❣﷽❣
🍁#سینه_زنی_شام_غریبان
▪️#شام_غریبان
▪️#دشتی
🍁#ساده_خوانی
فلک سر در گریبان حسین است
شب شـام غریبـان حسین است
🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان
زمیـن و آسمــان را غــم گرفتــه
بــه مقتـل فاطمــه ماتـم گرفتـه
همـه امشب نماز شب بخوانیـد
ولـی پشت ســر زینــب بخوانیـد
🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان
بگــرد ای آسمــان بـا آه و نالـــه
به صحراگم شده طفل سه ساله
ز اشک دیـده صحـرا را بشوییـد
گــــل خو نیــن زهــــرا را بجوییــد
🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان
همه گل های زهــرا گشته پرپر
ز تیــر و نیـزه و شمشیر و خنجـر
زنـد مـرغ دلـم امشب پـر و بــال
گهی در علقمه،گاهی به گودال
🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان
شب فریاد وسوز واشک وآه است
محمّـــد در کنـــار قتلگــاه است
🍁حسین جانم حسین .. جانم حسین جانم جانم حسین جانم ..جانم حسین جان
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#میانخیمهوگودالدویدهیکسرهزینب
چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده
چقدر خورده زمین و گمان کنم که بُریده
و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب
دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد
رسید موقعِ غارت برای پیرهن آمد
ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب
میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن
حرامی است و حرامی حسین چشم تو روشن
هزار دشمن و یک زن همه برابر زینب
به ناله گفت نخندید به خاک و خون ننشانید
به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید
زد آنقدر زِ جگر داد سوخت حنجرِ زینب
"سری به نیزه بلنداست در برابر زینب
خداکند که نباشد سر برادر زینب"
رسیده ناقه* کجایی امیر لشکرِ زینب
#حسنلطفی
گریز به روضه ی صبح یازدهم
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله۰ تعالی فرجه الشریف
آمدی در بین ما ، امّا تو را نشناختم
هی زدی من را صدا امّا تو را نشناختم
ای غریب فاطمه دائم کنارم بوده ای
موقع درد و بلا امّا تو را نشناختم
گر سراغم آمده ،بیماری صعب العلاج
داده ای من را شفا امّا تو را نشناختم
آمدم با صد امید و آرزوی وصل تو
زیر خیمه ی عزا اما تو را نشناختم
گاه بین گریه کن ها گاه با هر سینه زن
خواندمت با هر نوا اما تو را نشناختم
در شب جمعه برای دیدنت یابن الحسن
آمدم کرب وبلا اما تو را نشناختم
تا بیایی بزم ما خواندم کنار علقمه
روضه ی دست جدا اما تو را نشناختم
.....
گفت زینب: ای حسینم، آمدم در قتلگاه
در میان کشته ها امّا تو را نشناختم
آمدم با آه بین لاله های پرپرت
پرپر از دست جفا ،امّا تو را نشناختم
دفن بودی زیر سنگ و خنجر و سرنیزه ها
بود جسمت آشنا اما تو را نشناختم
رأس تو بر نیزه ها رفت و تن صد چاک تو
بین مقتل شد رها اما تو را نشناختم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_6032623931960067501.mp3
1.4M
#زمینه
#شام_غریبان_امام_حسین
#سبک_نوشته_مقتل
#دوباره_روضه
🔘🔘9⃣1⃣1⃣🔘🔘
☑️بنداول
دوباره روضه روضه ی اسارته
دوباره روضه از وقوع غارته
دوباره روضه روضه ی جسارته
دوباره روضه
....
ببخشن سادات نا نجیبا رسیدن
ببخشن سادات خلخالارو دزدیدن
ببخشن سادات گوشا رو می دریدن
ببخشن سادات
.....
اجرک الله صاحب الزمان
برا مصیبتای عمه جان
وقتی رو نیزه رفت سر حسین
رفتن به سمت خیمه زنان
آه و واویلا من الکرببلا
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند دوم
دارم می سوزم با دله غرقه به خون
دارم می سوزم توی شام غریبون
دارم می سوزم از آتیش و تازیون
....
دارم می سوزم
شده سهم ما رنج و داغه کربلا
شده سهم ما سوختنه تو خیمه ها
شده سهم ما سیلی های بی هوا
شده سهم ما
.....
شد تن بچه ها پر آبله
از خار و شلاقا و سلسله
شدیم اسیر این حرومیا
سنان و ضجر و شمرو حرمله
😭
آه و واویلا مِن الکرببلا
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند سوم
دارم می سوزم بی قرارو مضطرم
دارم می سوزم غرق خون برادرم
دارم می سوزم افتادی برابرم
دارم می سوزم
پناهه خواهر ببین دسته بستم و
پناهه خواهر ببین حاله خستم و
پناهه خواهر بازوی شکستم و
پناهه خواهر
حرمله پیشه چشمای رباب«س»
می خنده رو زمین می ریزه آب
قاتل تو رسیده رو به روم
دست من و می بنده با طناب
آه و واویلا مِن الکرببلا
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5935808772038461729.mp3
994.3K
#زمینه
#شام_غریبان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#چقد_سخته
😭
☑️بند اول
چقد سخته
بین دشمنا و نامردا
مابین گرگای یک صحرا
پا برهنه باشی و تنها
.....
سخته که کبوتر باشی ولی
بسوزه بالت توی آشیون
سخته که به جای آب و غذا
بخوری سیلی و یا تازیون
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
☑️بنددوم
این نامردا
چشم عباس و که دور دیدن
تا به بچه ها میرسیدن
زر و زیورا رو دزدیدن
.....
غارت شد النگوی بچهها
گوشواره ی گوش دخترتو
می بردن جلوی چشم رباب(س)
گهواره ی علی اصغر تو
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
☑️بند سوم
این نامردا
خیلی قلب مارو خون کردن
بچه هاتو نیمه جون کردن
با سنگ رأس تو نشون کردن
لعنتِ خدا بر کعب و سنان
لعنت به شمر و ضجر و حرمله
خیلی بچهها تو دادن عذاب
وقتی جا می موندن از قافله
سلامٌ قلبِ الزِّینبِ الصَّبور
─┅═ঊঈঊঈ═┅┅═ঊঈঊঈ═┅─
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_6032699927111402880.mp3
824.2K
#روضه #واحد #شور #زمینه
#سبک_همه_کاره
#شام_غریبان
#چیکارکنم_آه
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
چیکار کنم آه ای خدا
خیمه هادارن میسوزن
دارن حرومیا همه ش
به خیمه ها چشم میدوزن
به جای تسلیت دارن
هی دلا رو میسوزونن
باتازیونه ماهارو
روی خارا می دُوونن
🔘
یکی میادبه سمت ما
مارو باسیلی میزنه
یکی دیگه با خشونت
گوشواره ها رو میکَنه
🔘
هرکی رسید مارو میزد
میون اون اتیش ودود
اهل حرم گریه کنون
باتن مجروح وکبود
حسین من ضیاء هردوعین من
🔘➖➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
داروندارخیمه رو
دارن به غارت میبرن
عباس کجایی ببینی
مارو اسارت میبرن
🔘
اون روز اول یادمه
تا اومدیم این سرزمین
زانو رکاب کردی داداش
ازمرکب اومدم پایین
🔘
حالا کجایی ببینی
خیلی میدن ماروعذاب
ببین که چه جوری
دست ما ها رو باطناب
🔘
کجایی تاکه ببینی
اسیره قومه بی حیام
بااین دله زاروحزین
توجمع این نامحرمام
حسین من ضیاء هردوعین من
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
از بعد گودال بلا
یکسره دارم اضطراب
غش میکنه رقیه و
بندنمیاد اشک رباب
🔘
قلب مارو شیکوندن
به زخم ما نمک زدن
جلوسر بریدتون
خیلی به ماکتک زدن
🔘
دنبال ما دویدن و
امون مون و بریدن
بی حیا های لعنتی
معجرامون و کشیدن
🔘
باید که آماده بشیم
برای رفتن به شام
برای شلاق و لگد
خاکستر وسنگ از رو بام
حسین من ضیاء هردوعین من
🔘➖➖➖➖➖🔘
#شاعراستادڪربلایے_مجیدمرادزاده
.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
آنقدر ناله شدم تا جگرم ریخت حسین
آنقدر اشک که مژگان ترم ریخت حسین
موی من تار به تارش شده پیش تو سفید
مثل پائیز شدم برگ و برم ریخت حسین
منکه پیرِ تو شدم پیرتر از این مپسند
به جوانِ تو قسم بال و پرم ریخت حسین
نکن ای صبح طلوع ، کاش نیاد که فقط
غم عالم به دلِ شعلهورم ریخت حسین
حق بده خاک به روی سرِ خود میریزم
فکرِ فردات چه خاکی به سرم ریخت حسین
