eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
قلب رو به قبله‌ام را کرد احیا پرچمت ای نفس‌هایم بقربان مسیحا پرچمت هر محرم با هزاران شوق بر تن کرده‌ام رخت مشکی ظاهراً، در باطن امّا پرچمت @hosenih قامت گردن کشان خم میشود بی اختیار هر کجا که میشود از دور پیدا پرچمت بس که مواج است از چندین خیابان دورتر مانده‌ام دریا به چشمم میخورد یا پرچمت!؟ بر سر خورشیدِ گنبد تا می‌افتد سایه‌اش میشود زیباترین تصویر دنیا پرچمت غبطه خوردن کار خاک و آب و آتش میشود باد وقتی عشق بازی میکند با پرچمت @hosenih هر فرازی دیده‌ام با خود فرودی داشته‌‌است «هر چه بالا رفت پایین آمد الّا پرچمت» با تو هر کس بود ماند و بی تو هر کس بود رفت هست از روز ازل تا حشر، بالا پرچمت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سَیِّدَی شَبابِ اَهل الجَنَّة در هیئت حسینم و در هیئت حسن در خدمت حسینم و در خدمت حسن هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن دست کرم حسن شد و احسان حسین شد روح و روان حسن شد و جانان حسین شد قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد از ملت حسینم و از ملت حسن @hosenih در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست اصل بهشت..،سینه‌زنی پای این دوتاست در جنت حسینم و در جنت حسن روح اذان حسین شد و ربنا حسن کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن شیرینیِ حسین حسین است یا حسن در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن" پیر نجف حسینیه را تا درست کرد زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد زهرا غذای هیئتشان را درست کرد نان حسین خورده ام از برکت حسن ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد دور حسین پُر شده با زحمت حسن یک روح در میان دو تن بوده از قدیم پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم پس خاک کربلاست همان تربت حسن @hosenih آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد سیلی‌زدن‌به‌فاطمه او را چه پیر کرد در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد آسیب دید بین گذر غیرت حسن یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت آن گوشوار را که شکستند..، او گرفت این خاطره‌ است اوج غمِ غربت حسن شاعر: و © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سَیِّدَی شَبابِ اَهل الجَنَّة در هیئت حسینم و در هیئت حسن در خدمت حسینم و در خدمت حسن هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن دست کرم حسن شد و احسان حسین شد روح و روان حسن شد و جانان حسین شد قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد از ملت حسینم و از ملت حسن در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست اصل بهشت..،سینه‌زنی پای این دوتاست در جنت حسینم و در جنت حسن روح اذان حسین شد و ربنا حسن کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن شیرینیِ حسین حسین است یا حسن در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن" پیر نجف حسینیه را تا درست کرد زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد زهرا غذای هیئتشان را درست کرد نان حسین خورده ام از برکت حسن ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد دور حسین پُر شده با زحمت حسن یک روح در میان دو تن بوده از قدیم پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم پس خاک کربلاست همان تربت حسن آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد سیلی‌زدن‌به‌فاطمه او را چه پیر کرد در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد آسیب دید بین گذر غیرت حسن یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت آن گوشوار را که شکستند..، او گرفت این خاطره‌ است اوج غمِ غربت حسن شاعر: و
دلتنک جانِ ما در دستِ جانان هست و بس کیست جانان او حسین جان هست و بس قیمتی شد هر کسی شد هیئتی لطف زهرا بر محبان هست و بس باورم را با تو می سنجم حسین نام تو معیارِ ایمان هست و بس گریه بر هر درد بی درمان دواست گریه ای که بر تو ریزان هست و بس آن مسیری را که فرجامش نکوست گریه بر آقای عطشان هست و بس ای مریضِ لاعلاجِ نا امید تربتِ او راهِ درمان هست و بس کربلامان نیست دست این و آن دستِ سلطانِ خراسان هست و بس شاعر:
ی تا هست کربلا دل ما بی پناه نیست عمري که خرج سینه زنی شد تباه نیست مستیِ ما اگر که گناه است، غم مخور در شهر عشق، هیچ دلی بی گناه نیست پایِ رفاقتِ منِ بیچاره مانده است یعنی حسین چون دگران نیمه راه نیست ميعاد گاه‌ِ هر چه فرشته ست کربلا افسوس جا برایِ منِ روسیاه نیست امسال نیز کرب و بلا سهم ما نبود.. با این حساب روی لبم غير آه نیست ** با سنگ می زنند تو را خیلِ کوفیان این سرو ایستاده مگر پادشاه نیست؟ شمر و سنان و حرمله از راه آمدند برخیز! جای خواهر تو قتلگاه نیست شاعر:
ی آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت.. نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است! من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من این است عشقم به حسین.. بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیاتم دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همانموقع  چه کیفی میکنم من با حسین! شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت کربلا غوغاست امروز، آه من جا مانده ام فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ** ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل.. حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه.. قاتلت را مقتل اما غصه ی معجر نوشت شاعر:
دلتنک جانِ ما در دستِ جانان هست و بس کیست جانان او حسین جان هست و بس @hosenih قیمتی شد هر کسی شد هیئتی لطف زهرا بر محبان هست و بس باورم را با تو می سنجم حسین نام تو معیارِ ایمان هست و بس گریه بر هر درد بی درمان دواست گریه ای که بر تو ریزان هست و بس آن مسیری را که فرجامش نکوست گریه بر آقای عطشان هست و بس ای مریضِ لاعلاجِ نا امید تربتِ او راهِ درمان هست و بس @hosenih کربلامان نیست دست این و آن دستِ سلطانِ خراسان هست و بس شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از درک بشر جداست ماشاءالله چون‌ مشتریش خداست ماشاءالله خاک حرم کعبه حرام است به ما خاک حرمش شفاست ماشاءالله @hosenih بیچاره کسانی که ندارند اورا ارباب حسین ماست ماشاءالله فرمود که زیر قبه شاه شهید.. حاجات همه رواست ماشاءالله کشتی حسین از ازل بر آب است او ناجی انبیاست ماشاءالله سنگ از درو دیوار ببارد هرروز بزم غم او به پاست ماشاءالله دست کرمش پر است شکرا لله دورش چقدر گداست ماشاءالله تکلیف دلم میان عباس و حسین یک بام و دوتا هواست ماشاءالله مارا دم مرگ در بغل میگیرد آنقدر که با وفاست ماشاءالله @hosenih در لشکر اربعینی او هستیم فرمانده کربلاست ماشاءالله با این همه زخم باز زیباست حسین زلفش روی نی رهاست ماشاءالله شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای نام تو پناه همه بی پناه ها مشکل گشا و مونس مانده به راه ها @hosenih آدم دخیل توبه به نام شما که بست جبران شدند با تو همه اشتباه ها در روز حشر وارد محشر که می شوی بر دست‌های توست تمام نگاه ها مانند جوون روی مرا هم سفید کن باب نجات زندگی روسیاه ها در کسوت غلامی این خانه میزنم طعنه به تخت و تاج همه پادشاه ها با گریه ی برای تو آرام میشوم با گریه بر تو پاک شوم از گناه ها از آب هم مضایقه کردند کوفیان از آب رودخانه و از آب چاه ها @hosenih تو تشنه بودی و به لبت جان رسیده بود در زیر پای مرکب و پای سپاه ها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم گرفتار حسینم هم گرفتار حسن هم هوادار حسینم هم هوادار حسن با شفا بیگانه ام این درد من را خوش تر است چونکه بیمار حسینم چونکه بیمار حسن @hosenih ای خدا را صد هزاران شکر که لبریز از عشق سرشار حسینم عشق سرشار حسن نیستم میثم ولی لب تر کند جان می دهم در پی دار حسینم در پی دار حسن شیر پاک مادرم تاثیر خود را داشته تعزیه دار حسینم، تعزیه دار حسن هر چه دارم از کرامات حسین است و حسن هم بدهکار حسینم هم بدهکار حسن جور ما را می کشد گاهی حسن گاهی حسین دائما بار حسینم دائما بار حسن هر زمان که غصه دارم می روم سر می نهم روی دیوار حسین و روی دیوار حسن کار ما را حضرت زهرا مشخص کرده است در پی کار حسینم در پی کار حسن بر تنم رخت عزای بچه های فاطمه است هم عزادار حسینم هم عزادار حسن اسمشان وقتی می آید پلکمان تر می شود هم گهربار حسینم هم گهربار حسن @hosenih این یکی شد بی حرم آن دیگری شد بی کفن روز و شب زار حسینم، روز و شب زار حسن .... آتش و مسمار و سیلی و در و دیوار بود روضه ی ناگفته ی قلب شرر بار حسن شاعر: (وامی از شعر آقای ) © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از تو شنیدیم و به جان، پایان ندادیم ما را ببخش از این مصیبت، جان ندادیم @hosenih هرچند، در غوغای ماتم، سَرسپردیم، در معرکه، بی‌سَر، ولی جولان ندادیم در روضه، اشک از چشم، افشاندیم، یک عمر یک قطره، اما، بر لبِ عطشان ندادیم تو زخم خوردی، نیزه خوردی، تیغ خوردی، ما در مقابل، خَم به اَبرومان ندادیم طوری کَرَم کردی، که در هنگامِ غفلت، از ما خطا سر زد، ولی تاوان ندادیم ... هرچند کاری در خورِ شأنت نکردیم، هرچند اغلب، گوش بر فرمان ندادیم @hosenih ما دل به تو دادیم، دل چیزِ کمی نیست این پربها را، برکسی، ارزان ندادیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر آینه دلى ست که حیران کربلاست در هر کجا سرى ست، پریشان کربلاست @hosenih داغى اگر که هست به این سینه داغ توست ماتم اگر که هست ز هجران کربلاست اشک است این که دور حرم را گرفته است آرى فرات دیده ى گریان کربلاست چشمى که روشن است به اشک غم حسین شمعى به بزم شام غریبان کربلاست نوح ائمه گفت که نوحو على الحسین کشتى شکست خورده ى طوفان کربلاست جا دارد از کفن بگریزیم روز مرگ از غربتى که در تن عریان کربلاست افتاده صد ترک به بلور دل رسول از هر ترک که بر لب عطشان کربلاست @hosenih روزِ حسین خون دل از دیده می رود این گریه ى امامِ خراسان کربلاست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ببار رحمت خود را، هميشه بارانی دلم هوای تو كرده خودت كه ميدانی دو ماه گريه برای مصیبت تو کم‌ است چه ميشود كه هميشه مرا بگريانی @hosenih به هر محله كه رفتم به چشم خود ديدم نداشت غير در خانه ی تو خواهانی تو را به جان عزيزت بيا از اين خانه مرا جدا مكن آنی و كمتر از آنی غريبه نيست كسی كه غريبه مي آيد چه زود ميشود اينجا كسی خودمانی مقابل حرم تو مسيحی افتاده كه نيست شرط حسينی شدن مسلمانی نگاه تو به سياهی جُون قيمت داد گران شدند غلامان تو به ارزانی به درد تو كه نخوردم اگرچه ميدانم ولي به كار می آيم برای دربانی @hosenih دوباره آمده اند و دوباره جا ماندم نميشود كه مرا زائرت بگردانی؟ چرا لباس تو را از تنت در آوردند كه اينچنين ته اين قتلگاه عريانی شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهشت جلوه ای از کربلای توست حسین بهشتِ ما حرم باصفای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین به عالَمی درِ دل، بسته ام ز روز ازل مگر به روی تو! این خانه جای توست حسین @hosenih به داغ مرگ عزیزان خود نمی گرییم که اشک ما همه وقف عزای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خون بهای توست حسین زیارت همه پیغمبران، زیارت حق زیارت سرِ از تن جدای توست حسین @hosenih سر بریده به بالای نیزه می بیند نگاهِ دل که به گلدسته های توست حسین سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رَسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی که زخم های تنت آیه های توست حسین... شاعر:استاد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  آن روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم دل خون تر از شقايق دشتِ بلا شديم ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟! @hosenih ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است شكر خدا كه خرج بساط شما شديم غربت سراي ماست عزاخانه ي شما با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم ما را خدا به عشق تو مي بخشد عاقبت ما عاقبت به خيرِ تو در روضه ها شديم گم می شویم تا که تو پیدایمان کنی نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی شاید دلت به حال دل ما بسوزد و فکری برای روز مبادایمان کنی ما یک برات کرب و بلا لای پوشه ایم ساکت نشسته ایم تو امضایمان کنی چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود در بین نوکرانت اگر جایمان کنی ما را هدف ز نوکری ترفیع رتبه نیست مجنون نمیشویم که لیلایمان کنی چندیست مرده ام ز انفاس قدسیت اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی @hosenih حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد باید عنایتی به غزلهایمان کنی بی جذبه ی عصا که به جایی نمیرسم یک جذبه کن که حضرت موسایمان کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آيينه را فراق تو ديوار مي كند اين قلب صاف را مرور زمان تار مي كند مشق حسين كرده ام و باز مي كنم تكليف را معلّم تكرار مي كند @hosenih نَم پس نميدهد دل خونم به غير اشك اين پرده پوشي است كه ستّار مي كند حتي بهشت ارزش اشك مرا نداشت چشمم فقط براي تو كار مي كند گفتم بخر مرا كه نيفتم به دست غير گفتي كه حق معامله با يار مي كند اميد وصل شاه و رعيت محال نيست وقتي حسين روي به بازار مي كند يك پرسش خدا جملات كليم شد شوق تو كام را چه گُهر بار مي كند از جلوه ي مُدام تو عالم ز تو پُر است اين باده كاسه را خُم سرشار مي كند @hosenih من كربلا نديده به كسي جان نمي دهم آخر مرا وصال تو بر دار مي كند عباس را فِرست كه آيد به پيشواز روزي كه خاك دعوت ديدار مي كند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حال ما با تو تا که بهتر شد خبر آمد که روز آخر شد این دوماهه چقدر خوش بودیم زود این روز‌های خوش سر شد @hosenih من دلم باز گریه می خواهد کم برای تو دیده ام تر شد اشک؛بالِ عروج عُشّاق است این دو قطره برای ما پر شد فاطمه خواست..،نوکر تو شدیم هرچه شد از دعای مادر شد کُلِّ ایلم فقیر کوی تواَند... پسرم هم گدای این در شد پیرهن مشکی مرا بردار این لباس آبروی نوکر شد خوب و بد دیده ای حلالم کن عفو کن خاطرت مکدر شد تیغ معشوق سهم عُشاق است خون دلداده نذر دلبر شد کربلا رفتنم که جور نشد یک دعا کن تو،شاید آخر شد ▪️ ▪️ تشنه بودی که پشت و رویت کرد گردنت جرعه‌‌نوشِ خنجر شد بعد تو رو به خیمه آوردند سیلی زجر سهم دختر شد @hosenih گرچه عریانیِ تو، کمْ غمْ نیست داغ اصلی،نبود معجر شد هم‌سفر با سنانِ مست شدن... چه بلایی نصیب خواهر شد شاعر: و © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ا ﷽ ا ای سایه‌ی لطفت همه جا بر سـر مـن گر از تـو جدا منـم تـویی در بر مـن یک عمـر تـو را خطاب کردم مـولا یکبار تـو هم به مـن بگو نوکر مـن شاعر: مرحوم استاد @azizamhosen @yaraliagham
تنها نه این که داده رزق نوکران را بخشیده آب و نان بنده پروران را @hosenih معشوق ها دلداده ی حب الحسین اند عشقش مُسَخَّر کرده قلب دلبران را هر کس که مشمول نگاه رحمتش شد هرگز نمی خواهد عطای دیگران را گریه برایش خیرِ بی مانند دارد حتی مقرب می کند پیغمبران را نامش که زینت بخشِ عرش و اهل آن است تا اوج مستی می برد نوحه گران را دیوانگی ما در این میخانه، لطف است بخشیده زهرا این جنون بیکران را یک عمر داغ سینه ی عریان ارباب آتش زده جان و دل جامه دران را ** باید چگونه با پر زخمی، عقیله پیدا کند در دشت و صحرا، دختران را @hosenih باید چگونه زینب کبری ببیند در شام، بر کام امامش، خیزران را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رویِ دوشِ خود، فقط بارِ غمش را خواستیم هرکه چیزی خواست؛... ما هم، ماتمش را خواستیم اشک می‌ریزیم...؛ ما با اشک، بالا می‌رویم پس فقط گریه، به زیرِ پرچمش را خواستیم از خودش درخواست کن، کم، می‌شود اینجا زیاد، از سرِ خوانِ شهِ عطشان، کمش را خواستیم خوش به حالِ هرکه شد، فانیِ راهِ سرخِ عشق عاقبت، سرباختن، در مَقدمش را خواستیم درد داریم از غمِ دلدار، دردی جانگداز ما از آن‌که، درد داده، مرهمش را خواستیم دیدنی‌های جهان، مالِ شما، ای اهلِ خاکِ ! ما فقط در این جهان، درد و غمش را خواستم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمری است رعیتش همگی بهره برده اند از خیر و رحمتش همگی بهره برده اند "آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند" از خاک تربتش همگی بهره برده اند آن نوکران که در دل خاک آرمیده اند ذیل شفاعتش همگی بهره برده اند ما که به جای خویش، رسولان و اولیاء از نور خلقتش همگی بهره برده اند صاحب پیاله های بهشتی، برای قرب از چای هئیتش همگی بهره برده اند عابس، بُریر، جُون، حبیب، ابن عوسجه تحت ولایتش همگی بهره برده اند اصحاب یک به یک به مواسات، شهره اند از سختی عطش، همگی بهره برده اند ** خالی نمانده دست کسی بین قتلگاه هنگام غارتش، همگی بهره برده اند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاک بودیم و زر شدیم همه بعد از آن معتبر شدیم همه گریه کردیم و نخلمان بَر داد خشک بودیم و تر شدیم همه به سگ کهف اقتدا کردیم مقتدای بشر شدیم همه زاهد از هر نظر شدن بس بود عاشق از هر نظر شدیم همه از دلی که شکسته باده زدیم مَثَل کوزه گر شدیم همه خبر یار را کسی نرساند عطرش آمد خبر شدیم همه حسرت ما به شک مبدل شد "کاش" بودیم، "اگر" شدیم همه نیه شب خاک پای یار شدیم سحرش تاج سر شدیم همه پر ما زیر پای دلبر بود حکم داد و "بِپَر" شدیم همه کارفرمای ما حسین شد و.. تا ابد کارگر شدیم همه صوت "حی علی الحسین" رسید راهی این سفر شدیم همه خواب دیدم که فاطمه آمد.. دور بانو سپر شدیم همه.. ناله زد یا بنی غوغا شد ناله زد خونجگر شدیم همه.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاک بودیم و زر شدیم همه بعد از آن معتبر شدیم همه گریه کردیم و نخلمان بَر داد خشک بودیم و تر شدیم همه به سگ کهف اقتدا کردیم مقتدای بشر شدیم همه زاهد از هر نظر شدن بس بود عاشق از هر نظر شدیم همه از دلی که شکسته باده زدیم مَثَل کوزه گر شدیم همه خبر یار را کسی نرساند عطرش آمد خبر شدیم همه حسرت ما به شک مبدل شد "کاش" بودیم، "اگر" شدیم همه نیه شب خاک پای یار شدیم سحرش تاج سر شدیم همه پر ما زیر پای دلبر بود حکم داد و "بِپَر" شدیم همه کارفرمای ما حسین شد و.. تا ابد کارگر شدیم همه صوت "حی علی الحسین" رسید راهی این سفر شدیم همه خواب دیدم که فاطمه آمد.. دور بانو سپر شدیم همه.. ناله زد یا بنی غوغا شد ناله زد خونجگر شدیم همه.. شاعر:
چنان که داده خدا اختیار را به حسین بده عنان دل بیقرار را به حسین ببین چگونه دعا مستجاب خواهد شد فقط قسم بده پروردگار را به حسین یقین به کام تو خواهد گذشت هر روزش سپرده باشی اگر روزگار را به حسین خودش دوباره تو را زود می‌برد به حرم تو عاشقی کن و بسپار کار را به حسین چنان که جانب خورشید می‌رود ذره خدای من! برسان این غبار را به حسین همه دعای قدم‌های اربعین این است که ای خدا برسان آن سوار را، به حسین اگر محبّ حسینی نترس از محشر چرا که داده خدا اختیار را به حسین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سخت در نفس خود گرفتارم نیست جز‌ معصیت دراین بارم دور افتاده ام ز آغوشت تو به فکر منی و من زارم فیض آماده است و من کورم نور آماده است و من نارم با تو بودم ولی عوض نشدم این همه با گلم ولی خارم مثل خوبان به من محل دادی نه! نگفتی که من گنهکارم تو به رویم نمیزنی اما... چه کنم با گناه بسیارم عمر رفت و اجل رسید و هنوز بنده ی زرق و برق بازارم نیمه شب آمدم که عرض کنم.. عذرخواهم خدای غفارم! تو دوای منی شفای منی نظری کن که سخت بیمارم به سرم فکر کربلا زده است به هوای حسین بیدارم کربلای مرا ضمانت کن برسان تربتی ز دلدارم فاطمه امشب آمده به حرم آرزومند شام دیدارم ناله ی یا بنی خواهد زد به تنت هرکسی که آمد زد.. اهل کوفه چرا نفهمیدند به بزرگان لگد نباید زد.. تو بریده بریده جان دادی خنجرش را کشید و ممتد زد حرمله بر گلوت محکم زد و سنان بر دهان تو بد زد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیست این خسرو مظلوم؟ که خونین بدن است وز دم نیزه و شمشیر، دو صد پاره تن است کیست این مظهر جان‌بازی و ایثار و وفا؟ که به آزادگی و عدل و شرف، ممتحن است او بُوَد چشم و چراغ دل زهرای بتول روشنی‌بخش جهان، نور رخ «ذو‌المنن» است گبر و ترسا و یهودش، چو مسلمان خواهد یار و محبوب ملل، شمع همه انجمن است چه غم ار حسرت دیدار وطن داشت به دل؟ وطنش در دل یاران، شه دور از وطن است او شهید است و نیازش نبُوَد گر چه به غسل آب غسلش همه از خون گلو و بدن است «کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون تا نگویند کسان، جسم حسین بی‌کفن است» (1) «استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند آن هم از ضرب سمّ اسب، شکن در شکن است»(2) دفن کرده چو پدر را پسر بیمارش آن‌ که یعقوب‌صفت، شهرۀ «بیت ‌الحزن» است با سر‌انگشتِ مبارک بنوشته بر خاک این همان قبر شهیدی است که عطشان دهن است این مکان قبلۀ عشّاق جهان خواهد شد «خوشدل»! این تربتِ معشوقِ زمین و زمن است (1) و (2):«جودی خراسانی» شاعر: مرحوم © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هروقت بوده است غم ما زیادتر دست کرامتت شده پیدا زیادتر چشم امید ما به عطا و محبتت قبلا زیاد بوده و حالا زیادتر ای خوش‌به‌حال و روز گدایی که در طلب دستش به سمتت آمده بالا زیادتر وقت اجابت است دل شب، به این دلیل دارد اثر دعای سحر ها زیادتر عاشق حسین بود که در امتحان عشق گفتی: بس است؟ گفت: خدایا زیادتر... روز حساب گریه‌ی بسیار می‌کند چشمی که نیست در غم آقا زیاد، تر این دائم‌البکایی ما بی‌سبب نبود مادر نوشت روزی ما را زیادتر بیهوده نیست شوق دل ما به کربلا دیوانه مایل است به صحرا زیادتر در این حرم مگر چه خبر شد که کعبه هم خواهان نداشته‌ست از اینجا زیادتر از اهل‌بیت قول شفاعت گرفته‌ایم اما امید ماست به زهرا زیادتر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ا ﷽ ا کشتی آشفتگیِ خَلق را ساحل، حسین خوش‌به‌حالِ هر که دارد در دلش منزل، حسین هیچ‌کس با دستِ خالی رد نشد از محضرش اولین و آخرین امید هر سائل، حسین بُغض او یعنی جهنم، حُب او یعنی بهشت روز محشر دوزخ و فردوس را حائل، حسین دل‌خوشیِ ما همین اشک است در یوم الحساب یا اله العالمین! اغفر ذنوبی بِالْحُسین او به فکر کل مخلوقات بود الا خودش عاقبت حتی سفارش کرد بر قاتل، حسین ** شأن او تشت طلا و بزم مِی‌ْخواری نبود آه نور حق کجا و مجلسِ باطل، حسین... ✍ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
ا ﷽ ا برای غربت شاه غریب سینه زدم برای حضرت شیب الخضیب سینه زدم گریستم همه‌ی عمر جای یارانش میان روضه به جای حبیب سینه زدم عزیز فاطمه گفتند عجیب کشته شدی... که بین روضه برایت عجیب سینه زدم شنیده‌ام که سر صبر کشتنت، حالا... به قتلِ صبرِ تو من بی‌شکیب سینه زدم به نوحه‌خوانِ تو گفتم بگو از آب فرات همین که گفت شدی بی نصیب، سینه زدم ✍ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم: حسین با زبانِ اشک‌های بی صدا گفتم: حسین یاد تو مُهر قبولیِ نمازم بوده است در قنوتِ خویش قبل از ربنا گفتم: حسین در مناجات نمی‌دانم چه شد خواستم بر لب بَرم نام خدا، گفتم: حسین ماند هَل مِنْ ناصِرت بی پاسخ اما بارها آمد از کرب و بلا "لبیک" تا گفتم: حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم: علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم: حسین کلُ اَرضٍ کربلا، من تازه می‌فهمم چرا در خراسان، در نجف، در سامرا گفتم: حسین عاشقی گفت: آنچه می‌خواهد دل تنگت بگو... با دلی غمبار گفتم: کربلا؛ گفتم' حسین... ✍ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen