خواندنی های سرو
کسا حدیثی، اُز تورکو دیلیمیزده (1) عبدالله انصاری اوغلو جابردن، صحیح سندده تارو رسولونون قیزی فاط
کسا حدیثی اُز تورکو دیلیمیزده (۲)
علی(ع) تشریف گَتیردی عبا یانونا. عرض اِئلَهدی:
- سلام اُلسون سَنه ایتارونون رسولو! اجازه بویورورویوز منده سیزئینَن گیرَم عبا آستونا!
آتام بویوردو:
- علیکالسّلام ای قارداشوم! ای منیم وصیییم! ای منیم خلیفَم! ای منیم پرچم گُتورَهنیم! بیلَهیَه اجازه وِئردیم.
علیده گِئچدی عبا آستونا. اُندان سورا من گَلدیم عبا یانونا. عرض اِئلَهدیم:
- سلام اُلسون سَنه ایآتاجان، ایتارونون رسولو! اجازه بویورورویوز مندَه سیزئینَن گیرَم عبا آستونا!
آتام بویوردو:
- علیکالسّلام ایقیزیم! ایبدنیمین پارهسی! اجازه وِئردیم.
مندَه گِئچدیم عبانون آستونا. هاموموز عبا آستونا ییغیلب تکمیل اولاندان سورا، تارونون روسولو، آتام، سُل اَلیاینَن عبانون ایککی یانونو قوزادو، ساق اَلینی قوزادو یوخارو عرض اِئلَهدی:
" بارالها! بولار منیم اهلبیتیم، اُزومونکیلَر و یانیِورَمدیلَر؛ بولارون اَتلری منیم اَتیمنَن و قانلارو منیم قانومداندو؛ بولارو اینجیدَن، منی اینجیدیب؛ بولارو غوصصالو اِئلییَن، منی غوصصالو اِئلیری؛ بولارونان جنگ اِئلییَن، منیمنَن جنگ اِئلیییب؛ بولارونان باروشان، منیمنَن باروشوب؛ بولارون دشمنی منیم دشمنیمدی؛ بولارون دوستلارو، منیم دوستوم؛ بولار مندَندیلهَ، منده بولاردانام؛ پس درود و برکتلرییی، رحمتییی، باغوشلاماقویو، خشنودلوقویو منه و بولارا عنایت اِئلَه؛ بولارو هر بولاشوخدان ایراق و بیلَهلرینی پاکو پاکیزه اِئلَه."
عزوجلّ تارودان خطاب اُلوندو:
"ای فرشتهلریم! ایگؤیلَریمدَه یِئرلَری اولانلار! من بنا اُلونموش گؤیؤ، سَریلمیش یِئری، ایششیخلانان آیو، ایششیخ وِئرَن گؤنؤ، دولانان فلکی، آخار دریانو، اؤزَن کشتینی بو بِئش نفر محببتینه گُرَه یارادموشام. بو بِئش نفر که عبا آستوننادولا."
جبرئیل امین عرض اِئلَهدی:
- ای منیم پروردگاریم! بو عبا آستونناکیلَر کیمدیله؟
عزّوجلّ تارو بویوردو:
- بولار پیامبر اهلبیتی و رسالت کانودولا. بولار، فاطمه، فاطمهنین آتاسو، فاطمهنین اَری و فاطمهنین ایککی اوغلانلارودولا.
جبرئیل عرض اِئلَهدی:
- پروردگارا! اجازه وِئریریییز منده اَنَم یِئر اؤزوندَه، بولارون آلتومجوسو اولام ؟
تارو بویوردو:
- بله. اجازه وِئردیم.
ادامه دارد...
#کسا_حدیثی
#عظیم_سرودلیر
معنی فارسی:
بدجنسی مایه نمیخواهد.
توضیح:
برای بدی کردن به دیگران هیچ وقت دیر نیست و خودش هم آسانترین کار است. بنابراین نه باید عجله کرد و نه آن را هنر برای خود دانست.
این مثل را به عنوان اندرز به کسانی که قصد آزار و اذیت به دیگران را دارند میزنند. همچنین با اضافه کردن کلمه "والا" در تمجید از کسانی میزنند که با تحمل هزینه یا رنج و زحمت به دیگران نیکی میکنند.
خواندنی های سرو
کسا حدیثی اُز تورکو دیلیمیزده (۲) علی(ع) تشریف گَتیردی عبا یانونا. عرض اِئلَهدی: - سلام اُلسون سَ
کسا حدیثی اُز تورکو دیلیمیزده (۳)
جبرئیل گلدی یِئر اؤزونده، عبا یانونا، عرض اِئلَهدی:
- سلام اولسون سَنَه ایتارونون رسولو! علیاعلا (تارو) سَنَه سلام و مخصوص تحیّتینی گؤندَریری، و بویورورو:
"آند اُلسون جلال و عزّتیمه من بنا اُلونموش گؤیؤ، سَریلمیش یِئری، ایششیخلانان آیو، ایششیخ وِئرَن گؤنؤ، دولانان فلکی، آخار دریانو، اؤزَن کشتینی یارادماموشام مگر سیزه گُرَه و سیزئی محببتایزه گُرَه."
تارو منه اجازه وِئردی که گَلَم سیزه قُشونام. ای تارونون رسولو! آیا سیزده اجازه وِئریرییِز؟
تارونون رسولو بویوردو:
- سلام اولسون سَنه ای تارونون وحیینین امینی! بله. مندَه سَنه اجازه وِئردیم.
جبرئیلده گَلدی عبا آستوندا بیزیم یانوموزا. آتاما عرض اِئلَهدی:
- تارو سیزه وحی اِئلَهییب، بویورورو: تارو بوجور ایستَهییب که هرنه بولاشوقو سیز اهلبیتدَن یووا و بیلهایزی پاک و پاکیزه اِئلییَه.
علی(ع) آتاما عرضاِئلهدی:
- ای تارونون رسولو! بویورون گُرَگ، تارو یانوندا، بیزیم بو عبا آستونا ییغیلمَهگین فضیلتی نَمهدی؟
پیامبر(ص) بویوردو:
- آند اُلسون اُ تارویا که منی حق پیغمبرلیگه مبعوث اِئلَهدی و خلقی نجات وِئرمهگه انتخاب اِئلَهدی، بیزیم بوردا ییغیلمهگیمیزین خبری هر یِئر اؤزؤننه اُتورانلارون ییغیناقوندا دِئییلسه که او ییغیناقون ایچینده بیزیم شیعهلریمیز و چوخ ایستییَنلَریمیزدن اولسالا، اولار داغولاناجَه، تارونون رحمتی بیلَهلرینه یاغار؛ اولارو فرشتهلَر دورهلَهییب، تارودان بیلهلرینه باغوشلانماق ایستَللَه.
علی(ع) بو فضیلتلری اِئشیدَنده، بویوردو:
- آند اولسون تارویا که بیز رستگار اُلدوق و آند اولسون کعبه پروردگارونا که شیعهلیریمیزده رستگار اُلدولا.
یِئنگیشدن پیامبر بویوردو:
- یا علی(ع) آند اُلسون اُ تارویا که منی حق پیغمبرلیگه مبعوث اِئلَهدی و خلقی نجات وِئرمهگه انتخاب اِئلَهدی، بیزیم بوردا ییغیلمهگیمیزین خبری هر یِئر اؤزؤنده اُتورانلارون ییغیناقوندا دِئییلسه که او ییغیناقون ایچینده بیزیم شیعهلریمیز و چوخ ایستییَنلَریمیزدن اولسالا، اگر غوصصالارو اولسا، تارو غوصصالارون اَریدَر؛ غملی اولانلارون غملرینی آپارار؛ حاجتی اولانلارون حاجتینی وِئرَر.
علی(ع) بویوردو:
- بِئلَهدَه، آند اولسون تارویا! بیز، دونیا و آخرتدَه بختهور و عاقبت بخیر اولدوق. آند اولسون کعبه پروردگارونا که شیعهلریمیزده بختهور و عاقبت بخیر اولدولا.
پایان
#کسا_حدیثی
#عظیم_سرودلیر
کسا حدیثی تورکو دیلینده.mp3
24.7M
سلام علیکم
حدیث کسا به متون گوناگون نقل شده. این نسخه از حدیث، متن رایجی است که در مجالس خوانده میشود.
التماس دعا
عظیم سرودلیر
خواندنی های سرو
داستان زندگی (55) نیروهای دفتر خدمات پرسنلی(۷) گروهبان خیرالله(۲) گروهبان خیرالله سرش را پايین
داستان زندگی(۵۶)
همافرهای انقلابی
همافرها نیروهای فنّی هواپیماهای نظامی بودند. آنها آموزشهای خود را در آمریکا گذرانده و در بخش تعمیر و نگهداری فانتومها که هواپیماهای جنگی بودند و c130 که هواپیماهای غولپیکر باری نیروی هوایی بودند کار میکردند.
علیرغم حقوق بالاییکه دریافت میکردند، همافرها از دو جهت در معرض فشار روحی بودند. یکی اینکه زیر نظر آمریکائیها بودند و بدون اجازهی آنها حق مداخله در هیچ کاری را نداشتند. آنها با چشم خود میدیدند که چگونه بیگانگان اجازهی تعمیر هیچ قطعه از هواپیما را نمیدادند بلکه آنها را با هر پرواز هواپیما باز کرده و دستنخورده معدوم کرده یا دربسته به امریکا میفرستادند و ازآنجا قطعهای نو از جیب ملّت ایران با قیمتهای گزاف خریداری شده و جایگزین میکردند.
دوم اینکه این نیروهای متخصص، درجهی نظامی نداشتند، بلکه یک نشانهای خاصی داشتند که بین خودشان مشخص بود که درجهی چهکسی بالاست و چهکسی پایین. بنابراین حتی یک سرباز عادی هم به آنها احترام نظامی نمیگذاشت.
افزون براینها رفتار تحقیر آمیز بیگانگان با آنها نیز، همافرها را در نخستین صف مخالفین حکومت شاه وطرفداری از انقلاب قرار داده بود.
نتیجه این شده بود که گروهی از همافرها را ساواک دستگیر کرده و به انواع گوناگون شکنجههای روحی تهدیدشان میکرد. مانند بستن چشمآنها و قرار دادن در مقابل جوخهی اعدام و هوایی شلّیک کردن. یا سوار هواپیمای باری کردن و بردن بهبالای دریاچهی قم و اجرای مانور ریختنشان به دریاچه و منصرف شدن در لحظهی آخر. و انواع دیگر تهدیدها و شکنجهها.
شاید به همین دلیل هم بود که نخستین درگیری نظامی بین نیروهای گارد شاهنشاهی با نیروی هوایی در مرکز آموزشهای هوایی و ستاد نیروی هوایی رخ داد و بهجاهای دیگر نیز گسترش یافت.
پس از پیروزی انقلاب نیز تشکیل کمیتههای انقلاب و حفاظت از بیت امام خمینی رحمتالله علیه را همافرها و دیگر افسران نیروی هوايی بهعهده گرفتند و کودتای نوژه را هم آنها خنثی کردند.
#داستان_زندگی
#عظیم_سرودلیر
معنی فارسی:
دانا کم حرف میزند، ولی نادان صدبرابر حرف میزند
توضیح:
این مثل پندی اخلاقی است که در متون ادبی فارسی هم زیاد دیده میشود و در موقعیتهایی متعدد این مَثَل را میزنند. هم در مورد آدمهایی که بیحساب و کتاب هر حرفی که بهدهانشان میآید میزنند، هم در مورد آدمهایی که سنجیده ولی کمتر سخن میگویند و هم به عنوان پند و اندرز بهنوجوانان پندپذیر این مَثَل را میآورند.
داستان زندگی (۵۷)
شعر و خون
يكي از برنامههاي درجهدارهای طرفدار شاه اين بود كه چند نفري جمع ميشدند كنار ميز يكيشان و در حاليكه سرهايشان را به هم نزديك ميكردند آهسته با هم حرف ميزدند. گرچه صدايشان بلند نميشد ولي معلوم بود كه یا پشت سر انقلابيون يا از رويدادهاي روز گذشته و کارهایی که انجام داده بودند يا در رابطه با برنامههايي كه بعداز ظهر آن روز برايشان مشخص كرده بودند حرف ميزدند.
یکی از گروهبانها هم که محلّ کارش در اطاق مجاور بود گاهگاهی میآمد و با آنها همنشين و همصحبت ميشد. آن روز او با برگهاي در دست وارد اطاق شد و رفت و در كنار بقيّه نشست. دقايقي بعد، بقيّه را هم دور خود جمع كرد و شروع كرد به خواندن نوشتههاي روي ورقه. او شعری را که در هَجو امام خمینی (ره) در آن برگه نوشته بود، با آهستگي خواند و همفكرانش هم خنديدند و سپس اطاق را ترك كرده به اطاق مجاور رفت. دقایقي بعد سر و صدا در سالن پیچید. عدّهای دور و بَر همان گروهبان که در ورودی اطاقشان افتاده بود و خون از دهانش بیرون ميزد جمع شده بودند. دوستانش به شدّت متأثر شده بودند و آثار نگراني كاملاً در چهرههايشان پيدا بود. هركدام كوشش ميكرد به نحوي مشكل او را توجيه كند. يكي مي گفت كه صرع داشته، ديگر ميگفت كه زمين خورده و دندانش زبانش را بريده است. علّت هر چه بود بماند، ولی این رویداد آثار خودش را گذاشته بود و دوستانش كاملاً روحيّهی خود را باخته و متاثر شده بودند.
#داستان_زندگی
#عظیم_سرودلیر