eitaa logo
از او بگو
110 دنبال‌کننده
435 عکس
136 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 📜 عنایت علیه‌السلام به این مملکت فقط بخاطر . 🎙بیانات آیت الله وحید خراسانی 📆 ۲۰/آبان/۱۳۹۱ 🔴 حتما بخوانید، تا روز عاشورا عزاداری داشته باشید. 🔴 🔰 ما آن وقتی که بحث مرحوم میرزا می‌رفتیم، دکتر شیخ حسن خانی بود؛ مرحوم حاج شیخ علی اکبر نوغانی، به من گفت که این قضیه‌ای دارد، قضیه‌اش مفصّل است و حالا وقتش نیست، خلاصه‌اش این است: 💉 آن زمان قبل از آمدن رضاخان، روس‌ها به ایران آمده بودند؛ ایشان در آن لشکر که برای مقابله با روس‌ها رفتند، دکتر بود. ❇️ گفت: قضیه‌اش این است: یک روز هم‌چنان که من در مطب نشسته بودم و سربازها را معالجه می‌کردم، یک سربازی آمد، اما این سرباز غیر از بقیه بود؛ من نگاه کردم دیدم پیشانی‌اش اثر سجده دارد؛ قیافه، قیافه‌ی معمولی نبود. ⚠️ گفت: من تیر خوردم، آمده‌ام که تیر را بیرون بیاوری. گفتم: این که بازیچه نیست؛ برای بیرون آوردن تیر باید مدّتی بدنت را‌ بیهوش کنیم بعد بشکافیم و تیر را بیرون بیاوریم. گفت: این‌ها را نمی‌خواهد؛ من خودم، خودم را بی‌حس می‌کنم بعد خودم هم، خود را به هوش می‌آورم. ‼️ گفت: ما متحیّر ماندیم؛ روی تخت خوابید، یک نگاهی به سقف کرد، آن قدری که ما شنیدیم، گفت: «بسم اللّٰه نور، بسم اللّٰه نور النور، بسم اللّٰه نور علی نور...»، بعد بقیه‌اش را آهسته گفت، دیگر نفهمیدیم. نگاه کردیم دیدیم اصلا روح در آن بدن نیست، مثل چوب خشک است! 🔴 شروع کردیم به جراحی؛ تیر را در آوردیم، بخیه زدیم، بعد کنار رفتیم، یک وقت دیدیم چشم‌ها را باز کرد، باز همان کلمات را گفت و برخاست نشست. ⁉️ متحیّر ماندیم این کیست؟! پرسیدیم: تو کی هستی؟ از کجایی؟ گفت: من اسمم حسین است. گفتیم از کدام منطقه‌ای؟‌ گفت از ساوجبلاغ. پرسیدیم چه مذهبی داری؟ گفت: ؛ بعد فهمیدیم که مراد از حنفی یعنی «ملة‌ ابراهیم حنیفاً»؛ این را بعد فهمیدیم. ♨️ رفت و دو یا سه روز دیگر باز آمد؛ مراجعه‌ای کرد، پانسمان‌ها را باز کردیم؛ بعد پرسیدیم: ‌تو چه کاره‌ای؟ تو سرباز نیستی؛ معمایی است. ⁉️ من از زبانم در آمد ‌گفتم: شما از اصحاب علیه السلام هستید؟ 🌤 تا این را گفتم بدنش لرزید؛ گفت: این چه غلطی است می‌کنید؟ ما کجا؟ او کجا؟ او کسی است که فقط می‌توانند او را ببینند؛ ما با آن هفت نفر هستیم. شاهد این کلمه است؛ قضیه مفصّل است، گفت ما با آن هفت نفر مربوطیم، من مأمور این منطقه هستم. ⁉️ بعد ما گفتیم: امام زمان علیه السلام چرا نظر به این مملکت نمی‌کند که این مردم این‌گونه گرفتار روس‌ها شدند؟ 🏴 گفت: امام زمان علیه السلام دل خوشی از این مملکت ندارد؛ آن هم آن زمان. حالا چه خبر است؟ بعد گفت: فقط عنایتی که دارد برای خاطر است. عاشورا این است. ⚫️ عنایتی که امام زمان علیه‌السلام دارد، به برکت این روز است؛ عظمت عاشورا را به مردم بفهمانید! 🚫 بعد گفتم: بالاخره شما به وسیلۀ آن کسانی که مربوطید از حضرت بخواهید که این مشکل را حل کند. گفت: این که امام زمان علیه‌السلام نمی‌خواهد! از جا حرکت کرد و با یک نهیب گفت: «بروید.» 🌀 این کلمه را قبل از ظهر گفت. عصر شد؛ ما دیدیم در آن قشون روس غوغایی است؛ همه به کار افتاده‌اند و اساس را جمع می‌کنند. پرسیدیم: چه خبر است؟ گفتند: از تزار تلگراف آمده است که فوری حرکت کنید. ✅ کسی که با آن هفت نفر مربوط است که آن هفت نفر با امام زمان علیه السلام مربوط هستند، یک نفسش این غوغا را می‌کند! https://eitaa.com/az_o_bego
▪️ در شب و روز تاسوعا، این ذکر را ۱۳۳ مرتبه به نیّت تعجیل فرج بگوییم: 📖 " یٰا کٰاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبَ مُولٰانَا الْمَهْدِیِّ، بِحَقِّ اَخیٖکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام " https://eitaa.com/az_o_bego
💞 ⃣4⃣ ــ چه كسى خواهد آمد؟ نكند هستى كه جناب براى خريدن تو بيايد؟ ــ به زودى كسى براى خريدن من مى آيد كه از هم بالاتر است. تعجّب مى كند، نمى داند چه بگويد، در همه عمرش اين گونه نديده است. اكنون از جاى خود بلند مى شود. او الآن يقين كرده است كه گمشده خود را يافته است. خودش است. او را يافته است! !! تعجّب نكن! او براى اين كه شناسايى نشود نام خود را تغيير داده است. اگر مى فهميدند كه او دخترِ است هرگز نمى گذاشتند به محبوب خود برسد. من فكر مى كنم كه در آن ديدارهاىِ شبانه، از او خواسته است تا نام را براى خود انتخاب كند. وقتى او اسير شد و از نام او سؤال كردند و او در جواب همين نام جديد را گفت. آرى، تاريخ ديگر اين نام را هرگز فراموش نمى كند، به زودى مايه افتخار هستى خواهد شد! ما هم ديگر نبايد را به نام اصلى اش صدا بزنيم; زيرا با اين كار خود باعث مى شويم تا همه به او پى ببرند. ما از اين لحظه به بعد او را به نام جديدش مى خوانيم: ! چه نام زيبايى! بِشر به سوى مى رود: من اين خانم را خريدارم. صداى به گوش مى رسد: وقت و مال خويش را تلف نكن. ... https://eitaa.com/az_o_bego
🏴 حضرت علمدار! دستانت، بوسه گاه حجت های خداست و من باور دارم دستان مشکل‌گشایت هرروز رو به عرش خدا، برای رسیدن لحظه انتقام، دعا می‌خواند... و ✋ السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان https://eitaa.com/az_o_bego
🖼 📌 آرزوی ما... ▫️ هرآنچه آرزوی ما در دعای عهد است، خلاصه‌شده در وجود عباس است برای امام خویش: الْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامِينَ ‌عَنْهُ، وَالسَّابِقِينَ إِلىٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ… 🏴 نهم ؛ حضرت https://eitaa.com/az_o_bego
⭕️ پویش همگانی توسل به حضرت قمربنی‌هاشم(ع) بقصد تعجیل فرج ⭕️ 📿 ختم روزانه ۱۳۳ مرتبه ذکر: یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ 🔸شروع: روز عاشورا 🔸پایان: روز اربعین 🔹شرایط: 🔹در این پویش، قراره هر روز ۱۳۳ مرتبه ذکر یاد شده رو به نیت تعجیل در فرج مولای بگیم. 🔹فرقی نداره چه ساعتی، هر ساعتی از شبانه‌روز میشه خوند. 🔹 ۱۳۳ مرتبه، باید یکجا گفته بشه. 🔹بعد از فرج آقا، حاجات شخصی خودمون رو هم میتونیم درنظر بگیریم. 🔹نیاز به ثبت‌نام و اعلام نیست! 🔹اگه یه روزی نشد ذکر رو بگید، میشه قضاش رو توی روزهای بعد خوند. ⭕️ با این کار تا اربعین، عزاداریتون هم خواهد بود و هم . ⭕️ این ذکر مورد توجه و سفارش بزرگان و علمای شیعه بوده و جزء ذکرهای . پس چه خوبه برای حاجت اصلی‌، که حضرت هست، خرجش کنیم. ⭕️ اگر از عاشورا گذشته و تازه متوجه پویش شدید، خودتون رو نکنید و نهایتا مدت از دست رفته رو بعد از اربعین کنید. مهم اینه کنید که یه کاری برای حجت خدا کرده باشید. ⭕️ اگر صلاح دیدید برای منتظران هم بفرستید و اونها رو هم حضرت کنید: أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ https://eitaa.com/az_o_bego
▪️حسین جان! حروف مقطّعه‌ی تنت روی زمین، زیباترین آیه‌ی سجده‌دار خداست! " أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ " 🤲 الهی بحقّ الحسین علیه‌السلام، عجّل لولیک الفرج https://eitaa.com/az_o_bego
▪️خون می‌چکد از ردِّ دیده‌ات... آخر تو قرن‌هاست هر روز می‌بینی، آنچه را که من فقط شنیده‌ام! امشب می‌خواهم دنیا را دور سرت بگردانم و برایت صدقه دهم... 💥عـلامه امـینى (ره) فـرمودند: شـب و روز عاشورا براى سلامتی امام زمان عج دهید 💥چون قلبِ حــضرت اندوهناک جَدِّ غریب ‌شان، حضـــرت سیدالشهداء اســـت.🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔘 امشب برای تسلّای قلبِ قلب عالَم صدقه دهیم... https://eitaa.com/az_o_bego
📣 امشبی را شه دین در حرمش مهمان است عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع https://eitaa.com/az_o_bego
💞 ⃣4⃣ بِشر نامه اى را كه (ع) به او داده بود در دست دارد، با احترام جلو مى رود و نامه را به مى دهد و مى گويد: بانوى من! اين نامه براى شماست. نامه را مى گيرد و شروع به خواندن مى كند. نامه به زبان رومى نوشته شده است. هيچ كس از مضمون آن خبر ندارد. نامه را مى خواند و اشك مى ريزد. چه شورى در دل بانو به پا شده است؟ خدا مى داند. اكنون او پيامى از دوست ديده است، آن هم نه در خواب، بلكه در ! رو به مى كند و مى گويد: تو را به اين پيرمرد بفروشم؟ نرجس رضايت مى دهد، سكّه هاى طلا را به نحّاس مى دهد. برمى خيزد و همراه بِشر حركت مى كند. او نامه را بارها بر چشم مى كشد و گريه مى كند. گويى كه عاشقى پس از سال ها، نشانى از خود يافته است. نرجس آرام و قرار ندارد، عطر را از آن نامه استشمام مى كند. ما بايد هر چه زودتر به سوى حركت كنيم... به شهر مى رسيم، نزديك غروب است. وارد شهر مى شويم. حتماً يادت هست كه رفتن به خانه (ع) جرم است! ما بايد به خانه رفته و در فرصت مناسبى خود را به خانه برسانيم. هوا خيلى تاريك است و ما مى توانيم از تاريكى شب استفاده كنيم. نيمه شب كه شد، آماده حركت مى شويم. از ما مى خواهد كه خيلى مواظب باشيم و بدون هيچ سر و صدايى حركت كنيم. وارد محلّه مى شويم و نزديك خانه امام مى ايستيم. تو باور نمى كنى لحظاتى ديگر به ديدار خواهى رسيد. اشكت جارى مى شود. صدايى به گوش مى رسد: خوش آمديد! بِشر وارد خانه مى شود، زانوهاى نرجس مى لرزد، بوى گل به مشامش مى رسد. اينجا بهشت است. اشك در چشمان او حلقه زده است . (ع) به استقبال او می آید. سلام می کند و جواب می شنود. ... https://eitaa.com/az_o_bego