eitaa logo
عزیزم حسین ﷺ♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
168 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
در غروب گرفته پاییز.. نفس روشن بهار رسید آی مردم به جاده اش بروید.. خوش بحال شما نگار رسید @hosenih این سکوت عبث شکستنی است آسمان زمزمه فرستاده مرتضی یک علی به ایران داد فاطمه فاطمه فرستاده کوثر موسوی آل الله آیه ی نوری خدا امد مردها صد قدم عقب بروید بانوی ما به شهر، تا آمد چشمه میجوشد از مناجاتش خاک سبز است از قدمهایش مرد و زن جمله چشمها بسته همه کوراند از تماشایش اهل قم!این امانت رضوی بین شهر شما تک و تنهاست حرمتش را همه نگه داریست چادرش آبروی اهل ولاست نکند دور او شلوغ شود.. نکند محملش تکان بخورد.. آی زنها حواستان باشد دم افطار آب و نان بخورد خانه اش که شدست بیت النور نبردیش به سمت ویرانه دور باشد ز آیه تطهیر چشم سنگین مرد بیگانه @hosenih اهل قم!عمه همین بانو وسط شام دیده اش تر بود با لباس اسیر رد میشد دستهایش براش معجر بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در غروب گرفته پاییز.. نفس روشن بهار رسید آی مردم به جاده اش بروید.. خوش بحال شما نگار رسید این سکوت عبث شکستنی است آسمان زمزمه فرستاده مرتضی یک علی به ایران داد فاطمه فاطمه فرستاده کوثر موسوی آل الله آیه ی نوری خدا امد مردها صد قدم عقب بروید بانوی ما به شهر، تا آمد چشمه میجوشد از مناجاتش خاک سبز است از قدمهایش مرد و زن جمله چشمها بسته همه کوراند از تماشایش اهل قم!این امانت رضوی بین شهر شما تک و تنهاست حرمتش را همه نگه داریست چادرش آبروی اهل ولاست نکند دور او شلوغ شود.. نکند محملش تکان بخورد.. آی زنها حواستان باشد دم افطار آب و نان بخورد خانه اش که شدست بیت النور نبردیش به سمت ویرانه دور باشد ز آیه تطهیر چشم سنگین مرد بیگانه اهل قم!عمه همین بانو وسط شام دیده اش تر بود با لباس اسیر رد میشد دستهایش براش معجر بود شاعر: @babollharam
در غروب گرفته پاییز.. نفس روشن بهار رسید آی مردم به جاده اش بروید.. خوش بحال شما نگار رسید این سکوت عبث شکستنی است آسمان زمزمه فرستاده مرتضی یک علی به ایران داد فاطمه فاطمه فرستاده کوثر موسوی آل الله آیه ی نوری خدا امد مردها صد قدم عقب بروید بانوی ما به شهر، تا آمد چشمه میجوشد از مناجاتش خاک سبز است از قدمهایش مرد و زن جمله چشمها بسته همه کوراند از تماشایش اهل قم!این امانت رضوی بین شهر شما تک و تنهاست حرمتش را همه نگه داریست چادرش آبروی اهل ولاست نکند دور او شلوغ شود.. نکند محملش تکان بخورد.. آی زنها حواستان باشد دم افطار آب و نان بخورد خانه اش که شدست بیت النور نبردیش به سمت ویرانه دور باشد ز آیه تطهیر چشم سنگین مرد بیگانه اهل قم!عمه همین بانو وسط شام دیده اش تر بود با لباس اسیر رد میشد دستهایش براش معجر بود شاعر: @babollharam
پری برای مناجات نیمه شب بدهید نگار آمده پس باده روی لب بدهید مرا همیشه فقیر الحسن لقب بدهید  مرا ز قوم بنی سامرا نسب بدهید سرم که گرم تو شد خوب و سر به راه شدم مسافر سفر "سُرِّ مَن‌ راه" شدم خوشم که محمل لیلی رکاب داد به من مجال دیدن رویش به خواب داد به من خمار بودم و ساقی شراب داد به من شرابی از نجفِ بوتراب داد به من که از نجف بروم سامرا و هو بکشم حدیث عشق تو را به هزار سو بکشم دلم‌ به گیسوی تو بسته است وا نکنی جدا شدم ز همه تا مرا رها نکنی نیاید آنکه مرا خاک زیر پا نکنی بگو چکار کنم گر مرا دعا نکنی حرام‌ باد نفس گرکه نیست پای شما مباد سر به تنم‌ گر نشد فدای شما خدا نوشت خدایی کنی و سر باشی برای من، منِ بی دست و پا پدر باشی به شیعیان گرفتار خود سپر باشی امام مفترض الطاعة بشر باشی من آمدم به سویت از سوی ملیکه قم مرا پناه بده ای امام یازدهم تمام مردم ایران تب شما دارند امید پر زدن سمت سامرا دارند چه اشتیاق عجیبی به آن هوا دارند به دل هوای ضریح جدید را دارند پرم بده روی آن گنبدی که خورشید است کسی شبیه تو آقا کجا و کی دیده است خراب شد حرمت باز زود احیا شد درِ حرم بروی خیل زائران وا شد دوباره دور تو از زائران چه غوغا شد ز نور گنبد تو کل شهر زیبا شد میان‌ صحن از بغض سینه میسوزد دلم برای غریب مدینه میسوزد