها وارد خونه شدن من و حانی اومدیم از اشپز خونه بیرون و به مامان اینا سلام دادیم مامان خودشو ولو کرد رو مبل گفت:وای ازین شلوغی و ترافیک لامصب من:اخر پیداش کردید؟ ایدا:کل بازار15خرداد رو گشتیم پیدا نکردیم شال همرنگ مانتو مامانو این مادر ما هم ک ماشاالله چقدر سخت پسنده هر مغازه ک رفتیم از رنگ و جنس و مدل شال و روسری ها تا میتونست ایراد گرفت😐 مامان:ایدا بسه دیگه مادر دیدی که مادرت خوش سلیقه س به همین راحتی چیزی رو نمیخره حالا ارزو مادر ناهار که قورمه سبزیه از صبح اللطلوع گذاشتم بپزه گذاشتمش تو یخچال برنجشو خیس کردم برو بزار ^بعد رفتن من ب اشپز خونه مامان به اتاقشوت رفت تا کاراش بکنه و ایدا و حانی هم مشغول حرف زدن شدن و طاها هم مشغول کارتن دیدن https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
-نه یحیی..دست بر نمی دارد. تا زمانی که نگویی پشیمان شده و نمی روی، این ترس دست از سرم برنمی دارد. از تخت پایین می رود و شروع به قدم زدن در اتاق می کند. ذکری را زیر لبش مدام تکرار می کند که درست نمی شنوم چه ذکری است. به سمت در می رود. دستگیره در را می گیرد تا باز کند اما منصرف شده و برمیگردد. کنارم روی تخت می نشیند. با دست راستش دستم را گرفته و می گوید: -مریمم..عزیزم..تو الان به جای آنکه خودت مرتب برایم روضه ی حضرت زینب بگذاری و بگویی:"یحیی برو. برو تا دختر مولا غریب و تنها نماند!" نشسته ای و در دل و ذهنت آنقدر مرا بزرگ می کنی که غربت دختر امیرالمومنین کوچک بشود!؟؟ بغضی لعنتی به گلویم چنگ می اندازد. با صدایی که به زور از ته حلقومم خارج می شود، التماس می کنم: -یحیی تو را به... دستش را روی دهانم می گذارد و آشفته می گوید: -نه مریم..نه! تو را به جان یحیی ات قسمم نده! اشک چشمانم را خیس می کند. خیلی بی انصاف هستی یحیی. خودت قسمم می دهی اما نمی گذاری که من...دستش را از روی دهانم بر میدارم و می گویم: -خیلی خب..قبول. قسم نمی خورم اما گوش بده به حرفهایم. فقط همین. باشد؟ سرش را به نشانه قبول کردن تکان می دهد و من ادامه می دهم: -می دانم که قبلا برایت مرگ بابا را تعریف کرده ام اما می خواهم دوباره برایت بگویم. باید بگویم تا بفهمی چرا اینقدر مثل دختربچه ها ذوق می کنم وقتی میایی دانشگاه دنبالم تا با همدیگر به خانه برگردیم. اشک بی اختیار از گوشه های چشمم روی شقیقه هایم جاری شده و از لابلای موهایم روی بالش می چکد. -دوم دبستان بودم. هنوز خوب یادم هست که آن روز، همان روز سرد لعنتی که قرار بود بابا بیاید دنبالم، زنگ تفریح دوم، آزاده هلم داده بود و من روی برف ها سر خورده و کمی پوست کف دستهایم رفته بود. آخر یادم رفته بود دستکش هایم را با خودم ببرم. روز قبلش با مینا توی حیاط برف بازی کرده بودیم و من بعد از بازی دستکشهایم را پشت بخاری گذاشته بودم تا برای فردا خشک بشوند اما صبح یادم رفته بود بردارمشان. حلقه های اشکِ جمع شده در چشمانش را می ببینم. نوک انگشتانش را به سمت لبهایم می برم تا با بوسیدنش جلوی هق هق ام را بگیرم. طاقت نمی آورد و اشکهایش جاری می شوند. هر دو دستم را در دستهایش می گیرد و به سمت لبهایش می برد و با هق هق می بوسدشان. وای از هرم نفسهای یحیی. امان از داغی اشکهایش. آه از .... یحیی..یحیی..یحیی.. چقدر سخت است برایم گفتن. اما باید بگویم..باید هر طور شده و از هر راه و با هر حرفی که می توانم، نگهش دارم.... ✍🏻 ادامه دارد .... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
