🔺ابنعبّاس میگوید
هرگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
از شخصی خوشش میآمد
از شغل او میپرسید.
اگر میگفتند او شغلی ندارد
میفرمود: از چشم من افتاد.
وقتی از آن حضرت، علت آن را میپرسیدند
میفرمود: مؤمن اگر دارای شغلی نباشد
با دینفروشی زندگی خودش را اداره میکند.
منبع: مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۹
۲۹ مهر ۱۴۰۰
از گناه تا توبه🇵🇸
👁 از بالا نگاه کن! #تصویری @azgonahtatobeh
#ارسالی_اعضا
سلام و عرض ادب خدمت شما
بابت کلیپ استاد پناهیان بسیار ممنون و مچکر
سر یه مسئله چند روز بود بسیار حالم بد بود
کلیپ رو که دیدم انقدر انرژی گرفتم که فقط خدا میدونه
هزار درجه حالم بهتر شد
فقط از عصر دارم دعاتون میکنم
خیر دو دنیا نصیبتون
۲۹ مهر ۱۴۰۰
۷ آبان ۱۴۰۰
15.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋🏼 من ارادهام ضعیفه؛ چیکار کنم؟
#تصویری
@azgonahtatobeh
۲۳ آبان ۱۴۰۰
از گناه تا توبه🇵🇸
✋🏼 من ارادهام ضعیفه؛ چیکار کنم؟ #تصویری @azgonahtatobeh
اراده و هوای نفس
شاید بشه گفت
مثل دوتا پله ی ترازو می مونن
هرکدوم رو بخوای سنگین تر کنی
یکی دیگه سبک تر میشه
مثلا بخوای اراده ی محکم و سنگینی داشته باشی
باید هوای نفست رو بشدت کاهش بدی👊
۲۳ آبان ۱۴۰۰
از گناه تا توبه🇵🇸
اراده و هوای نفس شاید بشه گفت مثل دوتا پله ی ترازو می مونن هرکدوم رو بخوای سنگین تر کنی یکی دیگه سبک
سخت هست ها
ولی شدنیه
خیلی ها قبل من و شما تونستن
خیلی ها بعد من و شما میتونن
پس میشه✅
کافیه فقط بخوای و اقدام کنی👏👏
۲۳ آبان ۱۴۰۰
🔴یک داستان فوق العاده🔴
خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...
دردش گفتنی نبود....!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...
امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد...
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته...!
نوشته شده توسط ماهر نیسی
@azgonahtatobeh
۲۵ آبان ۱۴۰۰
۲۶ آبان ۱۴۰۰
۲۶ آبان ۱۴۰۰
از گناه تا توبه🇵🇸
بنظرت این چند خط چه ارتباطی با ترک گناه داره؟
🔺یک ارتباطش میتونه این باشه
مهم نیست هوشت بالاست یا پایین
مهم نیست نفر اول کنکور شدی یا آخر
مهم نیستی دکتری یا مهندس یا کارگر
در ترک گناه یک چیز مهمه👇
✅پشتکار
۲۶ آبان ۱۴۰۰
از گناه تا توبه🇵🇸
🔺یک ارتباطش میتونه این باشه مهم نیست هوشت بالاست یا پایین مهم نیست نفر اول کنکور شدی یا آخر مهم نیست
🔸چون گاهی نمیشه آثاری که از گناه روی روحت و جسمت مونده رو یهو از خودت بکنی و دور کنی
باید استمرار داشته باشی
و اینقدر سختی بکشی
تا روحت پاک بشه
۲۶ آبان ۱۴۰۰
۲۶ آبان ۱۴۰۰