اگرچه یک حسن فاطمه حرم دارد ولی یکی دگرش غم بروی غم دارد نه گنبد و نه ضریح و نه یک علم دارد و صحن خاکی او اشک و روضه کم دارد برای غربت او تا ابد سخن دارم هرآنچه را که خدا داده از حسن دارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شوق نماز شُکر پدرها چه محشر است وقتی خبر رسیده که نوزاد دختر است دختر چه دختریست کریمه مطهر است در یک کلام مظهر الله اکبر  است ریحانه بهشتی موسی بن جعفر است بار دگر نشسته به منظور دیگری موسای دیگری وسط طور دیگری تابیده شد به عرش خدا نور دیگری زهرا هبوط کرده زمین جور دیگری خیر کثیر خانه باباست کوثر است @hosenih لولاک آمدست برای دو فاطمه پیغمبران شدند گدای دو فاطمه عالم فدای شرم و حیای دو فاطمه ما سجده میکنیم به پای دو فاطمه معصومه مثل مادر خود از همه سر است نشنیده اند از لب او جز رضا رضا دارد تپش تپش دل او یک صدا...رضا طوری دل کریمه گره خورده با رضا وابسته اش شدست دراین سالها رضا خواهر نگو که دار و ندار برادر است آمد به قم رسید گلستان درست کرد چادر تکاند رحمت باران درست کرد چه جنتی میان بیابان درست کرد نوکر برای حضرت سلطان درست کرد بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است جاده به جاده پشت سر یار راه رفت بیمار بود با تن تبدار راه رفت شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت در یک مسیر راحت و هموار راه رفت این شأن واقعی نوامیس حیدر است @hosenih پادرد میکشید ولی خون جگر نبود با مست های بی سرو پا همسفر نبود آزرده از شلوغی بین گذر نبود یعنی اسیر طعنه ی صدها نفر نبود. حالا گریز روضه به یک جای دیگر است آنجا که آفتاب بدون حجاب بود رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود پایین نیزه زیر کتک ها رباب بود درآن میانه صحبت بزم شراب بود بازین چه شورش است که هردیده ای تر است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاک بودیم و زر شدیم همه بعد از آن معتبر شدیم همه گریه کردیم و نخلمان بَر داد خشک بودیم و تر شدیم همه به سگ کهف اقتدا کردیم مقتدای بشر شدیم همه زاهد از هر نظر شدن بس بود عاشق از هر نظر شدیم همه از دلی که شکسته باده زدیم مَثَل کوزه گر شدیم همه خبر یار را کسی نرساند عطرش آمد خبر شدیم همه حسرت ما به شک مبدل شد "کاش" بودیم، "اگر" شدیم همه نیه شب خاک پای یار شدیم سحرش تاج سر شدیم همه پر ما زیر پای دلبر بود حکم داد و "بِپَر" شدیم همه کارفرمای ما حسین شد و.. تا ابد کارگر شدیم همه صوت "حی علی الحسین" رسید راهی این سفر شدیم همه خواب دیدم که فاطمه آمد.. دور بانو سپر شدیم همه.. ناله زد یا بنی غوغا شد ناله زد خونجگر شدیم همه.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاک بودیم و زر شدیم همه بعد از آن معتبر شدیم همه گریه کردیم و نخلمان بَر داد خشک بودیم و تر شدیم همه به سگ کهف اقتدا کردیم مقتدای بشر شدیم همه زاهد از هر نظر شدن بس بود عاشق از هر نظر شدیم همه از دلی که شکسته باده زدیم مَثَل کوزه گر شدیم همه خبر یار را کسی نرساند عطرش آمد خبر شدیم همه حسرت ما به شک مبدل شد "کاش" بودیم، "اگر" شدیم همه نیه شب خاک پای یار شدیم سحرش تاج سر شدیم همه پر ما زیر پای دلبر بود حکم داد و "بِپَر" شدیم همه کارفرمای ما حسین شد و.. تا ابد کارگر شدیم همه صوت "حی علی الحسین" رسید راهی این سفر شدیم همه خواب دیدم که فاطمه آمد.. دور بانو سپر شدیم همه.. ناله زد یا بنی غوغا شد ناله زد خونجگر شدیم همه.. شاعر:
سخت در نفس خود گرفتارم نیست جز‌ معصیت دراین بارم دور افتاده ام ز آغوشت تو به فکر منی و من زارم فیض آماده است و من کورم نور آماده است و من نارم با تو بودم ولی عوض نشدم این همه با گلم ولی خارم مثل خوبان به من محل دادی نه! نگفتی که من گنهکارم تو به رویم نمیزنی اما... چه کنم با گناه بسیارم عمر رفت و اجل رسید و هنوز بنده ی زرق و برق بازارم نیمه شب آمدم که عرض کنم.. عذرخواهم خدای غفارم! تو دوای منی شفای منی نظری کن که سخت بیمارم به سرم فکر کربلا زده است به هوای حسین بیدارم کربلای مرا ضمانت کن برسان تربتی ز دلدارم فاطمه امشب آمده به حرم آرزومند شام دیدارم ناله ی یا بنی خواهد زد به تنت هرکسی که آمد زد.. اهل کوفه چرا نفهمیدند به بزرگان لگد نباید زد.. تو بریده بریده جان دادی خنجرش را کشید و ممتد زد حرمله بر گلوت محکم زد و سنان بر دهان تو بد زد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهترین خواهر دنیا زینب زهره حضرت زهرا زینب همه پست اند و معلا زینب همه خاکند و مطلا زینب قبله‌ی قبله‌نماها زینب! زده امشب به سرم شور نجف پای من واشده در طور نجف منم و مستی انگور نجف مات کرده همه را نور نجف نور بخشیده نجف را زینب شب یلدای علی گشت سحر کوثر آورده به دنیا کوثر حق مبارک بکند پیغمبر! رحمت خانه که باشد؟دختر! رحمت خانه‌ی مولا زینب.. عشق تا روز ابد حیرانش عقل آشفته و سرگردانش صبر زانو زده بر عنوانش کشتی کرببلا سُکانش... نیست دست کسی الا زینب! مردتر از همه در وقت جدال کعبه حلم و حیا، نفس کمال پی توصیف مقامش همه لال زینبی کیست؟! خدای متعال! جبل الصبر خدا یا زینب! مانده در حسرت رویش خورشید سخنش آیه ی قرآن مجید پدری زینت اینگونه ندید آنکه زد بر دهن شوم یزید... مانده ام بود علی یا زینب! دامنی قرص قمر پرور داشت از رقیه چه کسی بهتر داشت؟! این سه ساله شرفی دیگر داشت! پرچم آل علی را برداشت! پس رقیه شده حالا زینب گرچه او صابره‌ی عالم بود... تکیه‌ی محکم آقا هم بود.. قدش از داغ برادر خم بود محرم شاه چه بی محرم بود بی برادر شد و تنها زینب.. روز و شب یاد بیابان می‌کرد گریه بر آن تن عریان می‌کرد گله از خار مغیلان می‌کرد یاد ویرانه فراوان می‌کرد ای فلک! قهر شدی با زینب... ای فلک داغ برادر دیدم شمر را دست به خنجر دیدم کوچه‌بازار مکرر دیدم من ازینها غم بدتر دیدم شد تماشا به گذرها زینب.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آنکه تابید رخش در شب یلدای علی کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهای علی همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم.. ولی افتاد خود فاطمه بر پای علی بارها گفت پیمبر که علی جان من است و شده فاطمه هم جان گوارای علی زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد... که به میدان بزند جنگ کند جای علی هرچه گفته ست علی بود علی بود علی نیست بر لوح دلش غیر تولای علی ما گدایانِ علی ریزه خور فاطمه ایم جان فدای کرمت حضرت زهرای علی! حکم لولاک خدا بود که فهماند به ما.. اوست تنها سبب خلقت دنیای علی این دوسه ماه چه آمد به سر بانو که.. بسته شد بر رخ او راه تماشای علی یک در سوخته و یک زن سیلی خورده ما بمیریم برای غم عظمای علی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه نیست ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم بی حیایی من آخر کار دستم داده است به دل سنگی من این حرف ها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است در تمام سالها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است بوی دود از خانه مولا به عالم میرسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پای تو اهل بکا کم میارن صائبا محتشما کم میارن واسه تو شعر و قصیده کم میگن واسه مدحت شعرا کم میارن طبع شعر تازشو باید بده فیض بی اندازشو باید بده هرکسی مدح تورو میخواد بگه فاطمه اجازشو باید بده مردمو همش مردد میکنن بخدا به خودشون بد میکنن دکترای قلابی میشینن و.. با دروغ مقامتو رد میکنن در شلوغی سپر فاطمه ای خنکای جگر فاطمه ای هم حسینی واسه ما هم حسنی سومین گل پسر فاطمه ای بذر روسیاهی کاشتی واسشون ضربه های سختی داشتی واسشون تورو با لگد گذاشتن بین در تو هم آبرو نذاشتی واسشون بغض تو صدای اهل بیت شدی غم آشنای اهل بیت شدی جون دادی تا که ولایت بمونه یک تنه فدای اهل بیت شدی کار ما تو این شبا با محسنه سیر عرفانی ما تا محسنه تپش قلب تموم شیعه ها " یاحسین" و "یا حسن" "یا محسنه" کاش همه واسه تو زحمت بکشیم طعنه بشنویم ریاضت بکشیم نکنه روز قیامت که میاد از بابات علی خجالت بکشیم.. خون به قلب هرچی دشمن میکنیم چراغ روضتو روشن میکنیم ما برای محسنیه پا میشیم مشکی فاطمیه تن میکنیم حجت الله و سر گذر زدن پیش چشمای علی به در زدن اول ربیع که تبریک نداره مادر مارو چهل نفر زدن.. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e