آه ای حسین من
ای نور عینم
راس تو میرود بالای نیزه ها
من زار میزنم بر پای نیزه ها
اه ای ستاره دنباله داره من
زخمی ترین سر نیزه سوار من
آه ای حسین من
ای نور عینم
ای بی کفن چه با این پاره تن کنم
با چادرم تو را باید کفن کنم
من میروم ولی جانم کنار توست
تا سالهای سال شمع مزار توست
آه ای حسین من
ای نور عینم
با گریه امدم اطراف قتلگاه
گفتی که خواهرم برگرد خیمه ها
بعد از دقایقی دیدم که پیکرت
در خون فتاده و بر نیزه ها سرت
آه ای حسین من
ای نور عینم
#سایه_ی_سرت
#کاروان_اسرا
شد دلخوشی برای سرم سایه ی سرت
آرامش دو چشم ترم روی اطهرت
آیات سجده دار بخوان روی نی که من
با دست بسته سجده کنم در برابرت
بهر گریز روضه ی روز و شبم بس است
آن بوسه ای که من زده ام روی حنجرت
از بعد ِظهر ِ روز دهم قامتم خمید
سروم شده ست خم ز غم یاس پرپرت
لیلا دراین میان شده مجنون چو دیده است
صدها هلال شد قمر روی اکبرت
سرتاسر مسیر ِ سرت سرخ گشته است
از قطره های خون ِ کف پای دخترت
دارد همیشه روی لبانش دعا رباب
تا که نیفتد از سر ِ نی رأس اصغرت
قلبت هزار مرتبه در کربلا شکست
یک مرتبه فقط شده رأسم مکسّرت
بهر تداعی شرر کوچه کافی است
فکر طناب بسته به دستان خواهرت
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
#وحید_محمدی
#مناجات_با_امام_زمان
#شعر_امام_زمان #کاروان_اسرا
#کوفه #شام
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#حسین_من
#مسیر_کوفه_تا_شام
شیب الخضیب بر سر نی ها،حسین من
قرآن آیه آیه ی زهرا ،حسین من
بنگر که قلب خواهر تو بی قرار شد
با قاتلت به شام بلا رهسپار شد
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
دارم به گونه از غم تو اشک مستدام
من بین سلسله، تو سر ِ نیزه ی عدو
از عمد می شوم همه دم با تو روبه رو
گل زخم های روی سرت می کشد مرا
زنجیر گردن پسرت می کشد مرا
ما را سوار ناقه ی عریان نموده اند
با قصد طعنه ،شعر شهامت سروده اند
هر کودکی که ناقه نشین شد در این مسیر
از اوج ناقه نقش زمین شد در این مسیر
بنگر که با شکنجه ی اعداء روانه ایم
در اضطراب ِ کعب نی و تازیانه ایم
هرجا بهانه ی تو گرفته سه ساله ات
نیلی شده ز دست جفا روی لاله ات
از لحظه ای که رأس تو را روی نیزه دید
گیسوی شانه خورده ی دستت شده سپید
از بس که داغ دیده دگر نیمه جان شده
یک کودک سه ساله چگونه کمان شده
یادم نرفته عصر دهم ،گوش پاره اش
سوقات کربلا شدن ِ گوشواره اش
وقتی شنید با لب تشنه شدی شهید
گویی حیات دختر پاکت به سر رسید
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
گریز به کاروان اسرا
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
عاقبت می رسد آن روز که مولا برسد
منجی کلّ جهان ،یوسف طاها برسد
وارث کلّ مناقب، صاحب خُلق نکو
مظهر هر صفت خالق یکتا برسد
سیزده نور ِخلاصه شده در یک خورشید
سحر ِ خاتمه بر هر شب یلدا برسد
پا گذارد به روی دیده ی ما حضرت عشق
دلبر اصلی هر دیده ی شیدا برسد
ناخدای دل ما می رسد از راه و سپس
کشتی گمشده بر ساحل دریا برسد
با معزّالمؤمنین،یک سو شود شیعه عزیز
سوی دیگر موسم خواری اعدا برسد
او چو آید بکشد تیغ علی را ز نیام
وقت آتش زدن قاتل زهرا برسد
مادرش بین شرار در و دیوار هنوز
منتظر مانده که از جانب صحرا برسد
منتظر مانده حسین بن علی در یم خون
منتقم ، با عَلَم حضرت سقا برسد
