#حدیث
#خاطره ولی از نوع خیلی شیرین و خوشمزش😍😍
🌹امام على عليه السلام :
💠مَن أَصلَحَ فيما بَينَهُ و َبَينَ اللّه أَصلَحَ اللّه فيما بَينَهُ وَ بَينَ النّاسِ؛
💢هر كس رابطه اش را با خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.
من لا یحضره الفقیه ج 4 ، ص 396
💠این خاطره رو دارم از چندمتری ضریح امام رضا ع می نویسم😍
یکی از بچه های دانشگامون هست
چندباری ک توی نماز جماعت صف عقبیش قرار گرفتم خب باعث شده وقتی اذکار نماز رو توی سجده میگه بشنوم😊
چندباری که صداشو شنیدم
وقتی ذکر می گفت قلبم انگار از درون خورد میشد
اصلا اینقدر با سوز ذکر میگه باورکن فقط باید بشنوی
حتی یادمه یکبار وقتی صداشو شنیدم تو سجده اشکام تو چشمم جمع شد
😔
خیلی با سوز می گفت
من گفتم این هرچی هست باید یک رابطه ای با خدا داشته باشه
خلاصه گذشت تا اینکه توی ماه رمضون قبل اذان تصمیم گرفتیم توی مسجد دانشگاه بریم دو رکعت نماز بخونیم
😊
لامپ های مسجد دانشگامون قبل اذان خاموش بود ک هرکس میخواد توی تاریکی نماز شب بخونه و خیلی شناخته نشه یا حالا به هردلیلی ولی خاموش بود
وقتی رفتم نماز رو بخونم یهو دیدم یکی سمت چپم با پیراهن سفید نشسته بعد چن ثانیه دیدم یکیم سمت راستمه😐
اونیکه سمت راستم بود خود همون پسره بود
تو تاریکی داشت ذکر می گفت
بعد نمازو شروع کردم و تموم شد
دیدم تسبیح رو بدست گرفته و توی مسجد
از اینطرف میره اونطرف و ذکر میگه توی تاریکی
✅اونجا بود که فهمیدم این پسری که با تیپ ساده ک پیراهن گشاد البته ن خیلی گشاد میپوشه و میندازه بالا شلوارش و با تیپ ساده س
چرا این سوز و ناله رو داره تو نماز
نگو تو خلوتاش با معشوق واقعی عشق بازی میکنه
وگرنه سوز و اشک به هرکسی داده نمیشه
به طوریکه حتی باعث بشه با ذکر گفتنش اشک منم در بیاد
#مهدی_باقریان
☑️ eitaa.com/azgonahtatobeh
✅ sapp.ir/azgonahtatobeh
#خاطره
💠دیشب داشتم نمازحاجات رو توی یکی از رواق های مسجدگوهرشاد حرم امام رضا ع میخوندم
(عکس طریقه خوندن نماز رو میفرستم توی کانال)
در حین نماز دوتا طلبه هم روبه روم بودن یکیشون 2تا بچه داشت یکی دیگه 3تا
و چقدرم با بچه هاشون مهربون بودن و شوخی میکردن و ارتباط کلامی خوبی با دختراشون داشتن😊
دخترای کوچولویی داشتن😍
💠بین نماز حواسم رفت سمت یکی از این کوچولوها که از دور داشت می دوید به سمت پدرش😍
باباشم روبه روش وایستاده بود و آغوششو باز کرده بود
این کوچولو هم بدو بدو اومد یهو پاهای باباشو گرفت توی آغوشش😊❤️و چند لحظه ای محکم پاهای بابای مهربونشو گرفته بود
و من هم چقدر دلم تنگ شده💔واسه اینطور لحظاتی که از زمین و آدم دل بکنم و بدو بدو برم سمت بهترین پدرمهربونم
و برم توی آغوش آسمونیش😔
هرچند اون هم آغوشش واسه من و تو بازه
ولی گاهی مهربونی آغوششو به مهربونی های بقیه ترجیح دادیم
✅کاش منم بتونم😔یک روزی مثل اون بچه امام زمانمو ببینم و با خاطر جمع بدو بدو برم تو آغوشش
🍃❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️🍃
#مهدی_باقریان
http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa
sapp.ir/azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
#خودباختگی 1⃣1⃣ تا زمانیکه باور خودت رو نسبت به توانایی های خودت مثبت نکنی مطمئن باش هر روز بازنده
#خودباختگی 2⃣1⃣
#لذت
#خاطره
اگه میخوای واقعا لذت ببری از زندگیت
باید تلخی ها و سختی های دنیا رو واقعا درک کنی
و خودت رو #وابسته ی لذت های دنیایی لحظه ای نکنی
و اما یک #خاطره 👇👇
دیشب با دوستام رفته بودیم استخر
بعدش حدود15نفر بودیم که رفتیم سونای خشک و اونجا غیر بچه های ما کس دیگه ای نبود
بگو و بخند و یکیم شروع کرد به شعر خوندن
خلاصه فضایی بود که نگو😂
منم انگار تو رویای خودم بودم از بس بهم خوش گذشت
بعدش رفتیم سونای بخار اونجا هم خنده😁
دوباره برگشتیم به استخر و رفتیم تو آب
و آب بازی😜
یکنفر رو می بردیم وسط و چندنفری روش آب می ریختیم
بعد اونم توی آب #زوووو بازی کردیم😁
خلاصه خیلی خوش گذشت #خیلیی
دقیقا همون شب که من سرگرم لذت های دنیایی شدم
آخرش دوسه نفری منو کردن زیر آب
و آب تو گلوم گیر کرد و تا مرز خفگی پیش رفتم😐
بعد که از استخر اومدم بیرون یه چند دقیقه بعدش دیدم دستمم زخمی شده بوده و نفهمیدم
و چشامم شده بود یک کاسه خون از بس قرمز شده بود یکی از مسئولین استخر تو چشمم چند قطره ک فکر میکنم مال حساسیت بود چکوند
خلاصه دیشب دیگه از چشمم اشک میومد و می سوخت😕
اونجا بود که حقیقت لذت های ناپایدار و غیرواقعی دنیا رو چشیدم
ک بعد یک مدت ک توی اوج لذت بری بودم
دقیقا ازم گرفته شد
حقیقت دنیا همینه
از هرچی لذت ببری ازت گرفته میشه
اگر خودتو وابسته این لذت ها کردی
وقتی ازت گرفته بشه احساس خودباختگی و یاس و ناامیدی میکنی
👌
وابسته لذت های زودگذر نشو
لذت های واقعی و عمیق جای خداست❤️
#مهدی_باقریان
http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa
sapp.ir/azgonahtatobeh
🔴👇فقط یک دقیقه☺️👇🔴
#خاطره
دیشب که رفته بودیم استخر
یک پدری بود بچه شو گرفته بود بغلش چون کوچیک بود
و با بچه ش توی آب راه می رفت
بچه هم گردن پدرشو محکم تو آغوش گرفته بود که نیفته☺️
یک تیکه دیدم پدره میخواد بچه شو بیشتر وارد آب کنه
چون برده بودش قسمت کم عمق تر که بتونه بچه ش هم تو آب راه بره
اما بچه راضی نمیشد دست باباشو بگیره
فقط بغل گرم و نرم باباشو میخواست و میخواست دوباره برگرده
چون می ترسید غرق بشه و آغوش گرم و امن پدرش رو دوست نداشت رها کنه😍
اگر هر کدوم از ما
به اندازه همین بچه که اینقدر آغوش پدرشو عمیقا میخواست چون #میدونست راه نجاتش در این آب که شاید غرق بشه آغوش پدرشه
ماهم همینطور درک می کردیم تنهاترین راه نجاتمون در این مشکلات و حوادث فقط آغوش خداست
مثل اون بچه لحظه ای راضی نبودیم آغوش گرم و امن خدا رو رها کنیم👌
💠گاهی چشممون گرم میشه به افرادی غیرخدا
همون جاهاست که در انبوهی از غم ها و افسردگی ها و تنهایی های #بیخود فرو میریم
برگرد به آغوش خدا
مطمئن باش و شک نکن تنها آغوشی هست که تنهات نمیذاره
👈بقیه آغوش های گرم و امن حتی پدرومادرتم یک روزی از دنیا خواهند رفت
#مهدی_باقریان
http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa
sapp.ir/azgonahtatobeh
🔴او بخواهد از جایی که گمان نمی کنی
روزیت را می رساند🔴
#خاطره
💠یه فردی داشت از خاطرات گذشته ش برامون می گفت
تعریف می کرد که در زمان قدیم یک جایی می رفتم برای پیرایش
و اون شخص یک فردی بود علاوه بر اینکه کارش همچی خیلی خوب نبود
یک پاش هم می لنگید و به خودم می گفتم این شخص با اینطور کار کردنش روز به روز مشتری هاش کمتر میشن
(البته توی پرانتز بگم این شخص شاید کارش خیلی خوب نبوده اما حتما تمام تلاششو می کرده که خدا هم هواشو داشته)
💠خلاصه می گفت یکبار رفتم جاش
و تصمیم گرفتم دیگه نرم پیرایشی این شخص
اما هر دفه که می دیدمش به خودم گفتم این فرد با اینطور کار کردنش و با پای معلول چطوری میخواد کار کنه و پول در بیاره🤔
تعریف می کرد بعد مدتی پسر همین فرد بزرگ شد و جایگاهی پیدا کرد و از جهت مالی هم به جای خوبی رسید
و مخارج زندگی پدرش رو میداد
و حتی برای پدرش خونه هم خرید☺️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بله دیگه راه خدا پستی بلند داره
اما هدف مشخص و معینی داره اونم پیروزی در دنیا و آخرت هست👌
یاد بخشی از آیات 2و3سوره طلاق افتادم
حتما کاملشو بعدا بخونین با معنی👇
🍃وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا
🍃وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِب
🍃وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ
🔴ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﺪ ، ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺭﺍﻩ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺪﻥ [ ﺍﺯ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﻭ تنگناها] را قرار می دهد.
🔴ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﺑﺮﺩ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ،
🔴ﻭ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻨﺪ ، ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ
#مهدی_باقریان
http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa
sapp.ir/azgonahtatobeh
از گناه تا توبه🇵🇸
🔴او بخواهد از جایی که گمان نمی کنی روزیت را می رساند🔴 #خاطره 💠یه فردی داشت از خاطرات گذشته ش برامو
#خاطره
🔴برای امام حسین کار کن #نه هوای نفس
💠جلسه ی هیئتی شرکت کرده بودم
یکنفر برای شام نون خریده بود
و وقتی آورد به من گفت این نون هارو از وسط نصف کن که برای شام استفاده بشه
و دنبال چاقو یا قیچی بود که نون ها صاف بریده بشه😒
💠من گفتم نون رو با چاقو یا قیچی نصف کردن مکروهه
گفت ای بابا عیبی نداره حالا گناه که نیست
گفتم به هرحال مکروهه
گفتم من همینطوری با دست مرتب براتون از وسط نصفشون میکنم
یکم کوتاه اومد باز گفت نه پس ولش کن
یکی دیگه میاد و نون هارو درست میکنه
گفتم باشه از اتاق اومدم بیرون😁
🔴بهشون گفتم اگر جلسه ی امام حسینه