خار در پشت حرم چیدی ودستت خون شد
زخمِ دستِ تو که دیدم جگرم ریخت حسین
در میان حرمت حرفِ امان نامه شده
دیدم اشکی که زِ چشمِ قمرم ریخت حسین
کُشت دلشوره مرا حال رُبابت بد شد
طفلِ بی شیر بهم دور و برم ریخت حسین
زود برگرد مدینه که نگویم فردا
بعدِ تو جمع حرامی به حرم ریخت حسین
تا نگوید لب گودال سکینه با من
آنقدر زخم زدندش ، پدرم ریخت حسین
تا نبینی به کنار دو سهتا طفل یتیم
خیمهی شعله وری روی سرم ریخت حسین
تا نبینی که به حال من و تو میخندد
آنکه شلاق به پشت و کمرم ریخت حسین
تا رُبابت به سر ِنیزه اشاره نکند
وای از سنگ ببین که پسرم ریخت حسین
حق بده جان بکَنَم پیشِ تو از حال روم
تو بگو من چه کنم جای تو گودال روم
حسن لطفی
@marsiyeeh
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
رفت زیر سم مرکب پیکرش الفاتحه
ریختند از هر طرف دور و برش الفاتحه
حمد و توحیدی بخوانید ای عزیزان حسین
زیر و رو شد آیههای کوثرش الفاتحه
یک طرف پیراهنی که یادگار مادر است
یک طرف انگشت با انگشترش.. الفاتحه
هرکه هرچه خواست از گودال با خود برد و بعد
شمر آمد تازه بالای سرش الفاتحه
خنجرش را با سر شمشیر خولی تیز کرد
بعد رفت آرام سوی حنجرش الفاتحه
کاش میشد لااقل از رو به رو ذبحش کند
پشت و رو شد پیش چشم مادرش الفاتحه
زینب آنجایی که رفتی روی نیزه جان سپرد
یکصدا شادی روح خواهرش الفاتحه
محمود یوسفی
@marsiyeeh
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
غریب و تشنه و افتاده قتلِ صبرش چیست
بریدنِ سر او ماجرا نمی خواهد
حسینِ فاطمه جان دادنش مسجَّل بود
سرش بریده شدن از قفا نمی خواهد
کسی که خون زیادی زِ پیکرش رفته
دگر گرفتن جانش عصا نمی خواهد
به پیکرش ردِ شمشیر و صورتش ردِ سنگ
بس است سینۀ او ردِّ پا نمی خواهد
شما که این همه از روبرو زدید او را
زِ پشتِ سر زدنِ بی هوا نمی خواهد
همین که سر زِ تنش شد جدا دگر کافیست
دگر زدن به سرِ نیزه ها نمی خواهد
حسینِ ما کفنش گرد و خاک صحرا شد
بنی اسد بدنش بوریا نمی خواهد
اسیر کردنِ یک دختری که ترسیده
صدای هلهله و ناسزا نمی خواهد
اسیر کردنِ هشتاد و چار کودک و زن
اهانت و سخن نا بجا نمی خواهد
مهدی مقیمی
@marsiyeeh
#امام_حسین
#روز_عاشورا
دلخوشی هایِ کم ِ دور و برت را بردند
بد زمینگیر شدی! بال و پرت را بردند
روی دستان تو با تیر سه پر؛ پرپر شد
گوش تا گوش...دهان پسرت را بردند
چشمت از داغ جوان تار شد و کم سو شد
میزدند و همه نام پدرت را بردند
علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت
کمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند
با وضو نیزه-زنان وارد گودال شدند
آن عقیقِ یمنِ شعله ورت را بردند
چکمه هایت را با نیزه درآورد کسی
تیرباران شده بود و سپرت را بردند
تا بگیرند دو سه جایزه از دست یزید(لع)
دست و پا میزدی آقا خبرت را بردند
پیش زینب(س) به تو بسیار جسارت کردند
غارتت کرده و بر نیزه «سرت» را بردند!
مرضیه عاطفی
@marsiyeeh
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
ای شاه بی لشکر بگو پس لشکرت کو؟
گر تو سلیمانی بگو انگشترت کو ؟
ظرف دو ساعت این همه نیزه شکسته؟
بوی تو می آید بگو پس پیکرت کو ؟
با ناله های فاطمه اینجا دویدم
گر تو حسین مادری پس مادرت کو؟
یک جای بوسه در تنت باقی نمانده
خاک دو عالم بر سرم موی سرت کو ؟
آقای من پیراهنت کو ؟ خاتمت کو ؟
سیمرغ قاف عاشقی بال و پرت کو ؟
گیرم سرت را از قفا آقا بریدند
آن بوسه ای که داده ام بر حنجرت کو ؟
از تو توقع دارم ای تندیس غیرت
برخیزی از زینب بپرسی معجرت کو ؟
این دشت دشت چشمهای خیره سر شد
آقا کمک کن خواهرت را دخترت کو
علی اکبر لطیفیان
@marsiyeeh