خوشبختے✨ همان لحظہ 🍃اے است ڪہ احساس میڪنے خدا☝️در کنارت😍 حضور دارد و تو به احترامش از گناه🍂 فاصلہ میگیرے!..😇🍃🌺 @azgonahtatobeh

♦️♦️ راه شکوفایی تمام استعدادها @azgonahtatobeh

🔶 #فایل_تصویری حاج آقا #شیخ_محسن_کافی ○ موضوع: 【 بی نمازی و رفتن برکت از زندگی】 @azgonahtatobeh

سخنرانی حاج آقا #علی_پناه 🔖 غرور، دام خطرناک شیطان 🔖 ➡️ @azgonahtatobeh

باز هـم ما توبـہ🙏را بشڪستہ ایم🍂😞 باز لبهـایم پریشـان🗣 گـو شدنـد💥 شاعـر ✍چشـم و رخ و ابـرو شدنـد😟 ڪرده بودم توبه 🙏 امـا باز هـم 😣 ظـاهراً درگیر الا هـو شدنـد😪 فرصتے🌱 دیگـر نمانـده تا سحـر🌌 باز بایـد نیـت تڪبیـر ڪرد✊👌 فرصـت🍃 ما ایـن دو روز زندگـے اسـت🌸 زندگے یڪ امتحـان📝 بندگے اسـت🌿🌺 عهـدها🙏بستیـم وبشڪستیـم👐، حیـف🤒 حاصـل ایـن عهـدها 🙏، شرمندگے اسـت😓 گـاه👈 بایـد درمسیـر زندگے🌱🌿 با شجاعـت 💪، نیـت تغییـر ڪرد😊😇 ➡️ @azgonahtatobeh

#گاهی_یک_تلنگر_کافیست 😊 #داستان چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: «خدایا، ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.» @azgonahtatobeh

امشب یک خبر خیلی بد دارم ک تا چن دقیقه دیگ بنویسم میذارم😔

🔴یک چند روزی بود خدمت اعضا نبودم با دوستان رفته بودیم اردو جهادی در چندین روستا ✅و این چند روز دوتا ادمین بزرگوار کانال در خدمت شما بودن بعد که اومدم متوجه پیام یکی از اعضایی شدم که قول داده بود رابطه با پسری که فکر می کرد براش آرامش میاره رو ترک کنه👌 و منم خوشحال شده بودم هرچند ته دلم می گفتم ایشون هنوز از عمق دلش راضی به ترک نیست و خلاصه امروز پیامشو دریافت کردم که طی یک قرار ملاقاتی که با پسره گذاشته کاری که نباید میشد، شد و ایشون دیگه دختر نیستن😔😔😔 واسه لذت نیم ساعته آرامش چند ده ساله گرفته شد و اون پسر هم رفت دنبال کار خودش و این دخترم موند با نقصی در بدن و کوله باری از غم و افسردگی اینم نتیجه بارها تذکرات ما که بعضی از دختران همچنان نشستن و میگن باقریان واسه خودش صحبت میکنه😊 امیدوارم که از شر شیطان خبیث و هوای نفس آزاد شیم http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa sapp.ir/azgonahtatobeh

#ارسالی_اعضا سلام واااااای مگه میشه آخه!!تمام موهای بدنم سیخ شدن آخه مگه میشه وااااای خدا آبروی هیچ دختری رو ازش نگیره حالم خیلی بد شد خیلی😭😭😭😭😭😭الان اون دختر چه حالی داره😭😭😭😭 ✅ #مهدی_باقریان :خدا آبروی کسی رو نمی گیره این خودمونیم آبرو رو میدیم دست هوای نفس و شیطان اونم هرجا دوست داشته باشه آبرو رو میبره👌

رابطه ها رو برخی دخترخانما مسخره بازی گرفتن و فکر کردن بچه بازیه 😒 چون بیشتر اعضام خانم هستن بیشتر تشر رو هم خطاب به دخترا میزنم و جای هیچ گونه انتقادیم نیست! و البته تشر زدن روی پسرا هم قطعا باید محکم تر باشه ولی بازم میگم چون بیشتر اعضا دخترن باید خطاب به دخترا بگم 👌 همین خانمی هم که این اتفاق واسش افتاد یادمه ک اون پسر رو مایه آرامش خودش میدونست و خودش رو کشته بود واسه پسره الآن خودش اقرار میکنه کسی رو که تموم آرامشم رو مدیونش بودم حالا تمام آرامشم رو برد 😤😤 و جالبه همچنان مثه دقایقی پیش پیامی دوباره از دخترخانمی دریافت کردم ک پس از قطع ارتباط دوباره شروع کرده به ارتباط 😊 به من نه گل میدن نه شیرینی آخر و عاقبت این روابط هم تو دست خودتونه خواستین ترک کنین نخواستیم ادامه بدین من وظیفم هشدار دادنه #مهدی_باقریان http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa sapp.ir/azgonahtatobeh

یکی از منتقدین کانال ما یکی از ادمین های کانال دختران چادری با27هزار عضو هست 😊 ک قبلا هم بهتون گفتم کانال مارو محروم کرده از تبلیغ و منم گفتم ما رشدمون رو خواهیم کرد و رشد کردیم 💪 بارها به پست هاش انتقاد کردم اما کو از عمل به انتقاد صحیح✅ امشبم توی تبلیغاتشون عکس خانمی رو گذاشتن که موهاش پیداست اونم در کانال به اسم چادری من به شخصه متاسفم

ادمینش اومده کانال مارو بررسی کرده و یک پست به مزاج خوبشون شیرین نیومده😊 بخاطر یک پست کل کانال ما از تبلیغشون محروم شد و جلوی پیشرفت کانالمون سنگ انداخت. 🔴اونم باز کانالی که بارها خودم به شخصه بخاطر تبلیغاتش یا بعضی پست های اشتباهش انتقاد کردم با دلیل ولی چون تعدادشون از ما بیشتره میتونن مارو محروم کنن😊 و ما فعلا نمی تونیم بخاطر تبلیغش انتقاد میکنی میگه خب تبلیغه دیگه😒 انگار تبلیغ جز پست های کانال نیست و اعضا نمی بینن😏 البته بخاطر محروم کردنمونم هیچ مشکلیم نیست قطعا ماهم پیشرفت خودمونو می کنیم و توی این چند روز نزدیک به صدنفر به کانالمون اضافه شدن👏👏👏

من در حد چند جمله ای خطاب به اون بزرگوارانی که چشمشون دنبال کانالمون هست تا از کانالمون نقد کنن و توی فضای مجازی پخش کنن بگم😁 هرچند مهم نیست و بنده کارم رو ادامه خواهم داد✅ هرچی دلتون میخواد نقد کنین و توی کانالاتون بزنین چی کانال27هزار دختران چادری چی کانالای دیگه که اگر لازم باشه اسم هاشونو تک تک خواهم گفت ✅ اما اگر شماها الفبای امر به معروف و نهی از منکر رو بلد باشین ابتدا میاین جای بنده میگین فلانی اینجای کارت اشتباهه و پاکش کن خود اعضا شاهد هستن که اگر اشتباهی شده در نوشتنم نقد کردن یا پست رو پاک کردم یا درستش کردم چون جزء 14معصوم نیستم😊 اما ادمین کانال دختران چادری که مدعی هم هستن بارها توی کانالشون دم زدن که دخترا عکس خودتونو نذارین پروفایل حتی عکس با چادر هم ک صورتتون دیده بشه هم نذارین تا اینجا درست✅و خودمم قبول دارم 👈اما خطاب به ادمینش آیا پست های تبلیغاتی که بعضی شبا عکس زن سرلخت هست یا موهاشو دست هاش برهنه هست و پسری ببینه شاید تحریک بشه جز پست های شما نیست؟❓ خانم بزرگواری که شدی ادمین کانال دختران چادری بجای نقد از کانال ما اول به فکر کانال خودتون باش که وقتی از تبلیغاتتون انتقاد میکنم بجای اصلاح کردن نگی خب تبلیغه دیگه !!!!!! هر فرد عاقلی باشه درک میکنه که نباید پستی بذاره کانالش هرچند تبلیغ که مخالف اسم و رسم کانالش باشه ❌🔥 حالا بازم برین داد و بیداد کنین و به همراه بقیه کانالمونو نقد کنین😊 در آینده یکی از پست هاتونو در کانال خواهم گذاشت که مخالف حدیث و فتوای مراجع تقلید بود که تذکر دادم و خودم رو کشتم که پاکش کنین که اثرات خرابی میذاره اما گوش نکردین یاعلی #مهدی_باقریان

#ارسالی_اعضا سلام اقای باقریان ناراحت نباشیدمطمئن باشیدکانال شماراخداوامام زمان هدایت میکنن من که هروقت ناراحتی داشتم متنهای کانالتون که میخونم به ارامش میرسم خیلیییییی کانالتون عالی هست اجرتون بااقآمام رضاالتماس دعا ✅ #مهدی_باقریان : شما بزرگوارین من خودم از اعضای کانالم خوشحالم که خداروشکر با شروع کلاس های حفظ قرآنمون دارن در کنار هم قرآن حفظ میکنن و همچنین بارها شده با پست های کانالمون افرادی به خودشون اومدن حتی خانمی بود با یک بچه که خواست طلاق بگیره اما توجیهش کردم ک نگیر و روز دادگاه جلوی همه گفت من شوهرمو دوست دارمو میخوام زندگیمو حفظ کنم و برگشت به زندگیش و خداروشکر زندگیش بهتر شد😊👌 یک عده هستن مثل ادمین کانال دختران چادری برخی پست های کانالمون به مزاجش شیرین نیومده و جلومون سنگ انداخته😊 خب بندازین آقا خیلی بندازین آیه 2و 3 سوره طلاق آرامش دهنده س من یتق الله یجعل له مخرجا هرکس تقوای خدارو رعایت کنه خدا راه خروجی جلوش باز میکنه 😊 خودشون حتما شاهد هستن توی این چند روز به لطف خدا کانالمون رشد کرده و بازم رشد خواهد کرد اما کانالشون توی این چند روز با ریزش حدود300نفر مواجه شده😊 من از ریزش کانالشون جوری نیستن ک بگم از خوشحالی بال در بیارم ولی چون بارها انتقاد کردم و قبول نکرد حالا نتیجه کارهای خودشون رو می بینن و بازهم در صورت درست نکردن خواهند دید😊

📹 تنها شدم؛ چون ایمان ندارم به مهربانی تو! #تصویری @Panahian_ir

ممنون از حمایت شما از کانال خودتون✅ بقیه حرفایی که دارم در مورد کانالشون رو زمانی میزنم که تعداد اعضام بیشتر بشن فعلا در همین حد که دوتا از ادمینای کانال هم خانم و هم آقاش صداشون دراومد برام کافیه😊 خدا شاهد هست که چقدر ریختم تو خودم و حرفامو علنی نکردم و بارها برادرانه و دلسوزانه تذکر دادم بهش و عمل نکرد❌ #کانال_دختران_چادری

⛔️نتیجه دوستی با دوست خراب⛔️ قسمت3⃣ 🔴وصبح زودازخونه زدم بیرون رفتم سوارماشینش شدم وماشین وتو یه زمین کشاورزی وایستادوامدپیشم گفتمش نیاپیشم من کاری بات ندارم فقط پولام وبم بده دوباره شروع کردبه حرفای عاشقانه ی الکیش وقتی دیدکه حرفاش روم اثری نداره خواست بم نزدیک بشه ومنم باش مقابله کردم ولی فایده نداشت😔😔حسابی ازدسش کتک خوردم نزدیک بود منو به قتل برسونه ولی خدانجاتم دادبعدش قصبی وبه اجبارشدیدرابطه ی جنسی بام برقرارکرد😞😞 🔵خیلی باصدای بلندجیغ کشیدم ولی کسی نبود که کمکم بکنه بجزخدابازم میگم دختربودنم وازم نگرفت چون کاملاخانوادش ومی شناسم وآدرس خونشون وهم دارم پس مواظب باشیدممکن بوداگه نمی شناختمش دختربودنم وازم می گرفت 🔴دراین مدتی که گذشت هیچ آرامشی نداشتم ونمی تونستم راحت بخوابم ازبس عذاب وجدان گرفته بودم خیلی براخودم متاسفم والانم وقتی به یادگذشتم میفتم حالم خیلی بدمیشه وجوری گریه می کردم تااینکه الان آب چشام کم شد رابطه ی من بااین پسرخیلی اثرات بدی توزندگیم گذاشت 1⃣ بی اعتمادی به همه مردا که بهترین خواستگارم ورد کردم والان که توبه کردم خیلی پشیمونم ولی هنوزنمی تونم به کسی اعتمادبکنم 2⃣ کنترل نکردن افکارشهوتی وگناه کبیره 3⃣ بداخلاق شدن باهمه وگوشه گیرشدن 4⃣ افت درسی بدلیل نداشتن تمرکز تااینکه خدامنوبراه راست هدایت کردالبته 🔵باعضوشدن دراین کانال خوب وپرازامیدونشاط راه وبرام هموارکرد من خیلی خیلی مدیون آقای باقریان هستم چون درتوبه کردنم خیلی کمکم کردوازایشون خیلی متشکرم اجرشون با امام علی علیه السلام ان شاءلله 🔴الان به آرامش توزندگیم رسیدم ورفتارم خیلی بهترازقبل شدالبته باقرب الهی ونمازاول وقت وخواندن نمازشب به همه ی دختران گل ومحترم توصیه میکنم خواهشا اگرکسی به بهونه ی ازدواج یاهربهونه ی دیگری واردپی وی شدسریعا بلاکش کنیدتا به جایی که خودم رسیدم نرسید ✅ #مهدی_باقریان : ان شاءالله به همراه خانواده با یک پسر خوب وصلت کنین و بدبینی به همه پسرا رو کنار بذارین چون باعث تاخیر در ازدواج خواهد شد😊 نسبت به همه پسرا محتاط باشین اما بدبین نه👌 بدبین باید نسبت به کسانی بود که از اولش مشخصه چکاره ان حالا چه در چهره ی بچه مذهبی چه در چهره غیرمذهبی http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa sapp.ir/azgonahtatobeh

#خواستگاری_مدیر_کانال ازگناه تاتوبه9⃣2⃣ وقتی مادرش فهمیده بود که دخترش راضی شده خیلی خوشحال بود حتی به پدرشم گفته بود که از آخر راضی شد به ازدواج با مهدی😊 داداشش که داشت بال در میاورد😁 ماهم ارتباطمون بهتر شده بود منظورم اینه دیگه جنگ و دعوای گذشته نبود😊 روزها می گذشت برای رسیدن به روزی که قرار گذاشتیم یکبار دیگه صحبتامونو بکنیم😊 یادمه دیدم عکسی گذاشته پروفایلش با این مضمون پسری مرد زندگی هست که همه چیز رو از صفر واست بسازه نه پسری که همه چیزش آماده س 😒 من یکم رفتم تو فکر گفتم شاید واسه من گذاشته چون قبلش بهش گفته بودم شما جواب مثبت بدی تلاشمو واسه خوشبختی میکنم هم خونه هست و هم سرمایه و هم پدرم قراره یک ماشین بهم بده ✅ البته منظورم یک طبقه از خونه خودمون بود فکر نکنین پولداریم😁 بهش گفتم این عکسو واسه من گذاشتین گفت نه همینجوری گفتم اگرم بهتون در مورد خونه و سرمایه و...گفتم واسه خاطر راحتی شما بوده دوست داشتم شما راحت باشین تو زندگی آینده وگرنه می تونیم از صفر باهم بسازیم👌 خلاصه گذشت و اون شب که مسجد بودم یهو پیام داد که ما بدرد هم نمی خوریم و بعدشم بلاک😒 گفتم خدایا ینی چی دیگه اینجا یک پرانتز صحبت مختصری بکنم😊 (یکی از علت های تداوم و ماندگاری زندگی های گذشته این بود که دختروپسر از ابتدای زندگی رو باهم میساختن مثلا برای خرید یک خونه دخترخانم نهایت قناعت رو میکرد و مرد هم نهایت تلاش رو می کرد😊 اینطوری باهم و در کنارهم خونه دار میشدن وسایل خونه رو می خریدن و... خب حالا اگر بینشون مشکلی پیش میومد بجای اینکه سریع برن دنبال مورد آخر ینی طلاق 👈فکر میکردن می دیدن این زندگی با سختی هردو بنا شده لذا سعی میکردن باهر سختی شده زندگی با زحمت بنا شده رو حفظ کنن 👈اما امروزه برخی خانواده ها تا 100میلیون یا کمتر بگیم تا 20میلیون وسایل خونه رو میخرن واسشون خونه و ماشینم میخرن خلاصه همه چی آماده دختروپسر رو میفرستن خونه بعد تا یک مشکل کوچیک پیش میاد سریع طلاق😤😤 چرا؟ چون قدر تک تک اون وسایل خونه رو نمیدونن👌 البته منظورم دختروپسرایی که خودشونم تلاش میکنن و پدرومادرشونم کمکشون میکنن قطعا نیست😊 آقاپسر و دخترخانم هردو تلاش میکنن و سختی میشکن و قناعت میکنن حالا از طرف خانواده هم حمایت شن خیلیم خوب👏👏👏) 💠خلاصه باهاش تماس گرفتم گفتم قرار شد یک جلسه دیگه صحبت کنیم گفت نه دیگه ما بهم نمی خوریم و گفت فکرامو کردم من نمیتونم☹️ 💠منم هعی پیگیر که باید جلسه دوم من حرفام رو بزنم خیلی پیگیری کردم تا اینکه گفت باشه بعد چند روز تماس گرفتم خونشون و مادرش گوشی رو برداشت من دانشگاه بودم گفتم میخوام بیام خونتون صحبت کنم😊 گفتم مشکلی نیست بیاین مادرش واقعا منو میخواست و از خداش بود این وصلت جور بشه👌 توی سالن دانشگاه بودم ک دیدم از خونشون داره با گوشیم تماس گرفته میشه یکی دوباری رو جواب ندادم اما بعدش جواب دادم بدون سلام گفت نیاین که من هیچ صحبتی با شما ندارم😔 💠منم پیام دادم امروز دیگه میخوام صحبتامو بکنم و رفتم در خونشون آیفون رو زدم که مادرش درو باز کرد از پله ها رفتم بالا جای در خونشون وایستادم تا بگن بیاین تو دیدم هیچ کس چیزی نمیگه😐 از آخر مادرش اومد گفت چرا اینجا وایستادین من درو باز کردم ک بیاین تو رفتم داخل خونه راستی یک گل رز قرمز هم گرفته بودم😉 نشستم تو پذیرایی من بودم و مادرش خودش داخل اتاق بود مادرش برام یک چایی لیوانی ریخت و آورد بعدم میوه آورد و خوردم 🙈 مادرش رفت در اتاقش گفت بیا آقامهدی اومده بیا صحبت کن گفت نمیام😏 هرچی مادرش بنده خدا اصرار کرد اونم هعی گفت نه از آخر گفت حرفاشو بزنه من از داخل اتاق میشنوم تا اینکه صدای خودم دراومد گفتم شما به من قول دادی صحبت کنیم😊 گفت خب صحبت کنین میشنوم گفتم نه قرار بود حضوری صحبت کنیم گفت من نمیام بیرون از آخر یک چادر نازک انداخت رو سرش و اومد دم اتاق نشست با وضعی که لازم شد سرم رو بندازم پایین 💠💢

امام هادی (ع) : نارضايتي پدر و مادر، باعث ضعف و ذلت آدمي مي‌شود. مسند الامام الهادی علیه السلام/303 💖ولادت امام هادی عزیز رو به همه تبریک میگم ان شاءالله هدیه امروزمون این باشه کسانیکه از راه خدا فاصله گرفتن به راه خدا هدایت بشن و تا آخر عمر در راه خدا با هدایت الهی بمونیم👌 و عاقبت بخیر بشیم @azgonahtatobeh

#صرفا_جهت_لبخند معانی مختلف مُردن در ایران📢 📢 می میرم برات : عاشقتم 😍😍 بمیرم برات : خیلی دلم برات می سوزه😭😭 برو بمیر : دیگه نمی خوام ببینمت😡😡 می مُردی ؟ : چرا کاررا انجام ندادی؟😳 مُرده بودی : چرا نگفتی ! نمُردیم و ... : بالاخره اتفاق افتاد😁😁 مُردیم تا ... : صبرمان تمام شد من بمیرم ؟؟؟ : راست می گویی🙄🙄 مُردم : خسته شدم 🤕🤕 مُردی ؟؟؟ : چرا جواب نمی دهی ؟ مُرده : بی حال و وا رفته مُردنی : نحیف و لاغر 😨😨 ادبيات ماخيلي قويههه بله!!😁😁 #باهم_بخندیم_بهم_نخندیم http://eitaa.com/joinchat/1538392064C394b6f57fa sapp.ir/azgonahtatobeh

#ارسالی_اعضا شما حق دارید من متاهلم زندگیم در پانزده سالگی با یه سری وسایل کم شروع کردم خودم با قناعت شوهرم با کارو تلاش کنار هم به اینجای رسیدیم که الان هستیم مشکلات زیاده اما وقتی میبینم و فکر میکنم با چه مشکلاتی زندگیمون ساختیم طلاق میره کنار و دنبال راه حل ها میگردم, اصلا وقتی فکر میکنم میبینم عمری گذاشتیم پای زندگی وپا پس کشیدن یعنی ورشکستگی کامل,