امام حسین اینجوری میخوان
یعنی آیا امام حسین اگر خودشون بودن میومدن نون خدارو با چاقو و قیچی نصف کنن؟
👈خب جواب قطعی نه هست
جالبه این شخص چندین بار اشاره کردن نه زشته با دست
نه زشته اینطوری کج بریده میشه
نه خوب نیست
چرا؟
چون یه وقت مردم می بینن زشته دیگ
☹️
اینجاست که اگر دقت کنی
می بینی هوای نفست گاهی نمیذاره خالصانه برای امام حسین کارکنی
👌
شاید یه عده بعد خوندن این متن بگن
اوووو شما دیگه چقدر دقت میکنی
منم میگم آره اگر همیشه مثل بزرگان اهل دقت نیستیم
هرازگاهی چشممونو خوبه خوب بدوزیم به نگاه امام حسین بگیم الآن آقا از ما چجوری میخواد؟
درسته برش دادن نون با چاقو حرام نیست
ولی اگر راضی شدی کراهت رو انجام بدی
ینی بازم خالصانه دنبال رضایت امام حسین نبودی😊تعارفم نداریم☺️
مثلا50درصد رضایت مردم
50درصدم رضایت امام حسین
#مهدی_باقریان
http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa
sapp.ir/azgonahtatobeh
#خاطره
#ارتباط_با_نامحرم
💠امشب داشتم با جوانی صحبت می کردم
که متاسفانه با یک دخترمتاهل رابطه داشته😔😔
می گفت در مغازه ای که کار می کردم
سر هرماه هعی کم میاوردم
یعنی خودش با چشم اثر گناهاشو دیده
من مغازشو بلدم
مغازشون یک جای پردرآمدی بود
اما تعطیلش کردن👌
من شرمندم اینو میگم چون میخوام کلام خودشو بگم👇
💠می گفت الآن مثل سگ پشیمونم💠
کلا گناه همینه
مطمئن باشیم که گناه کنیم
اثرهای بدی می بینیم که شاید دیگه جبران نشه👌
#خاطره
💠امروز رفتیم قبرستون بهشت رضوان مشهد
موقع فاتحه وحضور سر قبر
توجهم به سمتی جلب شد که یک چیزی شبیه جعبه ی زردرنگی بود
💠همون چیزی که من و توهم باید
یه روزی توی اون باشیم
رفتم جلوتر دیدم چقدر دیوارش دورش اندازه هست ی طوری درست شده
که تکون بخوری دست وپات گیر میکنه
💠آره تابوت بود...
تا وقتی این دستو پاهات آزادن
در راه خدا باش
تا وقتی به اینجا رسیدی
پاهاتم با پارچه بسته بود
ولی پاهای روحت باز باشه و بتونی از آزادانه بچرخی و لذت ببری
👌
✍ #مهدی_باقریان
@azgonahtatobeh
#خاطره ولی از نوع شیرین😁🙈🙈
این جز اون پست هایی هست که
#باهم_بخندیم_بهم_نخندیم 😁😁
یکی از دوستام که چند وقت پیش عقد کرده اسمش محسن هست😁
چند وقت پیش
محسن و مرتضی توی خوابگاه خوابیده بودن
محسن این طرف مرتضی هم اون طرف
باهم فاصله داشتن
😑
مرتضی بهم گفت من وقتی خوابای آشفته می بینم توی خواب بلند میشم راه میرم😬
اون شب مرتضی مثل اینکه خواب آشفته می بینه و مثل اینکه بلند میشه و راه میره و از آخر کنار محسن اتفاقی میخوابه😁
محسن یک ویژگی که داره اینه وقتی صبح ها میخواد از جای خانمش بلند شه اول صورت خانمش رو چند بار نوازش میکنه بعد بلند میشه و میاد بیرون
😆😆
گرفتی چیشد؟
اون روز محسن فکر میکنه توی خواب آلودگی که این زنشه
و شروع میکنه به نوازش کردن مرتضی 😂
بعد یهو به خودش میگه عه این چرا ریش داره😬
از خواب آلودگی میاد بیرون می بینه مرتضی س😂😂😂😂
خلاصه بدجور میخوره تو ذوقش😜😝😁😆
#مهدی_باقریان
☑️ eitaa.com/azgonahtatobeh
🔴👇عضویت در کانال نماز شب👇🔴
https://eitaa.com/joinchat/4099407872Cc6653b1c3b
#خاطره
دیشب رفتم حرم آقا
آقای مهربون
علی بن موسی الرِّضا
دلت خیلی هوایی میشه عکس رو ببینی نه؟
همین جا که عکس گرفتم
یک مصرعی تو ذهنم ساختهشد
غریب بوده ای و غریب تر شده ای
😔😔😔
باورتون میشه بعد این همه سال که مشهدم
تا جاییکه یادمه دیشب برای اولینبار تونستم
دستم روبگیرم به شبکه های ضریح با آرامش و بدون هول و عجله
😔از بس خلوت بوووود
این نرده کشی هاهم کهمیبینین
واسه همین ویروس منحوسه
همیشگی نیستا😔
اصلا نزدیک قبر آقا رفتم
نمیدونم چیشد
یهو حالت معنوی و اشک
قطعا شماهام همینطورین
🍃🍃
چه اثری داره زیارت آقا
حتی از راه دور
واقعا آقاست
آقایه آقا
سر قولش حسابی میمونه
❤️خیلی دوستش دارم❤️
@azgonahtatobeh
🔴هرشب دورهمی نماز شب داریم☺️👇
http://eitaa.com/joinchat/4099407872Cc6653b1c3b
#خاطره ☺️
💠چند وقت پیش به همراه خانواده رفته بودیم سمت کوه های بلوار نماز مشهد
احتمالا اعضای مشهدیمون آشنایی داشته باشن
کوه های باصفایی داره😍
💠از کوه که رفتیم بالا هنوز تا قله خیلی مونده بود
ولی از همون جایی که بودیم
شهر رو نگاه کردیم
واقعا تصویر چند بعدی زیبایی بود
شهر مشهد با اون عظمت و بزرگی و شلوغی
حالا میتونستی تقریبا با دو چشمت از اینطرف تا اونطرفش رو ببینی☺️
💠یه چیزی اونجا زد به ذهنم
عظمت خدا...........
واقعا برام عجیب بود
عجیب نه از این جهت که ندونسته باشم
منظورم شگفت زدگیم بود
واقعا دیدم یک شهر چند میلیونی
با چند صد هزار خودرو
وسائل های بزرگ
ساختمان های قد کشیده و کوچیک
همه و همه
در مشت خداست☺️
همگی زیر ابرها و آسمون خداست
اصلا ابرها و آسمون رو مقایسه می کردی با شهر مشهد
شده بود مثه یک قطره برابر یک استخر
و البته بیشتر✅
با کوه رفتن
بیشتر میشه عظمت خدا رو یاد کرد☺️
ببین....
خیلییییی خدا بزرگه خیلی
#مهدی_باقریان
@azgonahtatobeh
🔴کانال بزرگ نماز شبمون👇🔴
https://eitaa.com/joinchat/4099407872Cc6653b1c3b
از گناه تا توبه🇵🇸
#خاطره ☺️ 💠چند وقت پیش به همراه خانواده رفته بودیم سمت کوه های بلوار نماز مشهد احتمالا اعضای مشهدیم
#خاطره
💢مدتی پیش جایی بودیم
می خواستیم روی آتیش چایی درست کنیم
خب نیاز به چوب بود
چوب هایی که برمیداشتم رو به چند تیکه تقسیم می کردم و میذاشتم توی آتیش
💠یک چوب رو با دست محکم گرفتم و اومدم بشکنمش
برای لحظه ای مانعیایجاد شد
همینطور اتفاقی(به خواست خدا) چوب رو برگردوندم
🌀دیدم پشتش سر یک میخ زده بیرون
به اندازه تقریبا ۳ سانت
که انگشتم بازهم اتفاقی(به خواست خدا) نزدیک میخه بود و متوجهش نشده بودم
و نزدیک بود ذره ای اینطرف تر رو می گرفتم تا انگشتم بیفته روی میخ
و براحتی سوراخش کنه و زخم بشه
ولی نشد(به خواست خدا)
🔸خدا خیلی در اتفاقات زندگی وجودش رو به ما نشون میده
اما باید خوب دید و خوب شنید
تا خدا رو دید و صداش رو شنید
✍ #مهدی_باقریان
@azgonahtatobeh
🔴هرشب بااعضا اینجا دورهمی نمازشب داریم👇😍
@mahdibagherian75