1.26M
📚 💐هفتاد نکته تربیتی از حدیث شریف کساء 🌱: 🌛درآمد 🌿نقش الگو در تربیت https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.3M
در قرآن حق مردم در حکومت در کلام امیرالمومنین نتیجه عدم همراهی با ولایت در کلام امام چیست؟ ها از چه زمانی شروع شده است؟ بررسی نزول ارزش پول از چه زمانی و چگونه؟ ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
818.6K
اثرات امید در زندگی مقدمه: شناسه (۳۰) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
1.71M
📗زن از دیدگاه قرآن 🤞تساوی رتبه و شأن زن و مرد 🕸تله نفس برای زن یا مرد؟ 💫ایمان در زن و مرد ♻️تساوی مسئولیت ها در زن و مرد 🌀مشاوره با زن یا مرد؟ 🗣ر.فنودی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.21M
📗اهمیت حفظ وحدت در قرآن کریم و روایات 👋دعوت به عدم نزاع در سوره انفال آیه ۴۶ 🐄ترجیح گوساله پرستی در زمان پیامبر بر تفرقه در سوره طه آیه ۹۴ 💚تالیف قلوب با زکات در حفظ وحدت آیه ۶۰ سوره توبه 💦حفظ وحدت از الطاف رحمت و امداد الهی سوره حجرات آیه ۱۰ 🔥تفرقه نوعی عذاب در سوره انعام آیه ۶۵ 📗کلام امیرالمومنین در خطبه ۱۲۷ نهج البلاغه در رابطه با عدم تفرقه حتی خواص 🕋کعبه قبله مسلمین سمبل اتحاد کلام امام صادق علیه السلام در رابطه با رفتار امیرالمومنین در جهت ممانعت از وحدت با عدم حضور در مسجد و نماز جماعت 🔑سیره وتدبیر ائمه در شرکت در نمازجماعت پشت سر خلفا و مروان 👌 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
3.4M
🔰علل و عوامل پیروزی و شکست نهضت‌ها 💠در مقابل تفکر اسلامی به دنبال بیان علت‌هاست: ✅جهان جهان علت و معلول است ✅سعادت و شقاوت در گرو اختیار اوست ✅خوبی‌ها از جانب خداوند بدی‌ها از نفس انسانهاست ♻️عوامل شکست انقلاب‌ها در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها:( خطبه حضرت زهرا (س)در مسجد مدینه) ۱_آشکار شدن خط نفاق و دورویی ۲_شیطان زدگی ۳_ترس و زبونی مردم ۴_سستی و بی‌تفاوتی یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله ۵_بی ایمانی و پیمان شکنی (شرک پنهان) ۶_دوری از قرآن در عمل 🎙ر. ادامه دارد... https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.59M
🔰در باید به دنبال کشف و ناگوار تلاش نمود ⭕️یکی از علل پیروزی یا شکست نهضت‌ها سیاست نفوذ در مذهب یا سیاست مذهب علیه مذهب است 🔴دو حرکت پنهان و آشکار 🔶مفسران و پاسداران واقعی دین اسلام چه کسانی هستند؟ 📗سیاست تداوم اسلام و قرآن بر دو پایه اساسی قرآن و عترت چگونه تبیین می‌شود؟ 🔶چه گزینه‌هایی توسط پیامبر گرامی در زمان ائمه ۱۲گانه مردود و باطل اعلام شد؟ ⛔️و در مقابل این حرکت آشکار الهی حرکت پنهان و مرموز گروه مقابل را با چه خصوصیاتی می‌توان ترسیم کرد؟ ♻️و چرا سیاست نفوذ و ضربه و صبر و انتظار را در پیش گرفتند؟ 🎙ر. ... ‌ https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
1.62M
❓چرایی افزایش قیمت دلار 😡 🐉فرمایش حضرت آقا در ۲۰ بهمن ۹۶ و اشاره به مبارزه با ✍💪تدابیر دولت و مجلس در حوزه‌های مختلف😌 🎧ر.فنودی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.28M
✅در پی سوالات مختلف بزرگواران در مورد این دستاورد تحلیلی بر 📗خطبه ۲۷ نهج البلاغه به عنوان یک نمونه در خط مشی و راهبرد مقام معظم رهبری در دفاع از مرزها و مظلومین عالم 📣فرمایشات حضرت آقا در رابطه با معادله جدید در منطقه در ۸ آذر ۱۴۰۲ ♻️تغییر دوگانه های قبلی به مقاومت و تسلیم 👌وعده صادق به عنوان یک عملیات چشم در مقابل چشم 😂شکل‌گیری غرب آسیای جدید و اعتراف سردبیر سابق بی بی سی در مورد حمله ایران | https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
3.74M
(علاوه بر دو صوت چند جلسه قبلی) تحلیلی دیگر بر ♻️پاسخ ایران به صورت چند مرحله‌ای و ترکیبی از چند جبهه بود 🦔آمادگی‌های دشمن در منطقه در مقابله با تهدید ایران چگونه بود؟ ⛴اهمیت تنگه هرمز به عنوان یک تهدید در منطقه برای دشمن در چیست؟ 👌💪پیام سردار سلامی در رابطه با تجاوز در هر نقطه و دوراهی شخصیت و شهروندان چه بود؟ 🗣و بیان چگونگی آمادگی و عملیات عملیات در دو طرف 📌اعتراف روزنامه هاآرتص 📝روشنگری حضرت آقا در فهم قدرت مقاومت 📚سه ویژگی قدرت کوبنده و ما ادراک ماالقارعه چیست؟ 🔥اعتراف استراتژیست‌های مشهور سیا و روسای موساد و ارتش آمریکا و رسانه‌های آمریکا... 🌸🌹فرمایشات حضرت آقا: در مورد حادثه‌ای که در حال اتفاق افتادن است 🌞توقف به چه معناست؟ 💫نوآوری و شناخت روش‌های دشمن و شناخت تهدیدها 🌞💪و سوره انفال آیه ۶۰ در اهمیت قوه نظامی 🎧ر.فنودی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
2.3M
♻️بررسی تحولات صورت گرفته در کشورهای منطقه و غرب پس از وعده صادق 🎧ر.فنودی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔰خلاصه صوت اول تاسوم : و هر آینه در می‌گذرم از هر رعیتی که در اسلام با پیروی از امام عادل از جانب خدا دینداری کنند اگرچه آن رعیت نسبت به خود ستمگر و بدکردار باشد» از روایت فوق شان می‌دهد چقدر تشکیل امت واحده در سعادت و شقاوت مردم اثر دارد لازم به ذکر است که تقوای فردی در رشد تقوای اجتماعی موثر بوده و منظور روایت بی‌اهمیتی به تقوای فردی نیست. در روایات مهدویت بعضی عبارات رمزی هستند مثلاً در روایت داریم «به قم پناه ببرید» یا «اهل قم آمرزیده هستند» در این روایات منظور افرادی هستند که تفکر برخاسته از قوم از جمله مبانی آن مبارزه با طاغوت است را پذیرفته‌اند در آیه ۵ سوره اسرا خداوند از بندگانی سخن می‌فرماید که در راه مبارزه با سرسخت هستند(عبادا لنا اولی باس شدید) در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که در معرفی این افراد فرمودند «هم و الله اهل قم» در اینجا هم اگر دقیق نگاه کنیم منظور افرادی است که تفکر برخاسته از قم را پذیرفته‌اند امروز وقتی مقام معظم رهبری به دانشجویان آزادی‌خواه فلسطینی پیام می‌دهند و از ایستادگی آنان تجلیل می‌کنند https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار     
🔰 واحده: شهید صدر رضوان الله تعالی علیه، برای امت حق دو نوع جهاد ذکر می‌کنند: اولاً اموال بیت المال مسلمین را به سفیهان نسپارید مثلاً در زمان خلیفه دوم که آغاز تبعیض‌ها و اختلافات طبقاتی بود خلیفه وقت به آنانی که زودتر اسلام آورده بودند پول‌های بیشتری می‌داد ولی به بقیه کمتر به جناب سلمان ۵۰۰۰ دینار داد چون او دیرتر ایمان آورده بود با این حال ایشان اموالی را که به دستشان رسیده بود را بین مسلمین تقسیم می‌کرد. ثانیاً اینکه در مالکیت خصوصی حسن برادری داشته باشند در زمان حجاج لعنت الله علیه عمال حکومتی کوفه دنبال چند نفر از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام ز جمله جناب کمیل می‌گشتند ایشان هم از دستان آنها متواری می‌شدند حجاج برای اینکه هر طور شده کمیل را دستگیر کند دستور داد عطای حکومتی قبیله او را که نخع نام داشت قطع کنند جناب کمیل که این وضعیت را دید حاضر شد خود را تسلیم حجاج کند در عوض از او بخواهد عطای حکومتی قبیله او قطع نشود (به تعبیری جناب کمیل در راه برداشتن فشار اقتصادی از شانه مردم شهید شد) https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار     
🔰 : در آیه ۳۶ سوره نحل می‌خوانیم «ان اعبدواالله واجتنبوا الطاغوت» پرهیز از طاغوت را می‌توان اینطور فهمید: هر آنچه امت طاغوت انجام داد ما بر خلافش عمل کنیم مثلاً در حوزه اقتصادی بر خلاف سیاست‌های اقتصادی امپریالیسم عمل کنیم. در تاریخ آمده که در لشکر ابوسفیان در جنگ بدر افرادی از بنی هاشم هم حضور داشتند پیامبر اکرم به سپاه مسلمین دستور دادند آنان را نکشند چرا که به زور در جنگ حاضر شده بودند. از جمله آنان برخی از برادران امیرالمومنین علیه السلام مثل عقیل و طالب بودند آنان در مال التجاره ابوسفیان سهم داشتند و ابوسفیان هم آنان را ترسانده بود که اگر به جنگ نیایند دیگر خبری از اموالشان نخواهد شد این ماجرا به ما می‌آموزد که اگر می‌خواهیم در بند نظام اقتصادی امت کفر نباشیم باید در اقتصاد خود وابستگی‌مان را به آنان کم کنیم مثلاً تمام سرمایه خود را تبدیل به دلار نکنیم https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار     
2.4M
تحول در منطقه و جهان در 📗تطبیق فرمایشات حضرت آقا با خطبه ۱۰و ۱۱نهج البلاغه 👌نتیجه شجاعت و خدمت صادقانه 💠واکنش رسانه های غربی: 🍃رئیس بخش فارسی رادیو اسرائیل 🍃و رادیو بی بی سی 🎙ر.فنودی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار
1.6M
🔰تحلیلی بر ❌رویکردرڑیم نسبت به انتخابات آمریکا ❓چرا نتانیاهو طرح های بایدن برای آتش بس ردکرد 🔥سیاست های ترامپ در جذب آرا 💥علل پیروزی ترامپ 🎙ر.فنودی https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار