07-Shoor-Nariman Panahi--Meshki Poshan 1399.mp3
10.97M
شور ( حسین جان چقد خوبه باز دیدم مجلس ...)
#حاج_نریمان_پناهی
جلسه مشکی پوشان ۱۳۹۹/۵/۳۰
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#کربلا
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
|⇦•به سینه میزنیم با یادِ علی..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام به امید باز شدن مسیر #پیاده_روی_اربعین و استجاب دعای مومنین به نفس حاج امیر کرمانشاهی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
به سینه میزنیم با یادِ علی
با روح ناظم با نادِ علی
حسینِ وقتی که تنها کس ما
جواد ذاکرِ دل واپس ما
دستاتُ بالا بیار اجازه بگیر
از شاه نینوا ، از بی دست کربلا..
سرت رو خم کنُ رویِ سرت بزار دستاتُ
ببین رویاتُ ، ضریح آقاتُ ..
ای شه کربلا ، سلام علیک
ای سر از تن جدا سلام علیک
سیدی یک نظر سویِ ما کن
قسمتِ ما همه کربلا کن
شکر خدا را که در پناه حسینیم
عالم از این خوب تر پناه ندارد
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
ــــــــــــــــــ
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#ویژه_ایام_محرم
#سینه_زنی
#اربعین
•┄┅══༻○༺══┅┄•
✅ وب سایت↶
www.babolharam.net
↜سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
↜ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
↜تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
↜اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#امام_سجاد
كوچه های مدینه وُ بوی
زخم های تنی كه می آید
چشم های سپیدِ یعقوب و
بوی پیراهنی كه می آید
مرد سجّاده ای كه درک نكرد
هیچ كس آیه ی مقامش را
در هیاهوی شهرِ كوفه نداد
هیچ كس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شَوَد
دیدنِ شیرخواره ای كافی ست
تا صدایش به گوش ما برسد
دیدن گوشواره ای كافی ست
وقت افطار كردنش هر شب
تا كه چشمش به آب می افتاد
تشنگیِ ضَریحِ لب هایش
یادِ طفلِ رباب می افتاد
من نمی دانم این كه خاكستر
چه به روز سَرِ امام آورد
زیر زنجیر پیكر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست كوفه راحت شد
سنگِ طفلان شام را چه كند؟
گیرم از دست كوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه كند؟
تا كه این مرد قافله زنده ست
حرفی از طفلِ كاروان نزنید
پیش این مردِ گریه، جانِ حسین
حرفی از چوب خیزران نزنید
علی اكبر لطیفیان
@deabel
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
#محمدجواد_شیرازی
▶️
تنها نه این که داده رزق نوکران را
بخشیده آب و نان بنده پروران را
@hosenih
معشوق ها دلداده ی حب الحسین اند
عشقش مُسَخَّر کرده قلب دلبران را
هر کس که مشمول نگاه رحمتش شد
هرگز نمی خواهد عطای دیگران را
گریه برایش خیرِ بی مانند دارد
حتی مقرب می کند پیغمبران را
نامش که زینت بخشِ عرش و اهل آن است
تا اوج مستی می برد نوحه گران را
دیوانگی ما در این میخانه، لطف است
بخشیده زهرا این جنون بیکران را
یک عمر داغ سینه ی عریان ارباب
آتش زده جان و دل جامه دران را
باید چگونه با پر زخمی، عقیله
پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را
@hosenih
باید چگونه زینب کبری ببیند
در شام، بر کام امامش، خیزران را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#امیر_عظیمی
▶️
دلم از روز ازل تنگ تو بوده است حسین
به لبم ذکر تو آهنگ تو بوده است حسین
@hosenih
در صف سینه زنان این همه سال از عمرم
آن چه بر سینه زدم سنگ تو بوده است حسین
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_سجاد
تو یادگار حسینی که کربلا دیدی
شبیه عمّهی مظلومهات بلا دیدی
"سری به نیزه بلند است" را شما دیدی
و غارت حرم و خیمهگاه را دیدی
دو چشم گریهی تو تا همیشه آباد است
در این سکوت تو صدها هزار فریاد است
برای گریهـات آقا اشاره کافی بود
همین که چشم تو بینَد سهساله کافی بود
گلوی نازک یک شیرخواره کافی بود
به آبدادن ذبحی نظاره کافی بود
تو را به غصّه چهلسال مبتلا دیدند
به لحظهْلحظهْ گریز تو کربلا دیدند
اگرچه عصر دهم قسمت تو غم گردید
که سایهی پدرت از سر تو کم گردید
نصیب تو فقط آه و غم و الم گردید
ز بار غصهی یاران قَدِ تو خم گردید
اگرچه تبْ نگهت را ز درد، تیره نمود
خدا برای امامت تو را ذخیره نمود
دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت
دو پلک چشم ترِ تو همیشه باران داشت
همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت
به سینه روضهی مکشوف چون هزاران داشت
سهشعبه دیدی و تیر و گلوی اصغر را
تو تیغ دیدی و خنجر به روی حنجر را
به نوک نی سرِ خورشید ماه قافله بود
نگاهبان سر شیرخواره حرمله بود
به دست و پای تو در این مسیر سلسله بود
غمی که کُشته تو را شام بود و هلهله بود
شهادت ارث شما بود و اعتبار شما
به ظلمْ سوی اسارت کشید کار شما
چه رفت بر دل غمدیدهات به دفن پدر
درون قبر زدی نالهای ز سوز جگر
سری نمانده کنی رو به سوی قبله دگر
رواست خون بشود جاری از غمت ز بصر
به دفن شاه شهیدان کفن نبود آنروز
به زیر آن همه نیزه بدن نبود آنروز
وحید دکامین
@deabel
#امام_سجاد
بعد از آن واقعهٔ سرخ، بلا سهم تو شد
پیکر سوختهٔ کربوبلا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، هفتاد و دو آیینه شکست
ناگهان داغ دل آینهها سهم تو شد
بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست
بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت
خطبهٔ اشک برای شهدا سهم تو شد
بعد از آن واقعه در هرولهٔ آتش و خون
در شب خوف و خطر خطبهٔ «لا» سهم تو شد
بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم
خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد
خیمهٔ نور تو در فتنهٔ شب سوخت ولی
کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای زینت سجادهٔ عشق
از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد
بعد از آن واقعه، ای کاش که میمردم من
مصلحت نیست بگویم که چهها سهم تو شد
بعد از آن واقعهٔ سرخ حقیقت گل کرد
کربلا در تو درخشید خدا سهم تو شد
رضا اسماعیلی
@deabel
#امام_سجاد
نگفته ام غم دل را نگفته بسیار است..
