و شب برای من
از چشمان تو آغاز میشود
همان تیله ی
سیاه و شیشه ای
ای کاش قلبت نیز مانند
چشمانت از جنس شیشه بود
تا با گرمای یک "هااا"ی من
بخار میگرفت ومن
با سرانگشت محبت نقش قلبم
را بر رویش حک میکردم...
#الهام_رازقی
❇️ @azhardarisokhan
منم و فکر و خیال تو و یک بالشِ خیس
تو بگو با شب و این دیده ی گریان چه کنم؟
باز تکرار شب و خاطره و تنهایی
بی تو با کوچه و با این نمِ باران چه کنم؟
#الهام_رازقی
❇️ @azhardarisokhan