eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
وداع با ماه شعبان ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان کي گفته که این و من نمیتونستم؟ من بندگی خدا نکردم ای وای ای کاش که قدرِ تورو می دونستم ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان تو رفتی و قلب من چقدر غمگینه من با چه رویی بگم الهی اَلعَفو خیلی کوله بار گناهام سنگینه ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان ای کاش به قلبم آبرو میدادم با ((وَاسْمَعْ نِدَائِي)) و ((إِذَا نَادَيْتُكَ‏)) ای کاش دلم رو شستشو میدادم ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان اشک خجلتم شده رَوونه از دو عین کن دعا منم بشم با مادر پدرم زائرِ بهشت نورِ بین الحرمین ای ماه پیمبر خدا،ای شعبان میگن لبِ تشنه نور عین و کشتن بعضیا به لب خدا خدا میگفتن با ذکرِ خدا امام حسین و کشتن 🌙
امیر: بسم‌الله الرحمن الرحیم رمضان آمده از ره که من انشاءالله با خداوند شوم هم‌سخن انشاءالله رمضان آمده از راه که شب تا به سحر شویم از ذکر الهی دهن انشاءالله رمضان آمده تا روزه بگیریم همه پاک سازیم دل و جان و تن انشاءالله رمضان آمده تا شمع صفت آب شویم نور بخشیم به هر انجمن انشاءالله رمضان آمده تا بال و پری باز کنیم پا بـرآریـم ز دام دل و پرواز کنیم رمضان آمده تا سوی خدا پر بزنیم وقت آن است که با دست دعا در بزنیم رمضان آمده تا در پی آمرزش خویش دست بر دامن اولاد پیمبر بزنیم رمضان آمده تا بهر تقرب به خدا اشک ریزیم و در خانۀ حیدر بزنیم رمضان آمده کز خواندن قرآن مجید خود به آیینۀ دل صیقل دیگر بزنیم رمضان آمده تـا اشک فشانیم همه جمع گردیم و ابوحمزه بخوانیم همه رمضان ماه خدای احد ذوالمنن است رمضان ماه سراپای خدایی‌شدن است رمضان سفرۀ مهمانی مخصوص خداست سر این سفره ‌ببین جای‌ تو و جای‌ من است رمضان ماه مناجات و دعا و قرآن ماه زهرا و علی، ماه حسین و حسن است ماه اشک و مه شوق و مه سوز و مه شور ماه توبه مه آمرزش هر مرد و زن است رمضان آمده تا جمع کند یاران را می‌خرد لطف خدا ناز گنه‌کاران را به سر دوش اگر کوه خطا را داریم ناله و اشک و مناجات و دعا را داریم دست خالی به سوی دوست نیاریم نیاز فرق بشکافتۀ شیر خدا را داریم عوض اشک به رخ،خون دل ما جاری است به جگر زخم امام شهدا را داریم چادر خاکی زهراست شفیع همگان فاطمه شافعۀ روز جزا را داریم ذات معبود بر آن است که بخشد همه را تا کنـد شـاد از ایـن کـار دل فاطمه را روز آغاز که پروندۀ ما را دیدند شک نداریم که ما را به علی بخشیدند خوش به احوال کسانی که در این ماه عزیز با دعا بهر تقرب به خدا کوشیدند خوش به احوال کسانی که به هنگام عطش بادۀ معرفت از دست خدا نوشیدند چشم از غیر خداوند تعالی بستند هر چه دیدند، ندیدند خدا را دیدند «میثم» از غیر خدا دیده اگر بربندی هر کجا باشی بر روی خدا می‌خندی
اگرعبدگنه کارم تورادارم چه غم دارم اگرمرغ گرفتارم تورادارم چه غم دارم اگرآلوده وپستم وگرخالی بوددستم وگرسنگین بودبارم تورادارم چه غم دارم اگرآتش برافروزی تن وجان مراسوزی چه باک ازشعلۀ نارم تورادارم چه غم دارم هم ازلطفت بودهستم هم ازجام توسرمستم هم ازشوق توسرشارم تورادارم چه غم دارم چه درصحراچه دردریاچه درپایین چه دربالا به هرجانب که روآرم تورادارم چه غم دارم کیم من عبدشرمنده سیه روی وسرافکنده که بااین جرم بسیارم تورادارم چه غم دارم تهی ازبرگ وازبارم میان لاله هاخارم نباشدکس خریدارم تورادارم چه غم دارم قرارمن شکیب من طبیب من حبیب من دوایم ده که بیمارم تورادارم چه غم دارم توستّارالعیوب ستی توغفّارالذّنوب ستی الاستّاروغفّارم تورادارم چه غم دارم سیه رویم سیه بختم بدین پروندۀ سختم بدین اشکی که میبارم تورادارم چه غم دارم نه آبی درسبودارم نه نائی درگلودارم نه برروآبرودارم تورادارم چه غم دارم منم"میثم"که پیوسته به احسان تودل بسته به غیرازتوکه رادارم تورادارم چه غم دارم
4_435175178876485667.mp3
3.5M
🍂‍ تعجیل در فرج اقا امام زمان عج صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم 🍂 ✍شعر رضا نصابی 🎤به نفس کربلایی میلاد رسولی دل ای دل ای دل ای دل دل پریشونم دل پر احساس دل پر از خونم هر روز و هر لحظه می سوزیم از هجران تشنه ترین هستیم در حسرت باران ببار ببار بارون ببار و سیراب کن دلای خشک ما ای یوسف زهرا بسه دیگه دوری ای اخرین منجی منتظره دنیا بیا دیگه اقا ارباب بسه دیگه جدایی تا که بگم کجایی با سوز دل ارباب دنیا پر از ستم شد نصیب سینه غم شد می سوزه دل می سوزه دل یابن الحسن اقام یابن الحسن اقام یابن الحسن اقام یابن الحسن اقام ماه در پیشه رخ تو هویدا نشود بدبخت دلی که بر تو شیدا نشود از نوکر بد هم که بپرسی گوید ارباب به خوبیه تو پیدا نشود ✍رضا نصابی کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
kermanshahi-MiladHazratRoghaye.mp3
2.6M
🌹ولادت_حضرت_رقیه_س🌷 🌹سرود👏👏 🎤مداح:حاج امیر کرمانشاهی 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 تو مدینه نمکِ سفرۀ ارباب اومده شب مهتاب اومده، آره شب مهتاب اومده خودمونی که بگم اُم‌اَبیها اومده خودِ زهرا اومده، آره خود زهرا اومده از مستی داغِ سرم مِی خونه‌ ست یا که حرم ارباب زاده نوکرم .. امشب، شب نوکریه امشب، شب دلبریه بابا، میگن دختریه الهی که قربونت برم من .. یارقیه یارقیه یارقیه .. نوۀ فاطمه و حیدر کرار اومده دل و دلدار اومده نفس علمدار اومده برا ارباب رطب سفرۀ افطار اومد دل و دلدار اومده نفس علمدار اومده از عشقت در به درم من با مادر پدرم ارباب زاده نوکرم .. سایه‌ت، به روی سرمه اسمت، رو انگشترمه بی‌بی، دلم تو حرمه الهی که قربونت برم من .. یارقیه یارقیه یارقیه .. دم از عشق تو هر کوچه و بازار میزنم همه جا جار میزنم سَرَمُ به دیوار میزنم تو شرابم شدی و‌ من خود پیمونه شدم دیگه دیونه شدم، آره دیگه دیونه شدم ربنای سحرم اینه تنها هنرم ارباب زاده نوکرم اون که‌، گرفتاری داره وقتی، حرم پا میزاره نذرت، عروسک میاره الهی که قربونت برم من .. یارقیه یارقیه یارقیه .. کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
فهرست اشعار اهل بیت (ع) و مناجات با خدا -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- -------------------------- @beharalashar فهرست کانال بحار الانوار
ارباب آمده ثمر باغ لاله اش كرده ظهور فاطمه اى در سلاله اش امد کسیکه مهجة قلب حسین را دست خدا سند زده پشت قباله اش نهج البلاغه هست و مقاتیح و کوثراست یکروز اکر که ترجمه گردد رساله اش یکراست میرود بغل شاه کربلا دست کسی اگر برسد یک حواله اش اندازه مسیح اولوالعزم زنده کرد دلهای مرده را دم عمر سه ساله اش عاشق شدیم و گفت رها کن بقیه را بنویس روی سنگ نگین یا رقیه را @hosenih دختر نگو که مادر باباست بعدازاین آیینه دار ام ابیهاست بعدازاین دختر نگو که وارث شمشیر حیدر است ارثیه دار حضرت زهراست بعدازاین دختر نگو که غیرت دستان بسته اش ویران کننده صف اعداست بعدازاین در اشتیاق زمزمه عمه گفتنش قلب صبور زینب کبراست بعدازاین اصلا به گاهواره برایش نیاز نیست جایش به روی شانه سقاست بعدازاین غوغاست در ملائکة الله عالمین دارد برای او صدقه می دهد حسین در نسل عشق ، شوق سرآمد رقیه است تفسیری از خدیجه و احمد رقیه است داود و آدمند فقیران گریه اش بنیانگذار گریه بی حد رقیه است پیداست جلوه حسنی در کرامتش مثل حسن ،کریم زبانزد رقیه است دیدیم در حساب عدد که مساویِ رزاق در رساله ابجد رقیه است آنکس كه با شهامت زینب مدار خود سیلی به روی حرمله ها زد ، رقیه است جان باخت پای عشق ولی برد کرده است چوب یزید را به سرش خرد کرده است در راه عشق هم قسم زينب است او كوچه به كوچه هم قدم زينب است او در هاي و هوي مردم شام و ستمگران تنها محافظ علم زينب است او گريه نكرد هرچه كتك خورد ، گريه اش بر ماجراي قدخم زينب است او از كربلا به شام پس از رفتن پدر دلواپسى دم به دم زينب است او بعد از هزار سال خرابه حرم شدو در زير سايه حرم زينب است او دل بى قرار غصه و اندوه زينب است كوچكترين مجاهد نستوه زينب است @hosenih چشمشش به پوشش طبق افتاد گریه کرد بر مصحفی ورق ورق افتاد گریه کرد لب‌های چوب خورده اورا همینکه دید یاد کبودی شفق افتاد گریه کرد دستش توان نداشت كه سر را بغل كند پس روى خاك بى رمق افتاد گريه كرد بر حنجر بريده كه دستش رسيد سوخت كنج خرابه مرغ حق افتاد گريه كرد بر حال و روز دختر ويران نشين خود سر از ميانه طبق افتاد گريه كرد پروانه قسمت سحرش سوختن شده او با همان لباس اسارت كفن شده شاعر: ‏. © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب قلم مسیر تولا گرفته است اذن سرودن از خود مولا گرفته است کار جنون هر شبه بالا گرفته است بعضی کنایه ها پر ما را گرفته است خواهم که باز حق سخن را ادا کنم دستم قلم اگر که قلم را رها کنم لبریز شد ز عشق و محبت سبوی چشم دادم به قطره قطره ی اشکم وضوی چشم وقف جمال آینه شد جستجوی چشم گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم به روی چشم چشمی که روشن از جبل النور می شود سرمه ز تربتش نکشد کور می شود @hosenih گفتی بگو مقدمه، گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز خاتمه گفتم رقیه جان گفتی بخوان ز فاطمه، گفتم رقیه جان گفتم، بدون واهمه گفتم رقیه جان نام رقیه فاطمه باشد به هوش باش او فاطمه است فاطمه، دیگر خموش باش در بُعد مادی، ثمر باغ عصمت است در بُعد معنوی که سراپا قیامت است این گفته را دلیل و روایت چه حاجت است دختر به مادرش نرود جای حیرت است این بی قرین، تجلی سیمای مادر است یک چشمه ی جدا شده از حوض کوثر است این گل برای خرمی روزگار، بس این لاله بر طراوت باغ و بهار، بس نامش جلالتی است که در ذوالفقار بس باشد به کارنامه اش این افتخار بس او را نسب به سوره ی والفجر می رسد با دست او به گریه کنان اجر می رسد هرچند هستی اش همه تاراج رفته است در موج خون به سینه ی امواج رفته است احرام اشک بسته، به حجاج رفته است او با سر حسین به معراج رفته است او تُعرِجُ الملائکه و ذی المعارج است باب المراد و دختر باب الحوائج است تا شد کنار شمع خرابه نشین مقیم فرمود با حسین که ای در غمم سهیم چون می وزید بر سر زلف شما نسیم می شد دل رقیه ات از غصه ها دونیم گفتم به خویش آنکه به نی ربنا کند آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کند؟ حالا که آمدی و نشستی مقابلم حالا که آمدی و شدی شمع محفلم حالا که شعله ور شده از وصل، حاصلم راضی نمی شود به جدایی دگر دلم بوسه گرفت و رفت که از تاب رفته بود انگار سال هاست که در خواب رفته بود @hosenih بر چهره ی سه ساله کمی ژاله مانده بود بر زخم های پیکر او ناله مانده بود رنگی کبود بر رخ چون هاله مانده بود او مانده بود و آن زن غساله مانده بود با یک سوال تلخ و جوابی که تلخ بود آخر چرا شده است همه پیکرش کبود؟ ای نور چشم و دختر غم پرور حسین یادآور غم و محن مادر حسین جان تو شد فدای حسین و سر حسین دست مرا بگیر تو ای دختر حسین لطفی نما که سختی هجران کشیده ام چندی شده است کرببلا را ندیده ام شاعر:حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
"به نام خدا" 🍂مناجات شاعرانه و قابل تأمل و اعترافات تکان دهنده با زبان خاص🍂 ____ آمدم باری ندارم جز خطا کمتر از خار و خسم در این سرا گرچه می دانم گنهکارم هنوز گاه خوابم گاه هشیارم هنوز بار الها آمدم با چشم باز آمدم سوی شما با صد نیاز تازه فهمیدم که غافل بوده ام نی که غافل بلکه جاهل بوده ام بنده گان رابندگی کردم چه سود حکمت این بندگی آیا چه بود روزی بی منتت را پس زدم ساغر از دست کس و ناکس زدم از تو رحمان تر ندیدم عاقبت من نفهمیدم نمودم معصیت بنده ات گر شاه هم باشد گداست ریزه خوار خوان پر فیض شماست بار الها نادمم راهم بده بار الها عزت و جاهم بده از در بیگانه من بر گشته ام همچو مرغ بال و پر بشکسته ام بندگی مختص درگاه شماست نام پر فیض شما مشکل گشاست باب احسان وا شده من آمدم کن قبولم گر که خوبم یا بدم ماه شعبان ماه فخر الانبیاست شیعه دراین مه زغم غصه رهاست بعد شعبان باب رحمت وا شود نامهٔ اعمال ما امضا شود روزه داران رخت نو بر تن کنید جامهٔ آلوده از تن بر کنید چند روزی آدم دیگر شویم عارفانه بر در خالق رویم گر بخواهیم عزت هر دو جهان شرط آن باشد رضای میزبان فاخرم باید که زیر و بر شوم ماه احسان آدم دیگر شوم بار الها هر دو دستم را بگیر تا نباشم بیش از این خوار و حقیر ✍مسلم فرتوت فاخر کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy °°°♡🌿🌺🌿♡°°°
اگر به حال دل خسته ام توان ندهی اگر که اشک بصر را به من روان ندهی به وقت یوم حسابم، حساب من پاک است اگر که صبح قیامت به من امان ندهی هزار توبه شکستم ولی حواسم نیست برای توبه تو شاید دگر زمان ندهی بزن ولی جلوی چشم بندگانت نه مرا به خلق خودت اینچنین نشان ندهی اگر بدم تو ولی خوب باش و خوبی کن حواله ام به سر کوی این و آن ندهی زبان و غیبت و حال دعا؟ تو حق داری اگر دعای مرا ره به آسمان ندهی همیشه بند دلم را گره زدم به حسین خدا نکرده دلم را به دیگران ندهی من آخر از سر این ضطراب می میرم اگر دوباره حرم را به من نشان ندهی ... فدای دست کریمت نمی شد آقا جان نگین دست خودت را به ساربان ندهی؟ وحید محمدی @babollharam
شعر مناجات با خدا گریز به روضه حضرت عباس علیه السلام آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی چشم امید مرا تار نکن یا الله باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی تا که آب از سر من رد نشده کاری کن مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی دم افطار فقط یاد لب عطشانم به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی قسمت می دهم اینبار به عباس علی به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی وحید محمدی @babollharam
دست من را ول نکن، دنیا خرابم می کند در هیاهو، زیر دست و پا خرابم می کند بین هیئت، وقت روضه گرم تسبیح توام دور از گرمای تو، سرما خرابم می کند غیبت و تهمت شده کارم حواسم نیست که آخرش این حرف ها، یکجا خرابم می کند جرم هایم را که تو می بخشی و خط می زنی آه، پیش چشم تو امّا خرابم می کند اشک هایم را بگیر و معصیت ها را ببخش شرم این بار گنه، فردا خرابم می کند دل پریشانم از اینکه معصیت های زیاد پیش چشم حضرت زهرا خرابم می کند دست من را بین دست مهدی زهرا گذار هرکسی غیر از خود آقا خرابم می کند قصه ی لب تشنگی و آب، آبم می کند روضه ی بی دستیِ سقا خرابم می کند های هایِ گریه ی جانسوز آقایم حسین بر سر نعش گل لیلا خرابم می کند وحید محمدی