غمی که میکُشدم عاقبت غم یار است
به یاد خواب رقیه به یاد حمله زجر..
زمان خواب،دو چشمم همیشه بیدار است
تورو خدا جلویم گوسفند سر نبرید
دلم ز دیدن این صحنه سخت بیزار است
صدای گریه نوزاد میکشد مارا!
خداکند که بخوابد!رباب تبدار است
نمیروم سر بازار دردسر دارد
عذاب هرشب من ازدحام بازار است..
حصیر پهن نکردم به خانه ام اصلا
حصیر روضه ی مکشوفه ی من زار است
هنوز بعد چهل سال درد پا دادم
هنوز بر کف پایم نشانی خار است
هنوزجای غل وسلسله ب گردنم است
هنوز چشم من از مشت بی هوا تاراست
آهای مردم "اَذَلَّ عزیزنا"یعنی
محله ای بروی که هجوم اشرار است
مقابلم به زن و بچه ام اهانت شد
امان ز غربت مردی که بدگرفتار است
سیدپوریا هاشمی
@deabel
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_در_مسیر_کوفه_و_شام
#حسن_کردی
▶️
می روی نیزه نشینم کمی آهسته برو
تا تو را سیر ببینم کمی آهسته برو
از رد بوسه ی من نیزه نشینت کردند
اسب ها رد شده و نقش زمینت کردند
@hosenih
از سر نی به من و قافله احسان کردی
صورتت را سپر سنگ نوازان کردی
من اسیر تو شدم مهر تو در سر دارم
لحظه ای نیست که چشم از سر تو بردارم
همه شب سر زده، خورشید شدی تابیدی
روی نی دور سر قافله می چرخیدی
@hosenih
من و یک قافله کودک،همه سیلی خورده
خواهرت آینه ی توست، اگر پژمرده
جان نمانده ست حسینم به تنم اما حیف
تا حد مرگ سپر شد بدنم اما حیف
صورت کودک تو سوخت،خجالت زده ام
ضربه او را به زمین دوخت، خجالت زده ام
@hosenih
خنده ای مست به دنبال عذاب آمده است
باز هم حرمله با کاسه ای آب آمده ست
گله ای نیست از این زخم از این تنهایی
ما ندیدیم در این مرحله جز زیبایی
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب
پر می کشد دلم به تمنای نیزه ات
دنیای دیگری شده دنیای نیزه ات
جانی بده دوباره... به من نه به دخترت
تا جان نیامده به لبش پای نیزه ات
ترسانده است فاطمه کوچک تورا
خون های جاری از قدوبالای نیزه ات
یک بوسه بود سهم من از آن گلوی خشک
باقیش گشته قسمت لبهای نیزه ات
با دستخط نیزه و خون گلوی تو
افتاده است هرقدم امضای نیزه ات
لج کرده است تیزی سرنیزه با سرت
چیزی نمانده از تو و دعوای نیزه ات
چرخیده است دیده ناپاکشان به ما
این قوم پست بعد تماشای نیزه ات
محمدعلي بياباني
@deabel
#حضرت_زینب
سرت از روی نی با هر تکانی ساده می افتد
بدون سنگ بازی هم گهی بر جاده می افتد
تمام قافله را بهت خواهد برد وقتی که
نگاه دخترت بر این سر افتاده می افتد
نسیم از بین گیسوی تو رد شد قلب من لرزید
نگاهت کی عزیزم بر من دلداده می افتد؟
صدایت را مفسر با سکوتی تلخ پنهان کن
اگر نه کار لبهایت به طشت و باده می افتد
حواس چشم هایت را به من ده سایه ی چشمم
اگر نه چشم تو بر نیزه ی شهزاده می افتد
حسن کردی
@deabel