┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
📣(در سال ٣٨ هجری در آستانه جنگ نهروان، امام علیه السلام فردی را فرستاد تا گروهی از کوفیان که قصد ملحق شدن به لشکر خوارج را داشتند و ترسناک بودند بپاید.از او پرسید:《ایمن شدند و بر جای ماندند یا ترسیدند و فرار کردند؟》 مرد گفت:《ترسیدند و به خوارج پیوستند》فرمود:)
🔹نكوهش فريب خوردگان از خوارج
🔻از رحمت خدا دور باشند. چونان قوم ثمود، آگاه باشيد! اگر نيزه ها به سوی آنان راست شود و شمشيرها بر سرشان فرود آيد، از گذشته خود پشيمان خواهند شد. امروز شيطان آنها را به تفرقه دعوت کرد، و فردا از آنها بيزاری می جويد، و از آنها کنار خواهد کشيد. همين ننگ آنان را کافی است که از هدايت گريختند و در گمراهی و کوری فرو رفتند، راه حق را بستند، و در حيرت و سرگردانی ماندند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه181
┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
📣در سال ٣٨ هجری جهت کمک به محمدبن ابی بکر در مصر در نکوهش یاران، ایراد فرمود
1⃣نكوهش كوفيان
🔻خدا را بر آنچه که خواسته و هرکار که مقدّر فرمود ستايش می کنم، و او را بر اين گرفتار شدنم به شما کوفيان می ستايم. ای مردمی که هرگاه فرمان دادم، اطاعت نکرديد و هر زمان شما را دعوت کردم، پاسخ نداديد، هرگاه شما را مهلت می دهم در بيهودگی فرو می رويد، و درهنگامه جنگ سُست و ناتوانيد، اگر مردم اطراف امام خود جمع شوند، طعنه زده و اگر شما را برای حلِّ مشکلی بخوانند، سر باز می زنيد. پدر مباد دشمنان شما را! برای پيروزی منتظر چه چيزی هستيد؟ چرا برای گرفتن حقِّ خود جهاد نمی کنيد؟ آيا در انتظار مرگ يا ذلّت هستيد؟ به خدا سوگند! اگر مرگ من فرا رسد - که حتماً خواهد رسيد - بين من و شما جدايی خواهد افتاد، در حالی که من از همنشينی با شما ناراحت، و حضورتان برای من بی فايده بود.
2⃣ علل سقوط و انحطاط فكری كوفيان
🔻خدا خيرتان دهد، آيا دينی نيست که شما را گرد آورد؟ آيا غيرتی نيست که شما را برای جنگ با دشمن بسيج کند؟ شگفت آور نيست که معاويه انسان های جفاکار پَست را می خواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششی، از او پيروی می کنند! و من شما را برای ياری حق می خوانم، در حالی که شما بازماندگان اسلام، و يادگار مسلمانان پيشين می باشيد، با کمک و عطايا شما را دعوت می کنم، ولی از اطراف من پراکنده می شويد، و به تفرقه و اختلاف روی می آوريد. نه از دستورات من راضی می شويد، و نه شما را به خشم می آورد که بر ضد من اجتماع کنيد، اکنون دوست داشتنی ترين چيزی که آرزو می کنم، مرگ است. کتاب خدا رابه شما آموختم، و راه و رسم استدلال را به شما آموزش دادم و آنچه را که نمی شناختيد به شما شناساندم، و دانشی را که به کامتان سازگار نبود، جرعه جرعه به شما نوشاندم. ای کاش نابينا می ديد و خفته بيدار می شد! سوگند به خدا! چه نادان مردمی که رهبر آنان معاويه، و آموزگارشان پسرنابغه «عمرو عاص» باشد!.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه180
┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
📣(این خطبه در مسجد کوفه در سال ٣٦ هجری، پس از جنگ جمل ایراد شد. ذعلب یمانی پرسید: 《ای امیر مومنان! آیا پروردگار خود را دیده ای؟》پاسخ فرمود:《آیا چیزی را که نبینم می پرستم؟》گفت:《 چگونه او را می بینی؟》فرمود:)
🔹خداشناسی
🔻ديده ها هرگز او را آشکار نمی بينند، امّا دل ها با ايمان درست او را در می يابند. خدا به همه چيز نزديک است، نه آن که به اشياء چسبيده باشد؛ از همه چيز دور است، نه آن که از آنها بيگانه باشد؛ گوينده است نه با انديشه و فکر؛ اراده کننده است، نه از روی آرزو و خواهش؛ سازنده است نه با دست و پا، لطافت دارد نه آن که پوشيده و مخفی باشد؛ بزرگ است نه با ستمکاری؛ بيناست نه با حواس ظاهری؛ مهربان است نه با نازک دلی؛ سرها و چهره ها در برابر عظمت او به خاک افتاده، و دل ها از ترس او بی قرارند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه179
┄┄┅┅✿❀✨🌺✨❀✿┅┅┄┄
سهم روز صد و بیست و چهارم.mp3
2.74M
🔈 ختم گویای #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز.
🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس
🔷 سهم روز صد و بیست و چهارم : خطبه ۱۸۱ تا خطبه ۱۷۹
شهید #امین_کریمی_چنبلو
عاشقانه مذهبی
همراهمان باشید چند روزی با عاشقانه زندگی
#امین_کریمی_چنبلو
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#امین_کریمی_چنبلو
#قسمت_بیست_و_دوم
#اوردن_امین_به_معراج_شهدا
🍃سریعاً مرا بیمارستان شهید چمران رساندند.
فشارم به شدت بالا رفته بود.
🔹صداها را میشنیدم که دکتر به برادرم میگفت «چرا فشارش بالا رفته؟ برای خانمی با این سن چنین فشاری بعید است!»
🔸رضا گفت «شوهرش شهید شده!»
حالم بدتر شد با گریه و فریاد
🔹میگفتم «نگو شوهرم شهید شده رضا، امین شهید نشده. فقط اسمش مشابه شوهر من است. چرا حرف بیخود میزنی؟»
🔸 رضا کنارم آمد و آرام گفت «زهرا من عکس امین را دیدهام!»
✳ با این حرف دلم به هم ریخت.
منتظر بودم شوهرم برگردد اما ...
خیلی خیلی سخت است که منتظر مسافر باشی و او بر نگردد...
✔قرار بود اعزام دوم امین به سوریه، 15 روزه باشد، به من اینطور گفته بود.
روز سیزدهم یا چهاردهم تماس گرفت.
🔸گفتم «امین تو را به خدا 15 روز، حتی 16روز هم نشود. دیگر نمیتوانم تحمل کنم!»
💕هر روز یادداشت میکردم که "امروز گذشت..."
واقعاً روز و شبها به سختی میگذشت.
دلم نمیخواست بجز انتظار هیچ کاری انجام دهم. هر شب میگفتم «خدا را شکر امروز هم گذشت.»
⭐باقیمانده روزها تا روز پانزدهم را هم حساب میکردم. گاهی روزهای باقیمانده بیشتر عذابم میداد.
هر روز فکر میکردم «10 روز مانده را چطور باید تحمل کنم؟ 9 روز، 8 روز... انشاءالله دیگر میآید. دیگر دارد تمام میشود...
دیگر راحت میشوم از این بلای دوری!»
🌟امین خبر داد «فقط 3 روز به مأموریتم اضافه شده و 18 روزه برمیگردم.»
با صدایی شبیه فریاد گفتم: «امین! به من قول 15 روز داده بودی. نمیتوانم تحمل کنم...»
😢دقیقاً هجدهمین روز شهید شد.
❌حدود 6 روز بعد امین را برگرداندند معراج شهدا.
این فاصله زمانی هیچچیز را به خاطر ندارم، هیچچیز را...
وقتی به معراج رفتیم سعی کردم خودم را محکم نگه دارم.
میترسیدم این لحظات را از دست بدهم و نگذراند کنارش بمانم.
🔸قبل از رفتن به برادر شوهرم گفته بودم «حسین؛ پیکر را دیدهای؟ مطمئنی که امین بود؟»
🔹گفت «آره زنداداش.»
💔قلبم شکست. گفتم «حالا بدون امین چه کنم؟ ما هزار امید و آرزو با هم داشتیم.
قرار بود کارهای زیادی باهم انجام دهیم.
با خودم میگفتم حالا باید بدون او چه کنم؟»
✴پیکر را که آوردند دنبال امین میدویدم. نگذاشتم مادرم متوجه شود، فقط گفتم بگذارید با امین تنها باشم.
❤مکانی در معراج شهدا با هم تنها ماندیم.
گفتم «امینم؛ این رسمش نبود! تو راضی نبودی حتی دستهایم با چاقوی آشپزخانه زخم شود. یادت هست وقتی دستم کمترین خراشی برمیداشت روی سینهات میزدیی و میگفتی شوهرت بمیرد زهرا جان!
💟تو که تحمل ناراحتی من را نداشتی چطور دلت آمد که مرا تنها بگذاری؟»
خیلی گریه کردم. انگار که از کسی خیلی ناراحت و دلگیر باشی برایش گلایه میکردم و میگفتم این رسمش نبود بیمعرفت!
خدا شاهد است دیدم از گوشه چشمش یک قطره اشک بیرون زد....
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#امین_کریمی_چنبلو
#قسمت_بیست_وسوم
#صحبت_های_من_وامین_درخواب
💟در خواب همه چیز برایم مرور شد و یادم آمد که شهید شده.
🔹گفت «من باید زود برگردم و نمیتوانم زیاد حرف بزنم.»
🔸گفتم «باشه حرف نزن. من از حضرت زینب (سلام الله علیها) و از خدا خواستهام که بیایی و جواب سؤالات مرا بدهی. پس زیاد حرف نزن دلم میخواهد بیشتر پیش من بمانی.»
🔹گفت «یک خودکار بده تا بنویسم.»
🔸گفتم «تو به من نگفته بودی میروی شهید میشوی، گفتی میروی تا دِینَت را ادا کنی. به من قول داده بودی مراقب خودت باشی.» 🔹خندید و گفت «من در آن دنیا مذهبی زندگی کرده بودم. اسمم جزء لیست شهدا بود... »
میخواستم سریع همه سؤالاتم را بپرسم، 🔸گفتم «در قبال این مصیبتی که روی قلب من گذاشتی و میدانی که دردی بزرگتر از این برای من نبود، چطور دلت آمد مرا تنها بگذاری؟» (همیشه وقتی خبر شهادت همسر کسی را میشنیدم به شوهرم میگفتم انشاءالله هیچوقت هیچکس چنین مصیبتی نبیند. حاضر بودم بمیرم اما خدای نکرده هیچ وقت چنین داغی را نبینم.)
امین یک برگه از جیباش در آورد که دور تا دور آن شبیه آیات قرآن، اسم خداوند و ... نوشته شده بود. خودکار را از من گرفت. نوشت "همسر مهربانم،" دقیقاً عین این دو کلمه به همراه ویرگول را روی کاغذ نوشت. 🔹بعد گفت «آره میدانم خیلی سخت است. ما در این دنیا آبرو داریم. خودم در این دنیا شفاعتت میکنم.»
انگار در لیستی که قرار بود شفاعت کند اسم مرا هم نوشت...
🔸گفتم «در این دنیا چی؟»
🔹گفت «من نباید زیاد حرف بزنم...»
با این حال انگار خودش هم طاقت نداشت حرف نزند.
احساس میکردم بیشتر دلش میخواهد حرف بزند تا بنویسد.
🔹گفت «در این دنیا هم خودم مراقبت هستم. حواسم به تو هست.» یک دفعه از خواب پریدم! اذان صبح بود...
بعد آن خواب، آرام شدم.
🔸 با خودم میگفتم اگر شوهرم به مرگ عادی میمُرد چه میکردم؟ الآن میدانم شهیده و شهید زنده است و همیشه کنارم میماند، صدایم را میشنود.
🍃 آن دنیا هم دستش باز است و شفاعتم میکند. چه بهتر از اینکه در آن دنیا چنین مجوزی دارم.
🍃چه چیزی از این میتواند بالاتر باشد؟ آرام و قرار گرفتم...
🍃شوهر من به آرزویش رسیده بود و همین مرا آرام میکرد.
🍃 از طرفی اگر امین به مرگ طبیعی میمُرد باید برایش ناراحتی میکردم. خصوصاً اینکه در آن صورت نمیدانستم وضعیتاش خوب است یا نه!
💟 اما اکنون میدانم خوش است و من به خوشی او خوشم و فقط ناراحتیام از این است که امینم در کنارم نیست...
💠دیگران هم بعد از شهادتش خواب او را دیدند. یکی از افراد میگفت خواب دیدم تشییع شهید در سوریه برگزار شد و به جای اینکه تابوت او در دست مردم باشد، پیکر امین با لباس سفید و شال سیاه عزای اباعبدالله بر گردن، در دستانشان بود.
میگفت دیدم یک دختر بچه 3 تا 4 ساله در جلوی تشییعکنندگان به صورتی که صورتش رو به شهید بود، برخلاف مسیر حرکت دیگران حرکت میکرد و شعر میخواند.
میگفت از شهید پرسیدم «این دختر بچه کیست؟»
🔯 امین لبخند زد و گفت «این دختر از خاندان اهل بیت است!»
انگار که به پیشواز شهید آمده بود.
میگفت دیدم مردم مشایعت کننده هم به جای اینکه گریه کنند، کل میکشیدند و شادی میکردند!
💠شخص دیگری هم خواب دیده بود امین مداح امام حسین (علیه السلام) شده است!
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#امین_کریمی_چنبلو
#قسمت_بیست_وچهارم
#من_زندهام
💟هیچ چیز قشنگتر از این نیست که امین شهید شده و نمرده است.
خدا خودش در قرآن وعده داده که شهید زنده است.هنوز هم هروقت به هر علتی نگران میشوم، شب به خوابم میآید و جوابم را میدهد.
حتی در بیداری آرام شدنم را مدیون حضور امین هستم!
اتفاقاً شب گذشته (شب قبلا از مصاحبه حاضر) خواب دیدم آمده و میگوید
🔹 «بعد از 80-90 روز مأموریت آمدهام یک سر به خانمم بزنم.»
🔸 گفتم میگویند «تو شهید شدی.»
🔹گفت «نه، من زندهام. آخر بعضیها زنده میمانند و بعضیها میمیرند.»
🔸گفتم «زندهای؟»
🔹گفت «آره، من زندهام.»
🔸گفتم «پس بگذار خبر آمدنت را من به خانوادهها بگویم.»
خندید...
✳با خودم فکر میکردم شاید اگر امینم روز پانزدهم برمیگشت، شهید نمیشد.
این فکر و خیال آزارم میداد!
بعد شهادت امین، دوستانش میگفتند «اصلاً قرار به برگشت نبود! برنامه این بود که 2 ماه آنجا بمانیم!»
⭐همراهانش50 روز بعد از شهادت امین برگشتند. حرفها را که شنیدم مطمئن شدم امین تاریخ شهادتش را به من گفته بود.
🍃 امین همیشه به مادرش میگفت «مادر شهید آینده!»
و خطاب به من ادامه میداد
«تو هم که همسر شهیدی ان شاءالله!».
همه از دستش ناراحت میشدیم.
با خنده میگفت «بالاخره که چی؟ باید افتخار کنید اگر اینطور شود.»
✔این حرفها را حتی آن زمان که هیچ برنامهای برای رفتن به سوریه نداشت غالباً با شوخی و خنده تکرار میکرد.
✴من هیچ وقت تشییع جنازه نمیرفتم!
حتی اگر این تشییع مربوط به اقوام بود یا حتی شهید.
فقط با دوستانم تشییع شهدای گمنام را شرکت میکردیم.
واقعیت این بود که همیشه از غصه و ناراحتی دوری میکردم، شاید هم فرار!
💖پدر و مادرم قبل از ازدواج اجازه نمیدادند در هیچ مراسم تشییعی شرکت کنم.
از نظر آنها چنین مراسمهای در روحیه یک دختر اثر بد میگذاشت.
به عبارتی هیچ وقت مستقیم با غم و غصه ارتباط نداشتم.
❌حتی یکبار که با امین به زیارت امام رضا (علیه السلام) رفته بودیم، چند میت را که برای طواف آورده بودند دیدم.
از شدت ناراحتی، رنگ از صورتم پرید و خیره خیره جنازهها را نگاه میکردم.
🍃امین تا متوجه شد، دستم را گرفت و مرا دور کرد.
هرچه گفتم بگذار حداقل ببینم چطور جنازه را میبرند، گفت «نه! بیا این طرف...»
👌حتی اگر تلویزیون شبکه غمگین نشان میداد کانال را عوض میکرد چون میدید با دیدن صحنههای غمناک کاملاً به هم میریزم و پکر میشوم.
حتی گاهی گریه میکردم!
امین هم همیشه سعی میکرد مرا شاد نگه دارد.
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
Hossein Moradi - Be Harem 1.mp3
8.09M
•°🌱
🔉نواهنگ محشر فوق العاده عالی
و بسیار زیبای بی حرم 😭😭😭
صدای حسین مرادی🎙
🎼به فدای مادری که
هوای بچه هاشو داره
تو حرم وقتی که پامیزاره
همه عالم رو دعا میکنه
حتی من بیچاره
پیشنهادی 👌👌👌👌
#اللهم_رزقنا_کربلا💔
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
nohenab20_audio(10).mp3
5.43M
گناهکارم اگر
نوکر حسینِ توام
بگیر دست همانی
که خادم است هنوز...
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
سید میگفت!
هرڪے تو بسآط
امام حسین گم بشہ پیدآ میشہ(:♥️
•••••🕊🌱
دیگھ
باورم شدھ
خدا هرڪسیو
ڪھ دوس دارھ
مِهر #حسین و
توے دلش میزارھ... :)♥️
این عمار 👇👇👇
@aynaammar_gam2
🔻رئووین ریولین: همه غافلگیر شدیم و آنچه میبینیم باور نمیکنیم
رئیس رژیم صهیونیستی :
🔹بیشتر افراد غافلگیر شدهاند و آنچه را که میبینند باور نمیکنند.
🔹 به همه التماس می کنم، تمام تلاش خود را کنند تا از وقوع این اتفاق وحشتناک که مقابل چشمان ما در حال رخ دادن است، جلوگیری کنند.
🔸روز گذشته نیز «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی به دنبال التهابات اخیر در اراضی اشغالی و آشفتگی اوضاع داخلی صهیونیستها اعلام کرد، اقدامات خشونتآمیز و شورش در شهرها غیرقابل تحمل است و ما آن را نمیپذیریم. ما در چندین جبهه درگیر هستیم و به طور فزایندهای به آنها پاسخ میدهیم.
#مقاومت
#انتخاب_درست
#ما_منتظر_انتخاباتیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻ابو عبیده سخنگوی گردانهای قسام: در راستای انتقام از شهدای ملت و فرماندهان ما موشک جدید با عنوان عیاش با برد ٢٥٠ کیلومتر در این عملیات استفاده شد
🔹این موشکهای ماست که از شمال تا جنوب فلسطین اشغالی را پوشش داده است. این هم سلاح جدید ما برای بازدارندگی صهیونیستها که در آسمان خود نمایی میکند.
🔹بر این اساس تمام شرکتهای هواپیمایی را دعوت به توقف پروازها به اراضی اشغالی میکنیم.
#مقاومت
#انتخاب_درست
#ما_منتظر_انتخاباتیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🔻 تلاش بینتیجه برای اخلال در تصمیم احتمالی رئیسی/ حامیان خاموش لاریجانی فعال شدند
🔹امروز و پس از اعلام خبرهای رسمی مبنی بر کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری، تلاشهای پراکندهای برای اخلال در تصمیم احتمالی آیتالله رئیسی برای عدم حضور در صحنه آغاز شده است.
🔹 خبرهای قطعی حاکی است از آنجا که حضور علی لاریجانی به معنای تداوم سیاستهای کهنه و ناکارآمد دولت روحانی است، این تحرکات نتیجهای در پی نداشته است.
🔹به نظر میرسد حامیان خاموش علی لاریجانی که در پس اخبار حمایت از رئیسی مخفی شده بودند، اکنون با قوت گرفتن احتمال حضور وی در انتخابات، سعی دارند تا آیتالله رئیسی را با برخی فشارهای سیاسی و رسانه ای از حضور و رقابت با گزینه فرمایشی خود منصرف کنند.
🔹حمایت برخی مراکز خاص از لاریجانی در کنار رای منفی قابل توجه وی در نظرسنجیهای انتخاباتی گویای آن است که افکار عمومی رئیس سابق مجلس را از شرکای اصلی دولت روحانی قلمداد میکند.
#انتخاب_درست
#ما_منتظر_انتخاباتیم
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─