تازه مانده ست هزار و نهصد وپنجاه زخم
بر تنش تا سحری اصل مداوا برسد
زمزمه شد به لب رأس بریده، سر ِ نی
عاقبت منتقم ِ زینب کبری' برسد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#سبک_136_محرم
#صبح_روز_یازدهم
#کاروان_اسرا2
#زبان_حال__حضرت_زینب_علیهاالسلام
یه کاروون،قامت خمیده
همراه هجده ، سر بریده
یه تازیونه ، جواب ناله س
همراهی زجر،درد سه ساله س
منو برده دشمن
با دستای بسته
بدون گناهی
دلم رو شکسته
اسیر دشمنا ،عزیز حیدرم
به روی نیزه هاس، سر برادرم
من خواهرحسین،مظلومه زینبم...
یا
جا مونده ازبلا،ام المصائبم....
یا
من خواهر حسین،ام المصائبم...
🌸🌸🌸🌸🌸
دوباره بیدار،بی بی ربابه
بدون اصغر،چطور بخوابه
با یاد طفلش ، نداره تابی
اگر چه تشنه س،نخورده آبی
یه تیر سه شعبه
اونو خون جگر کرد
گرفت اصغرش رو
اونو محتضر کرد
دیگه روی چشاش،همیشه بارونه
از داغ روی داغ ، زنده نمی مونه
🌸🌸🌸🌸🌸
همش رقیه ، بهونه گیره
از هجر بابا،داره می میره
نشسته سیلی،به روی ماهش
سر روی نی ، شده پناهش
چقد غُصّه دیده
که قدّش خمیده
بمیرم به غیراز
جسارت ندیده
برادرم بیا ، سه سالتو ببر
از ناله هاش ببین،دیگه شکست کمر
من خواهرت حسین،مظلومه زینبم...
یا
جا مونده ازبلا،ام المصائبم....
یا
من خواهر حسین،ام المصائبم
📝علی مهدوی نسب
❣﷽❣
🍁#سینه_زنی_حضرت_زینب_ع
🍂#آقای_پویانفر
@majmaozakerine
حسین جان
به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
کنار تن بی سرت کاسهٔ آب گذاشتم
واویلا
حسین جان
تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه
خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه
واویلا
صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم
نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم
صدا می زدم مادرت رو یامظلوم
به دامن بگیره سرت رو یامظلوم
🍁🍂حسین جان حسین جان
به صحرا
سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو
بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو
واویلا
تا حالا
از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت
واویلا
بهآتیش کشیدن حرم رویامظلوم
نبودی شکستن سرم رو یامظلوم
ندیدی چشای ترم رو با غیرت
شلوغی دور و برم رو یا مظلوم
🍁🍂حسین جان حسین جان
بمیرم
گلوی بریده ت همیشه به یادم می مونه
روی چادر سوخته ی من هنوز رد خونه
واویلا
بمیرم
که تو نیزه خوردی و اون نیزه معلومه داغ بود
خدا میدونه واسم اون بدترین اتفاق بود
واویلا
سرتوکه رونیزه ها رفت یامظلوم
همش چادرم زیرپا رفت یامظلوم
جلو چشم نامحرما من افتادم
پناه غریبیم کجا رفت یا مظلوم
صدا می زدم مادرت رو یامظلوم
به دامن بگیره سرت رو یامظلوم
🍁🍂حسین جان حسین جان
به لحظهٔ بریدن سرت آه می کشم
برای پاره های پیکرت آه می کشم
به اشک ونالهٔ خواهرت آه می کشم
برای ضجه های مادرت آه می کشم
از گودال صدا میاد ؛ شمر داره کجا میاد
خولی داره واسه چی سمت قتلگاه میاد
🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#سبک_135_محرم
#واحد_سنگین
#صبح_روز_یازدهم
#کاروان_اسرا1
درددل حضرت زینب علیهاالسلام با پدر گرامی اش آقاامیرالمؤمنین علیه السلام
(کاروان اسرا به سوی کوفه وشام)
(به سبک قدم قدم)
جواب:
واویلتا،واویلتا،قرار من جامونده توی نینواس
واویلتا، واویلتا، سر برادرم به روی نیزه هاس
واغربتا،واغربتا..
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بی تابم،چشم من غم باره
چندروزه درتب دلداره
سرگردون وغریب صحرا
یه کاروون بی سرداره
نگاه کن دختره تو پیره
از غصه ها داره می میره
هرلحظه روی لبها ذکر ِ
روضه ی قتلگاه می گیره
بابا ببین ، زینب تو ، داره میره با غصه های کربلا
باناله ی حسین حسین،باشمر وحرمله سوی شام بلا
🌸🌸🌸🌸🌸
سکینه مثل ابر می باره
از زندگی دیگه بی زاره
نشسته روی پای نازش
جای صدزخم سنگ وخاره
رقیه چند شبه بیماره
خدا کنه دووم بیاره
کی رباب دیگه آروم میشه
از فکر اصغرو گهواره
بابا ببین ،نمونده تاب ،نشسته می خونم نماز نافله
چشای من،نداره خواب،یادم نمیره خنده هاوهلهله
📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه حضرت زینب
سبک خرابه چراغونه امشب
ایام اسارت
تو رفتی و دلخونه زینب
تو رفتی و محزونه زینب
تو رفتی و گریونه زینب
پریشونه زینب
داداش نبودی ببینی من و توی بازار
داداش نبودی ببینی من و بین انظار
داداش نبودی ببینی من و بین اشرار
نبودی ببینی من و زار
بند دوم
تو رفتی و غم داره زینب
تو رفتی و بیماره زینب
تو رفتی و بیچاره زینب
شد اواره زینب
داداش نبودی ببینی که اینا چه پستن
داداش نبودی ببینی که حرمت شکستن
داداش نبودی ببیتی که دستامو بستن
نبودی ببینی که مستن
بند سوم
تو رفتی و طوفانه زینب
تو رفتی و نالا نه زینب
تو رفتی و رفت جانه زینب
چه گریانه زینب
داداش نبودی ببینی که دیگه اسیرم
داداش نبودی ببینی که دارم می میرم
داداش نبودی ببینی که از غصه پیرم
نبودی بینی اسیرم
رضا نصابی
#امام_حسین_علیه_السلام
#نیزه #اسارت
.
.
سری به دست عدو روی نیزه ها میرفت
هزار بغض گلو روی نیزه ها میرفت
مگر که مصحف نوری ورق ورق شده بود...؟!!
که آیه آیه او روی نیزه ها میرفت
.
(هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست:)*
"خضاب بسته به مو روی نیزه ها،میرفت"
مگر به شوق کدامین نماز خواندن بود؟
( ز خون گرفته وضو روی نیزه ها،میرفت)**
.
زبان زبان نگاهست بین شمس و قمر
چقدر راز مگو روی نیزه ها، میرفت...
.
نگاه دخترکی سمت نیزه برمیگشت
نگاه خیره به او روی نیزه ها ،میرفت
ربابماند و سوالی که مشک آب چه شد؟؟!
سکوت تلخ عمو روی نیزه ها،میرفت....!!
.
#عباس_جواهری_رفیع
.
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم