eitaa logo
عزیزم حسین ﷺ♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
10.9هزار ویدیو
167 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آقای منی سید و سالار و قرینی فرزند برومند امیر مومنینی معشوقه ی هر چی حرم روی زمینی ارباب دل جمع حسینیّه نشینی یار مرتضی ، ای خون خدا هدیه کن به ما ، اذن کربلا(٢) دل پای رکابته ، جونم پای ثابته ، این سینه خرابته ، آقا هیئت خونه ی منه ، جای با تو بودنه ، دل واسه تو میزنه ، مولا یابن الزهرا (س)(۴) - کاش دل بتونه این روزا مهمون تو باشه اونقد بزنه بشکنه تا حقت ادا شه اونقد میکشم عکس ضریحتو رو قلبم تا دل بشه دل ، دیوونه شه ، وا شه ، رضا شه ای امام ما ، حجت خدا ، جد اولیا ، اذن کربلا(٢) در یادم خیال تو ، با شوق وصال تو ، رو سینه ام مدال تو ، آقا من مست سبوی تو ، افتادم به کوی تو ، گرم گفتگوی تو ، مولا یابن الزهرا(س)(۴) - محمدرضا فروغی امام حسین (ع) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 انیس این شب ممتد چهارده سالم شب است و گریه به حالم کند سیه چالم اگرچه رفته زِ دستم حسابِ این شبها نرفته از نظرم خاطراتِ اطفالم اُمیدِ دیدنِ رویِ رضا ندارم حیف از این دو چشمِ نحیف و دو پلکِ بی‌حالم چنان فشرده مرا در میانِ خود زنجیر که حلقه حلقه فرو رفته در پَر و بالم دوباره کعبه نِی امشب سری به من زد و رفت دوباره طعنه گرفته سراغِ احوالم به رویِ خاک مسیرِ کشیدنم پیداست شکسته می‌روم و هر دو پا به دنبالم رسیده سَندیِ شاهک ، دوباره میخندد و من بخاطرِ مادر دوباره می‌نالم حیا نمی‌کند و بعدِ زخمِ سیلیِ او به یادِ داغِ مدینه به یادِ نُه سالم (حسن لطفی) امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 جز با دوای زهر مداوا نمی شود یک جای پرت مانده ام و بغض کرده ام در این سیاه چال دلم وانمی شود کافیست داغ دوری معصومه و رضا دیگر غمی به سینه من جا نمی شود معصومه کاش بود کمی درد دل کنم کس مثل دختر همدم بابا نمی شود می خواستم دوباره ببوسم رضام را هنگام رفتنم شده گویا نمی شود اصلاَ نخواستم کسی آید به دیدنم سیلی که مونس دل تنها نمی شود از بس زدند خورد شده استخوان من این پا برای من که دگر پا نمی شود زنجیرها رسانده به زانو سر مرا کاغذ هم اینچنین که منم تا نمی شود گاهی هوای تازه و آزاد می روم بی تازیانه و لگد اما نمی شود زجر من از جسارت سِندی شاهک است بی ناسزا شکنجه اش اجرا نمی شود گفتم سر مرا ببر اما تو را خدا اسمی نبر ز مادرم،آیا نمی شود تشییع من اگرچه روی تخته در است تشییع هیچکس روی نی ها نمی شود شاعر:علی صالحی امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 غیراز این غصه نهان بامن هیچ کس نیست همزبان بامن وَ قریب چهارده سال است قهرکرده است آسمان بامن فاش گفتم به حلقه زنجیر در دل قبر هم بمان با من ای اجل جان ستاندنم باتو گفتن اشهدِ اذان بامن کنج زندان چه یار همراهی است درد این ساق خونفشان بامن تازیان هم نکرد آنچه که کرد نیش این ماربددهان بامن تا می آمد به من لگد می زد به همه؛حرفهای بد می زد این صدا از کجاست می آید؟ نغمه ای آشناست می آید بعد عجل وفاتی ام؛اجلم در پیِ رونماست می آید نور آمد به چشم روشنی ام به گمانم رضاست می آید من مقصّر ؛نی ام که گِل شده خاک خونم از ساق پاست می آید لب من خشک گشت و فهمیدم روزی از کربلاست می آید عطر ناب مدینه پیچیده مادرم از قفاست می آید همه هستند و جای خوشحالی است جای معصومه دخترم خالی است گرچه زندان مرا چنان طور است هوسم قبله گاه منظور است نور شمس الشموس تابیده که سیه چال مهبط نور است لیک دلتنگ دخترم شده ام بی رُخش ؛تلخ ؛شهدانگوراست لحظه هایش چو سال می گذرد پدری که ز دخترش دور است خوب شد نیست تا ببیند که همه اسباب رفتنم جور است زیر باد لگد تنم افتاد شاهدم استخوان مکسور است استخوان گفتم و دلم خون شد گریه ام مال عصر عاشور ؛است اسب ها را به مقتل آوردند سینه و پشت را یکی کردند شاعر : سعیدتوفیقی ️ امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بی جانم و جان می شود موسی بن جعفر در جانم ایمان می شود موسی بن جعفر تا بر لبم گل می کند باب الحوائج بانی احسان می شود موسی بن جعفر مشهد، رضا... قم، فاطمه... با این کریمان والی ایران می شود موسی بن جعفر یک قطره از دریای آقایی اش این است یار فقیران می شود موسی بن جعفر فهمیده ام از ماجرای بُشر حافی کهفِ هراسان می شود موسی بن جعفر باید که با پای برهنه رفت سویش وقتی که رضوان می شود موسی بن جعفر خشکیده ام باید بیافتم در مسیرش بر تشنه باران می شود موسی بن جعفر جانم به لب آمد از این ماتم، ز بس که زندان به زندان می شود موسی بن جعفر وقتی غل و زنجیر بر ساقش می افتد دردش فراوان می شود موسی بن جعفر وقتی که می افتد میان سجده انگار در جامه پنهان می شود موسی بن جعفر حالا که زندان بان غرورش را شکسته داغش دو چندان می شود موسی بن جعفر کارش فقط گریه است بر جد غریبش وقتی که عطشان می شود موسی بن جعفر جسم نحیفش می رود زیر سم اسب؟! یا سنگ باران می شود موسی بن جعفر؟! یا در تنور و تشت و روی نیزه آخر قاری قرآن می شود موسی بن جعفر؟! واللهِ نه این روضه ها سهم حسین است حتی کفن نه... بوریا سهم حسین است محمدجواد شیرازی امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 از تازيانه مانده بر رويت نشاني روحت جراحت ديده از زخم زباني زنجيرهاي پير اين گردن گواه است شايد فقط امروز را زنده بماني با اين تن سنگين نمي دانم چگونه داري بلاي شيعيان را مي كشاني ؟ محروم از يك روزنه نوري به زندان گرچه تو خورشید همه کون و مکانی پهلوی تو با ضرب پايي آشنا شد چون خواستي شب ها مناجاتي بخواني از اين شكنجه سخت تر بهر پسر نيست اسمي برند از مادرش با بد دهاني چشم انتظار ديدن روي رضايي در اين سيه چاله ... بميرم ، نيمه جاني شكر خدا در شهر غربت هم كه هستي تو باز داري در غريبي دوستاني شكر خدا كه بعد مرگ تو كسي هست نگذارد عريان بر زمين ديگر بماني اما خدا داند كه زير نعل اسبان ديده چه جسمي ! زينب قامت كماني... شاعر : رضا رسول زاده امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حبیب با حبیب خود، به خلوتی صفا کند ندانم از چه بی گنه، عدو به او جفا کند سرشک غربتش روان، نوازند زنای جان نهان ز چشم دشمنان، بدوستان دعا کند به پیکرش نشانه ها، به سینه اش ترانه ها که زیر تازیانه ها، رضا رضا رضا کند به دست ها سلاسلش، ز غصّه سوخت حاصلش چه می شود که قاتلش، ز فاطمه حیا کند فتاده در ملالها، به عشق و شور حالها در آن سیاه چالها، خدا خدا خدا کند فتاده دیگر از نوا، برو به دیدنش صبا بپرس مُرغ کُشته را، کی از قفس رها کند بخاک بی کسی سرش، کسی نبود در برش کجاست تا که دخترش، اقامه عزا کند اثر نمانده از تنش، دلا برو به دیدنش بگو عدو ز گردنش، غُلی که بسته وا کند امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 زهری که هدیه داده به جانت شراره را آورده با خودش به خدا راه چاره را با شعله اش زبانه کشید و شنید آه معلوم کرده راز دل پاره پاره را حکم رهائیَّت شده امضاء بگو رضا مژده دهد به شهر وصالی دوباره را این پیکر نحیف و تن لاغرت شده سنگین به خاطر غل و بند و نظاره را خیره به کربلا و غروبی عجیب کرد دیدم به نی درخشش هجده ستاره را باب الحوائجیُّ و شنیدم به روضه ات من ناله های تشنگیِّ شیرخواره را یک یا حسین گفتم و در شهر کاظمین دیدم تلذیِّ گل در گاهواره را از روی دستهای پدر تا فراز تیغ لبخند تشنگیُّ و زبان اشاره را تلخیِّ خنده ی علیُّ و غصِّه ی حسین اشک رباب و صاحب هر گوشواره را هر روضه نینواییُّ و هر صحنه کربلاست تا یار ما بیاید و درمان وچاره را. با خود بیاورد که دعای فرج کند خاموش عاقبت به قصاص این شراره را شاعر: حسین ایمانی امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دلها به یاد غصه او پر ز آذر است افتاده است بی کس و تنها ، غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است مرثیه خوان حضرت کاظم ، خود خداست بانی روضه ،حضرت زهرای اطهر است زندان نگو ، که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است مرغی که در قفس ، نفسش تنگ آمده از وی به جای مانده فقط یک بغل پر است از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه موسی بن جعفر است شاعر:میلاد یعقوبی امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ناله ای سوخته از سینه سوزان آید وین نوائیست که از گوشه زندان آید آن چه زندان که سیه چال بود از دهشت شبو روزش به نظر تیره و یکسان اید های هارون که گرفتار تو شد موسی عصر شب و روز تو و او هر دو به پایان اید سالها این پسر فاطمه مهمان تو هست هیچ گفتی که چه ها بر سر مهمان آید همدم آن پدر پیر زچندین اولاد طفل اشکی است که از دیده به دامان آید امشب از غربت او سلسله هم می نالد که آن جگر سوخته را عمر به پایان اید کندو زنجیر از آ« جان بزندان مأنوس نکشد دست اگر بر لب او جان آید گرچه این زمزمه خاموش شود تا به ابد بانگ مظلومیش از سینه باران اید سید رضا مؤید امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حال او دگر به زندان ، گذرد دگر ز درمان اثرِ زهر جفا شد ، ز دو چشم او نمایان میشود رها ز دنیا ، می رود به سوی معبود می دهد سلامی اینک ، محضر خدای منان شیعیان منتظر او ، که برون شود ز بندش در گشوده شد وَ آمد ، به روی دوش غلامان ولی اینجنین چرا او کفِ تخته ای سوار است نه نفس نه حرکتی نه،شده است چو جسم بی جان نگشوده اند چرا پس ، غُل ز دست و پای موسی شد روانه این دل من ، سمتِ شام ، شامِ غریبان تازیانه ، هتک حرمت ، درد مشترک ولیکن بزم مـِی وَ دخت حیدر ، او اسیر و این اسیران بی حیا مکن جسارت به لبِ عشق دو عالم خیزران نبوده هرگز صله بر قاری قرآن میرود سری سواره ، جلوی چشم یتیمان زینب از حسین بپرسد به کجا چنین شتابان ؟ امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 فقط نه قلب زنِ زشت کاره می شکند که در غمم دلِ هر سنگ خاره می شکند چنان زده است که بعضی از استخوان هایم ترک ترک شده با یک اشاره می شکند کشیده خوردم و امروز خوب فهمیدم میان گوش چرا گوشواره می شکند من از شکنجه گرم راضی ام که می زندم چرا که حرمت ما را نظاره می شکند فشار این غل و زنجیر ساق پایم را هنوز جوش نخورده دوباره می شکند بگو به زهر بیاید که قفل این زندان از آتش جگر پاره پاره می شکند یکی یکی همه ی میله های سخت قفس نفس بیافتد اگر در شماره می شکند شاعر:مصطفی متولی امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قاضی حاجات همه موسی بن جعفر شور عبادات همه موسی بن جعفر عشق تو در ذات همه موسی بن جعفر مهرت مباهات همه موسی بن جعفر با مهر تو ایمانمان را پروراندیم بر ما نظر کردی و از عشق تو خواندیم ای خانه ات آباد یا باب الحوائج کارم به تو افتاد یا باب الحوائج از دست دل فریاد یا باب الحوائج داد آبرو بر باد یا باب الحوائج اهل گناهیم و نکردیم اعترافی بیدار کن ما را شبیه بُشر حافی تو عاشق خلوت نشینی با خدایی تو روح بخش رویش سبز دعایی در سجده هایت مست ذکر ربنایی وقت عبادت از همه عالم جدایی هفت آسمان مشتاق ذکر یا مجیرت در کنج زندان هستی و عالم اسیرت تو در سیاهی های عالم نور هستی در کنج زندان نه میان طور هستی دُرّ امام صادقی مستور هستی یک عمر هست از خانواده دور هستی آقا همه دلتنگ دیدار تو هستند یک عمر با گریه به پای تو نشستند آقا خیال آمدن دارد؟ ندارد آیا توانی در بدن دارد؟ ندارد حتی رمق در پا شدن دارد؟ ندارد جان لبی بر هم زدن دارد؟ ندارد هر چند غرق جلوه های دوست مانده از او فقط یک استخوان و پوست مانده آقا بگو با ما از آن زندان آخر شد دیده ها دریا از آن زندان آخر خون شد دل زهرا از آن زندان آخر خون می چکد از پا از آن زندان آخر با تو چه کرده دشمن پست یهودی خورده به روی صورتت دست یهودی در کنج زندان ظلم ها تکرار می شد با تازیانه روزه ای افطار می شد آزارها دادند هر مقدار می شد در نیمه ی شب با لگد بیدار می شد دشمن ندارد بهر کار خود دلیلی یا تازیانه می زند یا ضرب سیلی آهسته آهسته خودش را جا به جا کرد اول برای شیعیان خود دعا کرد معصومه را با گریه های خود صدا کرد افتاد بر روی زمین یاد رضا کرد ای میوه ی قلبم ببین بابا چه حالی است اینجافقط جای تو با معصومه خالی است روح تو را تا درگه محبوب بردند هم زهر خوردی هم تو را مضروب بردند جسم تو را بر تکه ای از چوب بردند بد بود اما عاقبت شد خوب بردند هر چند بر روی زمین مانده تن تو غارت نکرده هیچ کس پیراهن تو آقا خدایی بی کفن ماندی ؟ نماندی در بین گرما پاره تن ماندی ؟ نماندی آیا بدون پیرهن ماندی؟نماندی در زیر دست و پا شدن ماندی ؟ نماندی گرچه عزادار شهید کاظمینم امشب پریشان پریشان حسینم آیا کسی با مرکب از روی تو رفته؟ چنگ کسی آیا به گیسوی تو رفته؟ یا نیزه ای مابین پهلوی تو رفته؟ آیا سه شعبه روی بازوی تو رفته؟ قربان آن قامت که بر روی زمین خورد قربان آنکس که عمود آهنین خورد مجتبی شکریان امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar