eitaa logo
این عمار
3.4هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
23.8هزار ویدیو
696 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح دلگیرییه حتی با وجود امیر امیر هر روز چند تماس با نگین برقرار میکنه و قلب منو هر روز تیکه تیکه میکنه... امیدوار بودم وقتی کنارش باشم لجبازی هاشو کمتر کنه و دوباره عاشقم شه ولی فک کنم امیر من واقعا مرده... هنوزم بی محلی میکنه نگاهم نمیکنه دیگه خسته شدم...میخوام برای همیشه از زندگی امیر برم امروز میرم دانشگاه تهران،تا برای تدریسم اونجا رو کنسل کنم و انتقالی بگیرم ی شهر دیگه و اون جا برم استاد ی دانشگاه بشم و تدریس کنم از سرهنگ هم اجازه گرفتم ینی امیر بفهمه میخوام برم چکار میکنه؟ مطمئنم کک اش هم نمیگزه😏 فکر کنم فهمیده ک قضیه شربت و کیک زیر سر من بوده و مطمئنم کارمو بدونه تلافی نمیزاره و نگذاشت ^من وقتی میام اداره کفش پاشنه بلند میپوشم و وقتی میام داخل اتاقکارم درش میارم و میزارم پایین میزم و موقع رفت و آمد توی اداره ی کفشی میپوشم ک صداش در نیاد و کسی رو اذیت نکنه چشمتون روز بد نبینه موقع خارج شدن از اتاقکار کفش پاشنه بلند ام رو پوشیدم و رفتم تو سالن ک وای یهو پاشنه کفشم کنده شد و با مخ رفتم توی زمین سرهنگ منو نگرفت چون هل کرد و نتونس دست بکار شه و من جلو این همه همکار و زیر دست و بالا دست افتادم مطمئنم کار امیره... موقع که میخاستم بلند شم از زمین درد خفیفی رو تو پام احساس کردم اما توجه ای نکردم و بلند شدم..همینکه سرمو بلند کردم چشمام تو چشماش قفل شد...لبخند پیروزمندانه ای زد و راهشو کشید و رفت... تمام سلول های خاکستریه مغزم بکار افتادن.. حتما وقتی برای صرف نهار رفته بودم از اتاقکار بیرون امیر این بلا رو سر کفشم آورده خوده نامردش اینکارو کرده... بجای اینکه ناراحت باشم بیشتر خوشحالم... اخه من دیوونه بعده مدتها یه توجه از طرفه امیر دیدم حتی اگه اون توجه فقط یه تلافیه ساده باشه... کلا هر چی بلا ازش بیاد برام، دوس دارم... پس هنوز اونقد براش ارزش دارم ک بخواد تلافی در بیاره و اذیتم کنه... چه مجنون شدم که هی برا خودم دلیل جور میکنم که امیر هنو دوسم داره...ولی دیگه همه اینو میدونن امیر دیگه اون امیر قبل نیس😔 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─