🗓روزشمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
قصر بنی مقاتل(ثعلبیه)...
اول محرم الحرام سال 61 هجری قمری
* گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: آیا به یاری من میآیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمیدهد و بعضی دیگر گفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.
* حضرت به جوانان امر کردند که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع) همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمهی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار میکرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان میآید.» علی اکبر گفت:
« پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:
« خدا تو را جزای خیر دهد.»
* حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:
پس اگر ما را یاری نمیکنی خدای را بپرهیز، از این که جزو کسانی باشی که با ما میجنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش میافکند.
________________________________________
پ.ن:
امام یاری میطلبد و عدهای از نگهداری مال و عیال میگویند.
آیا امام زمانِ ما[عجلاللهتعالیفرجهالشریف]، یار نطلبیده؟
آیا ایشان منتظر آماده شدن ما نیست؟
آیا خود را مهیا کردهایم؟
نکند که امام زمان[عجلاللهتعالی] بیاید و ما هم بهانه دنیا داشته باشیم!!
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
ورود امام حسین(علیه السّلام) به کربلا
دوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نقل كرده است كه: امام حسین(علیه السّلام) چون به كربلا رسیدند، پرسیدند: نام این سرزمین چیست؟ همینكه نام كربلا را شنیدند فرمودند: این مكان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خونهای ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسولخدا(صلی الله علیه و آله) به من داده است.
در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامهای "عبیداللّه بن زیاد" را از ورود امام(علیه السّلام) به كربلا آگاه نمود.
در این روز امام حسین(علیه السّلام) به اهل كوفه نامهای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد.
حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود.
اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام(علیه السّلام) را دستگیر كرده و به شهادت رساندند. زمانی كه خبر شهادت قیس به امام(علیه السّلام) رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمودند:
"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیيءٍ قَدیرٌ"
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی."
________________________________________
پ.ن:
محبّ امام حسین!
عزادار امام حسین!
آمادهای مثل قیس بن مُسّهر ،جونت رو برای امام زمانت فدا کنی؟
اون وقته که امام دعات میکنه و جایگاهت رو نزد خودش در رحمت الهی از خداوند درخواست میکنه.
دعای امام هم که مستجابه ،پس هر چه سریعتر خودت رو آماده کن!
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا....
سوم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
"عمر بن سعد" یك روز پس از ورود امام حسین(علیه السلام) به سرزمین كربلا یعنی روز سوّم محرم، با چهار هزار سپاه از اهل كوفه وارد كربلا شد.
امام حسین(علیه السلام) قسمتی از زمین كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع ميشد را از اهالی نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را برای زیارت راهنمایی نموده و زوّار او را تا سه روز میهمان كنند.
در این روز "عمر بن سعد" مردی بنام "كثیر بن عبداللّه" ـ كه مرد گستاخی بود ـ را نزد امام(علیه السلام) فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند.
كثیر بن عبدالله به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهید در همین ملاقات حسین را به قتل برسانم؛ ولی عمر نپذیرفت و گفت: فعلاً چنین قصدی نداریم.
هنگامی كه وی نزدیك خیام رسید، "ابو ثمامه صیداوی" (همان مردی كه ظهر عاشورا نماز را به یاد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسین(علیه السلام) بود. همینكه او را دید رو به امام عرض كرد: این شخص كه میآید، بدترین مردم روی زمین است. پس سراسیمه جلو آمد و گفت: شمشیرت را بگذار و نزد امام حسین(علیه السلام) برو. گفت: هرگز چنین نمیكنم.
ابوثمامه گفت: پس دست من روی شمشیرت باشد تا پیامت را ابلاغ كنی. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پیغامت را به من بسپار تا برای امام ببرم، تو مرد زشتكاری هستی و من نمیگذارم بر امام وارد شوی. او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را برای ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پیكی دیگر از امام پرسید: برای چه به اینجا آمدهای؟ حضرت در جواب فرمودند:
"مردم كوفه مرا دعوت كردهاند و پیمان بستهاند، بسوی كوفه میروم و اگر خوش ندارید بازمیگردم... ."
____________________________________
پ.ن:
عجب یار دقیق و تیز هوشی!
ابو ثمامه صیداوی!
چطور با دقت و زرنگی از امامش مراقبت کرد!
امامزمانِ ما هم یارِ هوشیار و بصیر میخواد.
دشمن را از غیر دشمن و خودی را از غیر خودی تشخیص بده.
شیعه منتظر ! آیا اینطور هستی ؟مراقب اطرافت، دوستت ،دشمنت هستی؟
معیار انتخابِ رفیقت کیه ؟ رفتارهایِ امام زمان پسند یا...؟
حواست باشه. رفتارِما تو لحظه هایِ حساس، سرنوشتمون رو مشخص میکنه.
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا...
چهارم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
عبیداللهبنزیاد در مسجد کوفه مردم را چنین خطاب کرد:
«ای مردم! خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنها را چنان که میخواستید یافتید! و یزید را میشناسید که دارای رفتار و روشی نیکوست که به زیردستان احسان میکند و بخششهای او بجاست! و پدرش نیز چنین بود!
اکنون یزید دستور داده تا بین شما پولی تقسیم نمایم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم».
سپس دستور داد در تمام شهر ندا کنند و مردم را برای جنگ آمادهی حرکت سازند.
شمربنذیالجوشن با چهار هزار جنگجو، یزیدبنرکاب با دوهزار جنگجو، حصینبننمیر با چهار هزار جنگجو، مضایربنرهینه با سه هزار جنگجو و نصربنحرشه با دوهزار جنگجو برای جنگ با حضرت حسین(علیهالسّلام) اعلام آمادگی کرده و حرکت به سوی کربلا را آغاز کردند.
امام در پاسخ قیس بن اشعث که سفارش به بیعت با یزید میکرد، فرمودند:
" نه به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نمیگذارم و مانند بردگان از صحنهی جنگ با آنان فرار نمیکنم."
_______________________________________
پ.ن:
دستگاه رسانه دشمن طوری عمل کرده بود که تونست جای دوست ودشمن رو وارونه نشون بده.
از خوبی نداشته بنی امیه گفت و خوبیِ تمام و کمالِ فرزندانِ رسول خدا رو انکار کرد.
جای خالیِ یار و یاور بصیر، خودش رو نشون میده.
یاور امامِ زمان !
یه وقت،جا خالی ندی.
شیطان با بهانه های مختلف،کار و درس و بیماری و ... تو رو از دور و بر امامِ زمانت پراکنده نکنه.
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا...
پنجم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده و به لشکر عمربنسعد میپیوندند. نوشتهاند: شیث بن ربعی با هزار سوار به سوی کربلا روان شد.
عبیدالله عدهای را مأموریت داد تا در مسیر کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به قصد یاری حسین(ع) از کوفه خارج میشوند، جلوگیری کنند.
چون گروهی از مردم میدانستند که جنگ با امام حسین(ع) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است، در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار می کردند. نوشتهاند: فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، سیصد یا چهارصد نفر همراه او بودند و بقیه چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار می کردند.
در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی كه برای نپیوستن كسی به سپاه امام حسین علیه السلام صورت گرفت، مردی به نام "عامر بن ابی سلامه" خود را به امام علیه السلام رساند و سرانجام در كربلا در روز عاشورا به شهادت رسید.
از سخنان امام حسین(ع) با سپاه دشمن
« هیهات ما تن به ذلت نخواهیم داد. خدا و رسول او و مؤمنان هرگز برای ما ذلت و خواری را نپسندیدند. دامنهای پاکی که ما را پرورده است و سرهای پرشور و مردان غیرتمند هرگز فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند.
__________________________________
پ.ن:
شیعه زیر بار ذلت نمیره.
هرچقدر مسیر رو براش سخت کنند، راهی برای رسیدن به امامش پیدا میکنه.
دنیا هر روز یه مانع جدید میذاره سر راه آدم،تا سمت امام زمان نره.
اما ما مثل عامر راه رو پیدا میکنیم.
مهدی جان! هر جا باشی به سمتِ شما میایم آقاجون.
حتی اگه جونمون رو در راه رسیدن به شما فدا کنیم.
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا...
ششم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
عمربنسعد نامهای را از عبیدالله دریافت میدارد که مضمون آن چنین است:
من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپردهام تا هر روز وضعیت را به من گزارش کنند.
حبیب بن مظاهر از حضرت اجازه می گیرد تا نزد طایفهای از بنیسعد که در آن نزدیکی ها زندگی میکردند رفته و آنان را به یاری فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت:« امروز از من فرمان برید و به یاری حسین(ع) بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن شما باشد». تعداد 90 نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمربنسعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود. امام حسین(علیه السلام) فرمودند:« لا حول و لا قوه الا بالله»
نامه امام از کربلا به برادرش محمدبنحنفیه و بنی هاشم نوشت.
" مثل این که دنیا اصلاً وجود نداشته(اینگونه دنیا بی ارزش و نابود شدنی است) و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست."
____________________________________
پ.ن:
حبیب هر آنچه در توان داشت بکار بست.
هم خودش پای کار اومد و هم طایفه اش رو ترغیب به حضور کرد.
کاش ما هم حبیب امام زمانمون بودیم!
نه فقط یارش باشیم که هر آنکس رو که میتونیم با اخلاقمون، با عقیده مون، با محبت، با کلاممون و ... جلب امام عصر[عجلاللهتعالیفرجهالشریف] کنیم.
تا با هم، همدل نشیم حرکت به سوی امام خیلی کُند پیش میره.
تا دیر نشده باید عجله کرد.
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا...
هفتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند.
عمر بن سعد نامه ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطرهای آب به امام(ع) نرسد !
عمر بن سعد 500 سوار را در کنار شریعهی فرات مستقر کرد.
یکی از آنها فریاد زد: ای حسین!... به خدا سوگند که قطرهای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی!
حضرت فرمود:« خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت و او تا آخر عمر هرچه آب میخورد باز تشنه بود.
امام حسین(ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد:
بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن و بر ایشان تنگی و قحطی( همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی(حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند( به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد.
____________________________________
پ.ن:
دعاو نفرین امام مستجابه .
امام خیلی تلاش میکنه تا ما رو مشمول دعای خودش کنه.
برامون دلسوزی میکنه، دستمونو توی گرفتاریها میگیره و... .
اما یه وقتی نشه که با کارهای غلطمون، با غفلتمون، خودمون رو از دعای امام عصر [عجل الله تعالی فرجه] محروم کنیم.
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا...
هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
هر لحظه تب عطش در خیمه ها افزون می شد، امام(ع) برادرش عباس را به همراه عدهای شبانه حرکت داد. آنها با یک برنامهی حساب شده، صفوف دشمن را شکسته و مشکها را پر از آب کردند و به خیمه ها برگشتند.
ملاقات امام(ع) با عمرسعد:
حضرت فرمودند:« ای پسر سعد! آیا با من مقاتله میکنی و از خدا هراسی نداری؟»
ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانهام را خراب و اموالم را از من میگیرند و من بر حال افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناکم.»
حضرت فرمودند:« تو را چه میشود؟ خدا جان تو را به زودی در بستر بگیرد و تو را در روز قیامت نیامرزد...گمان می کنی که به حکومت ری خواهی رسید؟ به خدا سوگند چنین نیست و به آرزویت نخواهی رسید.»
عبیدالله طی نامهای عمر بن سعد را تهدید به عزل و برکناری کرده، میگوید:« اگر از فرمان من سر باز زنی، مسئولیت لشکر را به شمر بن ذی الجوشن واگذار خواهم کرد.»
سخن امام حسین(ع) با یارانش
" ای بزرگ زادگان! صبر پیشه کنید که مرگ جز پلی نیست که شما را از سختی و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمتهای همیشگی آن میرساند."
_____________________________________
پ.ن:
اگر با امامنباشی، قدرتهای به ظاهر بزرگ هم تو رو به جایگاه و منصب نمیرسانند.
هر چقدر امیدمون به فلان وکیل و فلان نماینده و فلان مدیر و... باشه تا امام عصر نخواد چیزی برامون رقم نمیخوره.
با امام نجوا کنیم ؛خلوت کنیم و به ایشان پناه ببریم ؛که همه چیز به دست اوست.
عمر سعد ملعون با اون همه کبکبه و دبدبه به جایی نرسید وای به حال ما... .
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا...
نهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
شمر خود را به خیام امام(ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس(ع) و دیگر فرزندان ام البنین، میگوید:« برای شما از عبیدالله امان نامه گرفتم.» آنها متفقاً گفتند:« خدا تو را و امان نامهی تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر نداشته باشد؟»
امام حسین(علیهالسّلام) توسط حضرت عباس(ع) از دشمن یک شب را برای نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت می گیرد.
حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطی دشمن با خیام از سه طرف، - که فقط از یک قسمت ارتباط برقرار باشد- و یاران امام(ع) در آنجا مستقر بودند. این تدبیر امام(ع) برای اصحاب بسیار سودمند بود.
گروهی از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام می پیوندند.
سخن امام(ع) خطاب به دشمن:
"وای بر شما! چه زیانی میبرید اگر سخن مرا بشنوید؟! من شما را به راه راست میخوانم، اما شما از همهی فرامین من سر باز میزنید و سخن مرا گوش نمیدهید، چرا که شکمهای شما از مال حرام پر شده و بر دلهای شما مهر شقاوت زده شده است."
_____________________________________
پ.ن:
سخن امام شنیده نشد!
چرا که شکمها از حرام پرشده بود!
زنگ خطر!!
حواسمون جمع هست؟
مال حروم گاهی بی صدا و بدون جلب توجه وارد زندگی میشه.
وام بدون نوبت، استفاده از مال کسی بدون اطلاع و... که گاهی ظاهرش زرنگی یا محبت یک دوست هست، میتونه گوش آدم رو برای شنیدن صدای امام زمانش کر کنه.
اگه میخوای ياور امام باشی، باید دقت کنی تا ندای غریبی و اضطرارش رو بشنوی!
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع کربلا از اول محرم تا روز عاشورا
کربلا...
دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
امام حسین(علیهالسّلام) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنین سخن گفتند:« ...خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه ی خود سازید.»
حضرت(ع)، «زهیر بن قین» را فرمانده راست سپاه و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش حضرت عباس سپرد. گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک میشد، ولی حضرت تیری نینداخت، چون میفرمودند:«دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم.»
عمربنسعد تیر را بر کمان نهاده و به سوی یاران امام انداخت و گفت:«گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم!» سپس سپاهیان عمربنسعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران حسین(ع) را نشانه رفتند. امام(ع) فرمودند:« یاران من! به پا خیزید و به سوی مرگ(شهادت) بشتابید، خدا شما را بیامرزد.» در حمله ی اول بالغ بر چهل تن شهید شدند و سپس یاران باقی مانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند.
امام حسین(ع) که یکه و تنها مانده بود، نگاهی به اجساد مطهر شهدا کرده و آنها را صدا میکرد. حضرت(ع) برای وداع آخرین به سوی خیام آمد، آنگاه در حالی که شمشیرش را از غلاف بیرون آورده بود در برابر دشمن قرار گرفت و جنگ نمود. دشمن از هر طرف وی را محاصره نمود. ناگاه تیری سه شعبه به قلب مبارکش اصابت کرد و در حالی که نشان یکصد و چند تیر و نیزه بر پیکرش بود، نقش بر زمین شد و ...😭😭
... و شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد.
___________________________________
پ.ن:
حرفی برای گفتن نمونده.
سرانجام عدم اطاعت از امامزمان[عجّلاللهتعالی]،
سرانجام دوری و غفلت از محضر ولی عصر.
اونی که ضرر میکنه ماییم .
البته امام برای ما غصه میخوره، اما باید خودمون بخوایم تا حضرت دستمون رو بگیره.
محبت یه طرفه راه به جایی نمیبره!
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego
🗓روز شمار وقایع بعد از کربلا
يازدهم محرم الحرام سال ۶۱ هجری
۱.حركت كاروان اسرا از كربلا
عمر بن سعد در روز يازدهم تا وقت ظهر در كربلا ماند و بر كشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاك سپرد.
اما بدنهای مطهر آل رسول الله را بدون غسل کفن بر روی زمین باقی گذاردند.
وقتي روز از نيمه گذشت فرمان داد تا بانوان خاندان پيامبر(ص) را بر شتران بيجهاز سوار كردند و حضرت سجاد(ع) را نيز با زنجير مخصوصی بسته و بر شتر سوار كردند. هنگامی كه آنان را مانند اسيران از قتلگاه عبور دادند، نظر بانوان بر جسم مبارك امام حسين(ع) افتاد و لطمهها بر صورت زدند و صدا به فرياد و ندبه برداشتند.
حضرت زينب کبرى(ع) نعش برادر را به سينه خود چسبانيد و با صوتى حزين گفت:
«يا محمدا(ص) اين حسين توست که با اعضاى پاره پاره در خون خويش آغشته است، اينها دختران تواند که اسير شدهاند، اين حسين توست که بدنش بر روى خاک افتاده. پدرم فداى كسى باد كه جراحتش دوا نپذيرد، پدرم فداى كسى باد كه با غصه از دنيا رفت، پدرم فداى كسى باد كه لب تشنه شهيد شد».
حضرت سکينه(ع) نيز جسد پدر را در بر گرفت، ناله زد و عرض كرد:
پدر جان، قتل تو چشم دشمنان را روشن و دلشان را شاد کرد، پدر جان بنى اميه مرا در کوچکى يتيم کردند... .
____________________________________
پ.ن:
زبان از گفتن و دست از نوشتن قاصر است.😭
ابدان مطهر امام و فرزندان و اصحابش، روی زمین رها شد.
وقتیکه صبح یازدهم دمید ،اهل خیام بادیدن این فجایع، درحال جان دادن بودند.
اما زینب کبری(سلام الله علیها) با همه داغی که دیده بود، مخدرات را آرام کرد و به تنهایی یاور امام زمان خود، حضرت سجاد(عليهالسّلام) شد.
امام عصر نباید تنها باشد حتی اگر یک نفر باقی مانده باشد، وظیفه دارد از ایشان حمایت نماید.
کمی تعداد، سلب تکلیف نمیکند!
#وَاجْعَلْنامِنْخَیْرِاَنْصارِهِوَاَعْوانِهِ
https://eitaa.com/az_o_bego